ماجرای دختری که با همدستی دوست پسرش عشق سابقش را آتش زد
به گزارش صدای ایران،در مورخه ۲۷ آذر سال گذشته پرونده‌ای با موضوع فقدان یک فرد، از شعبه نهم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد. پدر فرد مفقودشده با حضور در اداره چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: پسرم آرشام (۳۳ ساله) چندی پیش با دختری به نام ملینا در محل سکونتمان در اختیاریه آشنا و به او علاقه‌مند شده بود، اما پس از تحقیقاتی که در خصوص ملینا انجام دادیم، به این نتیجه رسیدیم که او و آرشام مناسب یکدیگر نیستند و به همین جهت با درخواست پسرم جهت ازدواج با ملینا مخالفت کردیم.
همین موضوع آغاز اختلاف آرشام با خانواده شد تا اینکه یک روز با حالت عصبانیت از خانه خارج شد و دیگر به خانه بازنگشت و پس از آن ما هیچ اطلاعی از وی نداریم و گوشی تلفن همراهش نیز خاموش شده است . کشف جسد سوخته اواخر بهمن ماه سال ۱۴۰۱ یک روستایی در شهرستان دماوند با جسد سوخته‌ای روبرو شد و موضوع از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ به پلیس اعلام کرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسی ارکان هویتی جسد (آزمایش DNA)، به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد که جسد کشف‌شده در شهرستان دماوند متعلق به آرشام است. با توجه به شواهد و قرائن به دست آمده از صحنه کشف جسد و احراز وقوع جنایت، پرونده با موضوع قتل عمد به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع داده شد. همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند ملینا نیز همزمان با فقدان آرشام به محل سکونت خود مراجعت نداشته و تا پیش از کشف جسد آرشام، این فرضیه قوت پیدا کرده بود که ملینا همراه آرشام است. با توجه به شواهد و قرائن به دست آمده، بررسی فرضیه مشارکت ملینا در ارتکاب جنایت در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با انجام اقدامات پیچیده پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که ملینا از مدتی پیش با پسر جوانی به نام نیما (۲۸ ساله) در همان منطقه اختیاریه آشنا شده که با مراجعت به محل سکونت نیما مشخص شد نیما نیز همزمان با ناپدید شدن ملینا، او نیز محل سکونت خود را ترک کرده است. در شرایطی که هر دو خانواده نیما و ملینا از سرنوشت آن‌ها اظهار بی اطلاعی می‌کردند، کارآگاهان با انجام اقدامات ویژه پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه آن‌ها در شهرستان اسلامشهر شده؛ ضمن هماهنگی با مقام قضایی، هر دو نفر آن‌ها در مورخه ۲۹ فروردین ماه دستگیر و جهت تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند.
اعترافات ملینا در همان اعترفات اولیه به مشارکت در قتل آرشام و ارتکاب جنایت توسط نیما اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: من و آرشام تصمیم داشتیم با یکدیگر ازدواج کنیم، اما خانواده آرشام مخالف ازدواج ما دو نفر بودند. زمانیکه به این اطمینان رسیدم که آشنایی من و آرشام منجر به ازدواج نخواهد شد، تصمیم گرفتم زندگی خود را از او جدا کنم. وی ادامه داد: در شرایطی که دوستی من با آرشام همچنان ادامه داشت، از طریق اینستاگرام با نیما آشنا شده و پس از مدت کوتاهی با یکدیگر ملاقات کردیم. پس از مدت کوتاهی آرشام متوجه ارتباط من با نیما شد و همین موضوع باعث بحث و جدل ما با هم شد؛ آرشام تصمیم گرفت با نیما صحبت کند تا ارتباطش را با من قطع کند و به همین بهانه با یکدیگر قرار ملاقات گذاشتند. متهم توضیح داد: روز حادثه هر سه نفر داخل ماشین نیما (پراید) در حال صحبت بودیم که با بالا گرفتن بحث، ناگهان نیما با چاقویی که همراه خود داشت، ضربات متعددی را به بخش‌های مختلف بدن آرشام وارد کرد و او را به قتل رساند. بعد جسد را با ماشین به بیایان‌های دماوند بردیم و با ریختن بنزین به آتش کشیدیم. پس از آتش زدن جسد و مراجعت به تهران، تصمیم به ترک خانواده‌ها گرفتیم؛ به شمال رفتیم و مدتی را در یک ویلای استیجاری مخفی شدیم. وی افزود: بعد از مدت کوتاهی به مرزهای شمال غرب کشور رفتیم و تصمیم داشتیم به صورت غیرقانونی از کشور خارج شوم، اما وقوع زلزله در کشور ترکیه ما را از رفتن به آن کشور منصرف کرد و نهایتا با کمک یکی از دوستان نیما، خانه‌ای در شهرستان اسلامشهر کرایه کردیم و در آنجا مخفی شدیم تا اینکه توسط پلیس دستگیر شدیم. اعترافات نیما و تایید پلیس نیما نیز در اعترافات مشابه، اظهارات ملینا را تأیید و عنوان کرد که به دلیل علاقه شدیدی که به ملینا پیدا کرده بود، حاضر به ترک او نبوده و با این انگیزه مرتکب جنایت شده است. سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این موضوع، گفت: با توجه به اعتراف صریح متهمین و شواهد و قرائن به دست آمده در پرونده، قرار بازداشت موقت برای هر دو متهم صادر و تحقیقات تکمیلی در دستور کار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
