ماجرای «نماینده و سرباز» و سوء ادراک جمعی

دکتر سعید عبدالملکی، روان‌شناس و عضو هیئت‌ علمی دانشگاه طی یادداشتی برای صدای ایران از زاویه اجتماعی و روان شناسی به ماجرای درگیری میان یک سرباز و نماینده مجلس پرداخته است.
کد خبر: ۲۵۹۴۰۷
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۲

سعید عبدالملکی؛ روان‌ شناس و عضو هیئت‌ علمی دانشگاه - ادراک واقعیت مردم از مسائل جاری کشور با آنچه برخی مسئولان به آن باور دارند یکسان نیست. جامعه از وقایع و رخدادها خوانش خود را دارد و بر اساس واقعیت‌های کف خیابان بررسی، داوری و نتیجه‌گیری می‌کند و اما بعضاً مسئولان در یک فضای ذهنی متفاوت سیر می‌کنند.
 
این میزان شکاف ادراکی در فهم و قضاوت رخدادها را بایست به‌مثابه یک تهدید ارزیابی کرد و برای اصلاح آن چاره‌اندیشی نمود. این اندازه تفاوت برداشت و رفتار از روندهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جاری در کشور، قبل از آنکه خبر از مسئولیت‌پذیری اجتماعی و مسئله محوری بدهد نشان از ابراز یک رفتار تکانشی و تخلیه‌ی هیجانی است.
 
در خصوص ماجرای نماینده سبزوار هرکسی از ظن خود چیزی می‌گوید عده‌ای نیز به دنبال ایجاد غوغا و تسویه‌حساب سیاسی هستند که درنهایت هیچ‌کدام از این رویکردها گویا و تأمین‌کننده‌ی واقعیت موجود جامعه ایران نیست. و قبل از آنکه به حل ریشه‌ای مشکل کمک کند موجب هدر رفت بیشتر سرمایه‌های اجتماعی و روان‌شناختی می‌شود. شگفت‌آورتر آنکه گاهاً برخی از مسئولین و نخبگان نیز در تله‌ی این سطحی‌نگری گرفتار می‌شوند.
 
اگر اصرار داشته باشیم که دنبال مقصر بگردیم هم سرباز مقصر است و هم نماینده! سرباز مقصر است چرا که اضطرار نماینده برای عبور از خط ویژه را درک نکرده است و یک موضوع قابل‌حل را تبدیل به یک ماجرای هولناک کرده است. اساساً آن سرباز چقدر ادبیات و مهارت‌های رفتاری لازم برای رفتار اجتماعی در پایتخت را آموخته است؟!
 
با این وصف؛ صرف‌نظر از اینکه در این ماجرا چه کسی مقصر بوده است، تبعات روانی و اجتماعی آن به همه ما این سیگنال را می‌دهد که یک بمب ساعتی پر از خشم و نفرت در درون همه ما کار گذاشته‌شده است که به‌مراتب مخرب‌تر از رفتار قانون‌شکن آن نماینده مجلس است که بایست به فکر خنثی‌سازی آن باشیم.
 
متأسفانه مسائل و رخدادهایی که در کشور ما به وجود می‌آید به‌گونه‌ای فاجعه‌آمیز پردازش می‌شود درحالی‌که تعارضات و اختلالات رفتاری در هر جامعه‌ای اتفاق می‌افتد و برای آن راه‌حل وجود دارد. اتخاذ راه چاره بستگی به این دارد که ما چه میزان خواستار حل مسئله هستیم چراکه ما در برابر رخدادها قبل از آنکه مسئولانه رفتار کنیم واکنشی عمل می‌کنیم و بحران را شعله‌ورتر می‌سازیم.
 
واقعیت این است که ناکارآمدی مدیریتی، بحران معیشت و سنگینی حضور کرونا موجب کاهش آستانه تحمل اجتماعی و به دنبال آن سوء ادراک نسبت به فهم ماهیت رخدادها شده است که لازم است دولت و رسانه ملی برای آن چاره‌اندیشی کنند.
پربیننده ترین ها