بعد از صفر چه ماهی است؟
به گزارش صدای ایران،ماههای گاهشماری هجری قمری در هر سال ۱۲ عدد بر اساس ماه هلالی است که ۲۹ روزه یا ۳۰ روزه هستند. ماه هلالی یک دور چرخش کره ماه بر مدار خود مابین فاصله زمانی مشاهده دو هلال ماه است که طول متوسط آن ۲۹٬۵۳۰۵۹ روز (۲۹روز و ۱۲ساعت و ۴۴دقیقه و ۲٬۷۸ثانیه) است. باتوجه بهطول سال قمری حقیقی (مجموع ۱۲ماه هلالی) برابر ۳۵۴٬۳۶۷۰۸ روز (۳۵۴روز و ۸ساعت و ۳۵٬۷۱۲ثانیه)، سال تقویمی آن ۳۵۴روزه (در سالهای عادی) یا ۳۵۵روزه (در سالهای کبیسه) است.
در تقویم قمری هلالی تعداد روز ماهها ترتیب خاصی ندارد و حداکثر تا ۴ ماه ۳۰روزه و ۳ ماه ۲۹روزه نیز ممکن است پشت سر هم بیایند. اما در تقویم قمری قراردادی ماههای فرد ۳۰روزه و ماههای زوج ۲۹ روزه تعیین شده و ماه آخر در سالهای کبیسه ۳۰ روزه است.
روز اول هر ماه در این گاهشماری معمولاً بر اساس مشاهده یا پیشبینی مشاهدهپذیری هلال ماه نو در شامگاه روز ۲۹ یا ۳۰ ماه قبل، که آن را استهلال مینامند، تعیین میشود. این گاهشماری باتوجه به شیوههای مختلف تعیین اول ماه و تعداد روزهای ماه هر سال با عناوین گاهشماری هجری قمری هلالی، قراردادی و امالقری شناخته میشود.
یک ماه قمری عبارت است از فاصلهی روئیت دو هلال ماه که مبنای گاه شمار قمری قرار میگیرد. ماههای قمری یا عربی مانند ماههای شمسی ۱۲ ماه است و نام این ماهها به ترتیب اولین ماه سال عبارتند از: محرم، صفر، ربیع الاول، ربیع الثانی (یا ربیع الاخر)، جمادی الاول، جمادی الثانی (یا جمادی الاخر)، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه.
محرم
در لغت از ریشه ح ر م به معنای حرام شده است و نخستین ماه از ماههای قمری است. «وجه تسمیه آن است که، در این ماه در قبل ازاسلام قتال بر مردم حرام بوده است».
چون محرم و صفر و بعد از ماه ذیحجه یعنی بعد از حج است و آنجا که بعد از مراسم حج، مکه تقریباً خالی از سکنه و حجاج میشد، نام دو ماه محرم و صفر را به نام صفران گذاشته که به معنی خالی است و بعدها، نام ماه اول محرم و ماه دوم صفر ماند؛ و به جهت حرام بودن جنگ و خونریزی در این ماه، به آن محرم گفتهاند.
صفر
در لغت از ریشه صفر و به معنای خالی شدن است و در مورد وجه تسمیه چند نظر بیان شده:
۱- بعد از مراسم حج، مکه تقریباً خالی از سکنه و حاجیان میشد و، چون بعد از محرم، صفر است به علت خالی شدن از حاجیان، به این عنوان نامگذاری شده است.
۲- نظری دیگر در مورد صفر چنین آمده: «در این ماه بود که بسیاری وبا آمد و شهر مکه از مردم خالی شد، لذا به این نام نامیده شده و بنابر قولی، به خاطر خالی شدن مشکهای آنان از شیر بود».
۳-علت نامگذاری ماه صفر، آن است که در ماه، دزدی زیاد اتفاق میافتاد و، چون کاروانها با بار خالی (صفر) برمیگشتند، مزید بر علت شد تا به این نام خوانده شود.
ربیعالاول و ربیعالثانی
ربیع در لغت از ریشه ر ب ع به معنای بهار و خوش و خرم است و سومین و چهارمین ماه ا ز ماههای قمریاند. به این جهت ربیع الاول و ربیع الثانی نامیده شدهاند، که فصل روییدن گیاهان و نباتات و همه جا سبز و خرم بوده است.
جمادی الاول و جمادی الاخر
جماد در لغت از ریشه ج م د به معنای جامد و یخبندان است و پنجمین و ششمین ماه از ماههای قمری است.
چون در این ماهها، آب و هر چیز دیگر از شدت سرما یخ میبست، به این ماهها نامگذاری شدهاند.
رجب
در لغت از ریشه ر ج ب به معنای عظیم و بزرگ است و هفتمین ماه از ماههای قمری است؛ و چند نظر در مورد وجه تسمیه آن ذکر کردهاند: از حضرت پیامبر (ص) سوال نمودند از رجب، فرمود: رجب، نام نهری است در بهشت، که از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است. هر که روزی از این ماه را روزه بدارد، خدای تعالی او را از آن نهر سیراب فرماید.
شعبان
در لغت از ریشه ش ع ب و به معنای، شعبه و فرقه است.شعبان، هشتمین ماه از ماههای قمری است که در وجه تسمیه آن گفته شده است: به علت اختلاف عربها در طلب آب بود که هر کدام به راهی میرفتند و پس آنها تفرقه ایجاد میشد؛ و قبایل متشعب و متفرق میشدند.
رمضان
در لغت از ریشه ر م ض به معنای گرم و سوزان و از درون سوختن است و نهمین ماه از ماههای قمری است. رمضان مشتق است از (رمضاء) به معنی ریگستان گرم و سوزان و گناهان در این ماه، محو و سوخته شود.
شوال
از ریشه ش و ل و به معنای زیاد شدن و برداشته شدن است. به جهت زیاد شدن شیر شتران آبستن، یا قطار کردن شتران به جهت سفر به این عنوان نامیده شد.
ذی القعده
از دو کلمه «ذو» به معنی صاحب و دارنده است و القعده از ریشه «ق ع د» به معنی دست کشیدن و نشستن است. علت نامگذاری این ماه، چنین است که عربها در این ماه، از جنگ و خونخواهی و اختلاف دست میکشیدند و با هم به صلح مینشستند.
ذیالحجه
در لغت از دو کلمه ذی (که در ذی القعده توضیح آن آمده است) و همچنین الحجه که از ریشه (ح ج ج) است و به معنای زیارت و طواف نمودن کعبه است.
ویژگیهای ماههای قمری
نخستین ماه سال محرم و آخرین ماه سال ذیحجه است.
از بین ۱۲ ماه قمری به ماههای رجب، محرم، ذیقعده و ذیحجه، ماههای حرام میگویند. در این ماهها محدودیتهایی مانند ممنوع بودن جنگ و همچنین تشدید دیه وجود دارد.
به ماههای شوال، ذیقعده و ذیحجه ماههای حج میگویند.
ماههای قمری ۲۹ یا ۳۰ روز دارند. یک ماه در واقع یک دور چرخش کرهی ماه بر مدار خود است و ما بین فاصله زمانی مشاهدهی دو هلال ماه است.
یک ماه قمری معادل ۲۹ روز و ۱۲ ساعت و ۴۴ دقیقه و ۲٬۷۸ ثانیه است.
مجوع ۱۲ ماه قمری در یک سال معادل ۳۵۴ روز و ۸ ساعت و ۳۵٬۷۱۲ ثانیه است که در تقویمهای قمری سالهای عادی ۳۵۵روز و سالهای کبیسه ۳۵۴ است.
تقویم هجری قمری یک تقویم دینی برای مسلمانان جهان است. مبدأ این تقویم در واقع اول محرم سالی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکه معظمه به مدینه منوره هجرت کردند.
روز اول هر ماه در این گاهشماری معمولاً بر اساس مشاهده یا پیشبینی مشاهدهپذیری هلال ماه نو در شامگاه روز ۲۹ یا ۳۰ ماه قبل، که آن را استهلال مینامند، تعیین میشود. این گاهشماری باتوجه به شیوههای مختلف تعیین اول ماه و تعداد روزهای ماه هر سال با عناوین گاهشماری هجری قمری هلالی، قراردادی و امالقری شناخته میشود.
در تقویم قمری هلالی تعداد روزهای ماهها دارای ترتیب خاصی نیستند و حداکثر تا ۴ ماه ۳۰روزه و ۳ ماه ۲۹روزه نیز احتمال دارد پشت سر هم بیایند.
اما در تقویم قمری قراردادی ماههای فرد ۳۰روزه و ماههای زوج را ۲۹روزه تعیین میکنند آخرین ماه سال هم در سالهای کبیسه ۳۰روزه اعلام میکنند.