16 تيرماه سال 86 دختر 19 سالهاي به نام «ريحانه» دست به قتل يك مرد آشنا زد و از آن روز به بعد گرفتار تحقيقات قضايي شد و در خط پايان در برابر حكم قصاص نفس ـ اعدام ـ قرار گرفت. اين دختر جوان از سوي پنج قاضي شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران به قصاص نفس محكوم شد و قضات ديوانعالي كشور اين حكم را تاييد كردند. اين پرونده در پيچ و خمهاي قضايي بسياري افتاد، ريحانه چندبار محكوم شد اما همچنان خانواده وي چشم انتظار رضايت گرفتن از خانواده قرباني جنايت بودند و آنها هنوز رضايتشان را اعلام نكردهاند.
در حالی که ادعای دفاع مشروع ریحانه از سوی دادسرا، دادگاه کیفری و دیوان عالی کشور رد شده است اما برخی سایت ها و شبکه های ماهواره ای خارج از کشور این ماجرا را دست مایه فشار بر قوه قضائیه قرار داده اند. این فضاسازی رسانه ای کار را به جایی رساند که وزارت امور خارجه آمریکا از اجرای این حکم ابراز نگرانی کرد.
محمدحسین شاملو | بازپرس پرونده | جسد مرد ميانسالي در راه پله ها افتاده بود.هيچكدام از ساكنان او را نمي شناختند. مقتول هدف يك ضربه چاقو قرار گرفته بود. همسايه تنها صداي " دزد. دزد. بگيريدش." را شنيده بودند .در ابتدا هويت مقتول مشخص نبود. رد خون را دنبال كرده و به دو طبقه بالاتر رسيديم. درب واحد آپارتماني باز بود. در ميان واحد سجاده اي پهن بود كه شواهد نشان مي داد ، مقتول هنگام نماز از پشت سر هدف چاقو قرار گرفته است. در كنار سجاده يك صندلي قرار داشت كه مقتول براي بلند شدن از آن كمك گرفته بود و رد خون بر روي دسته آن مشهود بود. سرانجام پس از 15 ساعت به ريحانه رسيديم. البته نام او در دفتر تلفن ريحانه نوشته نشده بود.ریحانه در ابتدا درباره انگيزه اش حرفي نمي زد و بعدها موضوع دفاع از ناموس را مطرح كرد. 6 ماه بر روي اين پرونده در دادسرا كار شد تا هيچ نكته مبهمي وجود نداشته باشد.پس از طي تشريفات قانوني پرونده براي محاكمه به دادگاه كيفري فرستاده شد. ريحانه هيچ وقت انگيزه اصلي خود از قتل را نگفت. اما شواهد موجود در صحنه انگيزه دفاع مشروع را قاطعانه رد مي كند. مقتول در حال نماز خواندن بود كه قتل رخ داد. در خانه نيز قفل نبود. از سوي ديگر خيابان ميرعماد به خاطر نهادهاي مهمي كه در آن مستقر است هميشه پرتردد است. واحد مورد نظر نيز يك بالكن داشت كه رو به حياط بود. هميشه در حياط خانه تعدادي از اهالي حضور داشتند. با اين توضيح اگر انگيزه مقتول تجاوز بوده ، ريحانه مي توانست به راحتي از آنجا فرار يا درخواست كمك كند. ريحانه در برابر انگيزه اش از قتل سكوت كرده و اميد دارد فردي در آخرين لحظات به كمك او بيايد. |
حسن تردست |
قاضی پرونده |
طبق اوراق پرونده و دستخط خود متهمه در بازپرسی و حتی حسب اظهارات مکرر خانم جباری در دادگاه، درب ورودی قفل نبوده و بعد از وارد کردن ضربه کارد آشپزخانه که دو روز قبل خریداری و در کیف خود داشت با آرامش از خانه خارج شده است. طبق صورتمجلس بازپرس در معاینه محل وقوع جنایت، قبل از شناسایی فرد ضارب و دستگیری وی، فقط آثار یک ضربه جسم نوک تیز روی درب بوده است و نه چند ضربه که مؤید آن، اظهارات صریح و روشن خود متهمه است. وقتی از متهمه در دادگاه سوال شد چرا به در با چاقو زدی، وی جواب داد چون هیجانزده بودم و هول کرده بودم یک ضربه با چاقو به در زدم. از وی سوال شد درب قفل بود؟ وی جواب داد نه، قفل نبود. و وی ادامه میدهد که بعد از زدن ضربه چاقو مقتول گفت منو زدی؟؟!! و به طرف من صندلی را پرتاب کرد و بعد مقتول از پلهها رفت پایین و من هم با آسانسورخارج شدم. اگر در قفل بود چطور میتوانست بلافاصله خارج شود؟ به علت شدت جراحات که بریدگی ناف اصلی ریه بود، مقتول فقط از طبقه پنجم تا پلههای طبقه سوم میتواند برود و پس از چند بار گفتن دزد! دزد! در همان جا جان میدهد. خانم جباری حداقل سه بار در دادگاه گفت من به مقتول سرویس میدادم تا او هم به من خدمات بدهد. اصلا رابطه کاری مطرح نبود. در اصطلاح این گروه از جوانان بی بند و بار، منظور از سرویس دادن، ایجاد روابط نامشروع و در اختیار قراردادن خود است. متهمه قبل از رابطه با مقتول با چند نفر رابطه ویژه داشته و طبق اعترافات در دادگاه، ایشان با مدیر شرکت محل کار خود چند بار به ویلای او در سیرا (جاده چالوس) رفتهاند و باکره نبوده است. ریحانه در دادگاه گفت میترسیدم به من تجاوز کند. چند بار از من خواست روسریام را بردارم اما من این کار را نکردم. متاسفانه متهمه هیچ حرف و رفتاری از خود نشان نمیدهد که مقتول را متوجه اکراه وی کند. از وی سوال میشود «آیا مقتول خشونتی نشان داد یا عملی انجام داد که نشان دهد قصد دارد به زور تجاوز کند؟» وی جواب میدهد «نخیر.» و نیز از وی پرسیده شد «وقتی امتناع تو را از دست زدن دید چرا پشت به تو کرد؟» جواب میدهد «رفت نماز دیگرش را بخواند». |
ریحانه جباری |
قاتل در دادگاه | من دختري خودبرتربين نيستم. يک دختر معمولي هستم که اجازه ندادم نسبت به من هتک حرمت شود. اين اتفاق در مورد افراد خودبرتربين نمي افتد. من يک طراح هستم و مرا به بهانه طراحي به آن خانه بردند. اما موضوع چيز ديگري بود و قصد تعرض به من را داشتند که مقاومت کردم. |
فرزند ارشد مرتضی سربندی –مقتول- |
این پرونده بر اساس اقرار صریح خانم ریحانه جباری مبنی بر قتل پدرم دکتر سربندی با بررسی بیش از 13 تن از قضات صورت گرفته است. از بازپرس دادستانی، دادگاه کیفری، دیوان عالی کشور و در نهایت ریاست قوه قضاییه این حکم را تایید کردهاند. حال ما چگونه میتوانیم هفت سال بررسی و تحقیق این قضات را با نظر چند تن از خارجنشینان که مشخصات آنها برای همه ما معلوم است زیر سوال ببریم و احساسات یک خانواده را اینگونه جریحهدار کنیم. اگر فردی دو روز قبل طبق اعتراف صریح خود اقدام به خرید چاقو از خیابان شریعتی نرسیده به میدان قدس کرده است و قبل از وقوع جنایت به دوست پسر خود این پیامک را فرستاده که فردا قرار است بکشمش آیا نشاندهنده سوء نیت قبلی نیست؟ چگونه میتوان این اقدامات را به پای یک حادثه گذاشت. میگویند این پیامک شوخی بوده و میخواسته پدرش را بکشد. چنین آدمی میآید به جامعه نیز ضربه میزند. اقرار صریح این خانم مبنیبر ضربه چاقو بر مقتول بر سجاده نماز با شواهد صحنه کاملا تطابق دارد و سجاده و محل همیشگی نماز پدرم غرق در خون شده بود و این عمل فقط در زمانی که پدرم مشغول نمازخواندن است ممکن بود اتفاق بیفتد چون او صرفا در موقع نماز میتوانست این کار را انجام دهد. باز هم طبق اقرار صریح ریحانه کسی به اسم «ش» واردآپارتمان میشود و پدرم در پی دویدن به دنبال آن فرد در راه پلهها از شدت خونریزی به زمین میافتد و فوت میکند و خانم جباری همچنان از معرفی و نقش «ش» برای پرونده سر باز میزند. پدر من پزشک عمومی بودند نه پزشک جراحی زیبایی، ایشان هیچوقت در زمینه جراحی زیبایی تخصصی نداشتند و کاری نکردند و در کار تجارت لوازم پزشکی و کارمند سابق وزارت اطلاعات بوده است. |
|
عبدالصمد خرمشاهی | وکیل سابق متهم |
موکل من هنگام قتل از خود دفاع کرده و اين ادعايش هم ثابت شده است. خريد هايي که مقتول از داروخانه کرده و از سوی پليس کشف شده و آبميوه موجود در صحنه و محتويات آن نشان مي دهد قصد تعرض نسبت به موکل وجود داشته است و او در اين باره دروغ نمي گويد. موکل من به جز دفاع از خود انگيزه يي براي قتل و هيچ کينه و عداوتي با مقتول نداشته، ضمن اينکه فرار از محل حادثه نيز برايش ممکن نبود. امکان دسترسي به نيروي انتظامي هم نداشته و او مجبور بوده دست به چنين کاري بزند. در شرايطي که فردي قصد تعرض به دختري را دارد چطور مي توان انتظار داشت آن دختر بتواند منطقي تصميم بگيرد و در آن لحظه به اين فکر کند که بايد ضربه را چطور بزند، چنين شخصي فقط مي خواهد تهديد را از خود دور کند. |
حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی | وزیر دادگستری |
تلاشها در رابطه با این پرونده ادامه دارد و 10 روز برای تعیین وضعیت این پرونده مهلت داده شده است. |
حجت الاسلام محسنی اژه ای | معاون اول قوه قضائیه |
اگر ملتزم به قانون باشیم به نفع همه است. قصاص قانون مسلم اسلام است و حق شخصی برای صاحبان دم می باشد. اگر اولیای دم تقاضای قصاص نکنند با عنوان دیگری پرونده رسیدگی می شود اما اگر درخواست قصاص داشته باشند و ارتکاب قتل ثابت و به قطعیت برسد و در دیوان عالی کشور حکم تایید شود پادرمیانی برای رضایت آغاز خواهد شد. حال اگر اولیای دم رضایت ندهند حکم باید اجرا شود.در این پرونده با دقت به آن رسیدگی شده و در مرحله مصالحه است. اگر رضایت حاصل شد مشخص است که حکم اجرا نمی شود اما اگر رضایت حاصل نشود حکم باید اجرا شود. آخرین بار نیز 10 روز برای کسب رضایت فرصت داده شد. اینکه برخی رسانه ها و در فضای مجازی اعلام می کنند به دلیل فشار ما و یا کمپین حکم اجرا نشده صحیح نیست و همانطور که گفتم برای کسب رضایت 10 روز فرصت داده شده است. |
فردا فرصت 10 روزه به ریحانه جباری به پایان می رسد و در صورتیکه نتواند رضایت اولیای دم را کسب نکند پای چوبه دار می رود. البته با توجه به اینکه پرونده در مرحله مصالحه است هنوز به تمدید این فرصت هم امید است.