تحقق رویای بن‌لادن کشته‌شده توسط داعش

کد خبر: ۲۸۱۵۳
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۳
«باراک اوباما» رییس‌جمهوری آمریکا آن را جنگ نمی‌داند و کنگره آمریکا هم هنوز اجازه جنگ را صادر نکرده، اما آمریکا با کمک سازمان سیا برنامه‌های خود را برای جنگی تمام‌عیار با داعش در سوریه طراحی کرده است. در عراق نیز خلبانان آمریکایی برای اولین‌بار بعد از سال2011 و با همکاری نیروی هوایی آن کشور اهداف موردنظر را در نزدیکی بغداد هدف قرار داد‌ه‌اند. از همین‌جا بسیاری زمینه‌های آغاز نبرد آمریکا را به تصویر کشیده‌اند.

جنگ آمریکا با داعش دوبخش عمده دارد؛ در 17سپتامبر مجلس نمایندگان آمریکا ضمن تصویب لایحه حمایت دولت تا اواسط ماه‌دسامبر بر طرفداری از این اتفاق پرده برداشت؛ بودجه خاصی که دولت آمریکا برای آموزش ویژه نیروهای خود برای مقابله با حامیان داعش در سوریه به آن نیاز دارد؛ توافقی که حاصل اتفاق‌نظر 159جمهوریخواه و 114نماینده دموکرات بود. برعکس، چنین برنامه‌ای تصمیم ائتلاف 85نماینده دموکرات ضدجنگ و 71دموکرات جنگ‌طلبی است که خواهان مداخله مستقیم بیشتر قوای آمریکا در سوریه است. بررسی‌های اکونومیست نشان از احتمال موافقت سنا با چنین توافقی دارد. بنابراین از هم‌اکنون افکار عمومی در آمریکا به‌شدت تحت‌تاثیر چنین اتفاقی قرار گرفته است. درست یک‌سال پیش، وقتی«بشار اسد» را به استفاده از سلاح شیمیایی در مناطق اطراف دمشق محکوم کردند، اوباما نتوانست آرای لازم را برای حمله هوایی کسب کند. از زمان آغاز حرکت‌های طرفداران داعش و مقابله غرب با آن‌که به‌شدت در رسانه‌های جمعی به تصویر کشیده شد، افکار عمومی آمریکا به‌شدت موضوع را پیگیری می‌کند. در واقع، بررسی‌ها نشان از تلاش جریان‌هایی برای تغییر وجه نظر مردم از مخالفت با جنگ به سمت طرفداری از دخالت مستقیم نظامیان آمریکایی در منطقه (سوریه) قرار دارد. در نظرسنجی‌های انجام‌شده 60‌درصد جامعه آمریکا دخالت کشورشان در مقابله با حرکت‌های اخیر در منطقه خاورمیانه را به سود منافع ملی و فقط کمی بیش از 10‌درصد پاسخ‌دهندگان آن را به ضرر دانسته‌اند. علاوه بر این، باور عمومی جامعه را به سمتی کشانده‌اند که بتواند بیشتر مردم را (40درصد) موافق مقابله با داعش آن هم از طریق حملات هوایی بدانند. در این میان، فقط 15درصد با هرگونه عملیات نظامی آمریکا مخالفت کرده‌اند. (وال‌استریت‌ژورنال، سپتامبر2014).

وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد حمایت از این تصمیم دولت هزینه‌ای برابر 50‌میلیون‌دلار خواهد داشت که بخش عمده آن برای آموزش نظامی نظامیان در عربستان سعودی اختصاص خواهد داشت. البته هزینه قابل‌توجهی نیز مربوط به تهیه و تجهیز ابزار جنگی خواهد بود؛ برنامه آموزش نظامی چندین‌هزارنیرو که زمانی لازم را هم برای خود صرف خواهد کرد. این تصمیم بنابر اطلاعاتی است که آمریکا از توان رزمی پیشرفته گروه‌های داعشی دارد.

اما در عراق، با توجه به ویژگی حامیان داعش استراتژی متفاوتی برقرار خواهد بود. آمریکا در حال افزایش نیروهای خود در این کشور است؛ حضور یک‌هزارنظامی در عراق بدون هیچ‌گونه ماموریت حمله که بسیار مورد تاکید شخص اوباما بود. برخی از این نیروهای مستقر مجبورند با ارتش عراق همکاری داشته باشند که البته به وقت ضرورت برنامه دخالت نظامی آمریکا نیز محقق خواهد شد.
تفاوت عمده در عراق و سوریه، شکل صف‌آرایی نیروها خواهد بود که در این رابطه سیاست خارجی اوباما هم نقش دارد. تصمیم اجرایی رییس‌جمهور آمریکا نیز در دخالت مستقیم نظامی مراحلی دارد که عبارتند از تهدید جدی امنیت آمریکا، درخواست جدی حضور نظامی آمریکا یا رفع ابهامات قانونی شورای‌امنیت در عملیات نظامی در منطقه.

در مورد عراق، از آمریکا برای حضور درخواست شده بنابراین حضور نظامیان و حملات هوایی آمریکا در این کشور هم دارای توجیه لازم است. در سوریه، این سیاست محقق نشده و نظامیان آمریکا حضوری نخواهند داشت. حالا یکی از مذاکرات سران آمریکا مربوط به امکان ورود نیروهای آمریکایی از طریق سرحدات مرزی عراق به خاک سوریه است.
دیگر سیاست خارجی اوباما به سخنانش در 10سپتامبر درخصوص حمایت از شورشیان سوریه و در نهایت تضعیف حرکت داعش است. اوباما در این سخنرانی اعلام کرد قوای نظامی کشورش تنها پس از موافقت کنگره می‌توانند وارد عملیات شوند؛ عملیاتی که فقط سه‌روز بعد از واقعه 11سپتامبر به دستور«جورج بوش» رییس‌جمهوری سابق آمریکا و درست یک‌سال بعد از آن نیز در مورد آن تصمیم‌گیری شد. به‌هرحال، تامین امنیت تهدید از بین‌بردن سد موصل برای آمریکا حداقل خطرش در ناامنی برای دیپلمات‌های آمریکایی در سفارتشان در بغداد است. در این میان، برخی جناح‌ها در آمریکا با همکاری نظامی عربستان سعودی، ترکیه، قطر و امارات در دخالت نظامی موافقت جدی دارند. یکی از سران نظامی آمریکا بر این باور است که حتی اگر دخالت نظامی آمریکا برای مقابله با داعشی‌ها طول بکشد، کمک‌های کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بسیار موثر خواهد بود.

اما جدای از همه موارد، آنچه برای اوباما زنگ خطر جدی است، کاهش حمایت مردمی از او بلافاصله پس از دخالت نظامی در منطقه خواهد بود. گذشته از سیاست‌های سران آمریکا در عملیات جنگی در خاورمیانه از دهه1990 تاکنون در کارزارهای کویت، عراق و پیامدهای 11سپتامبر2011، اینک نوبت آن فرارسیده تا باردیگر رییس‌جمهور آمریکا در راستای ادامه سیاست اسلاف خود به بهانه مقابله با داعشی‌ها، خواهان خلافت اسلامی در منطقه‌ای شامل سرزمین سوریه و عراق شود.

این روزها، جمعیت انبوهی از جماعت اهل‌تسنن با پوشش خاص و شور زیادی ضمن داشتن دستور کشتار وسیع، ادعای تاسیس همین خلافت را دارند؛ حرکتی که می‌تواند فرزند ناخلف القاعده باشد. رهبران داعش ضمن تزریق و تشویق روحیه جاه‌طلبی سیاسی و خشونت و قساوت ویژگی تجاوز و بی‌رحمی را در شخصیت حامیان خود توسعه داده‌اند. آنها در آرزوی تحقق آن خلافتی هستند که رهبر القاعده یعنی«اسامه بن‌لادن» آرزوی دیرینه آن را داشت.

یکی از بانیان فکری القاعده اعتقاد دارد خلافت اسلامی موردنظر داعش همچون ماشین کشتار و خرابی عمل می‌کند. یکی از راهکارهای این حرکت تلاش رسانه‌ای گسترده‌ای است که از طریق ویدیو برای جهانیان روحیه خشم و قساوت را نشان می‌دهد. البته نباید از همراهی طرفداران داعش از کشورهای غربی و کردهای ترکیه و برخی کشورهای عربی و نیز اسراییل غافل ماند.

تقویت قوای داعشی‌ها در منطقه خاورمیانه، دارای نتایج و پیامدهای جدی سیاسی است که از دوران سقوط دیکتاتوری صدام تا تحولات سال‌های گذشته (شمال‌آفریقا) منطقه را شامل می‌شود. یکی از مفروضات مطروحه در بیان علت شکل‌گیری گروه‌های داعشی، اجرای سیاست‌هایی همچون تحریک دشمنی و اختلاف بین شیعه و سنی است که عمده آن در دوکشور بحرین و لبنان جریان دارد.
اما از جانب دیگر، دنیا به‌تدریج شاهد حجیم‌شدن قوای داعش است. تجهیز نظامی و مالی، این حرکت تروریستی را فعال کرده است. فقط از ناحیه فروش نفت و آزادسازی گروگان‌های دربند روزانه یک‌میلیون‌دلار عاید داعش می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد در حال حاضر، جمعیت داعش و حامیان آنها بین 30 تا 45‌هزارنفر است که قریب سه‌چهارم این تعداد کاملا حرفه‌ای و آموزش‌دیده هستند. یکی دیگر از امتیازات داعشی‌ها امکان جذب بیشتر سربازان داوطلب آماده به عضویت در داعش در برابر دیگر گروه‌هاست. در این میان، سهولت دسترسی به سوریه از طریق ترکیه عامل بسیار مهمی است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد در بین داوطلبان ورود به داعش گذرنامه‌های خارجی متنوعی است که 12‌هزارجلد گذرنامه فقط در سوریه صادر شده (شاید سه‌هزار از این تعداد مربوط به کشورهای غربی باشد) و بیشتر این افراد به واسطه فریب رهبران داعش در دادن پول و دیگر امکانات زندگی به این سمت کشیده شده و با گروه‌های دیگر رقابت هم دارند که برای نمونه برنامه عضویت در گروه داعشی «جبهه النصره» زبانزد چنین سیاستی است.

بسیاری از آنها از ناحیه ابوبکر بغدادی «رهبر گروه» جذب شده و برخی دیگر نیز افسران ارشد ارتش صدام هستند. یکی از ویژگی‌های حرکت داعش، ترکیبی از جدیت استراتژیک، توانایی خاص در طراحی و برنامه‌ریزی پیچیده عملیات نظامی همزمان در سوریه و عراق و پیوند دقیق رزم‌هایی است که بتواند باعث تحریک شورشیان شود. یکی دیگر از ابتکارات داعشی‌ها در استفاده از تکنیک نوین ابزار جنگی و روش‌های کاربردی آنها در عملیات است. طراحی حمله به اهداف از پیش تعیین‌شده، حملات انتحاری و گروهی زرهی، موشک‌های ویژه ضدهوایی به همراه روحیه خشونت‌طلبی، سرعت بالا، قدرت جنگی و برخورداری از هوش و استعداد لازم قابل ذکر است.

در حالی که القاعده در کمین حمله به اهداف آمریکا و اروپا به‌عنوان «دشمن دور» است، نظر مراکز اطلاعاتی هم‌اکنون دلمشغولی حرکت داعش اهداف «دشمن نزدیک» است. داعش دلخوش تهدید علیه منطقه خاورمیانه است. در صورت موفقیت وصول به اهداف دیگر گروه‌های تروریستی چون «بوکوحرام» در نیجریه، ‌درصدد هم‌چشمی‌کردن و رقابت با روش کاری داعش است که بتواند بخش وسیع‌تری از مناطق نیجریه را تحت کنترل خود درآورد.

با توجه به شکل غیرانسانی ایدئولوژی داعش به انضمام«تبلیغ رفتاری»، مهارت‌های سازماندهی‌شده و گذرنامه‌های غربی احساس تنفر از آمریکا و داعیه رهبری جهاد جهانی برای داعش متصور است. داعش در نهایت علیه دشمنان دور نیز قیام خواهد کرد. توانایی این حرکت به‌عنوان آهنربای خارجی‌ها به‌خصوص جوانان مسلمان تندرو از کشورهای اروپایی، موجب ترس بیشتر غربی‌ها می‌شود؛ چرا که اگر بعضی از جوانان جنگجو خیال برگشت به کشورهایشان را داشته باشند، امنیت در آن مناطق در غرب بسیار مورد تهدید قرار خواهد گرفت. نمونه چنین اتفاقی را می‌توان در کشتار چهارنفر در موزه اسراییلی بروکسل در ماه‌می ‌گذشته شاهد بود.

اعضای حرکت داعش که در شبکه‌های اجتماعی ظاهر می‌شوند، به‌خوبی با احساسات دوگانه ترس و خوشی آمریکایی‌ها بازی می‌کنند. اما ضعف حرکت داعش و عدم‌امنیت‌خاطر از اتفاقات احتمالی آتی، تفکرات مردم بومی مناطق درگیر را تغییر می‌دهد. ترس از اینکه از طرف مردم به‌عنوان اقلیتی مغضوب «سنی‌های مدرن» از مناطق تحت‌کنترل گسیل داده شوند.
طرفداران تاسیس خلافت اسلامی باید از هم‌اکنون بتوانند منطقه‌ای را به وسعت 460مایل (740کیلومتر) از بغداد تا حلب (بزرگ‌ترین شهر سوریه) تحت کنترل و نظارت خود قرار دهند و نیز زمانی که قصد و برنامه تهاجم یا حمله‌ای را دارند، باید بدانند مسیر کارزارشان وسعت زیادی با فضای بازی است که نمی‌توانند از حملات هوایی علیه آنها در امان باشند.

با حمایت نظامی آمریکا، نظامیان عراقی و شیعه ضمن ترک منطقه «آمرلی» که خانه مردم ترکمن شیعه است، آنجا را ترک کرده‌اند. حملات هوایی تاکنون بسیاری از تجهیزات نظامی داعشی‌ها را در منطقه کردنشین نزدیک کرکوک و موصل از بین برده است.

از طرفی، داعش نیز برای حفظ امنیت خود لازم است با اقوام ناراضی سنی همکاری داشته باشد که خود می‌تواند به ائتلافی علیه شیعیان چه در بدنه دولت یا گروه‌های مردمی نتیجه دهد. اینک دولت جدید عراق برخی تغییرات تاکتیکی را نسبت به دولت قبلی پیش‌رو قرار داده اما مقابله با داعش از جمله اهداف مهم دولت است.

از جانب دیگر، در سیاست مبارزه با داعش عقب‌راندن این گروه از منطقه شرق سوریه که یکی از حوزه‌های اصلی داعش است، بسیار مهم است. آمریکا به‌خوبی سیاست روسیه را در وتوکردن هرگونه اقدام نظامی علیه سوریه می‌داند؛ همان‌گونه که در گذشته اتفاق افتاد و بنابراین دخالت آمریکا در این کشور در مقایسه با عراق بسیار متفاوت خواهد بود. هر چند در روزهای اخیر حملات هوایی آمریکا را به همراهی کشورهای همسو بر مناطقی از پایگاه‌های داعش در خاک سوریه شاهد بودیم.

گروه‌هایی از سنی‌های غیرافراطی نیز داعشی‌ها را از ابتدای سال‌جاری در مناطقی چون حلب و شمال غربی به بیرون راندند اما با بازگشت دوباره در مقابله نیروهای دولتی قرار گرفته‌اند. البته اوباما هم بدون ارایه هیچ‌گونه راه‌حل سیاسی معقول برای بحران سوریه دست به حملات هوایی اخیر به بهانه مبارزه با داعش زده است. آمریکا و غرب تصور می‌کنند پدافند نیروی هوایی سوریه قدرت مقابله با حملات هوایی را ندارد. هرچند آمریکا و متحدانش ترس فراوانی نیز از شیعیان دارند. برای همین، آمریکا‌ درصدد جذب ائتلاف بیشتری است و البته هرگونه اقدام دیپلماتیک نیز برای آمریکا امری ساده نخواهد بود. در واقع، آمریکا در حال ازدست‌دادن «هژمونی» خود در جهان و به‌خصوص در منطقه خاورمیانه است؛ در حالی که منطقه در برابر کاهش برتری آمریکا شرایط بسیار حساس‌تری داشته و افزایش حرکات جهادی دال بر این ادعاست؛ درگیری‌های بین اسراییل و برخی کشورهای حوزه عربی، تقابل ترکیه و کردها و به‌خصوص تقابل شیعه و سنی که دوکشور ایران و عربستان سعودی را نیز در این شرایط بیشتر از گذشته وارد موضوع کرده است.

از نگاهی دیگر، شرایط فعلی تحولات شمال آفریقا و موقعیت فعلی دولت مصر و برخی حاکمیت‌های محافظه‌کار عربی در برابر آمریکا و همچنین اتفاقاتی که برای اخوان‌المسلمین مصر افتاد، شرایط را برای ترکیه و قطر از نظر نوع روابط و همکاری با منطقه عربی بسیار متفاوت‌تر خواهد کرد. به هرحال، آنچه در منطقه مهم خاورمیانه برای آمریکا و متحدانش بیش از گذشته حساس و مهم است، چگونگی برخورد و مقابله با گروه‌های شیعه، سنی، کرد، جهادی (داعشی و...) و سایر گروه‌هاست که می‌تواند اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی‌ای را هم به‌دنبال داشته باشد هرچند هم آمریکا بتواند از عهده سرکوبی داعش برآید.
نظر شما
پربیننده ترین ها