شرارت رژیم صهیونیستی و غرب در رفتارهای تنش آمیز آذربایجان
به گزارش صدای ایران، سعید شهرابی فراهانی کارشناس مسائل بینالملل در یادداشتی نوشت: در پی رفتارهای تنش آمیز و مشکوک در باکو، برخی رخدادها به شرح ذیل قابل بررسی هستند:
- موضع گیری امام جمعه محترم و انقلابی اردبیل در خصوص اظهارات خارج از شئونات احدی از نمایندگان پارلمان آذربایجان پیرامون محو کشور ایران طی چند سال آینده و جایگزین شدن کشوری دیگر به جای آن
- گستاخی یک فعال سیاسی جمهوری آذربایجان درباره قطع دم شیر منطقه (ایران)
- ایجاد مشکل برای تردد خودروهای باری ایرانی که در مسیر کشورهای آذربایجان و ارمنستان فعالیت دارند.
- تلاش برای تحریک احساسات ایرانیان در جهت غبارآلوده و امنیتی کردن فضا
با توجه به موارد فوق، مرور برخی از موارد ضروری است:
هر آن کسی که آشنایی محدودی با تاریخ چند سال اخیر ایران زمین داشته باشد، به یقین در می یابد که مردمان آذری زبان ایران و به ویژه ساکنان حوزه شمالغرب کشور؛ همواره در خط مقدّم از دفاع، صیانت و حفاظت از مرزهای عزّت و شرف این سرزمین حضور داشته اند. بددلان و منافقانی که منکر چنین موضوعی هستند، حساب شان جداست لیکن برای تبدیل تردید شکاکان به اطمینان؛ مرور جانفشانی های این مردم غیرتمند و آزاده در مقطع هشت سال دفاع مقدّس، به عنوان دلیل ، برهان و حجت مناسب خواهد بود. البته منصفانه خواهد بود تا به کشورهای جدید التاسیس و پدید آمده در پی تجزیه سرزمین های بزرگ تر این فرصت داده شود تا به تدریج با واقعیت های تاریخی آشنا شده و به آنها عادت کنند.
حضور فتنه انگیز شرور منطقه یعنی رژیم اشغالگر قدس در جمهوری آذربایجان، یکی از منابع بی ثباتی در حوزه مزبور است. القائات صهیونیست ها که برای توجیه و تداوم حضور و دخالت های این رژیم منحوس در قالب تیم های اطلاعاتی، مستشاری و ... صورت می پذیرد، موجب شکل گیری تصویر نادرست از شرایط منطقه در ذهن میزبانان این اوباش گردیده و می تواند منجر به توهم قدرت شود. حال آن که نقش آفرینی به موقع و به جا از جانب نخبگان هوشیار، کارآزموده و عاقل در برابر مأموریت انحرافی عوامل تطمیع شده از ناحیه سرویس های اطلاعاتی؛ قادر خواهد بود تحرکات این مهمان شوم و بدقدم را مهار و مدیریت کند.
تجربه ثابت کرده است که مداخله نیروهای فرامنطقه ای و توسعه طلبی متوهمانه؛ می تواند برای ملت هایی که سالیان متمادی در کنار همدیگر زیسته اند، چه ارمغانی داشته باشد. بحران های سوریه، لیبی، عراق، افغانستان تنها بخشی از این تجربیات است. به نظر می رسد بحران قره باغ نیز از این قاعده مستثنی نباشد؛ بحرانی که سرویس های اطلاعاتی غربی و صهیونیستی را وسوسه می کند با یک تیر چند نشان بزنند.
جای تأسف خواهد داشت اگر کسانی که به شروران و فتنه انگیزان در منطقه جای پا داده و برای حل مشکلات داخلی خود به بیگانه آویزان می شوند از سرنوشت امثال اشرف غنی عبرت نگرفته باشند. همچنین باید به یاد داشت که غریبه ها بلاخره به خانه خود بر می گردند ولی همسایه ها خواسته یا ناخواسته ناچارند با یکدیگر زندگی کنند و در این میان بدا به حال آن همسایه ای که با اتکا به غریبه، به سایر همسایگانش ظلم کرده باشد!
اجلاس اخیر سازمان شانگهای نشان داد که توسعه سازمان مذکور تا شرق و جنوب دریای خزر می تواند به هم افزایی همسایگان در قالب رویکردهای امنیت منطقه ای کمک کند. یکی از آزمون های این تحول، مدیریت مسائل افغانستان تحت حکومت طالبان خواهد بود. در مقابل بلوک تحت رهبری آمریکا نیز خواهد کوشید در رقابت با اعضای شانگهای جا نماند. از همین رو، مسئله قره باغ می تواند سریعاً به یک صف آرایی نیابتی در غرب خزر منجر شود. شایان تذکر است خطوط قرمز امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز تابع اصولی مسلم و عقلانیتی راهبردی است که اجازه چالش را به قدرت های جهانی نخواهد داد، چه برسد به بازیگران نیابتی!
در پایان باید اشاره نمود اگرچه دستگاه های امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران ممکن است صبورانه و خیرخواهانه تا حدّ مشخصی از شیطنت ها را تحمّل کنند، لیکن زمانی که شیطنت ها بخواهند به شرارت تغییر وضعیت دهند، آنگاه وضعیت و واکنش ها نیز به کلّی متفاوت خواهد بود. زیرا - همانطور که عنوان شد - رژیم صهیونیستی منشأ تمامی شرارت ها در منطقه محسوب می شود و با هر گونه تهدید از جنس تحرکات اسراییل خبیث به همان شیوه ای برخورد خواهد شد که شهید سرافراز حاج قاسم سلیمانی و مقاومت اسلامی به همگان نشان داده اند.
انتهای پیام/