انتخابات عراق و صدای پای فتنه شوم شیاطین در سرزمین بینالنهرین
به گزارش صدای ایران، سعید شهرابی فراهانی در یادداشتی نوشت: انتخابات عراق و صدای پای فتنه شوم شیاطین در سرزمین بین النهرینگروه اخبار داخلی دفاعپرس _ سعید شهرابی فراهانی؛ روز یکشنبه (۱۸ مهر) انتخابات مجلس عراق با مشارکت کمی و بیش از ۴۰ درصد واجدین حق رأی برگزار شد.
با اعلام نتایج اولیه انتخابات مشخص شد که جریان وابسته به آقای مقتدی صدر، موفق به کسب اکثریت کرسیهای پارلمان شده، ولی برخی دیگر از جریانهای سیاسی حامی مقاومت مردمی عراق، از قبول آمار مذکور امتناع کردند.
در این میان، انتشار اظهارنظرهایی از طرف پیروز انتخابات در خصوص لزوم انحصار سلاح توسط نیروهای رسمی نظامی، انتظامی و امنیتی در عراق (ارتش، پلیس، دستگاه اطلاعاتی و ...) متضمن کنار گذاشتن سلاح بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی)؛ گمانه زنیهای متعددی را درباره کشمکش احزاب سیاسی عراقی در آینده نزدیک ایجاد کرده است.
در همین راستا نکات ذیل قابل توجه هستند:
با گذشت نزدیک به دو دهه از اشغال و تداوم حضور نظامی آمریکا در عراق، کماکان معضل امنیتی در صدر مسائل عراق قرار دارد. فعال شدن القاعده در عراق به رهبری ابومصعب الزرقاوی و سپس داعش به سرکردگی ابوبکر بغدادی؛ این سرزمین را برای سالیان متوالی جولانگاه تروریسم نوین کرده بود به طوری که حتی ارتش مدعی آمریکا نیز قادر به مهار آنان نبوده است.
به ویژه در مورد داعش که با حمایتهای مالی، اطلاعاتی و نظامی آمریکا سر برآورد لیکن اقدامات جنایتکارانه این گروه تروریستی تا آنجا پیش رفت که آمریکا ظاهراً! برای مهار آن ناچار به تشکیل یک ائتلاف شد. در عین وجود تشکیلات، تجهیزات و آموزشهایی که آمریکا در سالهای متمادی برای نیروهای مسلح عراق تدارک دیده بود، اگر حمایتهای مرجعیت عالی شیعیان عراق و شجاعت نظامیان فداکار، فرماندهان مردمی و دوستان عراق در مقاومت منطقه نبود؛ شاید بغداد و تمامی عراق به بلای سقوط موصل دچار میشدند.
جریان آقای مقتدی صدر، با برخورداری از عقبه تاریخی بسیار خوشنام، محبوب و شناخته شده در بین عراقی ها؛ طی سالهای اخیر، نوسانات و فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده است که این مسئله ناشی از پیچیدگیهای سیاسی کشور عراق، با خصوصیتهای مختلف و در هم آمیخته قومی، مذهبی، سیاسی و تاریخی است.
حضور و یارگیری کشورهای فرامنطقهای از جمله بیش فعالی سازمانهای اطلاعاتی سیا و MI۶ بر ابعاد این پیچیدگیها نیز اضافه کرده است. در چنین محیطی، فرصت برای سازمان موساد رژیم اشغالگر قدس مهیا شد تا پس از سقوط صدام دیکتاتور و فروپاشی ساختار امنیتی و اطلاعاتی عراق، رو به گسترش چتر اطلاعاتی خود آورده و شبکه جاسوسی-نفوذ خویش را در منطقه تقویت کند.
این فرصت طلایی، هدیهای برای صهیونیستهای کودک کش بود تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی و از دست دادن ایستگاههای استراتژیک خود در مدت زمامداری سلطنت پهلوی در ایران؛ شانس خود را برای بازگرداندن آب رفته به جوی امتحان کنند! در فضای موصوف؛ تحولات و موضع گیریهای سیاسی متنفذین را باید به طور صحیح و اصولی درک کرد و از تقلیل رخدادها به یک یا دو عامل خُرد، جداً پرهیز کرد، چه اینکه سیگنالهای پیدا و پنهان ناشی از کنشهای سیاسی را باید در بستر زمان و مقتضیات مربوطه تحلیل کرد.
قطعاً شخصیتها و جریانهای سیاسی عراقی؛ با تجربه نیم قرن اخیر خود در عرصه سیاست ورزی به خوبی آموخته اند که کارکرد صندوق رأی آن است که حلال مشکلات مردم و کشور باشد؛ نه منشاء بحران و اختلافی که جامعه را دستخوش تلاطم، نارضایتی و شکاف بیشتر میکند.
بدیهی است پرداختن به اختلاف سلیقهها در موضوعات مربوط به کشورداری، مسیرهای تدبیر و مدیریت امور را در عراق و هر کشور دیگری به بن بست خواهد کشاند. در عوض هم افزایی، تأکید بر اشتراکات و مشارکت برای تحقق اراده و خواست مردم عراق، تأمین کننده صلاح و رفاه اقشار اجتماع است.
از اینرو برادران عراقی، علیرغم اولویتهای متفاوت برای دستور کار دولت آتی؛ قادرند با غلبه بر وسوسه نفوذیها و عوامل سرویسهای جاسوسی فرامنطقه ای؛ اقتدار، ثبات و روند رو به رشد توسعه را به گونهای تثبیت کنند که بسیج مردمی عراق به جای صرف تمامی توان خود برای دفع تجاوزات گاه و بیگاه اسرائیل به تمامیت ارضی یا آماده باش دائمی برای دفع تهدیدات ناشی از ظهور مجدد تکفیریهای تحت فرمان آمریکا و رژیم صهیونیستی در گستره عراق (از اقلیم کردستان تا مرز مشترک با سوریه)؛ قسمت بیشتر استعداد و امکانات خود را در خدمت دولت و مردم آورده و در فرآیندهای آبادانی، سازندگی و بازسازی خرابیهای حاصل از اشغال آمریکا و تروریسم وحشیانه افراطیها فعال شود.
در شرایطی که طی روزهای اخیر؛ صدای پای رژیم اشغالگر صهیونیست در کردستان عراق بیش از گذشته شنیده شده است، این یادآوری ضرورت دارد که غفلت از این دشمنِ اصلیِ ملتهای منطقه تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت. ناپختگی، نسنجیدگی، اعتماد بی جا و جای پا دادن به این تهدید خانمان برانداز، ممکن است کار را به جایی برساند که پیش از زنگ خوردن تلفن های اضطراری در تهران؛ این بار ایادی جنایتکار آمریکا و اسرائیل؛ کار اقلیم را یکسره کرده و به سایر نقاط سرازیر شوند.
منطق و عقل سلیم حکم می کند تا زمانی که شیطنت های محور غربی-عبری-عربی منبعث از حضور فاجعه بار عوامل نفوذی سرویس های اطلاعاتی آنها در نقاط مختلف عراق ادامه داشته باشد؛ بسیج پای کار مردمی، ضامن امنیت، آرامش و قوت قلب پیر، جوان، کودک، زن و مرد عراقی خواهد بود تا خدای ناخواسته؛ فجایعی مانند قتل عام جوانان دانشجوی نظامی در پایگاه اسپایکر تکرار نشود.
انتهای پیام/