صندوق پروژه بهترین راهکار هدایت نقدینگی بورس
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: باید به سمت تامین مالی تولید از طریق بورس برویم که هم شفافتر است هم مکانیزم قیمتگذاری مشخصی دارد، هم نقدشونده است و هم اینکه نیازمند وثیقه خاصی نیست.
به گزارش صدای ایران به نقل از فارس، میثم بیات کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: در رابطه با سهم پایین بازار سرمایه ایران از تامین مالی باید گفت، هم اکنون در کشورهای اروپایی و آمریکا حدود 70 تا 80 درصد از تأمین مالی شرکتها از طریق عرضه سهام و افزایش سرمایه در بازار سهام اتفاق میافتد و میزان 20 تا 30 درصد از آن از طریق انتشار اوراق بدهی یا سیستم بانکی صورت میگیرد. این درحالی است که در بازار مالی ایران تأمین مالی از طریق سیستم بانکی حدودا 90 درصد و از سیستم انتشار اوراق بدهی حدود 5 تا 8 درصد است و تنها 2 درصد از تأمین مالی شرکتی از طریق عرضه عمومیافزایش سرمایه و انتشار سهام در بورس صورت میگیرد.
سوال: به نظر شما تامین مالی پروژههای چه مزایایی را برای مردم و تولیدکنندگان به همراه خواهد داشت؟
بیات: در راستای شفاف کردن مزایای تامین مالی بخش تولید از طریق عرضه سهام برای مردم و تولیدکنندگان، توجه به این نکته ضروری است که بازار تأمین مالی شرکتها یک بازار بلندمدت است در حالی که ماهیت بازار پول، تأمین مالی کوتاه مدت زیر یک سال به حساب میآید. این در حالی است که این ماهیت در کشور ما تغییر یافته است.
در هر صورت با وجود پتانسیل نقدینگی فراوانی که در بورس اوراق بهادار کشوربا تأکید بر سهام وجود دارد، توجه به این نکته ضروری است که شرکتها بخش عمده تامین مالی خود را از طریق این بازار انجام دهند. زیرا شفافتر از سایر روشهای تامین مالی است. همچنین مکانیزم قیمتگذاری مشخصی نیز دارد و نقدشونده هم هست. به علاوه این که نیازمند وثیقه خاصی نیست و صرفا از طریق متعهدین پذیرهنویسی قابل انجام است. این مزایا در شرایطی برای تامین مالی از بورس مطرح میشود که انتشار اوراق یا تأمین مالی بانکی نیازمند وثایق یا ضامن معتبر، فرآیند طولانی و فرصت کم برای بازپرداخت اصل و فرع است.
*راهکار بهینه تامین مالی پروژههای ملی
سوال: تامین مالی پروژهها و اصطلاح ورود پول بورس به بخش تولید که این روزها زیاد مورد استفاده قرار میگیرد با چه سازوکاری امکان پذیر است؟
بیات: در خصوص پروژههای ملی از قبیل طرحهای پتروپالایشگاهی و توسعه میادین نفتی، با توجه به زمان زیادی که تا بهرهبرداری این پروژهها طول میکشد و از طرفی عدم امکان پرداخت سود در سالهای ابتدایی مسئله اندکی پیچیده تر خواهد بود. در همین راستا بایستی نهادهای واسطهای در این زمینه وجود داشته باشد که سرمایهگذاریهای خرد مردمی را جمعآوری کنند. همچنین نهادهای واسطهای مثلا صندوق های سرمایه گذاری، جهت مدیریت این منابع خرد و پاسخدهی به توقعات بازدهی و نقدشوندگی سرمایهگذاران خرد باید دربرگیرنده شرایطی باشند.
سوال: نهادهای واسطهای مانند صندوق های سرمایه گذاری، جهت مدیریت این منابع خرد و پاسخدهی به توقعات بازدهی و نقدشوندگی سرمایهگذاران خرد باید چه شرایطی را داشته باشند؟
بیات: این صندوقها باید دارای نقدشوندگی بالا و بازارگردان باشد و قیمتها را در جهت یک سود پیشبینی شده قابل قبول در مقایسه با فرصتهای سرمایهگذاری رقیب مدیریت کند.
از طرفی قابل خرید و فروش توسط سایر صندوقهای با درآمد ثابت (پوشش دهنده حد نصاب سهام)، صندوقهای سهام خصوصی و فراصندوقها باشد.
همچنین سود این صندوق واسطه ای بایستی پلکانی متناسب با زمان حفظ واحدها توسط سرمایهگذاران افزایشی باشد. به علاوه اینکه واحدهای این صندوق می توانند قابل تبدیل به سهام بورسی باشند تا بخشی از دغدغه های مربوط به پرداخت اصل مبلغ در سررسید توسط سرمایهپذیر رفع شود.
*موانع تامین مالی پروژهها و ورود نقدینگی جذب شده به تولید
سوال: عدهای معتقدند، باید امکان ارزشگذاری واحدهای این صندوق به صورت بر خط وجود داشته باشد، نظر شما در این رابطه چیست؟
بیات: یکی از اساسیترین ویژگیهای صندوقهای پروژه امکان ارزش گذاری واحدهای این صندوق متناسب با پیشرفت پروژه است و استانداردهایی برای ارزشگذاری آن در نظر گرفته شود تا هم برای سرمایهپذیر و هم سرمایهگذار منصفانه باشد.
همچنین قابلیت تسهیم سود پروژه در زمان بهرهبرداری به طور کامل و با محاسبه دقیق قابل انجام باشد و قبل از آن نیز شبیه به اوراق مشارکت، به طور علیالحساب در تارنمای صندوق محاسبه شود.
سوال: موانع تامین مالی پروژهها و ورود نقدینگی جذب شده به تولید شامل چه مواردی است؟
بیات: وثایق سختگیرانه مثل سهام بورسی و املاک سهل البیع از سوی سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار که مانع بزرگ خیلی شرکتها جهت تأمین مالی است در اینجا جای خود را به ضمانت از طریق سیستم بانکی دهد و حتی الامکان اعطای این ضمانت مبتتی بر رتبهبندی اعتباری از سوی مؤسسات رتبهبندی بر اساس عملکرد سهامدار عمده پروژه باشد.
سوال: به نظر شما چه زیرساختهایی به منظور ورود نقدینگی بازار سرمایه به بخش تولید باید در نظر گرفته شود؟
بیات: زیرساختهای لازم به منظور ورود نقدینگی جذب شده توسط بازار سرمایه به حوزه تولید میبایست قابلیت عرضه همزمان در بورس و سیستم بانکی را دارا باشد یعنی حتی برای اشخاصی که کد بورسی نداشته باشند خرید واحدهای این نوع صندوق امکانپذیر باشد. در چنین شرایطی است که زمینه دسترسی آحاد مردم نسبت به این سرمایهگذاری در پروژههای تولید محور باز شده و شرایط برای توسعه صندوقهای پروژه و همچنین توزیع عادلانه سود ناشی از این پروژهها ایجاد میشود.
همچنین، ترکیب فروش واحدهای این صندوقها با قرارداد اختیار فروش ضمنی توسط سرمایهگذار و اختیار خرید برای ناشر یا هر نوع ابزار بیمه ای دیگر مورد توافق، باعث بازاریابی بهتر این واحدها در بورس و آسودگی خاطر سرمایهگذاران خواهد شد. از طرفی بهتر است کنسرسیومی از شرکتهای تأمین سرمایه، تعهد پذیرهنویسی و بازارگردانی واحدهای این صندوق را بر عهده بگیرند.
سوال: به نظر شما تامین مالی پروژههای چه مزایایی را برای مردم و تولیدکنندگان به همراه خواهد داشت؟
بیات: در راستای شفاف کردن مزایای تامین مالی بخش تولید از طریق عرضه سهام برای مردم و تولیدکنندگان، توجه به این نکته ضروری است که بازار تأمین مالی شرکتها یک بازار بلندمدت است در حالی که ماهیت بازار پول، تأمین مالی کوتاه مدت زیر یک سال به حساب میآید. این در حالی است که این ماهیت در کشور ما تغییر یافته است.
در هر صورت با وجود پتانسیل نقدینگی فراوانی که در بورس اوراق بهادار کشوربا تأکید بر سهام وجود دارد، توجه به این نکته ضروری است که شرکتها بخش عمده تامین مالی خود را از طریق این بازار انجام دهند. زیرا شفافتر از سایر روشهای تامین مالی است. همچنین مکانیزم قیمتگذاری مشخصی نیز دارد و نقدشونده هم هست. به علاوه این که نیازمند وثیقه خاصی نیست و صرفا از طریق متعهدین پذیرهنویسی قابل انجام است. این مزایا در شرایطی برای تامین مالی از بورس مطرح میشود که انتشار اوراق یا تأمین مالی بانکی نیازمند وثایق یا ضامن معتبر، فرآیند طولانی و فرصت کم برای بازپرداخت اصل و فرع است.
*راهکار بهینه تامین مالی پروژههای ملی
سوال: تامین مالی پروژهها و اصطلاح ورود پول بورس به بخش تولید که این روزها زیاد مورد استفاده قرار میگیرد با چه سازوکاری امکان پذیر است؟
بیات: در خصوص پروژههای ملی از قبیل طرحهای پتروپالایشگاهی و توسعه میادین نفتی، با توجه به زمان زیادی که تا بهرهبرداری این پروژهها طول میکشد و از طرفی عدم امکان پرداخت سود در سالهای ابتدایی مسئله اندکی پیچیده تر خواهد بود. در همین راستا بایستی نهادهای واسطهای در این زمینه وجود داشته باشد که سرمایهگذاریهای خرد مردمی را جمعآوری کنند. همچنین نهادهای واسطهای مثلا صندوق های سرمایه گذاری، جهت مدیریت این منابع خرد و پاسخدهی به توقعات بازدهی و نقدشوندگی سرمایهگذاران خرد باید دربرگیرنده شرایطی باشند.
سوال: نهادهای واسطهای مانند صندوق های سرمایه گذاری، جهت مدیریت این منابع خرد و پاسخدهی به توقعات بازدهی و نقدشوندگی سرمایهگذاران خرد باید چه شرایطی را داشته باشند؟
بیات: این صندوقها باید دارای نقدشوندگی بالا و بازارگردان باشد و قیمتها را در جهت یک سود پیشبینی شده قابل قبول در مقایسه با فرصتهای سرمایهگذاری رقیب مدیریت کند.
از طرفی قابل خرید و فروش توسط سایر صندوقهای با درآمد ثابت (پوشش دهنده حد نصاب سهام)، صندوقهای سهام خصوصی و فراصندوقها باشد.
همچنین سود این صندوق واسطه ای بایستی پلکانی متناسب با زمان حفظ واحدها توسط سرمایهگذاران افزایشی باشد. به علاوه اینکه واحدهای این صندوق می توانند قابل تبدیل به سهام بورسی باشند تا بخشی از دغدغه های مربوط به پرداخت اصل مبلغ در سررسید توسط سرمایهپذیر رفع شود.
*موانع تامین مالی پروژهها و ورود نقدینگی جذب شده به تولید
سوال: عدهای معتقدند، باید امکان ارزشگذاری واحدهای این صندوق به صورت بر خط وجود داشته باشد، نظر شما در این رابطه چیست؟
بیات: یکی از اساسیترین ویژگیهای صندوقهای پروژه امکان ارزش گذاری واحدهای این صندوق متناسب با پیشرفت پروژه است و استانداردهایی برای ارزشگذاری آن در نظر گرفته شود تا هم برای سرمایهپذیر و هم سرمایهگذار منصفانه باشد.
همچنین قابلیت تسهیم سود پروژه در زمان بهرهبرداری به طور کامل و با محاسبه دقیق قابل انجام باشد و قبل از آن نیز شبیه به اوراق مشارکت، به طور علیالحساب در تارنمای صندوق محاسبه شود.
سوال: موانع تامین مالی پروژهها و ورود نقدینگی جذب شده به تولید شامل چه مواردی است؟
بیات: وثایق سختگیرانه مثل سهام بورسی و املاک سهل البیع از سوی سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار که مانع بزرگ خیلی شرکتها جهت تأمین مالی است در اینجا جای خود را به ضمانت از طریق سیستم بانکی دهد و حتی الامکان اعطای این ضمانت مبتتی بر رتبهبندی اعتباری از سوی مؤسسات رتبهبندی بر اساس عملکرد سهامدار عمده پروژه باشد.
سوال: به نظر شما چه زیرساختهایی به منظور ورود نقدینگی بازار سرمایه به بخش تولید باید در نظر گرفته شود؟
بیات: زیرساختهای لازم به منظور ورود نقدینگی جذب شده توسط بازار سرمایه به حوزه تولید میبایست قابلیت عرضه همزمان در بورس و سیستم بانکی را دارا باشد یعنی حتی برای اشخاصی که کد بورسی نداشته باشند خرید واحدهای این نوع صندوق امکانپذیر باشد. در چنین شرایطی است که زمینه دسترسی آحاد مردم نسبت به این سرمایهگذاری در پروژههای تولید محور باز شده و شرایط برای توسعه صندوقهای پروژه و همچنین توزیع عادلانه سود ناشی از این پروژهها ایجاد میشود.
همچنین، ترکیب فروش واحدهای این صندوقها با قرارداد اختیار فروش ضمنی توسط سرمایهگذار و اختیار خرید برای ناشر یا هر نوع ابزار بیمه ای دیگر مورد توافق، باعث بازاریابی بهتر این واحدها در بورس و آسودگی خاطر سرمایهگذاران خواهد شد. از طرفی بهتر است کنسرسیومی از شرکتهای تأمین سرمایه، تعهد پذیرهنویسی و بازارگردانی واحدهای این صندوق را بر عهده بگیرند.
گزارش خطا
آخرین اخبار