چگونه بعضی بیزینس ها به موفقیت های جنجالی می رسند؟
صدای ایران- شاید هیچ کدام از ما تا به حال موفق به راه اندازی یک بیزینس نشده ایم. اما مطمئناً هستند کسانی که نه تنها کسب و کار خودشان را خلق می کنند، بلکه آنقدر ذهن و جیبِ فعالی دارند که به راه اندازی بیزینس های دیگر هم کمک می کنند. آیا این ها واقعا ژن های برتر هستند و ما فقط برای نگاه کردن به آن ها و حسرت خوردن خلق شده ایم؟ یا این که اگر با تمامِ وجود درک کنیم که بیزینس چیست و به چه کار هایی بیزینس میگوییم، ما هم می توانیم رویاهای کارآفرینانه خود را محقق کنیم؟
هر دست به کار بودنی، بیزینس نیست!
Business، یعنی کسب و کاری که ما هر روز به صورتِ تکرار شونده انجامش می دهیم؛ چرا؟ به سه دلیل:
- برای ادامه زندگی باید کسبِ درآمد کنیم و فقط و فقط به پولش احتیاج داریم
- هیچ احتیاجی به پولش نداریم اما کار کردن را دوست داریم(که این واقعا موردِ نادری است)
- هم کارمان را دوست داریم هم این که به پولش احتیاج داریم(که در شرایطِ فعلی دصدِ محدودی از مردمِ جامعه واقعا به شغلشان علاقه مند هستند)
پس فراموش نکنید که کسب و کار یعنی مشغله ای که شما مدام در حالِ انجامش باشید و از آن کسبِ درآمد کنید. البته این فقط نظرِ نویسنده این گزارش نیست بلکه ایده صاحب نظرانِ مباحثِ مربوط به کسب و کار است (پلومن/ پترس). حالا که دیگر می دانیم بیزینس چیست؛ بهتر است درباره ویژگی های مهمترِ آن صحبت شود.
بیزینس پلن و بیزینس مدل با هم فرق دارند؟
بله. هر چند هر دو یک هدف را دنبال می کنند که آن چیزی نیست جز شاخه بندیِ موضوعات برای سامان پیدا کردنِ آشفتگی های ذهنی ما.
مدل کسب و کار(بیزینس مدل)
دقیقا شبیه به یک بومِ نقاشی است. شما در آن تمامِ عناصری که باعثِ رفع ابهامات است را رسم می کنید. مثلا این که: شرکایِ کلیدی شما چه کسانی هستند، مشتریانِ شما چه کسانی هستند، کانال های توزیع چگونه است، جریانِ درآمدی به چه شکل است، هزینه ها را از کجا تامین کنیم و ... این مدل شاملِ 9 رکن یا بهتر بگوئیم 9 سوالِ اساسی شما از کسب و کارتان است که باید روی یک بوم رسم شود و شبیه به یک شاه کلید همیشه همراهتان باشد.
اما پلنِ کسب و کار (بیزنس پلن)
داستانش متفاوت است و شبیه به یک ساختارِ سازمانی است. همان طور که از نامش پیداست، نقشه کسب و کارِ شماست. باید در آن به صورتِ شفاف توضیح بدهید هدفتان از راه اندازی این بیزینس چیست. استراتژی های شما برای رسیدن به موفقیت از کجا تامین می شود. در حقیقت چک لیستِ کاملی از محصولاتتان، محلِ استقرارِ شرکت یا استارتاپِ شما، تاریخِ دقیقِ شروعِ فعالیتِ حرفه ایتان و هر چیزی که باعثِ پر بار تر شدنِ رزومه شغلی تان می شود باید در پلنِ کسب و کار آورده شود.
در حقیقت هر کسب و کاری که به موفقیت های چشم گیر می رسد، نمی تواند ادعا کند از قدرتِ بوم و پلن استفاده نکرده و همین روی هوا فعالیتش را استارت زده. از آمازون تا نتفلیکس، از اپل تا لینکدین و از هزاران هزاران بیزینسِ موفقِ دیگر که در این سال ها نامشان از دهانِ ما نمی افتد. همگی در ابتدای راه بیزینس پلن و مدل کسب و کار داشتند. اما اصلا تصور نکنید که اگر در اولین روز این ها را نوشتید دیگر باید تا آخر به شمایلش دست نزنید. هم بوم و هم پلن، نیاز به پویایی و آپدیت شدنِ دوره ای و منظم دارند.
آیا شما برای راه اندازی یک بیزینس آماده هستید؟
بعد از آن که با تمامِ وجود دریافتید بیزینس چیست، باید چند سوالِ اساسی در خلوت از خودتان بپرسید و یک جورایی سنگ ها را با خودتان وا بِکنید. مثلا:
آیا شخصیتِ خطر پذیری دارید؟
ریسک کردن از شاخه های اصلیِ شروعِ هر بیزینس است. شما در حالِ قدم گذاشتن به مسیری هستید که ممکن است هیچ شناختِ قبلی با چَم و خمش نداشته باشید. هر چه قدر دلِ بزرگ تری برای به دریا زدن داشته باشید، یعنی آمادگی بیشتری برای راه اندازیِ یک کسب و کار را دارید. در واقع داشتنِ این تیپِ شخصیتی خصوصا برای کسانی که استارتاپ راه می اندازند و هیچکس تا قبل از آن ها به این حرفه وارد نشده اهمیتِ بیشتری دارد.
حساب و کتاب بلدید؟
درست است که صاحبانِ بیزینس ها باید یک حسابدارِ خبره در کنارِ خود داشته باشند، اما شما هم نباید چندان فارغ از دو عالم باشید و ندانید چه در اطرافتان می گذرد! آشناییِ نسبی با دنیایِ اعداد، آنالیزِ گزارش های حسابداریِ سالانه و به صورتِ کلی هر چیزی که به سود، زیان و گردشِ مالیِ بیزینس شما مربوط می شود را باید بلد باشید.
بیش از حد ایده آلیست هستید؟
نباید از خودتان و از کسب و کارتان توقعِ بی جا داشته باشید. دنیای تجارت، یک کلاهِ شعبده بازی نیست که بشود با سِحر و ترفند و خطای دید، در کسری از ثانیه یک خرگوش از آن بیرون کشید. ممکن است تا ماه های اول اصلا سودی نداشته باشید و ایضاً ضرر هم بدهید. پس با نا امید شدن و انتظارِ بی نقص عمل کردن در ابتدای مسیر، همین حالا خدا حافظی کنید. شما باید قبل از هر کاری؛ قوه واقعیت گرایی خود را تقویت کنید و دست از خیال بافی بردارید.
با 3 دسته کلی از انواع بیزینس بیشتر آشنا شوید
بعد از ساخته شدنِ یک استراکچرِ کلی در ذهنتان از مفهومِ کسب و کار، باید با شاخه های متنوع آن آشنا باشید. البته برای آشناییِ کامل با این مبحثِ جدی، ترجیحا منابعِ مفصل تری که در اینجا به اشتراک گذاشته شده را مطالع کنید.
بیزینس های اینترنتی
هر چه محدودیت های مربوط به اتصالِ اینترنت در جهان کمتر شد، کسب و کار های مجازی هم بیشتر رونق گرفتند. البته محبوبیت و کاربردی بودنِ اپ هایی مثلِ اینستاگرام و تلگرام و بستر سازی که در این 5 سال گذشته برای ما شکل دادند هم نباید نادیده گرفت. مثلا شغلِ تولید محتوا یکی از بیزینس های اینترنتی است. اما قطعا درآمدش با یک کسب و کارِ اینترنتی دیگر مثلِ خرید و فروش ارزِ دیجیتال، قابلِ قیاس نیست. از نمونه های موفقِ کسب و کار های اینترنتی در سال های اخیر می توان به آمازون، علی بابا، اسنپ و مثال هایی از این جنسی اشاره کرد.
کسب و کار های خدماتی
هیچ محصولِ قابلِ مشاهده ای که بشود تا سال ها از آن استفاده کرد در کسب و کار های خدماتی ارائه نمی شود. همین غیر ملموس بودنشان هم باعث شده عنوانِ خدماتی را به آن ها بدهند. مثلا مشاغلِ بیمارستانی، فروشگاه ها، آموزش و تدریسِ مهارت ها، آرایشگاه ها و ...
بیزینس های تولیدی
احتمالا کارخانه ها اولین مثالی بودند که در ذهنتان شکل گرفتند. کاملا درست است ولی آن ها فقط مصداقی از مشاغلِ تولیدی هستند. شما حتی اگر در اتاقِ 12 متریِ یک کارگاهِ کوچک اقدام به ساخت و فروشِ هر وسیله ای بکنید، در دسته تولید کنندگان قرار گرفته اید.
شما می توانید برای آشناییِ کامل با کسب و کار های کوچک و هر آن چه که لازم است در شروعِ استار تاپِ خود بدانید، به سایت ایران مایند مراجعه کنید.
شما هم دوست دارید کارآفرین باشید یا این که کارمند بودن را ترجیح می دهید؟