نتايج امضاي سند همكاري تهران و پكن
امضای سند همکاری 25 ساله بین كشوري نفت خيز به نام ایران که تحت تحریم آمریکا قرار داد با قدرتی جهانی به نام چین یک رخداد استراتژیک جدید در خاورمیانه محسوب ميشود.
به گزارش صداي ايران، امضای سند همکاری 25 ساله نقطه ی اوج رشد روابط اقتصادی، تجاری و نظامی دو کشور از زمان انقلاب است. اگرچه محتوای این سند به طور کامل فاش نشده است، اما مطمئناً شامل سرمایه گذاری گسترده چین در بخشهای زیرساختی، صنعتی، اقتصادی و پتروشیمی ایران خواهد شد. همچنین این توافق همکاری نظامی، اطلاعاتی و ضد تروریسم را تقویت میکند و ایران را به عنوان ابزاری برای تأثیرگذاری جهانی به ابتدای کمربند و جاده ابریشم جدید چین پیوند میدهد.
در پی انعقاد برجام، تجارت چین و ایران در سال 2016 به حدود 31 میلیارد دلار رسید. با این حال، پس از خروج ترامپ از توافق در ماه مه 2018و تحمیل مجازات های شدید علیه ایران، روند تجارت میان دو کشور کاهش یافت. حجم معاملات ایران-چین اکنون دوباره در حال افزایش است. زیربنای این ارتقا سطح روابط نیز منافع مشترک دو طرف در مقابله با آمریکا و متحدان آن است.
همکاری عمیق و گسترده بین چین و ایران، به ویژه هنگامی که در چارچوب روابط نزدیک آنها با روسیه و روابط خصمانه این سه کشور با آمریکا مورد توجه قرار گیرد، توانایی بالایی برای تغییر چشم انداز استراتژیک منطقه دارد. تاکنون، چین همیشه مواظب بوده تا حدی با ایران شراکت نکند که روابط سودآور آن با پادشاهی نفت خیز عربستان و متحدان عرب آن به خطر بیافتد. در سال 2019، چین حدود 17 درصد از نیازهای نفتی خود را از عربستان سعودی، 10 درصد از عراق، مقادیر کمتری از کویت، امارات متحده عربی و عمان و فقط 3 درصد از ایران مورد تحریم آمریکا تامین کرده است. چین همچنین از همکاری نظامی و اطلاعاتی منطقی با اسرائیل، دیگر دشمن اصلی منطقهای ایران برخوردار است.
به هر روی توافق پکن با تهران به شدت نگرانی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اسرائیل و در واقع آمریکا را برانگیخته است. با توجه به گسترش نفوذ تهران در سرتاسر منطقه شامات که شامل عراق، سوریه و لبنان میشود و همچنین گسترش نفوذ در یمن و ادامه حمایت از آرمان فلسطین در برابر اشغال اسرائیل، این کشورها در حال حاضر با تهدید قابل درک ایران نگران توافق این کشور با چین هستند. آمریکا همچنین نگران اهرمهای فشار ایران در افغانستان است.
توافق چین و ایران همراه با روابط نزدیک تهران با مسکو به طور بالقوه یک محور قوی ایجاد میکند، محوری که میتواند موقعیت منطقهای تهران و قدرت چانه زنی آن را در هرگونه مذاکرهای با دولت بایدن در مورد برجام تقویت کند. بایدن خود را متعهد به بازگشت آمریکا به برجام نشان داده، اما به شرطی که ایران دوباره اجرای تعهدات خودش را از سر بگیرد، در سوی مقابل هم تهران این شرط را رد کرده و خواستار آن است که آمریکا ابتدا همه تحریمهای خود را لغو کند.
ایرانیها به طور سنتی در اتحاد با هر قدرت جهانی محتاط بودند، گرچه در طول حکومت شاه کشورشان در بلوک غرب بود اما همین مساله خود به یکی از محورهای بزرگ جنبش ضد آمریکایی و انقلابی تبدیل شده بود. با این حال، فشار مداوم آمریكا برای منزوی كردن جمهوری اسلامی به ویژه تحت ریاست جمهوری ترامپ، پیوسته تهران را به سمت شرق و رسیدن به نقطه انعقاد توافق با چین سوق داده است.
در سویی دیگر ترکیه نیز علی رغم اختلافات با تهران در سوریه از آمریکا دور شده و به سمت چین و ایران در حرکت است، در حال حاضر شکلگیری اتحادهای مهم در یک منطقه حیاتی استراتژیک و اقتصادی در جهان چالش بزرگی برای دولت بایدن خواهد بود. اگر بایدن فکر میکند که اهداف اصلی سیاست خارجی او روسیه و چین هستند، حالا باید در نظر داشته باشد که رسیدگی به مسائل خاورمیانه نیز به همان اندازه مهم و دشوار است.
در پی انعقاد برجام، تجارت چین و ایران در سال 2016 به حدود 31 میلیارد دلار رسید. با این حال، پس از خروج ترامپ از توافق در ماه مه 2018و تحمیل مجازات های شدید علیه ایران، روند تجارت میان دو کشور کاهش یافت. حجم معاملات ایران-چین اکنون دوباره در حال افزایش است. زیربنای این ارتقا سطح روابط نیز منافع مشترک دو طرف در مقابله با آمریکا و متحدان آن است.
همکاری عمیق و گسترده بین چین و ایران، به ویژه هنگامی که در چارچوب روابط نزدیک آنها با روسیه و روابط خصمانه این سه کشور با آمریکا مورد توجه قرار گیرد، توانایی بالایی برای تغییر چشم انداز استراتژیک منطقه دارد. تاکنون، چین همیشه مواظب بوده تا حدی با ایران شراکت نکند که روابط سودآور آن با پادشاهی نفت خیز عربستان و متحدان عرب آن به خطر بیافتد. در سال 2019، چین حدود 17 درصد از نیازهای نفتی خود را از عربستان سعودی، 10 درصد از عراق، مقادیر کمتری از کویت، امارات متحده عربی و عمان و فقط 3 درصد از ایران مورد تحریم آمریکا تامین کرده است. چین همچنین از همکاری نظامی و اطلاعاتی منطقی با اسرائیل، دیگر دشمن اصلی منطقهای ایران برخوردار است.
به هر روی توافق پکن با تهران به شدت نگرانی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اسرائیل و در واقع آمریکا را برانگیخته است. با توجه به گسترش نفوذ تهران در سرتاسر منطقه شامات که شامل عراق، سوریه و لبنان میشود و همچنین گسترش نفوذ در یمن و ادامه حمایت از آرمان فلسطین در برابر اشغال اسرائیل، این کشورها در حال حاضر با تهدید قابل درک ایران نگران توافق این کشور با چین هستند. آمریکا همچنین نگران اهرمهای فشار ایران در افغانستان است.
توافق چین و ایران همراه با روابط نزدیک تهران با مسکو به طور بالقوه یک محور قوی ایجاد میکند، محوری که میتواند موقعیت منطقهای تهران و قدرت چانه زنی آن را در هرگونه مذاکرهای با دولت بایدن در مورد برجام تقویت کند. بایدن خود را متعهد به بازگشت آمریکا به برجام نشان داده، اما به شرطی که ایران دوباره اجرای تعهدات خودش را از سر بگیرد، در سوی مقابل هم تهران این شرط را رد کرده و خواستار آن است که آمریکا ابتدا همه تحریمهای خود را لغو کند.
ایرانیها به طور سنتی در اتحاد با هر قدرت جهانی محتاط بودند، گرچه در طول حکومت شاه کشورشان در بلوک غرب بود اما همین مساله خود به یکی از محورهای بزرگ جنبش ضد آمریکایی و انقلابی تبدیل شده بود. با این حال، فشار مداوم آمریكا برای منزوی كردن جمهوری اسلامی به ویژه تحت ریاست جمهوری ترامپ، پیوسته تهران را به سمت شرق و رسیدن به نقطه انعقاد توافق با چین سوق داده است.
در سویی دیگر ترکیه نیز علی رغم اختلافات با تهران در سوریه از آمریکا دور شده و به سمت چین و ایران در حرکت است، در حال حاضر شکلگیری اتحادهای مهم در یک منطقه حیاتی استراتژیک و اقتصادی در جهان چالش بزرگی برای دولت بایدن خواهد بود. اگر بایدن فکر میکند که اهداف اصلی سیاست خارجی او روسیه و چین هستند، حالا باید در نظر داشته باشد که رسیدگی به مسائل خاورمیانه نیز به همان اندازه مهم و دشوار است.
گزارش خطا
آخرین اخبار