بحران در قزاقستان: جهش در یک ویروس قدیمی؟!
به گزارش صدای ایران، سعید شهرابی فراهانی تحلیلگر مسائل سیاسی و بین المللی در یادداشتی نوشت: اتفاقات خشونتآمیز در قزاقستان باز هم با یک حادثه تکراری آغاز شد: افزایش بهای سوخت که موجب بیشتر شدن هزینههای زندگی اقشار فرودست میشود.
اعتراضات سریعاً به سمت درگیری معترضان و نیروهای امنیتی کشیده شد. تخریب و آتش سوزی در پایتخت قزاقستان حتی تا مقر ریاست جمهوری نیز گسترش یافت و در نهایت با استمداد دولت از اعضای پیمان امنیت جمعی و دستور مقابله سخت با معترضان غائله موقتاً مهار گردید.
برخی کارشناسان، بحران امنیتی قزاقستان را در سطح مسائل داخلی آن نظیر شکافهای طبقاتی و اقتصادی، فساد مالی و توزیع نامتوازن ثروت یا حتی ضعف دستگاه امنیتی آن عنوان کردهاند.
در مقابل گروهی دیگر از اهل فن، با ذکر شاخصههایی مانند برخورداری قزاقستان از اورانیوم، جایگاه این کشور در استخراج رمزارز، بهره مندی از زیرساخت فضایی، مجاورت جغرافیایی با چین و روسیه و حتی تلاش کشورهای غربی (در رأس آنها آمریکا و انگلستان) برای حضور اقتصادی و سیاسی در قزاقستان به عنوان یکی از اقمار شوروی سابق و حوزه «خارج نزدیک» آن برای موازنه قدرت با روسیه در چالش های راهبردی مانند اوکراین؛ موضوع در سطح کلان و در قالب بازی بزرگ قدرتهای بین المللی تحلیل کردهاند.
اما میتوان گفت که تلفیق هر دو نگاه خرد و کلان، نتایج کاملتری برای تحلیل بحران در پی خواهد داشت زیرا این دیدگاهها وقتی در کنار یکدیگر قرار می گیرند، تعارض یا تناقض چندانی نخواهند داشت و همدیگر را تکمیل میکنند.
آنچه که در بحران قزاقستان جلوه بیشتر نمود اخباری بود که از حضور جریانات غیر داخلی در صفوف معترضان حکایت داشت. حتی عده ای به سازماندهی بقایای نیروهای تکفیری برای اعزام به قزاقستان از مبدأ یکی از کشورهای منطقه نیز اشاره کردند. البته کلیت این اخبار و جزییات آن قابل راستی آزمایی است.
نکته دیگر درباره تحولات قزاقستان، رویکرد نزدیک روسیه و چین برای بازگشت ثبات به این کشور بود تا جایی که مقامات ارشد هر دو قدرت، اعتراضات را «انقلاب رنگی» قلمداد نمودهاند. اگر فرض وقوع انقلاب رنگی در قزاقستان پذیرفته شود، آنگاه تفاوتهای نسخه جهش یافته با نسل اول این انقلابها موضوعیت پیدا می کند.
پیش از این در انقلاب های رنگی، اعتراضات در بستر جنبشهای آگاهیبخش اجتماعی حرکت می کردند. حال آن که در نسخه جهش یافته، فاصله خشونتورزی معترضان و حکومت با حداقل ممکن کاهش یافت.
در نسخه اولیه انقلابهای رنگی، مطالبات بیشتر رنگ و بوی سیاسی-اجتماعی داشته و هدف آن براندازی و تغییر بود. در مورد قزاقستان، نیروی اعتراضی انباشته با یک جرقه اقتصادی فعال گردید و بلافاصله به سوی تغییرات رادیکالی جهتگیری کرد. همچنین در صورت پذیرش مصداق قزاقستان به عنوان انقلاب رنگی، می بایست اذعان نمود که نقش سرویسهای اطلاعاتی تجهیز کننده معترضان نسبت به انقلابهای رنگین پیشین بطور کامل متحول شده است و از این رو غافلگیری اطلاعاتی-میدانی و منفعل نمودن دستگاه های امنیتی محیط هدف، در صدر برنامههای آنان قرار داشته است.
انتهای پیام/