پشت پرده تنش روانی در روابط ایران و افغانستان کیست؟
به گزارش صدای ایران،ازحدود یک سال پیش و پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان و حضور تعدادی از مهاجرین افغانستانی در خاک جمهوری اسلامی ایران، دستگاه رسانهای غرب عملیات روانی گستردهای را در زمینه ایجاد تنش میان ایرانیها و افغانستانیها و به سردی کشاندن روابط برادری میان دو کشور آغاز کرده است.
هنوز حجم عظیم عملیات روانی گسترده برای ایجاد درگیری میان ایرانیها و افغانستانیها در اوایل سال جاری فراموش نشده است؛ جایی که دستگاه رسانهای غرب به همراه خیل عظیم پادوهایش در آلبانی با تمام توان به میدان آمد و با انتشار گسترده ویدئوهای بعضاً قدیمی و برخی ویدئوهای کذب و ارتباط دادن آن به برخورد با مهاجرین افغانستانی در ایران موجی از نفرت نسبت به ایران را در دل افغانستانیها کاشتند که نتیجه آن حمله به سفارت و کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در کابل و هرات بود.
اخبار کذب مبنی بر تجاوز چند تبعه افغانستانی به دختران ایرانی
از طرف دیگر همین بنگاه عظیم رسانهای شروع به تولید و انتشار صوتهایی با مضمون حمله افغانستانیها به ساکنان برخی آپارتمانها در تهران و برخی شهرستانها و همچنین تولید اخبار دروغ مبنی بر تجاوز چند تبعه افغانستانی به دختران ایرانی نمودند که در ایران نیز موجی از هراس نسبت به افغانستانیها را به همراه داشت.
حالا موضوعی جدید در دستور کار قرار گرفته است؛ چند روز پیش یک تبعه افغانستانی در روستاهای اطراف شهرستان رفسنجان در حالیکه مواد مخدر مصرف کرده و حالت طبیعی نداشته به برخی هموطنان خود حمله کرده و 6 تن از اتباع افغانستانی را به قتل میرسد. در همین حمله 4 فرد ایرانی که در محل این حادثه حضور داشتند نیز توسط این فرد جان خود را از دست میدهند.
این اتفاق در ایام عاشورای حسینی اتفاق میافتد و چون دستگاه رسانهای غرب میداند اکنون اخبار محرم در صدر اخبار ایران است، دست نگه میدارد و از فردای عاشورای حسینی با تیترهایی حساسیتبرانگیز شروه به پوشش گسترده این خبر میکند.
بریدن گوش چند تبعه افغانستانی در یک منطقه کوهستانی توسط ایرانی ها!
همزمان ویدئویی از بریدن گوش چند تبعه افغانستانی در یک منطقه کوهستانی در فضای مجازی به صورت گسترده دست به دست میشود و ادعا میشود که ایرانیها اقدام به انجام چنین عمل وحشیانهای کردهاند. ساعتی نمیگذرد که این ویدئو و پوسترهایی خاص در فضای «فیسبوک» افغانستان به صورت گسترده توزیع میشود که نشان از آن دارد هم تیم حرفهای پشت اجرای این گرافیکهاست و هم پول هنگفتی هزینه توزیع یا به اصطلاح «پروموشن» این خبر و پوسترها شده است.
درگیری مجدد مرزی میان ایران و افغانستان و شهادت دو مرزبان ایرانی
این ماجرا اما یک صحنه دیگر هم دارد: صبح امروز قرار بوده است که تشییع پیکر جانباختگان حادثه رفسنجان برگزار شود؛ دستگاه رسانهای غرب و آلبانینشینان وارد میدان میشوند و از صبح دیروز (چهارشنبه) خبر کذبِ درگیری مجدد مرزی میان ایران و افغانستان و شهادت دو مرزبان ایرانی منتشر میگردد تا بار دیگر پیش از برگزاری مراسم تشییع ایرانیهای جان باخته در حادثه رفسنجان، احساسات ایرانیها علیه افغانستانیها را تحریک کنند و شاهد هستیم که در این مراسم شعارهایی علیه افغانستانیها سرداده شده و بلافاصله توسط رسانههای ضدانقلاب از جمله «بیبیسی» و «ایران اینترنشنال» به صورت ویژه پوشش داده میشود.
باید این را مطمئن بود که این خط خبری و عملیات روانی به همینجا ختم نمیشود و بازار داغ اخبار، گزارشها، ویدئوها و تصاویر کذب با متنهای تحریککننده از ساعتهای آینده به راه خواهد افتاد و این موج که هماکنون در فضای رسانهای ایران ایجاد شده به فضای افکارعمومی افغانستان سرازیر خواهد شد و میتواند بار دیگر فضای همدلی میان ایرانیها و افغانستانیها را به سمت سردی ببرد.
آنچه واضح و روشن مینماید این است که دستگاه رسانهای غرب، رسانههای آلبانینشین و رسانههای زنجیرهای در داخل کشور که وضعیت آنها نسبت به انقلاب و دولت حاکم در ایران مشخص است، یک هدف اساسی از اجرای این عملیات روانی گسترده و بازتولید آن در فواصل مختلف زمانی دارند؛ ایجاد درگیری نهایی میان ایران و افغانستان در شرایط جدید.
آنها به خوبی میدانند زمان حاضر، بهترین فرصت است تا از دامنه ایجاد تقابل میان ملتها، به قله نزاع میان دولتها برسند. این کلیدواژه برای آنها شکل گرفته است که دولت ایران و هیئت حاکمه افغانستان برای بقا باید منافع ملی را تأمین و از حقوق ملت خود دفاع کنند، لذا هر دو ناچارند در گام اول در کنار ملت خود و در برابر ملت طرف دیگر بایستند و این آغاز حرکت به سمت تقابل میان دولتهاست که همان آرزوی غرب پس از خروج از افغانستان است.
در همین ماجرای اخیر نیز این ردّ پا به ویژه در رسانههای ایرانی که بدون دلیل این قتل را حاصل حضور طالبان در افغانستان میداند به شدت مشهود است؛ این تحریکسازی از یک حادثه است تا افکار عمومی را برای تقابل آماده کند.
در این حال هر دو ملت باید هوشیار بوده و اجازه ندهند افکار و اذهان آنها توسط جریان ضدبشری غرب و آلبانینشینان منافق شکل بگیرد، چه اینکه هر گونه تحرک و واکنش نسنجیده، در واقع بازی در زمین بازی تعیین شده از سوی آنها باشد.
ایرانیها سالها به خوبی میزبان اتباع کشور افغانستان در همه روزهای خوب و بد بودهاند و اکنون که افغانستانیها شرایط خوبی نداشته و غرب نابودشان کرده، حتماً بیش از گذشته حسن میزبانی را به جای میآورند. افغانستانیها نیز به خوبی بر این موضوع واقفاند و آنها هم در همه این سالها فداکارانه در میدانهای مختلف پای ایران و ایرانی ایستاده و حتی جانشان را نیز در این راه فدا کردهاند؛ ازاینرو هجمه رسانهای جدید نیز نمیتواند خدشهای در برادری ایرانیها و افغانستانیها ایجاد کند.