گاف های ترامپ ایران را در موضع قدرت در مذاکرات قرار داد
به گزارش صدای ایران، مجله ویک در تحلیلی درباره رویکردی که دولت جو بایدن رئیس جمهور آمریکا باید در قبال ایران اتخاد کند نوشت: اگر رئیس جمهور بایدن مایل است با نتیجهای غیر از آزمایش یک سلاح هستهای از سوی ایران مواجه شود، از آنجا که چنین موضوعی میتواند نشانگر شکستی شگرف در سیاست خارجی باشد، باید در معیارهای بنیادین مذاکرات احیای توافق هستهای که احتمالا به زودی در وین از سر گرفته خواهد شد، تجدید نظر کند.
این هفتهنامه میافزاید: دولت بایدن ابتدا باید با اعتبار به شدت آسیب دیده آمریکا مواجه شود. ایران وقتی دونالد ترامپ به طرز بیشرمانهای از توافق هستهای خارج شد، به طور کامل در حال پایبندی به این توافق بود. معلوم نیست که آیا برنامه ترامپ گرفتار کردن دولت دموکراتیک بعدی در یک گیرودار مسموم از نظر سیاسی بود یا انتقامی رضایتمندانه از باراک اوباما رئیس جمهور دولت قبل از خود یا محقق کردن توهم براندازی حکومت ایران در سیاست واشنگتن دی.سی. ترامپ به طرزی قابل پیشبینی و دیدنی در قمارش باخت، چون هیچ گاه برنامهای برای رخدادهای بعدی وجود نداشت. تندروها گمان میکردند ایران دردمندانه به میز مذاکرات باز میگردد و کمتر چیزی را آنها[دولت آمریکا]که در توافق ۲۰۱۵ تامین کرده بودند، میپذیرد. ایرانیها این کار را نکردند، به ویژه به این خاطر که مانوور ترامپ هرگونه اعتمادی را که نخبگان ایرانی به آمریکا داشتند، از بین برده بود.
در ادامه گزارش ویک آمده است: این وضع هم کماکان همان وضع نابسامانی است که به تیم بایدن رسیده بود اما شکل دادن یک توافق جدید آسان نخواهد بود. خودتان را بگذارید به جای سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور جدید ایران. چه سودی ممکن است از بازگشت به نسخه ناخنک زده شدهای از توافق هستهای عایدتان شود؟ اول از همه این که خود ترامپ در پشت پرده کمین کرده است، تهدید میکند در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ از طرف حزب جمهوریخواه باز هم نامزد خواهد شد و اگر هر کسی مانند او انتخاب شود، حتما هر گونه توافق جدیدی را که بایدن انجام داده باشد، از بین خواهد برد. هیچ رهبر عاقلی کشورش را در معرض چنین سرگشتگی بزرگی قرار نمیدهد، به ویژه در برههای که از هم پاشیدن توافق قبلی به ایجاد مضیقه اقتصادی بزرگی در ایران منجر شد، به طوری که واقعا در برابر یک بیماری همهگیر[کرونا] آمادگی نداشت.
این مجله علاوه بر این مطرح میکند: با توجه به این وقایع، به یک الگوی مذاکرهی جدید نیاز است. تیم بایدن اول از همه باید خیال خام یک توافق بهتر با ایران را از سر بیرون کند و آن دسته از افراد تیم سیاست خارجی را که فکر میکنند حکومت ایران فقط به اندازه یک ضربه با برافتادن فاصله دارد، کنار بگذارد. تهران امروز به لطف گاف بیفکرانه دولت ترامپ، از هر نظر قابل تصوری، نسبت به سال ۲۰۱۵ معاملهگر قویتری در مذاکرات است و حتی انگیزهاش برای باور کردن وعدههای آمریکا کمرنگتر شده است. این یعنی، اگر قرار باشد ایران کار کردن بر روی برنامه هستهایاش را متوقف کند و بازرسیهای سرزده بینالمللی[از تاسیسات هستهایاش] را از سر بگیرد، باید از سوی جایی غیر از آمریکا تضمین داشته باشد که با وجود پایبندیاش به هر شرطی که بپذیرد، دوباره به ورطه ورشکستگی کشیده نخواهد شد. مهمتر از همه، آمریکا باید قول لازمالاجرایی بدهد که از قدرتش در نظام پولی و بانکی جهانی برای زورگویی به کشورهای دیگر در راستای خودداری از تجارت با ایران استفاده نکند.
هفتهنامه ویک می نویسد: متاسفانه معلوم نیست کسی در کاخ سفید هم این دیدگاهها را داشته باشد. بایدن مدت کوتاهی پس از تحلیفش دعوت تهران را به بازگردانی وضعیت پیش از ترامپ نپذیرفت و پافشاری کرد که ایران پیش از ملحق شدن دوباره آمریکا به توافق هستهای و لغو تحریمها، به پایبندی کامل به توافق بازگردد. تهران از برداشتن قدم اول به سمت دوستی دوباره پس از خروج دولت ترامپ از توافق با مبهمترین دستاویزها، سر باز زد. شاید آنها فکر میکردند حسن روحانی رئیس جمهور قبلی ایران که به پایان دورهی ریاست جمهوریاش رسیده بود، دیگر قدرت مذاکره درباره توافق الزامآور را نداشت که غیرمعقول هم نبود اما حداقل میتوان گفت ناامید کننده بود که دولت دموکراتیک جدید چنین فرصتی را بدون آن که آن را امتحان کند، از دست بدهد.
در ادامه این گزارش آمده است: اما دولت بایدن هنوز هم به جای تجدید نظر در رویکردش، آشکارا تمایل دارد هر چارچوب هستهای جدیدی را به تغییرات دیگری در سیاست ایران گره بزند، مانند متوقف کردن برنامه موشکی این کشور. این کار برای ایران شدنی نیست و بایدن هم آن را میداند. شاید واشنگتن بر این باور است که ایران سالها از تکمیل کردن طرح یک سلاح هستهای فاصله دارد و راضی است به این که این بحران را در دامن دولت بعدی[آمریکا] بیاندازد. شاید هم به این نتیجه رسیدهاند تولید یک سلاح هستهای از سوی ایران، دیگر آنقدرها برایشان اهمیتی ندارد. این یک ارزیابی طویل و بیموقع است اما در کل چنین چیزی با اقبال عمومی مواجه نخواهد شد. با این وجود، هر قدم به سمت هستهای شدن ایران، موجب نابسامانی مطلق سیاسی در آمریکا خواهد شد به طوری که واکنش مضظربانه به خروج از افغانستان در برابر آن آرام و سنجیده به نظر خواهد رسید. اگر رئیس جمهور میخواهد از نتیجهای اینچنینی خودداری کند، فرصت چندانی باقی نمانده است.