صدای ایران- شعر زیر سروده سيد مهدي نژادهاشمي شاعر کشورمان است:

 

دور از تمام ِ شيطنت ها و حواشي

اي كاش يك لحظه  به فكر خود نباشي

آشوب افتاده درون چشم هايت

يكبار ديگر سعي كن از هم نپاشي

ارزش ندارد زندگي وقتي كه يك عمر

سرخورده و بيهوده در حال تلاشي

از عابران كوچه ات مي ترسم آخر...

شايد كه احساس تو بردارد خراشي

پركن فضاي خانه را از عطرِگندم

بايد كه آبي بر سرو رويت بپاشي

الحمدُلله عاشق چشم تو هستم ....

كارم شده از صبح تا شب بت تراشي

آيينه در آيينه مهتاب نگاهت ....

پاشيده شور زندگي را روي كاشي

درجانماز چشم هايم رخنه كردي ...

من با توهستم تو چه باشي يا نباشي

ارسال شعر
نام:
ایمیل:
* نظر: