دکتر محسن سلگی طی یادداشتی با عنوان «یک تناقض ‌نما: استادی که دستور می‌دهد و تفکر می‌سازد!» به توصیف سید یونس ادیانی عضو هیأت علمی مرکز پژوهش های مجلس پرداخته است.
کد خبر: ۲۵۹۵۸۶
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۷
صدای ایران؛ محسن سلگی- «سید یونس ادیانی» به من آموخت دستوری‌ فکر نکنم اما دستور داشته باشم. یاد داد دست‌وَر (وردست) باشم اما وردست بزرگان و به تعبیر هایدگر، غول های اندیشه. 

و‌ اما از این ها هم عبور کنم و بکوشم فرا بروم دست کم با ایستادن بر شانه شان.

گفت دستور داشته باشم و هرچیزی مطالعه نکنم. هرطوری مطالعه نکنم.

یادم داد تقسیم کنم تا پیروز شوم (اشاره به جمله معروف رنه دکارت)

می آموزد در دستور قرار دهم و دستور کار داشته باشم. کدام کتاب و یا کدام مکتب اولویت دارد. چگونه آن را بخوانم و برای چه. 

هر نوشته ای ارزش یک بار خواندن ندارد و  هر کسی نباید هر نوشته ای را بخواند. اینکه یک کتاب کتاب بسیار خوبی باشد و یا حتی کتابی بزرگ، دلیل خوبی برای خواندن آن نیست.

عمر ما کفاف خواندن چند کتاب را می دهد؟! موریس مترلینگ این مربی دوران نوجوانی ام که خدا را هم به من آموخت، چه حسرتِ مسرت‌بخشی داشت؛ وقتی می گفت اندوه می خورَد که روزی می میرد و چه کتابهایی خوبی که نخوانده است!

سید یونس ادیانی عضو هیأت علمی مرکز پژوهش های مجلس، پدر اتاق فکر در ایران است که کثیری از آثارش مرتبط با همین بداعت اوست. از «منطق بنیادین فکر» تا «اصول فکر انسانی»، تا «منشور کشورداری»، «انسان سیاسی»، «تالار آگاهی و گواهی» و کثیری آثار دیگر می توان اتاق روشنایی فکر را در خانه تاریکی اندیشه دید. او خودْ یک اتاق فکر است. امیدی در من برانگیخت. حکمت و سادگی انسان قدیمی را دارد اما امروزینه است. جهان‌آگاه و شهرآگاه است. در آرزوی شهر انسانی و انسان فلسفی است. آبشخور تحلیل و سینوی دارد. عمدتاً تحلیلی است اما این او را از عمق و حکمت زندگی محروم نساخته است. کتاب «ایده نامه فهم حکمت انسانی» به درستی فرزند معنوی چنین احوالی است. کتابی که در پی گشایش است؛ «گشایشی در جهان تفکر»(نام کتابی دیگری از اوست)


او از سویی دلمشغول دغدغه های کلاسیک و اصیل فلسفی است؛ دغدغه هایی که در حوالت و حال پراگماتیستی روزگار ما فراموش شده یا کمتر مورد توجه اند. از سویی دیگر، توانسته فلسفه را با حکمرانی، با زندگی روزمره و انسان و شهر و‌ عمل امروزی پیوند دهد.

چنین است که از جانبی «فلسفه ذهن و معنی» و «بازاندیشی فلسفه کانت» را می نویسد و از جانب دیگر «تئوری عدالت ذاتی؛ حکومت قانون» را.

به من آموخت معادله سازی کنم. به خوبی احتجاج کرد که قبل از ملاصدرا دیگران به حرکت جوهری اشاره کرده اند اما این او بود که توانست آن را بدل به یک نظریه کند. درست به این دلیل که حرکت جوهری را چونان یک معادله مقابل دیده گذارد. یا قبل از ملاصدرا ابن سینا هم تعبیر «حکمت متعالیه» را به کار برده بود اما بازهم این ملاصدرا بود که تعبیر مذکور را به یک دستگاه معادله مند برکشید. از همین مفهوم معادله او می توان برداشت اش از حکمرانی به منزله فناوری را فهم کرد. 

معادله را می توان معادل سازوکار سازگار، منسجم و ترتب‌مند(مراتب) یا حتی مرحله‌دار دانست که فناوری یا تکنولوژی اوج عینیت یافتن آن است.

باری، او مصداق دستور درست است؛ دستوری که آزادانه است و خلّاق و تو را صادق‌تر، راست تر و درست تر می کند: آرمان دقت و دقت آرمانی. به‌راستی دقت، فقط دق‌الباب جهان تفکر نیست بلکه دقت، وقت جهان تفکر است: ساعت تفکر به وقت دقت است. اگرچه تفکر بی وقت و نابهنگام هم می تواند بس درست و عمیق باشد. دقت هم می تواند عمیق باشد و عمق، دقت در باطن است.

وضوح، وضوی اندیشه است. اما فراتر از این، عبادت اندیشه است؛ اندیشه ای که تنها تسلیم حقیقت می شود. به جز دستور حقیقت که آن هم دستوری و اجباری نیست، اندیشه، پذیرای دستور دیگر نیست.

دستور ادیانی، از این حیث که اجباری در آن نیست، به دستور ادیان می ماند.

کلام آخر اینکه چرا مدیران و مسئولان ما از چنین افرادی استفاده نمی کنند و چنین افرادی باید گوشه ای و کنجی چون یک گنج بنشینند، از مصیبت های روزگار ما است.

یونس ادیانی سالها در حکمرانی کار کرده و اولین کتاب در این حوزه را نوشته است(کتاب فن حکمرانی و ایده انسان سیاسی)؛ پیش از این ایام که مد شده باشد و در زمانی که انگشت شمار افرادی از حکمرانی سخن می گفتند. امروز برای حکمرانی مطلوب ‌و حتی معمول نباید از نظیر او بهره گرفت؟
پی نوشت 

از دیگر  کارهای تألیفی دکتر ادیانی می توان به کتابهای زیر اشاره کرد: «مفاهمه ها»، «رساله هوش انسانی»، «رساله تفکر در فراسوی زمان»، «ذهن و معنی» (نخستین کتاب تکلیفی در ذهن)، «تئوری فهم پذیری»، «تئوری شهر انسانی»، «تئوری حرکت ذاتی»، «تئوری حرکت در فراسوی ماده» و چندین اثر دیگر.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار