به گزارش صدای ایران،ماه ربیع الاول آغاز شده است؛ ماهی که در آن حوادث تاریخی مهمی اتفاق افتاده است که از آن جمله، حادثه مهم و تاریخی لیله المبیت، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه علیها السلام، آغاز امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است. همچنین غزوه بنی نضیر در سال چهارم هجری، صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه در سال 41 قمری، شهادت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام در سال 260 قمری، واقعه احراق مکه در هنگام جنگ یزید با عبدالله بن زبیر در سال 64 قمری، حادثه صاحب زنج و قتل 300 هزار نفر از مردم بصره به دست موفق عباسی در سال 258 از دیگر حوادث مهم ماه ربیع الاول است.
ماه ربیعالاول به معنای بهار اول، از جمله ماههای پربرکتی است که هر روز و یا شب آن مبارک و پر فضیلت است.
در نخستین شب ربیع الاول، لیله المبیت اتفاق افتاد. در شبی که پیامبر از گزند دشمنان گریخت و به مکه هجرت کرد، امام علی (ع) به جای رسول اکرم (ص) در بستر ایشان خوابیدند. به این مناسبت دو عمل برای این روز ذکر شده است.
۱- روزه گرفتن به شکرانه سلامتی پیامبر اعظم و امیرمومنان از گزند کفار و مشرکان در اول ربیع الاول.
۲- خواندن زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) در این روز.
مرحوم «سیّد بن طاووس»، دعایى را براى این روز در کتاب اقبال نقل کرده است.
اللهم لا اله إلا انت، یا ذا الطول والقوة، والحول والعزة، سبحانک ما أعظم وحدانیتک، وأقدم صمدیتک، وأوحد إلهیتک، وأبین ربوبیتک، وأظهر جلالک، وأشرف بهاء آلائک وأبهى کمال صنائعک (۱)، وأعظمک فی کبریائک، وأقدمک فی سلطانک، وأنورک فی أرض، وسمائک، وأقدم ملکت، وأدوم عزک، وأکرم عفوک، وأوسع حلمک، وأغمض علمک، وأنفذ قدرتک، وأحوط قربک. أسألک بنورک القدیم، وأسمائک التی کونت بها کل شئ، أن تصلی.
مستحبات روز دوازدهم و هفدهم ماه ربیع الاول
برای دوازدهمین روز از این ماه، خواندن دو رکعت نماز مستحب است که در رکعت اوّل بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل یا ایّها الکافرون» و در رکعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحید» خوانده شود.
روز هفدهم ربیع الاول، مطابق نظر مشهور علماى امامیّه، روز ولادت رسول خدا (ص) و همچنین میلاد امام صادق (ع) است و روز بسیار مبارکى است که داراى اعمال زیر است:
۱) غسل؛ به نیّت روز هفدهم ربیع الاوّل.
۲) روزه؛ که براى آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاتى از ائمّه معصومین (علیهم السلام) آمده است: کسى که این روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه یکسال را مقرّر مى فرماید.
۳) صدقه دادن، احسان نمودن و خوشحال کردن مؤمنان و به زیارت مشاهد مشرّفه رفتن.
۴) زیارت رسول خدا (صلى الله علیه وآله) از دور و نزدیک؛ در روایتى از آن حضرت آمده است: هر کس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند مانند کسى است که به هنگام حیاتم به سوى من هجرت کرده باشد، اگر نمى توانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور به سوى من سلام بفرستید (که به من مى رسد).
۵) زیارت امیر مؤمنان، على (علیه السلام) نیز در این روز مستحب است با همان زیارتى که امام صادق (علیه السلام) در چنین روزى کنار ضریح شریف آن حضرت (علیه السلام) وى را زیارت کرد. (این زیارت در بخش زیارات، صفحه ۳۰۱ آمده است).
۶) تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سیّد بن طاووس»، در اقبال، در تکریم و تعظیم این روز برای ولادت شخص اوّل عالم امکان و سرور همه ممکنات حضرت نبىّ اکرم (صلى الله علیه وآله) سفارش بسیار کرده است.
در کتاب «المختصر من المنتخب» دعایی برای نخستین روز این ماه دعایی ذکر شده که در ادامه می خوانید:
فِی غُرَّةِ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ تَقُولُ
«دعای اول ماه ربیع الاول به این صورت است:
اللَّهُمَّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ یَا ذَا الطَّوْلِ وَ الْقُوَّةِ وَ الْحَوْلِ وَ الْعِزَّةِ
خداوندا، معبودی جز تو نیست،ای بخشنده و نیرومند و دگرگون کننده و سربلند.
سُبْحَانَکَ مَا أَعْظَمَ وَحْدَانِیَّتَکَ وَ أَقْدَمَ صَمَدَانِیَّتَکَ وَ أَوْحَدَ إِلَهِیَّتَکَ
پاکی تو و یگانگی تو عظیم و بی نیازی ات دیرینه و معبودیتت یگانه.
وَ أَبْیَنَ رُبُوبِیَّتَکَ وَ أَظْهَرَ جَلَالَکَ وَ أَشْرَفَ بَهَاءَ آلَائِکَ وَ أَبْهَی کَمَالَ صَنَائِعِکَ [کرم بها صنائعک]وَ أَعْظَمَکَ فِی کِبْرِیَائِکَ
و پروردگاری ات روشن و جلالت آشکار و زیبایی نعمت هایت والا و کمال ساختههای تو زیبا [ارزشمند]و بزرگ منشی ات باعظمت.
وَ أَقْدَمَکَ فِی سُلْطَانِکَ وَ أَنْوَرَکَ فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ وَ أَقْدَمَ مُلْکَکَ وَ أَدْوَمَ عِزِّکَ
و سلطه ات دیرینه است و چقدر در زمین و آسمان نورانی هستی و فرمانروایی ات دیرینه و عزتت جاودانه.
وَ أَکْرَمَ عَفْوَکَ وَ أَوْسَعَ حِلْمَکَ وَ أَغْمَضَ عِلْمَکَ وَ أَنْفَذَ قُدْرَتَکَ وَ أَحْوَطَ قُرْبَکَ
و گذشتت کریمانه و بردباری ات گسترده و دانشت همراه با اغماض و قدرتت نافذ و نزدیکی ات محیط و فراگیر است!
أَسْأَلُکَ بِنُورِکَ الْقَدِیمِ وَ أَسْمَائِکَ الَّتِی کَوَّنْتَ بِهَا کُلَّ شَیْءٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ [عَلَی]آلِ مُحَمَّدٍ
به نور دیرینه تو و به آن اسم هایت که همه اشیا را با آن پدید آوردی، از تو خواستارم که بر محمد و آل محمد درود فرستی.
کَمَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ رَحِمْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیمَ
چنان که درود، برکت، رحمت و مهربانی خود را بر حضرت ابراهیم و خاندان او فرستادی.
إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ أَنْ تَأْخُذَ بِنَاصِیَتِی إِلَی مُوَافَقَتِکَ وَ تَنْظُرَ إِلَیَّ بِرَأْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ
به راستی که تو ستوده و بلندپایهای و این که [موی]پیشانی مرا بگیری و به سوی موافقت با خود بکشانی و با نظر رأفت و رحمت به من بنگری.
وَ تَرْزُقَنِی الْحَجَّ إِلَی بَیْتِکَ الْحَرَامِ وَ أَنْ تَجْمَعَ بَیْنَ رُوحِی وَ أَرْوَاحِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ
و حج خانه محترمت را روزی ام کنی و روح من و ارواح پیامبران و فرستادگانت را در یکجا گرد هم آوری.
وَ تُوصِلَ الْمِنَّةَ بِالْمِنَّةِ وَ الْمَزِیدَ بِالْمَزِیدِ وَ الْخَیْرَ بِالْبَرَکَاتِ وَ الْإِحْسَانَ بِالْإِحْسَانِ
و بخشش خود را به بخشش دیگر و افزونی ات را به افزونی دیگر و خیرت را به برکاتت و نیکی ات را به نیکی دیگر بپیوندی.
کَمَا تَفَرَّدْتَ بِخَلْقِ مَا صَنَعْتَ وَ عَلَی مَا ابْتَدَعْتَ وَ حَکَمْتَ وَ رَحِمْتَ
چنان که ساخته هایت را به تنهایی و براساس نوآفرینی، حکمت و رحمتت خلق کردی.
فَأَنْتَ الَّذِی لَا تُنَازَعُ فِی الْمَقْدُورِ وَ أَنْتَ مَالِکُ الْعِزِّ وَ النُّورِ
بنابراین، تویی خدایی که کسی نمیتواند در آنچه تقدیر کرده ای، با تو ستیزه کند و تویی مالک عزت و نور.
(وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً [۱]) وَ أَنْتَ الْقَائِمُ الدَّائِمُ الْمُهَیْمِنُ الْقَدِیرُ
که رحمت و آگاهی ات همه اشیا را فراگرفته است و تویی خداوند پایدار، جاودانه، نگاه بان چیره و توانمند.
إِلَهِی لَمْ أَزَلْ سَائِلًا مِسْکِیناً فَقِیراً إِلَیْکَ
معبودا، من همواره درخواست کننده، بیچاره و نیازمند درگاه تو بوده ام.
فَاجْعَلْ جَمِیعَ أمری [أُمُورِی]مَوْصُولًا بِثِقَةِ الِاعْتِمَادِ عَلَیْکَ وَ حُسْنِ الرُّجُوعِ إِلَیْکَ
پس همه امورم را به اطمینان اعتماد بر خود و بازگشت نیک به درگاهت.
وَ الرِّضَا بِقَدَرِکَ وَ الْیَقِینِ بِکَ وَ التَّفْوِیضِ إِلَیْکَ
و خشنودی به مقدراتت و یقین به خود و واگذاری امور بر خود، بپیوند.
(سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ [۲])
«پاکی تو و جز آنچه را که به ما آموختهای نمیدانیم و تو آگاه و حکیمی.»،
(سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ [۳])
«پاکا خدا، آری همه آنچه در آسمانها و زمین هستند، فرمانبر اویند.»،
(سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ [۴]) (سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ [۵])
«پاکی توای خدا، پس ما را از عذاب آتش جهنم نگاه دار.»، «پاکی تو و من به درگاهت توبه نمودم و اولین مؤمن هستم.»،
(سُبْحانَکَ أَنْتَ وَلِیُّنا مِنْ دُونِهِمْ [۶]) (سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ [۷])
«پاکی توای خدا و تو خود سرپرست ما از میان همه آنان [آفریده ها]هستی.»، «پاکا خدا پروردگار جهانیان.»،
(سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ [۸]) (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ [۹])
«پاکا خدا و من هرگز از مشرکان نیستم.»، «پاکا خدا از آنچه شریک او قرار میدهند.»،
(سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی
«پاکا خدایی که بنده خود را شبانه از مسجد الحرام به مسجد الاقصی-
الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ [۱۰])
که پیرامون آن را خجسته گردانیدیم-سیر داد تا برخی از نشانههای خود را به او ارائه دهد، به راستی که او شنوا و بینا است.»،
(سُبْحَانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
«پاکا خدا هنگامی که شام و صبح میکنید و ستایش خدا را در آسمانها و زمین
وَ عَشِیًّا وَ حِینَ تُظْهِرُونَ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ
و به هنگام شامگاه و آنگاه که ظهر میکنید. زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون میکشد.
وَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ کَذلِکَ تُخْرَجُونَ [۱۱]) (سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ [۱۲])
و زمین را بعد از مرگ، زنده میگرداند و شما نیز [در قیامت]این چنین بیرون آورده میشوید.»، «خداوند پاک و متعالی است از آنچه شریک او قرار میدهند.»،
(سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیراً [۱۳])
«پاک و بسیار منزه و متعالی است خدا از آنچه درباره او میگویند.»،
(سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا [۱۴]) (سُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ [۱۵])
«پاکا پروردگار ما و وعدهی او حتما به وقوع خواهد پیوست.»، «پاکا خدایی که ملکوت هر چیز به دست او است و شما به سوی او بازگردانده میشوید.»،
(سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ [۱۶]) (سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ [۱۷])
«پاکا خدا و [فرشتگان]بندگان گرامی هستند.»، «پاکا خدای یگانه و چیره.»،
(سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ [۱۸]) (سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ
«پاکا پروردگار ما و به راستی که ما ستم نمودیم.»، «پاکا پروردگار تو، پروردگار صاحب عزت از آنچه او را بدان توصیف میکنند.
وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ [۱۹])
و درود بر فرستاده شدگان و ستایش خدا را که پروردگار جهانیان است.»
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَرِّفْنَا بَرَکَةَ هَذَا الشَّهْرِ وَ یُمْنَهُ وَ ارْزُقْنَا خَیْرَهُ
خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را با برکت و فرخندگی این ماه آشنا گردان و خیر آن را روزی مان کن.
وَ اصْرِفْ عَنَّا شَرَّهُ وَ اجْعَلْنَا فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
و از شرّ آن بازدار و از رستگاران در آن قرار ده، به رحمتتای مهربانترین مهربانان.
روایت ایثارگری امام علی(ع) در اولین شب ماه ربیعالاول
ماجرای شب اول ماه ربیعالاول مشهور به لیلهالمبیت از این قرار بود که مشرکان قریش بر شدت آزارشان علیه مسلمانان افزوده بودند و عرصه را برای پیامبر(ص) تا حدی تنگ کرده بودند که نتواند به وظیفه رسالت خویش بپردازد. پیامبر(ص) که این وضعیت را پیشبینی کرده بود، بر اساس پیمانی که با اهل یثرب(مدینه) داشت، به مسلمانان دستور هجرت به این شهر را داد؛ این پیماننامهها به نام پیمان عقبه اول و دوم در تاریخ اسلام شهرت دارد. لذا مسلمانان دسته دسته و به صورت پنهانی مکه را به سوی مدینه ترک کردند.
حضور ابلیس در نقشه ترور پیامبر(ص)
قریش که از قصد پیامبر(ص) مطلع شدند، تصمیم به ترور آن حضرت گرفتند لذا در مکانی به نام «دار الندوه» دور هم جمع شدند. مرحوم طبرسى(ره) ماجرا را اینگونه نقل کرده و مىنویسد: «برای مشورت در این کار 40 نفر از بزرگان در دارالندوه جمع شدند و چون خواستند وارد شور و مذاکره شوند دربان دارالندوه پیرمردى را دید که با قیافهاى جالب و ظاهر الصلاح دم در آمده و اجازه ورود به مجلس را مىخواهد و چون از او پرسید: تو کیستى؟جواب داد: من پیرمردى از اهل نجد هستم که وقتى از اجتماع شما با خبر شدم براى همفکرى و مشورت با شما خود را به اینجا رساندم، شاید بتوانم کمک فکرى در این باره به شما کنم. دربان موضوع را به اطلاع اهل مجلس رسانده و اجازه ورود پیر نجدى به مجلس صادر شد و این پیرمرد کسى جز شیطان و ابلیس نبود که طبق روایت به این صورت درآمده و خود را به مجلس رسانده بود؛ در ادامه وقتی نظرات مختلف درباره نحوه قتل پیامبر(ص) ارائه شد شیطان مجلس گفت: یک راه بیشتر نیست و جز آن نیز کار دیگرى نمىتوان کرد و آن این است که از هر تیره و قبیلهاى از قبایل و تیرههاى عرب حتى از بنىهاشم یک مرد را انتخاب کنید و هر کدام شمشیرى به دست گیرند و یک مرتبه بر او بتازند و همگى بر او شمشیر بزنند و در قتل او شرکت جویند و بدین ترتیب خون او در میان قبایل عرب پراکنده خواهد شد و بنىهاشم نیز که خود در قتل او شرکت داشتهاند، نمىتوانند مطالبه خونش را بکنند و به ناچار به گرفتن خونبها راضى مىشوند و در آن صورت به جاى یک خونبها سه خونبها مىدهید». لذا این تصمیم مورد پذیرش جمع قرار گرفت و بنا شد به این ترتیب پیامبر(ص) را از سر راه بردارند.
علی(ع) در بستر پیامبر(ص) قرار گرفت
در چنین شرایطی پیامبر(ص) از طریق وحی از توطئه آنها با خبر شد لذا همان شب قصد هجرت به سوی مدینه کرد. پیامبر به دستور خداوند به امیرالمؤمنین(ع) فرمود آن شب را در بسترش استراحت کند تا فرصت فرار راحتتر فراهم شود. مهاجمان در هنگام بامداد، به طور گروهى داخل اتاق رسول خدا صلی الله علیه و آله شده و به سوى رختخوابش هجوم آوردند. ناگهان امام على علیهالسلام از میان رختخواب برخاست و بر آنان بانگ زد: واى بر شما، چه کار مى کنید؟ مهاجمان که ناباورانه، على علیه السلام را در رختخواب پیامبر صلی الله علیه و آله مى دیدند، از او پرسیدند: پس محمد صلی الله علیه و آله کجا است؟ على علیه السلام پاسخ داد: او را به من نسپرده بودید تا از من بخواهید. میان آنان و على علیه السلام سخنانى رد و بدل شد و چون چیزى دستگیرشان نگردید، با خشم تمام از خانه پیامبر صلی الله علیه و آله بیرون رفته و در پى آن حضرت به راه افتادند.
نزول آیه207 بقره در حق امیرالمؤمنین(ع)
بسیاری از مفسران شیعه سنی شأن نزول آیه207 سوره بقره را درباره این شب و در حق امیرالمؤمنین(ع) دانستهاند آنجا که خداوند میفرماید: «وَ مِنَ الْنَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ؛ و از مردم کسی است که برای کسب خشنودی خدا، جان خود را میفروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.»
ابن ابی الحدید که از علمای قرن هفتم اهل سنّت است، در شرح نهج البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفتهاند این آیه درباره علی بن ابی طالب علیهالسلام نازل شده است که در لیلةالمبیت در بستر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خوابید. و این موضوع در حدی از تواتر است که جز کافر یا دیوانه آنرا انکار نمی کند.«شرح نهج البلاغه، ج 13، ص 262»
بسیاری از علمای اهل سنّت، به این فضیلت علی علیه السلام اقرار کردهاند. صاحب تفسیر اطیب البیان مینویسد: در کتاب غایةالمرام، بیست حدیث آمده که نُه حدیث از علمای اهل سنّت و یازده حدیث از علمای شیعه است و این آیه را درباره فداکاری حضرت علی علیهالسلام دانستهاند. همچنین در ادامه شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید (ج 4، ص 73) آمده است: معاویه چهار هزار درهم پول داد تا بگویند این آیه در شأن ابن ملجم نازل شده است! »تفسیر نمونه، ج 2، ص 49»