نفحات الانس» معروف ترین اثرِ منثور مولانا جامی است که از مهم ترین منابع در احوالِ عارفان و صوفیان محسوب می شود.
کد خبر: ۲۷۸۲۰۲
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۰

صدای ایران_ نفحات الانس کتابی است به نثر فارسی نوشتهٔ عبدالرحمان جامی که شرح زندگی عارفان و صوفیان مسلمان از سده‌های نخستین تا زمان خود نویسنده را در بر دارد. این کتاب بازنویسی کتاب اثر خواجه عبدالله انصاری است.

این کتاب را جامی به پیشنهاد امیر علیشیر نوایی نگاشت و کار تألیف آن را به سال ۸۸۳ هجری به پایان برد.

تصحیح


تصحیح این کتاب در سال ۱۳۷۰ منتشر و در دهمین مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (در بهمن‌ماه ۱۳۷۱) به‌عنوان کتاب برگزیده معرفی شد.

منابع


↑ کتاب «نفحات الانس من حضرات القدس» جامی، به خط سیریلیک چاپ و منتشر شد. روزنامه اطلاعات. ۸ مهر ۱۳۹۲

↑ ، تهیه و تنظیم مؤسسه خانه کتاب، تهران: خانه کتاب‏‫، ۱۳۹۷

این یک مقالهٔ خرد کتاب است. می‌توانید با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

رده‌ها: کتاب‌های منتخب کتاب سال جمهوری اسلامی ایرانکتاب‌های فارسیکتاب‌های ۱۳۷۰آثار جامیکتاب‌های فارسی سده ۹ (قمری)کتاب‌های عرفانی

اهمیت کتاب


«نفحات الانس» معروف ترین اثرِ منثور مولانا جامی است که از مهم ترین منابع در احوالِ عارفان و صوفیان محسوب می شود.

زندگی نامه اکثر عارفان مسلمان از هند تا عراق و مصر در این کتاب آمده است و یگانه مرجعی است که از همان روز تألیف تا کنون پیوسته مورد اقبال ومحلِ مراجعه مؤلفان و محققان بوده است. چنان که کمتر کتابی را پس از آن، می توان سراغ داد که از آن تأثیر نگرفته باشد.

این کتاب به عنوان مجموعه گزیده ای از منابع مختلف، تذکره ای است که هم گونه های مختلفی از نثر فارسی و ناگزیر فراز و فرودهای آن را در خلالِ قرن ها می نمایاند و هم با عرضه بسیاری از حال ها و قال ها راهی را که تصوف و عرفان اسلامی در طولِ حیاتِ خود پیموده است، با خطّی نامرئی و پر پیچ و خم ترسیم می کند.

مولانا جامی بی شک با آگاهی از تحوّل و تطوّر صوری و معنویِ تصوف و عرفان، در جایی که عرصه معنی را تنگ و ملال آور دیده و در آن کمتر نفحه اُنسی شنیده است، با عرضه نقطه درخشانی خطِّ کتاب را از سیری تقریبا نزولی رهانیده و خاطرِ روبه ملالِ خواننده را به ذوق و حالی تازه محفوظ داشته است. به نظر می رسد که این توجه، مقبول ترین وجهی است که فقدانِ ترتیبِ تاریخی کتاب را به گونه ای موجه می سازد.

و اگر جز این بود در ادواری که جای سخن ساده معرفت آموز را حکایات مبالغه آمیز می گرفت و حُسنِ معاملت و تمکّن و توکّل به قال و مقالِ مدعیانه و جاه و جلالِ شاهانه برمی گشت، برای خواننده صاحب ذوق فرو افتاده می نمود و ملالت زا می شد.

بی تردید این سایه روشن ها را دستِ عمد و آگاهیِ جامیِ شاعر، پرداخته و تصویر کلّی کتاب را زیباتر ساخته است.

سخن آخر این که جامی با انتخاب گزیده ای از محتوای کتب و آثار گونه گون فارسی و عربی، علاوه بر وسعت دامنه اطلاعات، درجه ذوق، هنر انتخاب و قدرت ترجمه خود را به خوبی نشان داده است و هرچند جمع و تألیفی چنین بی سابقه نیست، اما در نوعِ خودکاری بزرگ است.

زندگیِ مؤلف
عبدالرحمن جامی در سال 817 ه . ق در خانواده ای اهل علم و زهد و تقوی در خراسان به دنیا آمد. آن روزها تصوف و عرفان در خراسان در نهایتِ قوّت و رونق بود.

پدر جامی نیز مانند بسیاری از بزرگانِ روزگار خود، دل و جان در بندِ عرفان داشت و به مشایخ و عرفا ارادت می ورزید.

گویند روزی خواجه محمدپارسا که عارفانِ به نام آن عصر بود، از جام می گذشت. جمع کثیری از مخلصان و شیفتگان به قصدِ زیارت وی به بیرون شهر رفتند. جامی که هنوز پنج سال تمام نداشت، به سفارشِ پدر بر دوش یکی از اقوام پیش خواجه محمد پارسا رفت و او نیز با التفاتی تمام به آن کودک خردسال «یک سیر نبات عنایت فرمود.» لذت دیدار و صفایِ طلعت خواجه پارسا چنان در دیده و دلِ جامی اثر گذاشت که تا پایانِ زندگی، اخلاص و اعتقاد و ارادت و محبت خود را به راهِ عرفان و تصوف، از برکتِ نظر او می دانست.

سرانجام این نامدارترین عالم و شاعرِ قرن نهمِ خراسان که عمری را همه در کسب علم و ادب و تألیف گذرانده و به آسودگی و عزّت زیسته بود.در سال 898 ه . ق با حرمتی درگذشت که سلطان حسین بایق را با وجود بیماری و ضعف، به «مقام حضرتِ ایشان شتافت و به تهیه تکفین و تجهیز آن حضرت پرداخت.»

آثار مؤلف
1 ـ رساله مناسکِ حج. 2 ـ شواهد النبوّه (سیره نبوی و شرح حالِ صحابه و تابعین)

3 ـ سلامان و اَبسال (داستانی رمزگونه و فلسفی) 4 ـ اشعة اللمعات (شرحی بر لمعات فخرالدین عراقی) 5 ـ منظومه یوسف و زلیخا 6 ـ منظومه لیلی و مجنون 7 ـ رساله موسیقی 8 ـ بهارستان (به تقلید از گلستانِ سعدی) 9 ـ لوایح (به تقلید از سوانحِ غزالی) 10 ـ رساله لا اله الا الله. 11 ـ نفحات الانس 12 ـ رساله عروض و قافیه 13 ـ رساله منشآت 14 ـ جمع سخنان خواجه پارسا.

شیوه کار و سخن جامی
از پیشروانِ جامی در کار تألیف تذکره مشایخ، ابوعبدالرحمان سُلمی است. او مشایخ را بر حسبِ تقاربِ زمانی به پنج طبقه تقسیم کرد و در هر طبقه ای شرح احوال و گزیده ای از اقوال بیست تن از آنان را آورده بود.

خواجه عبداللّه انصاری این مباحث را در کتابی تحتِ عنوان طبقات الصوفیه فراهم آورد.

جامی بر آن بود که طبقات الصوفیه را به زبانِ روزگارِ خود بگرداند و با ذکر احوال و مقامات شیخ الاسلام و بعضی دیگر از بزرگانِ صوفیه، از کتبِ معتبر نیز سخنان چیده و معارفِ سنجیده ای بر آن بیفزاید. این طرح که در صورتِ ذهنی خود با کارِ خواجه عبداللّه همانندی هایی داشت، اما در زمینه های بسیاری با کار او تفاوت دارد.

چاپ های مختلف این کتاب

تاکنون این کتاب ارزشمند، در کشورهای مختلفی چون هند و پاکستان و ترکیه چاپ شده است. در ایران نیز در سال 1336 ه . ش برای اولین بار این کتاب چاپ شد اما بهترین و پاکیزه ترین چاپ این کتاب، توسط انتشارات اطلاعات به کوشش دکتر محمود عابدی انجام گرفته است.

مُصححِ محترم پس از بررسی نسخه های خطیِ فراوانی که از این کتاب موجود است، قدیمی ترین نسخه را برگزیده و آن را با تک تک نسخه ها مقابله کرد، و موارد اختلافی را ضبط کرده است. مقدمه مفصّل و عالمانه وتعلیقات و توضیحاتِ ایشان، استفاده از این کتاب را برای همگان آسان کرده است. ایشان در مقدمه ای بیان می کنند که انجام این مهم، ده سال طول کشیده است.

بخش ها و ابواب کتاب
بخش اول:
در تبیین مفهوم ولایت، ولی، معرفت، عارف، توحید، اربابِ ولایت، فرق بین معجزه و کرامت، اثبات کرامات اولیا، انواع کرامات و خوارق عادات.

بخش دوّم:
زندگی نامه عارفانی هم چون ابوهاشم صوفی، ذوالنونِ مصری، فضیل بن عیاض، ابراهیم رباطی، بُشر بن الحارث، شفیف بلخی، داود بلخی، ابوتراب نخشبی، ابوحاتم عطار، ابوعلی سندی، حمدون قصّار، ابوحمزه خراسانی، حمّاد قریشی، عطابن سلیمان، ابوالحسن سیوطی، ابراهیم جیلی، ابوعلی دقّاق، ابوسعید معلم، ابوعلی فارمدی، اسماعیل قصری، بهاءالدین ولد، خسرو دهلوی، اوحدی اصفهانی، محمد شیرین شمس الدین محمد حافظ شیرازی.

بخش سوّم:
زندگی نامه زنانِ عارفی چون رابعه بلخی، مریم بصری، شعوانه، رابعه شامی، امّ حسان، زیتونه، فضّه، ام محمد، دختر کعب، فاطمه بنت المثنی و...

گزیده ای از متن کتاب
زندگی مولوی
ولادت مولانا در بلخ بوده است... گویند جلال الدین محمد در شهر بلخ شش ساله بود که روز آدینه با چند کودکِ دیگر بر بام های خانه ها سیر می کردند. یکی از آن کودکان با دیگری گفت که: بیا تا از این بام بر آن بام جَهیم. جلال الدین محمد گفته است: این نوع حرکت از سگ و گربه و جانوران دیگر می آید. حیف باشد که آدمی به این ها مشغول شود. اگر در جان شما قوتی هست، بیایید تا سوی آسمان پَریم... و گویند که در آن وقت که به مکه می رفته اند، در نیشابور به صحبت شیخ فریدالدین عطار رسیده بود، و شیخ، کتاب اسرارنامه به وی داده بود و آن را پیوسته با خود می داشته.

مولوی می فرموده است که: من این جسم نیستم که در نظرِ عاشقان منظورم بلکه من آن ذوقم و آن خوشی ام که در باطنِ مریدان از کلام من سر می زند. اللّه اللّه ! چون آن دم را یابی و آن ذوق را بچشی، غنیمت می دار و شکرها می گزار که من آنم... و فرموده است: مرغی که از زمین بالا پرد، اگرچه به آسمان نرسد، اما این قدر باشد که از دام دورتر باشد و بر همه و هم چنین اگر کسی درویش شود و به کمالِ درویشی نرسد، اما این قدر باشد که از زمره خلق و اهل بازار ممتاز باشد و از زحمت های دنیا برهد و سبکبار گردد... و فرموده است: آزادمرد آن است که از رنجانیدن کسی نرنجد و جوان مرد آن باشد که مستحقِّ رنجانیدن را نرنجاند.

 

پربیننده ترین ها