نگاه سولانا به آینده جهان؛ جهان بحران‌ها

کد خبر: ۲۵۸۳۱
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۴
تغییر شکل جهان امر جدیدی نیست. اما با جهانی شدن و پیشرفت های تکنولوژیکی، سرعت و مقیاس تحولات شتاب قابل ملاحظه ای داشته است. در دهه های آینده این روند نه تنها تشدید خواهد شد، بلکه موجبات بی ثباتی بیشتر را فراهم می کند. بیش از 20 سال پیش صدام حسین کویت را اشغال کرد و تمام قطعنامه های سازمان ملل خواستار عقب نشینی نیروهای عراقی از کویت بودند. وقتی صدام قطعنامه ها را نادیده گرفت، ائتلاف 34 کشور به رهبری ایالات متحده با استفاده از حملات هوایی در عملیاتی به نام طوفان صحرا، نیروهای عراقی را از کویت بیرون راندند.

این مسئله مربوط به سال 1991 بود، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و ایالات متحده تنها ابرقدرت جهان بود. اما این اتفاق چندان دیری نپایید و واقعیت این است که واکنش جامعه بین الملل به آن همانند نقض تمامیت ارضی امروز بود. الحاق کریمه به روسیه در اوایل امسال را در نظر بگیرید، اگرچه این اقدام به وضوح نقض تمامیت ارضی اوکراین بود، ولی 11 کشور به قطعنامه سازمان ملل مبنی بر محکومیت این اقدام رای مخالف دادند و 58 کشور- تمام قدرت های غیرغربی- رای ممتنع دادند. این مسئله به وضوح نشان دهنده ی این است که توازن قدرت جهانی تغییر کرده است.

در سیاست بین الملل، ادراک، گاهی اوقات حتی بیشتر از واقعیت اثرگذار است. ادراکی که امروز وجود دارد این است که دوران تک قطبی آمریکا به پایان رسیده است و اروپا در حال افول است و مجموعه ای جدید از قدرت ها در حال ظهور هستند که جهان بینی خاص خودشان را درباره امور جهانی دارند. به یک معنا این امر ممکن است مسئله ی خوبی باشد. دیدگاه های مختلف می تواند به وجود آورنده ی فرآیند های چند جانبه ای شود که راه حل های موثری برای حل مشکلات جهان ایجاد کنند.

اما این پویایی چند قطبی می تواند منجر به ایجاد بی ثباتی شود. در حالی که جهان به طور فزاینده ای در حال به هم وصل شدن است، چالش ها نه تنها از ورای مرزهای ملی و منطقه ای گذشته است، بلکه ابرقدرت ها به طور فزاینده ای تمایل به اعمال مسئولیت جهانی دارند. از همه بدتر این که با توجه به عدم تمایل به تطبیق منافع با قدرت های دیگر، بن بست، امری احتمالی در بحران ها است.

نهادهای چند جانبه ی قوی، موثر و فراگیر می توانند نقش مهمی در مبارزه با این بی ثباتی و همکاری میان کشورها داشته باشد. اما طراحی بهترین ساختارها، هنگامی که اراده ای سیاسی برای حل و فصل مناقشات از طریق گفتگو وجود نداشته باشد، دستاورد کمی خواهد داشت. برای رسیدن به پیشرفت، کشورها باید یاد بگیرند که به نوعی از اصول خود دفاع کنند که به دیگر کشورها هم احترام بگذارند و هیچ وقت چشم خود را به روی منافع و اهداف مشترک نبندند.

بدون چنین رویکرد یکپارچه ای، ثبات ژئوپولتیک کاهش می یابد. به طور مثال، اوکراین از سال 1991 که استقلال پیدا کرد  عضو جامعه جهانی شد، کشوری مستقل بوده است که در سال 1994 از سلاح های هسته ای صرف نظر کرد و سه دوره هم ریاست مجمع عمومی سازمان ملل را بر عهده داشته است. با شکست در پاسخ به تهاجم روسیه، جامعه بین المللی، اوکراین را به سوی یک گذشته ی تاریک برد. تنها امیدی که به حل این بحران وجود دارد، پروتکل مینسک است که اخیراً به نتیجه رسید و شامل 12 بند از جمله آتش بس و برنامه بهبود اقتصادی برای پایان مناقشه است.

در هر صورت ثبات بین المللی به خطر افتاده و عوامل زیادی منجر به افزایش بی ثباتی ها شده است. در جهان توسعه یافته، دوره ی ریاست جمهوری باراک اوباما به زودی به پایان خواهد رسید. در سیاست اروپا هم شاهد یک انتقال بالقوه قابل توجه هستیم و کمیسیون اروپای جدید با افزایش نگران کننده ی ملی گرایی در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا روبه رو است.

دو رهبری که برای مدت نامعلومی در قدرت هستند، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و شی جینپینگ رئیس جمهور چین هستند. هردو کشوری هستند که در منطقه شان بی ثباتی ایجاد کرده اند. خیلی پیشتر از آن که روسیه، اوکراین را اشغال کند، چین با تعدادی از همسایگانش در دریای شرقی و جنوبی چین دارای اختلافات ارضی بود. علاوه بر این روسیه و چین در حال مقابله با سنت سلطه غربی ها در نهادهای چند جانبه هستند.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار