کسی که می خواهد خودکشی کند چه ویژگی هایی دارد؟
به گزارش صدای ایران، چند روز پس از کشف اجساد حلقآویز شده 5 عضو خانوادهای در نجف آباد ، کشف دست نوشته هایی از قربانیان نشان می دهد که آن ها بهدلیل افسردگی و انزوا دست به خودکشی زده اند.
خودکشی پدیده ای جمعی- اجتماعی است
در این راستا، علیرضا شریفی یزدی ، مشاور و روانشناس اجتماعی در گفت و گو با رکنا با اشاره به اینکه خودکشی بیشتر از آنکه یک پدیده روانی باشد، پدیده ای اجتماعی است، می گوید: بر اساس مطالعاتی که دورکین، فیلسوف انگلیسی، انجام داده است، اثبات شده که خودکشی بیش از اینکه یک پدیده فردی باشد، پدیده ای جمعی-اجتماعی است. ضمن اینکه آسیب های اجتماعی تاثیر زیادی در شکل گیری و افزایش خودکشی دارند، همچنین الگوهای فرهنگی نیز در نحوه خودکشی تاثیر دارند. با این وجود گاهی هم تاثیرپذیری و تقلید پذیری افراد در گرایش به خودکشی موثر است.
افسرده ها چه ویژگی هایی دارند؟
این روانشناس اجتماعی با اشاره به اینکه از لحاظ روانی، معمولا کسانی که به خودکشی گرایش دارند، انسان هایی هستند که افسردگی، اضطراب و مرگ اندیشی بالایی دارند، می افزاید: این افراد گوشه نشین و پرهیزمدار هستند و دنیا را تیره و تار می بینند. فلسفه زندگی برایشان پوچ و بی معنی است و در واقع به نهیلیسم می رسند. این افراد، مسائل کوچک را بسیار بزرگ می بینند.
وی می افزایید: گاهی در درون یک خانواده به واسطه ویژگی های ژنتیکی، 9 ماهه شکل گیری و رشد جنین و شرایط محیطی، زمینه ای فراهم می شود که بقیه اعضای خانواده به یک اختلال مشترک دچار و در طول زمان با هم همسو می شوند. این مهم گاهی اوقات خودش را در قالب اعتیاد دسته جمعی درون خانوادگی، رفتارهای پرخاشگرانه خانوادگی، کارهای خلاف قانون مثل سرقت های خانوادگی و گاها به صورت خودکشی های دسته جمعی خودش را نشان می دهد. گاهی یک نفر این اختلال را دارد و دیگران را قربانی رفتار و افکارش می کند.
از کجا بفهمیم یک نفر افسرده است؟
شریفی یزدی در پاسخ به اینکه از کجا بفهمیم یک فرد افسردگی دارد یا خیر می گوید: 12 یا 15 علامت برای افسردگی وجود دارد. اگر کسی نصف این ها را بیش از 2 الی 3 هفته به صورت مستمر داشته باشد می توان گفت آرام آرام به سمت افسردگی کشیده شده است. برخی غمگینی لحظه ای را با افسردگی اشتباه می گیرند. اینکه یک فرد بگوید صبح افسرده بودم و ظهر خوب شدم غلط است و این روند باید به صورت مستمر باشد.
او در ادامه می گوید: انزوا طلبی، بی انگیزی، عدم ارتباط با دیگران، بی تفاوتی، تمایل به مصرف مواد یا مشروب زیاد، مرگ اندیشی، پایین بودن انگیزه و... این ها همه نشانه افسردگی است. شاه بیت این قضیه قضیه مربوط به مسئله کار است. کسی که کارش را دوست ندارد، یا صبح ها دوست ندارد به محل کارش برود، نشان می دهد این فرد به سمت افسردگی کشیده شده است.
علیرضا شریفی یزدی در ادامه هشدار می دهد که اگر در خانواده فردی وجود دارد که نسبت به رخدادهای محیطی بی تفاوت است، نسبت به کار یا تحصیل بی انگیزه است، نسبت به سلامت جسمش بی تفاوت است، وظایف روزمره اش را به درستی انجام نمی دهد، نسبت به پاکیزگی از جمله حمام رفتن و مسواک زدن و... اقدامی انجام نمی دهد، پرخوری یا کم خوری عصبی دارد، دچار اختلال خواب است و مرگ اندیشی دارد، در زمره افسرده ها قرار دارد.
وی در ادامه در خصوص ویژگی های افراد مستعد خودکشی می گوید: اگر از اطرافیان کسی باشد که زیاد درباره مرگ صحبت می کند، تعدادی از ویژگی های افسردگی دارد و لوازم و وسایل شخصی اش را به دیگران می بخشد، در معرض خودکشی است و خانواده باید به آن توجه کند. برخی افراد درباره فلسفه زندگی زیاد صحبت می کنند و می گویند زندگی کردن چه فایده ای دارد؟ چرا انسان باید تلاش کند و... این ها نیز در معرض خودکشی هستند.
شریفی یزدی در ادامه می افزاید: همچنین باید کسانی که تهدید به خودکشی می کنند را نیز جدی گرفت. باید این افراد را پیش متخصص ببرند و اگر نیاز است در موارد بسیار حاد، بستری شوند.
کدام نهادها باید پای کار بیایند؟
این روانشناس اجتماعی می گوید که نهادهایی که در کوتاه مدت می توانند کمک کننده باشند شامل بهزیستی و مراکزی که هات لاین دارند و افراد می توانند با آن ها تماس بگیرند و مشکلات خود را مطرح کنند. همچنین معاونت اجتماعی نیروی انتظامی و ستاد اجرایی فرمان امام در این زمینه فعالیت هایی دارند.
او همچنین در پایان با اشاره به اینکه در بلند مدت، وزارت آموزش و پرورش نهاد موثری است، می گوید: آموزش و پرورش باید کسانی که امکان خودکشی در آن ها به نسبت بقیه بالاتر است را به صورت دوره ای غربالگری و شناسایی کند. اگر بخواهیم در این زمینه یک کار بلند مدت انجام دهیم، باید مهارت های زندگی را در آغازین سال های عمر به دانش آموز و والدین آن ها آموزش دهیم.
این روانشناس در پایان با انتقاد از نحوه فعالیت آموزش و پرورش می گوید: مهم ترین نهاد فرهنگی که در این قضیه بسیار نقش آفرین است، همین وزارت آموزش و پرورش است که این روزها جزء ناکارآمدترین نهادهای اجتماعی محسوب می شود. کتب درسی ، شیوه تدریس، شیوه ارزشیابی، فضای فیزیکی و بودجه این وزارتخانه، هیچ کدام برای این مسئولیت بزرگ کارایی لازم را ندارد و همچنان منتظر هستیم که معجزه ای در این وزارتخانه رخ دهد.