طرح ساخت سالانه یک میلیون مسکن و چند سؤال اساسی
به گزارش صدای ایران، چند وقتی است که طرح ساخت مسکن رییس جمهور جدیدمان، تبدیل به میدان زورآزمایی موافقان و مخالفان آقای رییس جمهور گشته و حجم قابل توجهی از گفتوگوی مدیریتی و نخبگانی موجود را مصروف به این داشته که عددِ یک میلیون واحد در سال، محقق میشود یا نمیشود؟ و اصولا بر اساس آمار و شواهد بودجهای و قیمت تمام شده مسکن در شهرهای مختلف، این امر شدنی است؟
هیچکدام از منتقدین این طرح، صحبت از اجرایی نشدن طرح ندارند و متمرکز در عدد یک میلیون واحد هستند کهای کاش بجای تمرکز بر این عدد، به این بیندیشند که در اوج تحریمهای یک مملکت، وقتی دولتمردی از عملیات و اختصاص مسکن به محرومان صحبت میکند، این مقوله یک فرصت است حتی اگر به نصف آن عدد برسیم.
معتقدم سوال اشتباه، جریانها را به تحریف میبرد و در این ماجرا نیز بجای سوالات خوب، طرفداران این طرح و در راس آن دولتمردان مجری، دچار کم تمرکزی یا تحریف شده اند؛ چرا که به جای دعوای عدد یک میلیون باید این جنس از سوالات تبدیل به مطالبه و برنامه شود که:
۱) طبق تصریح اصل ۳۱و۴۳ قانون اساسی، اولویت این مسکن با دهکهای پایین است، ولی سیستم نیاز سنجی گروههای هدف با چه تدبیری جلو خواهد رفت؟ و اشکالات نیاز سنجی مسکن مهر که آنهم متعلق به دهک پایین بود در این طرح، برطرف خواهد شد؟ هم پوشانی نهادهای خدماتی مثل کمیته امداد و بهزیستی با مجریان این طرح، در کجاست؟
۲) به لحاظ غالب بودن اصل کم هزینه بودن این واحدها، آیا کفِ کم هزینه بودن برای سازنده گان واحدها، توسط مهندسین این طرح مشخص شده؟ که به عنوان مثال، عایق بندی گرمایی را هم رعایت نکنند و مالک آن واحدها برای مدیریت هدررفت انرژی متحمل هزینه نگردد؟
۳) تنوع تسهیلات
باید بررسی شود که دهکهای واقعا پایین جامعه که عمدتا ریسک پذیری پایینی نسبت به سرمایه گذاری دارند میل به خرید و زندگی در این طرح را داشته باشند.
طرحهایی مثل اجاره بشرط تملیک یا اوراق رهنی از جمله آن طرح هاست و ملزم شدن به تنوع در تسهیلات، مشوّق لازم برای دهکهای پایین را ایجاد میکند.
۴) در طرح مسکن مهر، با این معضل مواجه بودیم که برخی واحدها با سرعت علمیات ساخت قابل قبول و برخی در الفبای همراه سازی با نهادهای خدماتی مثل ادارات آب و برق، و جاده سازی، گیر افتادند و در این طرح، چاره این معضل کجاست که رشد موزون طرحها را شاهد باشیم و از بلاتکلیف ماندن هموطنان محروممان کاسته شود؟
۵) سکونت انبوهی
از جمعیت انسانی با گسست فرهنگی بسیار بالا و بالا بودن هرم سنی جوانان در کنار اقتصاد ضعیف حاکم بر آن خانوادهها چه آسیبی دارد و تدبیر مدیران این طرح، چیست؟
۶) علیرغم تصریح قانون به سکونت حداقل ۵ ساله درخواست کنندگان مسکن مهر، شاهد بودیم بخاطر نظارت تقریبا ضعیف که بخشی از مهاجرتهای به کلان شهرها از دل طرح مسکن مهر، متولد شد و آیا چاره این کار دیده شده است؟
۷) تغییر دولت از گفتمان مسکن مهر دولت نهم و دهم به تصدی گری مخالف مسکن مهری وزیر معروف مستعفی در دولت یازدهم و دوازهم، باعث شد نعمت خانه دار شدن برخی مالکان به نقمت تبدیل شود و برنامه این دولت چیست که برای بعد از خودشان، هموطنان محروم، دچار چنین رنجهایی نشوند.
۸) توازن
در تعداد مسکن با تخصیص اماکن بهداشتی، درمانی، آموزشی، امنیتی، مذهبی فرهنگی، فضای سبز، رعایت شده است؟
۹) بهانهی قیمت زمین
اصرار دولت به تخصیص زمین در خارج از محدوده مسکونی شهرها برای اینگونه طرح ها، چه معنایی دارد وقتی میشود با نگاه بومی در برخی مناطق، در همان داخل شهر، اقدام به ساخت مسکن کرد یا در برخی شهرها، بافت فرسودههایی هستند که امکان تبدیل شدن به این مجتمعهای مسکونی را دارند و دولت بجای القای آیبن نامه واحد، بر اساس واقعیتهای مناطق، اقدام به ساخت کند.
مخصوصا در شهرهای کوچک که وسط بیابان و خارج از بافت شهری، افراد کم درآمد آن شهر، حاضر به پیش خرید این واحدها نیستند چرا که فکر میکنند سالها زمان میبرد تا این واحدها قابل سکونت شوند و... بازهم شاهد این خواهیم بود که تعداد کثیری از این واحدها بجای اینکه بشود مسکن برای بی خانه ها، میشود ملک دوم و سوم افراد خانه دار!
و درپایان معتقدم ایکاش منتقدین دولت و موافقین دولت، منطق گرایی را پیشه و همه باهم مثل یدِ واحده فقط به ایران عزیزمان و پیشرفت آن بیندیشیم چرا که تاریخ ۱۶ ساله پر از رنج سیاست سالاری دو دولت پیشین نشان داد، از دل آن سیاست سالاری ها، مردم رنجور رنجورتر میشوند.
* شیرین منوچهریان کارشناس امور اقتصادی
منبع: خبرگزاری میزان