اعدام به جرم «تجاوز» نه «ارتداد»
پرونده مردی که دوم مهر سالجاری در زندان رجاییشهر اعدام شد، روندی طولانی را طی کرده و متهم چندینبار به اتهام تجاوزبهعنف و افساد فیالارض محاکمه شده بود.
مردی سال85 به ماموران پلیس در تهران مراجعه کرد و گفت همسرش توسط مردی که کلاسهای عقیدتی تشکیل داده و فعالیت گستردهای دارد مورد تجاوز قرار گرفته و اقدام به خودکشی کرده است. این مرد گفت: «من و همسرم که تازه با هم عقد کرده بودیم مدتی در کلاسهای این مرد شرکت کردیم. معلم آن کلاسها مدعی بود میتواند از طریق روشهایی ما را به خدا و بزرگان دین نزدیک کند. کلاسها مختلف و متنوع بود. کمکم تعداد افرادی که در کلاسها شرکت میکردند زیاد شد و به حدود 40نفر رسید. معلم ما دعاهایی به ما میداد و میگفت اگر آنطور که میگوید رفتار کنیم هرچه بیشتر به خدا نزدیک میشویم تا اینکه یکروز همه اعضای کلاس را به اردو برد. او هتلی در مکانی تفریحی اجاره کرده و همه ما را به آنجا برد. چندروزی آنجا بودیم. متهم قسمت خانمها را از آقایان جدا کرده بود. او دوروز بعد از اقامت، گروهی را تشکیل داد و اتاقها را به شکل خاصی تزیین کرد. تعدادی از بچهها از جمله همسر من را وارد آن گروه کرد و گفت اینها افرادی هستند که پاکی آنها محرز شده است. من ابتدا ناراحت شدم چرا همسرم بدون اطلاع من عضو آن گروه شده است اما بعد متهم من را هم وارد آن گروه کرد و گفت پاکی تو هم محرز شده است. به او گفتم خوابی دیدم که فکر میکنم معنادار است. وقتی خوابم را برایش تعریف کردم به من گفت معنایش این است که تو باید با زنی به نام لاله رابطه جنسی داشته باشی. آن زن شوهر داشت و از اعضای گروه بود. گفتم من این کار را نمیکنم. لاله متاهل و شوهرش هم دوست من است ضمن اینکه من نسبت به او احساسی ندارم. گفت خوابی که دیدهای یعنی تو آدم پاکی هستی و پاکبودنت مورد تایید قرار گرفته است و نباید از فرمان سرپیچی کنی. حرفهایش را قبول نکردم و تصمیم گرفتم دیگر به کلاسهای این مرد نروم.»
شاکی در ادامه گفت: «چندروز بعد در حالیکه میخواستم همسرم را ترغیب کنم تا او هم از شرکت در این کلاسها انصراف بدهد متوجه شدم حال او اصلا خوب نیست، زنم در نهایت اقدام به خودکشی کرد اما زنده ماند خیلی پیگیر شدم که چرا این کار را کرده است. او بالاخره به من گفت توسط متهم مورد تجاوز قرار گرفته است. آنطور که همسرم گفت، آن مرد در همان مدتی که در اردو بودیم به همسرم تجاوز کرده بود. حرف زنم را قبول نکردم و با متهم تماس گرفتم. او قبول کرد به زنم تجاوز کرده و گفت به او الهام شده بود این کار را بکند و من هم نباید ناراحت شوم. او نشانیای از بدن همسرم داد که متوجه شدم واقعا با زنم رابطه داشته است.»
پلیس بعد از شکایت مرد جوان و همسرش به محل تشکیل کلاسها رفت و مشخص شد این کلاسها توسط مردی 30ساله که خود را فردی نزدیک به خدا معرفی کرده است تشکیل شده و هیچ مجوزی نیز ندارد. او با اجاره مرکزی در خیابان شریعتی تهران اقدام به تشکیل کلاسهای غیرقانونی کرده و با انجام کارهای خرافی زنان و مردانی که فریب خورده بودند را به برقراری رابطه جنسی تشویق میکرد. بعد از تعطیلی کلاس و بازداشت متهم، زنی که مورد تعرض قرار گرفته بود یکبار دیگر برای بیان شکایتش به دادسرا فراخوانده شد.
این زن گفت: «من راضی به برقراری رابطه با این مرد نبودم و خیلی میترسیدم اما وقتی در هتل بودیم او وارد اتاقی شد که به شکل خاصی آن را درست کرده بود. او به من گفت باید با من رابطه داشته باشد. مقاومت کردم. به سمتم حمله کرد و من را مورد آزار قرار داد. از وقتی این کار را کرد خیلی ناراحت بودم، نتوانستم موضوع را به همسرم بگویم تا اینکه دوست متهم که دستیار او هم محسوب میشد با من تماس گرفت و گفت کارهایی که این مرد انجام میدهد را به یکی از آیات عظام گفته و او نیز عنوان کرده در هیچکجای دین ما نیست که به زنان تجاوز کنی و کارهایی که این مرد انجام میدهد ربطی به دین ندارد. وقتی فهمیدم چطور گول خوردهام دیگر نتوانستم تحمل کنم و خودکشی کردم.» در حالیکه بازجوییها از متهم ادامه داشت، 13زن دیگر نیز با طرح شکایتی از این مرد اعلام کردند توسط وی به بهانه مسایل ماوراءالطبیعی مورد آزار قرار گرفتهاند. آنها عنوان کردند متهم، زنان و مردان را اغفال کرده و به آنها میگفت اگر با هم خارج از ازدواج رابطه جنسی داشته باشند به معنویات دست پیدا میکنند.
پرونده با توجه به مدارک جمعآوری شده به شعبه15 دادگاه انقلاب فرستاده شد و متهم در این شعبه محاکمه و با توجه به اتهام افساد فیالارض به اعدام محکوم شد. رای صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت و شعبه31 دیوانعالی کشور اعلام کرد با توجه به اینکه تعدادی از شکات اعلام کردهاند مورد تجاوزبهعنف قرار گرفتهاند بنابراین پرونده باید در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گیرد. به این ترتیب پرونده به شعبه79 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قضات وقت این شعبه بعد از بررسی مدارک موجود در پرونده و شنیدن گفتههای شاکیان و متهم، این مرد را در تجاوزبهعنف به دوزن و برقراری رابطه نامشروع از طریق اغفال زنان مجرم شناختند و او را به اعدام محکوم کردند. که اخبار مربوط به این پرونده همان زمان در برخی رسانهها منعکس شد. رای صادره یکبار دیگر مورد اعتراض متهم و وکیلمدافعش قرار گرفت این بار نیز شعبه31 دیوان رای را بهدلیل اینکه از همه شاکیان تحقیق به عمل نیامده و به اعمال مجرمانه او در خصوص توهین به مقدسات رسیدگی نشده بود نقض و پرونده را به شعبه همعرض ارسال کرد. شعبه 72 دادگاه کیفری اینبار مسوول رسیدگی به پرونده شد.
اینبار با توجه به طولانیشدن روند رسیدگی فقط دونفر از شاکیان در دادگاه حاضر شدند که متهم در این دو مورد مجرم شناخته و به جرم تجاوزبهعنف به اعدام محکوم شد. متهم یکبار دیگر به حکم صادره اعتراض کرد، رای دوباره در شعبه31 مورد بررسی قرار گرفت و باز هم نقض شد اما از آنجایی که یکشعبه دیوانعالی کشور نمیتوانست برای سهبار حکم یک پرونده را نقض کند، مطابق قانون باید مرجع دیگری به پرونده رسیدگی میکرد. به همین دلیل شعبه31 دیوانعالی و دادگاه کیفریاستان تهران اختلافنظر پیدا کردند و رییس دادگاه کیفری در این باره نامهای به رییس قوهقضاییه نوشت.
اعتراض دادگاه کیفری مورد تایید آیتاللهلاریجانی قرار گرفت و پرونده برای بررسی صحیحبودن روند قانونی و اعاده دادرسی به شعبهای دیگر در دیوانعالی کشور فرستاده شد. شعبه همعرض رای صادره بدوی از سوی دادگاه انقلاب را مورد تایید قرار داد و در رای خود آورد متهم بهدلیل تشکیل مرکز فساد و اغفال افراد به برقراری روابط جنسی و همچنین تعرض به دوزن مجرم شناخته شده، بنابراین رای صادره اعدام از باب افساد فیالارض و نه ارتداد مورد تایید قرار میگیرد. به این ترتیب پرونده برای استیذان به نزد رییس قوهقضاییه فرستاده و بعد از انجام مراحل قانونی و با درخواست دو شاکی خصوصی به اجرا گذاشته شد و متهم سحرگاه دوم مهر سالجاری اعدام شد.
مردی سال85 به ماموران پلیس در تهران مراجعه کرد و گفت همسرش توسط مردی که کلاسهای عقیدتی تشکیل داده و فعالیت گستردهای دارد مورد تجاوز قرار گرفته و اقدام به خودکشی کرده است. این مرد گفت: «من و همسرم که تازه با هم عقد کرده بودیم مدتی در کلاسهای این مرد شرکت کردیم. معلم آن کلاسها مدعی بود میتواند از طریق روشهایی ما را به خدا و بزرگان دین نزدیک کند. کلاسها مختلف و متنوع بود. کمکم تعداد افرادی که در کلاسها شرکت میکردند زیاد شد و به حدود 40نفر رسید. معلم ما دعاهایی به ما میداد و میگفت اگر آنطور که میگوید رفتار کنیم هرچه بیشتر به خدا نزدیک میشویم تا اینکه یکروز همه اعضای کلاس را به اردو برد. او هتلی در مکانی تفریحی اجاره کرده و همه ما را به آنجا برد. چندروزی آنجا بودیم. متهم قسمت خانمها را از آقایان جدا کرده بود. او دوروز بعد از اقامت، گروهی را تشکیل داد و اتاقها را به شکل خاصی تزیین کرد. تعدادی از بچهها از جمله همسر من را وارد آن گروه کرد و گفت اینها افرادی هستند که پاکی آنها محرز شده است. من ابتدا ناراحت شدم چرا همسرم بدون اطلاع من عضو آن گروه شده است اما بعد متهم من را هم وارد آن گروه کرد و گفت پاکی تو هم محرز شده است. به او گفتم خوابی دیدم که فکر میکنم معنادار است. وقتی خوابم را برایش تعریف کردم به من گفت معنایش این است که تو باید با زنی به نام لاله رابطه جنسی داشته باشی. آن زن شوهر داشت و از اعضای گروه بود. گفتم من این کار را نمیکنم. لاله متاهل و شوهرش هم دوست من است ضمن اینکه من نسبت به او احساسی ندارم. گفت خوابی که دیدهای یعنی تو آدم پاکی هستی و پاکبودنت مورد تایید قرار گرفته است و نباید از فرمان سرپیچی کنی. حرفهایش را قبول نکردم و تصمیم گرفتم دیگر به کلاسهای این مرد نروم.»
شاکی در ادامه گفت: «چندروز بعد در حالیکه میخواستم همسرم را ترغیب کنم تا او هم از شرکت در این کلاسها انصراف بدهد متوجه شدم حال او اصلا خوب نیست، زنم در نهایت اقدام به خودکشی کرد اما زنده ماند خیلی پیگیر شدم که چرا این کار را کرده است. او بالاخره به من گفت توسط متهم مورد تجاوز قرار گرفته است. آنطور که همسرم گفت، آن مرد در همان مدتی که در اردو بودیم به همسرم تجاوز کرده بود. حرف زنم را قبول نکردم و با متهم تماس گرفتم. او قبول کرد به زنم تجاوز کرده و گفت به او الهام شده بود این کار را بکند و من هم نباید ناراحت شوم. او نشانیای از بدن همسرم داد که متوجه شدم واقعا با زنم رابطه داشته است.»
پلیس بعد از شکایت مرد جوان و همسرش به محل تشکیل کلاسها رفت و مشخص شد این کلاسها توسط مردی 30ساله که خود را فردی نزدیک به خدا معرفی کرده است تشکیل شده و هیچ مجوزی نیز ندارد. او با اجاره مرکزی در خیابان شریعتی تهران اقدام به تشکیل کلاسهای غیرقانونی کرده و با انجام کارهای خرافی زنان و مردانی که فریب خورده بودند را به برقراری رابطه جنسی تشویق میکرد. بعد از تعطیلی کلاس و بازداشت متهم، زنی که مورد تعرض قرار گرفته بود یکبار دیگر برای بیان شکایتش به دادسرا فراخوانده شد.
این زن گفت: «من راضی به برقراری رابطه با این مرد نبودم و خیلی میترسیدم اما وقتی در هتل بودیم او وارد اتاقی شد که به شکل خاصی آن را درست کرده بود. او به من گفت باید با من رابطه داشته باشد. مقاومت کردم. به سمتم حمله کرد و من را مورد آزار قرار داد. از وقتی این کار را کرد خیلی ناراحت بودم، نتوانستم موضوع را به همسرم بگویم تا اینکه دوست متهم که دستیار او هم محسوب میشد با من تماس گرفت و گفت کارهایی که این مرد انجام میدهد را به یکی از آیات عظام گفته و او نیز عنوان کرده در هیچکجای دین ما نیست که به زنان تجاوز کنی و کارهایی که این مرد انجام میدهد ربطی به دین ندارد. وقتی فهمیدم چطور گول خوردهام دیگر نتوانستم تحمل کنم و خودکشی کردم.» در حالیکه بازجوییها از متهم ادامه داشت، 13زن دیگر نیز با طرح شکایتی از این مرد اعلام کردند توسط وی به بهانه مسایل ماوراءالطبیعی مورد آزار قرار گرفتهاند. آنها عنوان کردند متهم، زنان و مردان را اغفال کرده و به آنها میگفت اگر با هم خارج از ازدواج رابطه جنسی داشته باشند به معنویات دست پیدا میکنند.
پرونده با توجه به مدارک جمعآوری شده به شعبه15 دادگاه انقلاب فرستاده شد و متهم در این شعبه محاکمه و با توجه به اتهام افساد فیالارض به اعدام محکوم شد. رای صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت و شعبه31 دیوانعالی کشور اعلام کرد با توجه به اینکه تعدادی از شکات اعلام کردهاند مورد تجاوزبهعنف قرار گرفتهاند بنابراین پرونده باید در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گیرد. به این ترتیب پرونده به شعبه79 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قضات وقت این شعبه بعد از بررسی مدارک موجود در پرونده و شنیدن گفتههای شاکیان و متهم، این مرد را در تجاوزبهعنف به دوزن و برقراری رابطه نامشروع از طریق اغفال زنان مجرم شناختند و او را به اعدام محکوم کردند. که اخبار مربوط به این پرونده همان زمان در برخی رسانهها منعکس شد. رای صادره یکبار دیگر مورد اعتراض متهم و وکیلمدافعش قرار گرفت این بار نیز شعبه31 دیوان رای را بهدلیل اینکه از همه شاکیان تحقیق به عمل نیامده و به اعمال مجرمانه او در خصوص توهین به مقدسات رسیدگی نشده بود نقض و پرونده را به شعبه همعرض ارسال کرد. شعبه 72 دادگاه کیفری اینبار مسوول رسیدگی به پرونده شد.
اینبار با توجه به طولانیشدن روند رسیدگی فقط دونفر از شاکیان در دادگاه حاضر شدند که متهم در این دو مورد مجرم شناخته و به جرم تجاوزبهعنف به اعدام محکوم شد. متهم یکبار دیگر به حکم صادره اعتراض کرد، رای دوباره در شعبه31 مورد بررسی قرار گرفت و باز هم نقض شد اما از آنجایی که یکشعبه دیوانعالی کشور نمیتوانست برای سهبار حکم یک پرونده را نقض کند، مطابق قانون باید مرجع دیگری به پرونده رسیدگی میکرد. به همین دلیل شعبه31 دیوانعالی و دادگاه کیفریاستان تهران اختلافنظر پیدا کردند و رییس دادگاه کیفری در این باره نامهای به رییس قوهقضاییه نوشت.
اعتراض دادگاه کیفری مورد تایید آیتاللهلاریجانی قرار گرفت و پرونده برای بررسی صحیحبودن روند قانونی و اعاده دادرسی به شعبهای دیگر در دیوانعالی کشور فرستاده شد. شعبه همعرض رای صادره بدوی از سوی دادگاه انقلاب را مورد تایید قرار داد و در رای خود آورد متهم بهدلیل تشکیل مرکز فساد و اغفال افراد به برقراری روابط جنسی و همچنین تعرض به دوزن مجرم شناخته شده، بنابراین رای صادره اعدام از باب افساد فیالارض و نه ارتداد مورد تایید قرار میگیرد. به این ترتیب پرونده برای استیذان به نزد رییس قوهقضاییه فرستاده و بعد از انجام مراحل قانونی و با درخواست دو شاکی خصوصی به اجرا گذاشته شد و متهم سحرگاه دوم مهر سالجاری اعدام شد.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
آخرین اخبار