تو دل برو! در برخورد اول

اگر در همان برخوردهای اول با هوشمندی رفتار کنید، می‌توانید از روابط پایدارتری برخوردار شوید و دوستی‌های عمیق‌تری را تجربه کنید.
کد خبر: ۲۵۱۶۳۵
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۵
صدای ایران- برخورد اول با هر آدمی آن‌قدر اذیت‌کننده است که قطعاً شما هم دغدغۀ ما را درک می‌کنید. دغدغۀ فرار از ملاقاتی که شاید گاهی سرنوشت زندگی انسان را عوض کند، ولی خب هیچ‌کدام از ما نمی‌دانیم که باید دقیقاً برای ختم به خیرشدن این ملاقات چه اصولی را رعایت کنیم. اول از همه بگوییم که انسان ذاتاً یک موجود اجتماعی است، پس نباید با خودتان بگویید که من چه کاری به دیگران دارم و سرتان را بیندازید پایین و به گوشه‌ای بروید. چه‌بسا همین سرپایین‌انداختن‌ها و ترس از مواجهه با آدم‌های غریبه، شما را تا مرز افسردگی پیش ببرد. نگران نباشید؛ نمی‌خواهیم حرف‌های عجیب‌و‌غریب و ناشدنی بزنیم. چند ترفند که خیلی از ما می‌دانیم، ولی نمی‌دانیم که چگونه باید آن‌ها را در ملاقات با دوستان، مدیر، خانواده و‌... به کار ببریم. دوباره تأکید می‌کنیم تا یادتان نرود حلقۀ ارتباطی هر فرد می‌تواند روی پیشرفت شغلی و کیفیت زندگی او تأثیر بگذارد. با‌این‌حال، نحوۀ برخورد در اولین ملاقات به‌قدری مهم است که اگر در همان برخوردهای اول با هوشمندی رفتار کنید، می‌توانید علی‌رغم فرصت اندک و مشغله‌های فراوان از روابط پایدارتری برخوردار شوید و دوستی‌های عمیق‌تری را تجربه کنید. قبل از اینکه دوباره در ذهنتان بگویید که نمی‌شود و نمی‌توانید، چهار‌چشمی حواستان را به ما بدهید تا با هم چند ترفند را مرور کنیم. خواندن مطلب مقابل، چند دقیقه زمان می‌برد، ولی می‌تواند تا سال‌ها شما را از یک ترس همیشگی ذهنی‌تان دور کند. پس با ما باشید.

قدرت گوش
وقتی کسی با شما صحبت می‌کند، خیلی مهم است که با‌دقت به گفته‌ها و جزئیاتی که درباره‌اش حرف می‌زند، گوش کنید. یادتان باشد که با خوب‌گوش‌‌دادن و توجه هم‌زمان به کلام و زبانِ بدن طرف مقابل، می‌توانید خیلی چیزها دربارۀ او متوجه شوید. اینکه حین صحبت با کسی مدام در اینستاگرام بچرخید یا دائم با چشمتان در جستجوی یک هم‌صحبت دیگر باشید، بسیار دور از ادب است و نشان می‌دهد که هیچ اهمیتی برای صحبت‌های طرف مقابل‌ قائل نیستید. در‌عوض، با مخاطبتان ارتباط چشمی برقرار کنید یا در وقت مناسب، شما از او سؤال بپرسید. بنابراین حتی اگر فرصت اندکی برای گفتگو دارید، باید سعی کنید طرف مقابلتان را در همین فرصت کوتاه تا حد امکان بشناسید.


زبان بدن را دریابید


در اولین ملاقات، زبانِ بدن در برداشت دیگران از شخصیت‌ شما و تصویری که از شما در ذهنشان حک می‌شود، تأثیر بسیار زیادی دارد. برای مثال، طرز ایستادن یا نشستن و حالات چهره ا‌زجمله سرنخ‌هایی است که دیگران بر‌اساس آن در‌بارۀ شخصیت‌ شما تصمیم می‌گیرند و به این نتیجه می‌رسند که آیا شما فردی اجتماعی و خوش‌برخورد هستید یا خیر. پس سعی کنید هنگام صحبت، بر طرز بیان، لحن صدا و حرکات بدن‌ خود کنترل داشته باشید. با مخاطبتان در طول گفتگو ارتباط چشمی برقرار کنید و نشان دهید که به صحبت‌هایش علاقه‌مند هستید. یادتان باشد اگر خیلی خشک و دست‌به‌سینه بنشینید، مثل این است که بین خودتان و طرف مقابل یک مانع ارتباطی ایجاد کرده‌اید. خلاصه اینکه ارتباط غیرکلامی به‌اندازۀ کلامی که بر زبانتان جاری می‌شود، درخور اهمیت است. همچنین به طرف مقابلتان فضای کافی بدهید تا در تنگنا قرار نگیرد. کمی به جلو خم شود تا نشان دهید که به بحث علاقه‌مند هستید؛ دست به‌سینه یا بی‌حوصله نگاه نکنید. اگر ویدئوکنفرانس دارید به‌خاطر داشته باشید که زبان بدنتان باز هم مهم است. مثلا می‌توانید با سر اشاره کنید یا حرکاتی را نشان دهید که بیانگر درک و حضور ذهن شما در بحث است.

داستانی تعریف کنید

دربارۀ زندگی شخصی یا حرفه‌ای خود روایتی نقل کنید که جنبه‌های مختلف شخصیت‌تان را نشان بدهد. برای مثال اگر یک کارآفرین موفق هستید، داستان زندگی حرفه‌ای خود را به‌گونه‌ای تعریف کنید که مخاطبتان متوجه شود چرا به حیطۀ کارآفرینی اهمیت می‌دهید و چه اتفاقاتی باعث شده‌اند که اهداف زندگی‌تان به این سمت‌وسو کشیده شود. این روایت باید به‌طور ویژه‌ای بیان شود؛ مجموعه‌ای از وقایع را شامل شود و همچنین افرادی را که در این ماجرا با شما دخیل بوده‌اند، دربرگیرد تا طرف مقابل بتواند عقاید و انگیزه‌هایتان را بشناسند و آن‌قدر احساس راحتی کند که داستان خودش را نیز با شما در میان بگذارد. یادتان باشد داستان شما باید به‌گونه‌ای باشد که افراد بتوانند چشم‌اندازی از شخصیت و عقاید شما کسب کنند. ارائۀ اطلاعات فردی در قالب روایت‌های داستانی از نقل خشک‌و‌خالیِ حقایق جذاب‌تر است.


خودتان را آماده کنید


اگر معمولا در اولین ملاقات به‌قدری مضطرب می‌شوید که کف دست‌تان عرق می‌کند و دلتان می‌خواهد پا به فرار بگذارید، بهتر است از قبل چند سؤال آماده کنید تا با مطرح‌کردن آن‌ها و به جریان‌افتادن گفتگو بتوانید آرامش خود را به‌دست آورید و از شدت اضطراب خود بکاهید. البته نه اینکه یک فهرست بلندبالا بنویسید و سؤالات‌ را حین صحبت از روی برگه بخوانید، بلکه فقط کافی است سه سؤال جواب‌-‌باز (سؤالی که طرف مقابل را ملزم به انتخاب از میان جواب‌‌های مشخص‌شده نکند) یا تأمل‌برانگیز در ذهنتان آماده داشته باشید تا بتوانید در ادامه‌ گفتگوی راحت و بدون استرسی باشید. از سؤالات خیلی تهاجمی یا شخصی بپرهیزید و در‌عوض در جستجوی سؤالات عمیق‌تری باشید که طرف مقابل وادار شود به جوابشان فکر کند. یک گفتگوی پربار و معنی‌دار باعث خواهد شد که دیگران بتوانند ارتباط مؤثرتری با شما برقرار کنند و درنتیجه تصویر بهتری از شما در ذهنشان باقی بماند.

لبخند بزنید


اگر دستپاچه باشید،‌ لبخند را فراموش می‌کنید. اما حتی یک لبخند کوچک بر لبان شما می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد، پس لبخند فراموش نشود. طرف مقابل شما با دیدن لبخندتان ناخودآگاه می‌فهمد که شما قابل اعتماد هستید یا نه. بنابراین خودتان باشید و لبخند حقیقی بزنید؛ چه بهتر که این تبسم را با صدای خندۀ خود نیز همراه کنید. شاید اولین برخورد کمی مشکل به نظر برسد، اما هربار که این فرصت را به خود بدهید که با آدمی جدید آشنا شوید اعتماد‌به‌نفس‌ بیشتری پیدا خواهید کرد. با تکرار چنین دیدارهایی، به‌مرور زمان خواهید توانست از خود فراتر بروید و آن وقت است که بدون نگرانی با افراد جدید ملاقات می‌کنید و دیگر لازم نیست به مراحل بالا فکر کنید، چون بخشی از شما شده‌اند.


عقل کل نیستید

همان‌طور‌که پیش‌تر نیز اشاره شد، تجاربتان را با دیگران در میان بگذارید، اما خودتان را عقلِ کل و بی‌نیاز از یادگیری تصور نکنید. در‌عوض، همیشه آمادۀ شنیدن ایده‌ها و داستان‌های دیگران باشید تا شاید از خلال این صحبت‌ها با نکات جدیدی آشنا شوید. پس فقط خودتان متکلم وحده نباشید و فکر نکنید که صرفاً دانش و تجارب شماست که به دیگران کمک می‌کند، بلکه خودتان را نیز با دادن فرصت صحبت به دیگران در‌معرض یادگیری قرار بدهید. می‌توانید موانع ارتباطی را با گوش‌کردن متقابل به صحبت‌های دیگران از میان بردارید. قبول کنید که هنوز خیلی چیزها هست که نمی‌دانید، اما با شنیدن تجارب و دیدگاه‌های دیگران می‌توانید به دانسته‌های خود اضافه کنید.

با اسم صدا بزنید

بسیاری از مردم، به‌ویژه آن‌هایی که روزانه با افراد زیادی سروکار دارند و مدت برخوردشان با هر شخص خیلی کوتاه و جزئی است، به‌سختی اسامی دیگران را به‌خاطر می‌آورند، اما اگر بتوانید اسامی افراد را به‌خاطر بسپارید و مستقیم به اسم خطابشان کنید، بیشتر به دل دیگران خواهید نشست. در اولین ملاقات سعی کنید طرف مقابل را چندین‌بار در طول گفتگو به اسم صدا بزنید و او را به دیگران معرفی کنید. به‌طور مثال بگویید: «سلام بابک جان» یا «ایشون علی‌آقا هستن». هرچه بیشتر مخاطبتان را با اسم خودش صدا بزنید، راحت‌تر می‌توانید اسم او را به‌خاطر بسپارید. از طرف مقابل‌ دربارۀ خودش سؤال بپرسید. برای مثال بپرسید تفریحات مورد‌علاقه‌اش چیست؟ چه سرگرمی‌هایی را دنبال می‌کند؟ در دیگران یک یا چند ویژگی‌ برجسته و منحصر‌به‌فرد بیابید و با این ترفند، ویژگی خاص فرد و اسمش را به ذهنتان بسپارید.



عقایدتان را مطرح کنید


همۀ ما افکار، ایده‌ها، عقاید و اهدافی داریم که اگر اندکی آشکارتر درباره‌شان صحبت کنیم، دیگران به‌طور طبیعی به ادامۀ گفتگو با ما ترغیب خواهند شد. به‌طور مثال خیلی مختصر توضیح بدهید که چگونه شخصیتی هستید و به چه چیزهایی باور دارید، آیا زندگی پرماجرایی داشته‌اید یا دلتان برای تحقق هدفی خاص می‌تپد؟ جالب است بدانید وقتی دیگران بیشتر دربارۀ تجارب و دغدغه‌های‌ شما بدانند، برایشان جالب‌تر و به‌یاد‌ماندنی‌تر جلوه خواهید کرد. البته حواستان باشد که متعصبانه یا تحکم‌آمیز صحبت نکنید. به بیان دیگر، نباید رشتۀ کلام را طوری دست بگیرید که طرف مقابل فکر کند قصد تحمیل عقاید خود را دارید یا خودتان را عقلِ کل می‌دانید. فقط کافی است به علاقه‌مندی‌ها و سمت‌و‌سویی که در زندگی دارید، آگاه باشید و بخشی از آن‌ها را با دیگران در‌میان بگذارید تا بهانه‌ای برای شروع یک گفتگوی دوستانه، اما پربار باشد. 

پربیننده ترین ها