دیپلماسی موتورسیکلت!

موتورسیکلت به‌تازگی وارد ادبیات دولتمردان شده است اما آنها قرار نبود فقط صحبت کنند بلکه باید عمل هم می‌کردند پس این‌بار ورق برگشت و ابتدا عمل کردند و شاید بعد از آن لب به سخن باز کنند. شاید دولت یازدهم نخستین دولتی است که اعضایش با موتورسیکلت به مقصد می‌رسند و از آن پژوها و زانتیاهای دولتی و ماشین‌های رسمی که نامشان در حد جیب و حتی فکرکردن اصحاب رسانه نیست، چندان استفاده‌ای نمی‌کنند. می‌دانند موتور تنها می‌تواند علاوه بر راننده یک مسافر داشته باشد پس محافظ هم یا باید جلوی موتورهای دیگر را برای سوارشدن بگیرد یا اصلا کلا بی‌خیال محافظ و همراه! با خودشان فکر می‌کنند که این همه سال وزیر نبودند چه کسی مراقبشان بود که حالا بخواهند بیش از اندازه مراقب خودشان باشند؟ البته تیم حفاظت یک وزیر و معاون رئیس‌جمهور لازم است و شاید فکر آنجاها را قبل از سوارشدن به موتور کرده باشند. 

‌اینکه چرا سوار موتور می‌شوند یک سوال بزرگ در اذهان افرادی است که با مشاهده اولین تصویر دولتمردی در پشت این وسیله نقلیه ایجاد می‌شود. دو گمانه را می‌توان برای پاسخ به این سوال پیدا کرد که یکی ترافیک تهران و دورشدن از بدقولی‌هاست یعنی می‌خواهند اگر قول داده‌اند که مثلا ساعت 4 به جلسه یا مراسمی برسند و در ابتدای راه متوجه ترافیک مسیر شدند این مشکل، دلیلی برای دیررسیدن آنها نشود پس به راننده می‌گویند ماشین را برگردان و خودشان در کنار خیابان برای موتورسیکلت‌ها دست تکان می‌دهند که آنها را به مقصد برسانند. برخی اگر موتور داشتند و شخصی که خواستار کرایه کردن موتور تا مقصد است را به‌عنوان یک عضو دولت بشناسند شاید تصور کنند که دوربین مخفی درحال ضبط برنامه است و با تردید به اطراف نگاه می‌کنند، بعد از آن می‌گویند مسافر دولتی را می‌رسانیم و درنهایت که مشخص شد دوربین مخفی است یک لبخند به دوربین می‌زنیم و اگر این موضوع نبود که بالاخره تا مدت‌ها سوژه برای فخرفروختن به همکارانشان دارند! گمانه دوم هم که دولتمردان را به سمت استفاده از موتور سوق می‌دهد. شاید جاانداختن فرهنگی جدید باشد یعنی به جامعه نشان دهند که لزومی ندارد برای هرمسیری از وسیله نقلیه شخصی استفاده کنند و موتورسوارها هم باید نان برای خانواده به‌دست بیاورند و چه خوب است که این نان از طریق کم کردن بار ترافیک باشد. به هر حال دولتمردان با هر نیتی سوار موتورسیکلت می‌شوند نباید کلاه ایمنی را فراموش کنند.

برای نخستین‌بار رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور بود که در مشهد با موتورسیکلت به محل مورد نظرش رسید که اسماعیلی مدیرکل روابط عمومی ریاست‌جمهوری در وصف آن نوشت؛ رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور به‌دلیل رسیدگی به مشکلات و گفت‌وگو با مراجعین در جلسه توسعه و سرمایه‌گذاری استان خراسان‌رضوی از همراهی با کاروان دولت جا ماند. برای رسیدن به جلسه دولت (که در حرم مطهر علی‌ابن‌موسی‌الرضا(ع) برگزار می‌شد) موتورسیکلت عبوری یکی از هموطنان مشهدی را ترجیح داد. نزدیکی حرم توفیق دیگری در انتظار بود. روز میلاد شمس‌الشموس و مشهد توفان دلدادگان بود. انبوه جمعیت در دسته‌ها و هیات‌ها از نقاط مختلف کشور مدح مولا امام هشتم می‌گفتند و روانه حرم بودند.  بعد از نیم ساعت موتورسواری و راهپیمایی و غوطه‌ورشدن در محبت مردم به اهل بیت علیهم‌السلام؛ دکتر نهاوندیان به جلسه دولت در حرم آقا امام رضا(ع) رسید. هم مردم و هم دولت و هم عشق حاصل آمدند. شاید تصور شد نهاوندیان تنها به‌دلیل جا ماندن از کاروان دولت از موتور استفاده کرده اما داستان ادامه داشت و دیروز در نخستین روز مهر معاون اول رئیس‌جمهور با موتور به محل نواخته شدن زنگ بازگشایی مدرسه آمد. به گزارش میزان؛ ترافیک نخستین روز مهر نه‌تنها موجب شد تا بسیاری از افراد دیرتر به محل کار خود برسند، بلکه باعث شد تا اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور با موتور خود را به محل نواخته شدن زنگ بازگشایی مدارس برساند. وی که به دلیل معطل شدن در ترافیک با احتمال تاخیر برای حضور به‌موقع در دبستان شاهد حضرت زینب(س) واقع در منطقه 5 تهران مواجه شده بود، تصمیم گرفت تا با وسیله دیگری خود را به این مدرسه برساند. براین اساس، جهانگیری در نخستین روز مهر با موتور و البته 40 دقیقه تاخیر در این مدرسه حاضر شد.