هیچ دوستی بهتر از کتاب نیست. کتاب خواندن علاوه بر جلای روان و شخصیت، ذهن آدمی را به دنیاهای ناشناخته‌ای می‌برد که بازتاب‌کننده تاریخ، علوم، حکمت و فلسفه، تفکرات و تجارب انسان‌های دیگر هستند.
کد خبر: ۲۶۵۲۱۴
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۴

به گزارش صدای ایران بهبود حافظه و تخیل، کاهش استرس، کسب علم و دانش و نرمش مغز، همگی جزء مزایای کتاب خواندن به حساب می‌آیند. با این وجود، معمولا وقت زیادی برای خواندن کتاب‌ها نداریم. در این صورت بهتر است به سراغ گلچین کتاب‌ها برویم.
بهای معنوی برخی کتاب‌ها هرگز از بین نمی‌رود. در این مطلب شما را با لیست پرفروش ترین کتاب ‌های ایرانی ۱۴۰۰ آشنا می‌کنیم. این کتاب‌ها طرفداران بسیاری داشته و صرف هزینه و وقت برای آن‌ها کاملا ارزش دارد.
کتاب چشم‌هایش
نویسنده: بزرگ علوی
تاریخ نشر: ۱۳۳۱
قسمتی از نوشته پشت جلد «استاد ماکان نقاش بزرگ و یک مبارز سیاسی است که زندگی‌اش در تبعید پایان می‌گیرد. یکی از آثار او پرده‌ای است به نام چشم‌هایش، چشم‌های زنی که گویا رازی را در خود پنهان دارد.»
کتاب ماشاءالله خان در دربار هارون‌الرشید
نویسنده: ایرج پزشک زاد
تاریخ نشر: ۱۳۳۷
قسمتی از نوشته پشت جلد «این تفریح و تفرج در گذشته، موضوع بسیاری از آثار تخیلی نویسندگان بوده است. چند شب پیش با دوستی از این مقوله حرف می‌زدیم. به فکر افتادیم ما هم در این زمینه آزمایشی بکنیم، فکر برگرداندن ماشاءالله خان دربان بانک به دوران پرجلال هارون‌الرشید در ذهن ما شکل گرفت و طرح آن را به تقلید ادبیات خارجی ریختیم. انشاء الله سفرش به خیر باشد.»
کتاب منِ او
نویسنده: رضا امیرخانی
تاریخ نشر: ۱۳۷۸
قسمتی از نوشته پشت جلد «اولا یعنی پول خون پدرت، بالکل، به قیمت پشت جلد این کتاب است؟! این‌قدر ارزان است؟ اگر این جوری است که یکی دو تا استکان لب‌پر هم برای ما بریز! خودت هم بزن، روشن می‌شوی! کانه برادر بزرگه‌ برادران کارامازوف که ابوی‌اش را نفله کرد! دستت درست...»
کتاب آخرین رؤیای فروغ
نویسنده: سیامک گلشیری
تاریخ نشر: ۱۳۹۳
قسمتی از نوشته پشت جلد «گفت مرد تعریف می‌کند که یک سال پیش یک روز عصر با پسرش می‌آیند آن‌جا و توی ساحل می‌نشینند شاید همان اطراف، نزدیک جایی که امیر و دوستانش نشسته بودند. آن‌وقت مرد به سرش می‌زند که با پسرش بروند توی آب. لباس‌هایشان را درمی‌آورند و می‌زنند به آب. همان‌طور که دست همدیگر را گرفته ‌بودند، چند متری جلو می‌روند. فکر می‌کردند حتی تا چند متر جلوتر هم همان‌طور کم‌عمق است. به خاطر همین دست همدیگر را رها می‌کنند و می‌روند جلوتر...»
کتاب سرخ سفید
نویسنده: مهدی یزدانی خرم
تاریخ نشر: ۱۳۹۶
قسمتی از نوشته پشت جلد «رمانی که از یک باشگاهِ ورزشی کوچک در خیابانِ شانزده آذرِ تهران سالِ ۱۳۹۱ آغاز می‌شود و می‌رود به دی‌ماه سالِ ۱۳۵۸. ده‌ها داستان و روایت در این تکه‌ زمانی اتفاق می‌افتند که به نحوی باهم ارتباط پیدا می‌کنند. می‌گوید که چطور یک کشیش یونانیِ آزادی‌خواه در برفِ تهرانِ آن سال در هوای شهری نفس می‌کشد که مهاجمِ تیمِ بلاتکلیف شده تاجِ تهران مبهوت روزگار است و اینکه چرا جنازه نخست‌وزیر اعدام‌شده هنوز دفن نشده و در پزشکی قانونی باقی مانده و فروشنده کتاب‌های جلدسفید، عاشقِ یک متخصص زنانِ ممنوع الکار شده است.»

پربیننده ترین ها