فاطمه ایرلو گفت: همانطور که می‌دانید آل‌سعود از خروج پدر ممانعت کرده و شرط و شروطی مبنی بر مبادله پدرم با فرماندهان سعودی مطرح بود وقتی این مطالب به گوش خانواده رسید همه از جمله مادرم با آن مخالفت کرده و گفتند ما راضی نیستیم که با این اقدام خسارتی به جبهه مقاومت وارد شود و رنج دوری را متحمل شدیم.
کد خبر: ۲۷۱۵۱۷
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۳

به گزارش صدای ایران گروه پرونده ویژه مریم عاقلی: «شیرمردی که زخم و جراحت‌های بسیار جبهه‌های جنگ، او را از مسیر تلاش و کوشش در جهت اعتلای کلمه ا... بازنداشت و در مقطعی دیگر از حیات خویش، دلیرانه دل به دریای خطر زد و در جبهه دیپلماسی به یاری مظلومان شتافت. او که شهادتش مانند مقاومتش رسواکننده اسلام آمریکایی و جریان‌های ساخته و پرداخته صهیونیسم بین‌الملل و مظلومیتش باطل‌السحر ادعاهای دروغین حمایت آنان از حقوق بشر شد.» این بخشی از پیام تسلیت وزارت دفاع برای سفیر مجاهدی بود که شبانه‌روز عمر خود را وقف مردم بی‌پناه یمنی کرده بود و روزی نبود که خود را از عسرت و سختی آنها جدا کند. صبح آخرین روز پاییز یعنی ۳۰ آذر، خبر شهادت حاج حسن ایرلو، سفیر ایران در کشور یمن منتشر شد. شهیدی در ظاهر گمنام که خبر شهادت، او را از غربت درآورد و با پیام رهبر انقلاب همه فهمیدیم چه کسی را از دست داده‌ایم. رهبری در پیام تسلیت خود نوشته‌ بودند که «پرونده افتخارآمیز او مجموعه‌ای از مجاهدات سیاسی و تلاش‌های دیپلماسی و تحرک اجتماعی است. دو برادر وی پیش از او به فیض شهادت رسیده‌اند. رحمت خدا بر این برادر جهادگر و خاندان صبور و بصیر و فداکارش باد.» شهید حسن ایرلو، سفیر ایران در یمن با ابتلا به ویروس کرونا و کارشکنی در رسیدن زودتر به وطن به شهادت رسید. این شهید، کارشناس‌ارشد حوزه عربی و مسؤول میز یمن در وزارت خارجه پس از آغاز جنگ در این کشور از سال ۲۰۱۵ و هماهنگ‌کننده کمک‌های انسان‌دوستانه ایران به یمن بعد از جنگ بود. شهید ایرلو همچنین معاون دستیار ویژه وزیر خارجه در امور یمن در سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ و نهایتا سفیر جمهوری اسلامی ایران در این کشور از تاریخ ۶ آبان ۹۹ بود. به مناسبت چهلمین روز شهادت این مجاهد سفیر با فاطمه ایرلو (دختر شهید) گفت و گو کرده‌ایم که مشروح آن در ادامه می آید:


 حاضر به مبادله پدرم با فرماندهان سعودی نشدیم



حضرت آقا شهیدی ایرلو را مجموعه از تلاش های دیپلماتیک و مجاهدت های سیاسی دانستند در خصوص شرایط ناظر بر توصیفات معظم له و شکل گیری  شخصیت چند بعدی شهید توضیح دهید که این گونه مورد تجلیل مقام معظم رهبری واقع شد.

فاطمه ایرلو: پدرم از ۴۲ سال پیش تا لحظه شهادت مستمرا در خدمت نظام و انقلاب بودند، ایشان سال ۲۰۱۵ مشاور ویژه وزیر امور خارجه در امور یمن، مسئول میز یمن در وزارت امور خارجه و هماهنگ کننده ارسال کمک‌های انسان دوستانه ایران به یمن بودند تا اینکه بعدها به عنوان سفیر این کشور فعالیت کردند.



مجاهدت ۴۲ ساله ایشان در میدان جهاد و سیاست دلیل اصلی است که حضرت آقا در بیانیه ای که به مناسبت شهادت پدرم صادر فرمودند چند بار از کلمه مجاهد استفاده کنند ایشان از خانواده شهید نیز با عنوان صبور و بصیر یاد کردند که آن نیز به دلیل ایام بیماری ایشان بود همانطور که می دانید آل‌سعود از خروج پدر ممانعت کرده و شرط و شروطی مبنی بر مبادله پدرم با فرماندهان سعودی مطرح بود وقتی این  مطالب به گوش خانواده رسید همه از جمله مادرم با آن مخالفت کرده و گفتند ما راضی نیستیم که با این اقدام خسارتی به جبهه مقاومت وارد شود و رنج دوری را متحمل شدیم.

فعالیت‌های جهاد گرانه پدرم به دهه ۶۰ بر می گردد شهید ایرلو به سوریه، لبنان، بوسنی، یمن و عراق رفتند و همواره حساس‌ترین ماموریت ها را انتخاب می‌کردند، پذیرش ماموریت در سفارت یمن آن هم در حالت فوق ‌العاده‌ای که آن کشور از نظر تحریم و محاصره داشت بسیار خطرناک بود اما با این حال پدرم پس از امضای استوارنامه در سال ۹۷ بسیار خوشحال بودند و ما اصلا نتوانستیم نگرانی خود را برای این مسئولیت خطیر مطرح کنیم. مادرم میگوید وقتی برق چشمان شهید ایرلو را برای خدمت به مظلوم ترین مردم دیدم حتی نتوانستم نگرانی خودم را اعلام کنم.

 


پدرم مانند خود یمنی ها دچار سوء تغذیه شدید شد



 اطلاعات شما در خصوص یمن در چه حدی بود و فضایی که شهید ایرلو از یمن ترسیم می کردند چقدر با تصاویر شما تفاوت داشت؟

فاطمه ایرلو: پدرم تسلط زیادی به اوضاعی یمن داشت تا حدی که به همه آداب رسوم و لهجه روستاهای مناطق مختلف یمن نیز تسلط داشت اما علی رغم این همه آگاهی وقتی که به انجا رفتند متوجه شدند که اوضاع بسیار وخیم است و مردم تحت شدیدترین تحریم ها و محاصره ها هستند پزشکان نیز پس از انجام آزمایش های مختلف بر روی پدرم متوجه این مطلب شده و عنوان کردند که وی دچار سوء تغذیه شده و هیچ ویتامینی به بدنشان نرسیده است حتی در یمن دارویی نیز برای درمان پدرم وجود نداشت دقیقا مانند تصاویری که از بچه های یمنی در رسانه ها وجود دارد.



 این مطلب را در نظر بگیرید که ایشان به عنوان یک دیپلمات در آن کشور حضور داشتند و این اتفاق برایشان افتاده بود چه برسد به مردمی که تحت محاصره و تحریم همه جانبه هستند.



 پدرم جز نیروهای اصلی عملیات در زمان تخلیه منافقان از پادگان اشرف بود



به حضور شهید ایرلو در لبنان اشاره کردید، ایشان در اوایل دهه ۶۰ با حاج احمد متوسلیان هم برای سفر به لبنان مراوده داشتند؟

فاطمه ایرلو: حضور پدرم در لبنان مصادف با همان ایامی است که حاج احمد از طرف سپاه به لبنان رفته بودند همانطور که سید حسن نصرالله در دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی عنوان کردند پدرم یکی از موسسان و جزء ۵۳ نفری بودند که با حاج احمد متوسلیان به لبنان رفته و جهاد را شروع کردند و در سال‌های دفاع مقدس نیز به اتفاق برادرانشان به جبهه عازم شدند.

 البته بسیاری از اقدامات مجاهدانه پدرم به دلیل ملاحظات امنیتی مطرح نشده و حتی ما نیز از آن بی خبر هستیم تا حدی که پس از شهادتشان متوجه شدیم که شهید ایرلو در زمان تخلیه منافقان از پادگان اشرف جز نیروهای اصلی عملیات بود.



پدرتان سالها در سوریه و لبنان همرزم حاج قاسم سلیمانی بودند درباره رفاقت شهید با سردار سلیمانی برایمان بگویید.

عمو حسینم - که در جنگ به شهادت رسید - از همرزمان حاج قاسم بودند و آشنایی شان به آن ایام بر می گردد بعدها نیز رفاقت صمیمانه ای با یکدیگر داشتند پدرم از شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی بسیار منقلب شد است و تا مدت های مدیدی ناراحت بودند تا حدی که ما هم متوجه این اندوهشان می شدیم البته حاج قاسم قبل از رفتن بابا به یمن بشارت شهادت ایشان را به مادرم داده بودند.

یکی از خاطراتی که از آن ایام دارم مربوط به جلسه‌ای در وزارت امور خارجه می شود که سردار سلیمانی وقتی پدرم را می بینند از لفظ سفیر کبیر استفاده کرده و میگویند سفیر کبیر ما چطور است؟



چقدر حضور شهید ایرلو را در کنارتان احساس می کردید؟ عدم حضور پدر در منزل مخصوصا بعد از جنگ چگونه جبران می شد؟

پدرم به ندرت در خانه بود روزی هم که در منزل بودند تمام ذهنشان درگیر امورات مربوط به کار بود به ویژه از سال ۲۰۱۵ دو شب یک بار آن هم زمانی بسیار کوتاه استراحت می کردند وقتی برادرم این خستگی را می دید از ایشان می خواست در منزل بمانند و کمی استراحت کند که در جواب می گفت: نمی توانم ببینم بچه های یمن تحت محاصره و جنگ باشند و من در آرامش بخوابم در حالیکه آنها آرامش ندارند.


با توجه به دیدگاه‌های پدرتان تحلیل شما از احیای رابطه ایران عربستان و بازگشایی سفارت عربستان در ایران چیست؟

پدرم اعتقاد داشت که دشمنان اصلی ملت ایران آمریکا و اسرائیل هستند و آن ها دوست دارند مارا با همسایگانمان درگیر کنند لذا ما نباید در این دام افتاده و با ترکیه، عربستان، افغانستان و سایر کشورهای همجوار دچار اختلاف شویم مثلا پس از انتقادهای عمومی مبنی بر حضور سران طالبان در ایران پدرم می گفت که امنیت مرزهای ما بیست سال توسط طالبان شده است و نباید این رابطه دچار اختلال شود.



وزارت خزانه داری آمریکا سال گذشته شهید ایرلو را جز لیست تحریم خود قرار دادند نظر ایشان درباره این اقدام چه بود؟

پدرم پس از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدند و گفتند: ببینید چقدر راه ما درست است که دشمن هم از راهی که رفته ایم ترسیده و مارا تحریم می کند.



چگونه از بیماری پدرتان مطلع شدید؟

بابا ۸ آذرماه ۱۴۰۰ با ما تماس گرفته و گفتند که حالشان خیلی بد است ما نیز با توجه به اینکه ایشان جانباز شیمیایی هستند فکر کردیم که یا سرماخورده یا اینکه کرونا گرفته است فردای آن روز دوباره تماس گرفتند و خبر دادند که حالشان رو به وخامت است اینجا بود که نگران شدیم زیرا سابقه نداشت که پدرم انقدر بی تاب باشد چرا که همیشه حتی در مواقع بیماری نیز سر کار می رفت تا این که چهاردهم آذر ماه در بیمارستانی در صنعاء بستری شده و بیستم آذر ماه مطلع شدیم که مشکلشان جدی شده و چندین بار احیا شده اند موضوع را با امیرعبداللهیان در میان گذاشتم و گفتم که ما عکس و فیلمی از احوالات پدرم نداریم و می خواهیم بابا را ببینیم ایشان هم گفتند که آل سعود با انتقالشان موافقت نکرده و اجازه پرواز از آسمان عمان و عربستان را نداده تا اینکه پدرم ساعت ۲ بامداد ۲۷ آذرماه به تهران رسید و ۲۹ آذر به فیض شهادت نائل شدند.

در پایان اگر نکته و یا خاطره از شهید ایرلو دارید، بفرمایید.

پدرم دوست و رفیق ما بود و ما همواره از رفتار ایشان درس می‌گرفتیم نه از حرف و سخنشان.پدرم ارادت خاصی به حضرت آقا داشتند و همواره تاکید می کردند که بی چون و چرا باید از ولی امر اطاعت کنید علیرغم اینکه هرگز در خانه از فعالیت‌های خودشان یا پست و مقام صحبت نمی‌کردند اما در این خصوص مدام به ما گوشزد می‌کردند.

علاوه بر این همیشه تاکید داشتند طوری رفتار نکنید که انگار از ماموریت من ناراحت هستید - که البته ما نیز ناراحت نبودیم - اما بسیار نگران بودیم که ایشان در کشوری جنگ زده مشغول خدمت هستند ولی پدرم مدام توصیه می کردند که مقاوم و محکم باشید.



 
 

پربیننده ترین ها