رونق بورس و خطر خروج سرمایهها از بانکها
در بازار ارز در سه ماهه اخیر شاخص کل از ۵۰۰ هزار واحد به یک میلیون دویست هزار واحد رسیده است، این بیش از ۱۰۰ درصد بازدهی داشته است، این بازدهی در هیچ بازاری نبوده است و قطعا به سایر بازارها آسیب میزند.»
صدای ایران- رونق بورس، باعث خروج سرمایههای از بانکها و ورود آنها به بازار سرمایه شده است. سیاستهای دولتی درباره نرخ سود بانکی نیز در این باره تاثیر داشته است. دولت میگوید ورود نقدینگی به بازار سرمایه باعث میشود که صاحبان صنایع و شرکتهای بزرگ تولیدی بتوانند نقدینگی مورد نیاز خود را تامین کنند و به اقتصاد کشور رونق دهند. اما این سیاست خطرات خود را نیز دارد. مسئله اصلی این است که همه نقدینگی خارج شده از بانکها جذب بازار بورس نمیشود بخشی از آن جذب بازار خودرو، بخشی مسکن و طلا و ارز میشود. از طرف دیگر با خروج نقدینگی از بانکها، توان سیستم بانکی برای پرداخت تسهیلات کاهش مییابد. بازنده بزرگ این وضعیت هم کسب کارهای کوچک و متوسط هستند که حالا به راحتی نمیتوانند از تسهیلات بانکی استفاده کنند.
وحید شقاقی تحلیلگر اقتصادی و استاد دانشگاه در این باره به فرارو گفت: "ما به یک شورای هماهنگی نرخ سود در کشور احتیاج داریم تا بتواند بازدهی بازارهای مختلف را ارزیابی کند مانع از تصمیمهای جزیرهای و دستگاهی شود. چرا که تصمیمات جزیرهای میتواند برای بازارهای دیگر هزینههایی در پی داشته باشد."
او افزود: «بازار سرمایه میتواند بازدهی مناسبی داشته باشد. اما در این سه ماهه اخیر بازدهی بیش از حد بوده است به نحوی که برخی سهمها در سه ماهه اخیر ۳۰۰ درصد رشد داشتهاند. اگر این میزان با شرایط اقتصادی و واقعیتهای بنگاه مورد نظر مطابقت داشته باشد منافاتی با اصول اقتصادی ندارد، اما در عموم سهمها افزایش بازدهی به دلیل هیجانات و هجوم نقدینگی بوده است. شاخص کل هم همین را نشان میدهد. شاخص کل در یک سال اخیر حدود ۱۲ برابر رشد کرده است.»
به گفته این استاد دانشگاه "افزایش شدید بازدهی بازار سرمایه اثرات و تبعاتی در دیگر بازارها داشته است. یکی از این بخشها نظام بانکی است که با استفاده از نرخ سود سپردههای مدت دار و کوتاه مدت میتوانست نقدینگی را جذب کند. تلاش بانک مرکزی این بود که نرخ سود را کاهش دهد و یا تثبیت کند. شورای پول و اعتبار در سالهای گذشته نرخ سود ۱۵ درصد را اعلام کرده بود و ابلاغیه بانک مرکزی نیز بانکها را ملزم کرد سود سپردههای مدتدار را در ۱۵ درصد حفظ کنند، اما نرخ سود سپردههای کوتاه مدت را به ۸ درصد کاهش دهند.
شقاقی افزود: "این از یک طرف به نفع بانکها است، از این جهت که بانکها به جای ده درصد برای سپردههای کوتاه مدت هشت درصد سود میدهند. اما مسئله اصلی این است که بازارهای دیگر ملتهب است، بانکها وضعیت دشواری در جلب سپردههای مدتدار دارند. خیلی از مردم به دنبال آنند که سپردههای مدتدار خود را به کوتاه مدت تبدیل کنند و پول خود را در یکی از این بازارهای موازی مثل طلا، ارز، خودرو، مسکن و یا بورس سرمایهگذاری کنند."
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: «بانکها با سپردههای کوتاه مدت نمیتوانند برای ارائه تسهیلات میانمدت و بلندمدت برنامهریزی دقیقی داشته باشند. نظام بانکی روی سپردههای مدتدار میتواند برنامهریزی میانمدت و بلندمدت انجام دهد. اگر میخواهد تسهیلات یکسال به بالا بدهد باید روی سپردههای مدتدار و یکسال به بالا برنامهریزی کند. بانکها نمیتوانند روی سپردههای کوتاه مدت حساب ویژهای باز کنند چرا که ممکن است سیاستها و تصمیم گیریها تغییر کند و ورود و خروج سپردههای کوتاه سرعت بالایی به خود بگیرد.»
وحید شقاقی تحلیلگر اقتصادی و استاد دانشگاه در این باره به فرارو گفت: "ما به یک شورای هماهنگی نرخ سود در کشور احتیاج داریم تا بتواند بازدهی بازارهای مختلف را ارزیابی کند مانع از تصمیمهای جزیرهای و دستگاهی شود. چرا که تصمیمات جزیرهای میتواند برای بازارهای دیگر هزینههایی در پی داشته باشد."
او افزود: «بازار سرمایه میتواند بازدهی مناسبی داشته باشد. اما در این سه ماهه اخیر بازدهی بیش از حد بوده است به نحوی که برخی سهمها در سه ماهه اخیر ۳۰۰ درصد رشد داشتهاند. اگر این میزان با شرایط اقتصادی و واقعیتهای بنگاه مورد نظر مطابقت داشته باشد منافاتی با اصول اقتصادی ندارد، اما در عموم سهمها افزایش بازدهی به دلیل هیجانات و هجوم نقدینگی بوده است. شاخص کل هم همین را نشان میدهد. شاخص کل در یک سال اخیر حدود ۱۲ برابر رشد کرده است.»
به گفته این استاد دانشگاه "افزایش شدید بازدهی بازار سرمایه اثرات و تبعاتی در دیگر بازارها داشته است. یکی از این بخشها نظام بانکی است که با استفاده از نرخ سود سپردههای مدت دار و کوتاه مدت میتوانست نقدینگی را جذب کند. تلاش بانک مرکزی این بود که نرخ سود را کاهش دهد و یا تثبیت کند. شورای پول و اعتبار در سالهای گذشته نرخ سود ۱۵ درصد را اعلام کرده بود و ابلاغیه بانک مرکزی نیز بانکها را ملزم کرد سود سپردههای مدتدار را در ۱۵ درصد حفظ کنند، اما نرخ سود سپردههای کوتاه مدت را به ۸ درصد کاهش دهند.
شقاقی افزود: "این از یک طرف به نفع بانکها است، از این جهت که بانکها به جای ده درصد برای سپردههای کوتاه مدت هشت درصد سود میدهند. اما مسئله اصلی این است که بازارهای دیگر ملتهب است، بانکها وضعیت دشواری در جلب سپردههای مدتدار دارند. خیلی از مردم به دنبال آنند که سپردههای مدتدار خود را به کوتاه مدت تبدیل کنند و پول خود را در یکی از این بازارهای موازی مثل طلا، ارز، خودرو، مسکن و یا بورس سرمایهگذاری کنند."
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: «بانکها با سپردههای کوتاه مدت نمیتوانند برای ارائه تسهیلات میانمدت و بلندمدت برنامهریزی دقیقی داشته باشند. نظام بانکی روی سپردههای مدتدار میتواند برنامهریزی میانمدت و بلندمدت انجام دهد. اگر میخواهد تسهیلات یکسال به بالا بدهد باید روی سپردههای مدتدار و یکسال به بالا برنامهریزی کند. بانکها نمیتوانند روی سپردههای کوتاه مدت حساب ویژهای باز کنند چرا که ممکن است سیاستها و تصمیم گیریها تغییر کند و ورود و خروج سپردههای کوتاه سرعت بالایی به خود بگیرد.»
بانکها برای پرداخت تسهیلات نیازمند به سپردههای مدتدار مردماند
او با بیان اینکه "پول در سیستم بانکی همیشه هست و حذف نمیشود"، گفت: «اما مسئله این است فردی که مبلغی سپرده کوتاه مدت در حسابش دارد با جذاب شدن بازارهای موازی هر روز با این پول خود کار میکند و سرعت گردش پول بالا رود. آن فرد با پول خود طلا میخرید، فروشنده طلا هم پول حاصله از این معامله را به بازار دیگری میبرد و آن سپرده در سیستم بانکی تثبیت نمیشود و مدام جا به جا میشود و از حسابی به حساب دیگر میرود، در نتیجه بانک نمیتواند روی آن برنامهریزی کند.»
شقاقی تاکید کرد که در آینده شاهد این خواهیم بود که نسبت سپردههای مدتدار به کوتاه مدت کمتر خواهد شد که تاثیر منفی بر کسبوکارهای کوچک و متوسط خواهد داشت.
او افزود: «بنگاههای بزرگ میتوانند تامین مالی را از بازار سرمایه بگیرند. اما کسب و کارهای کوچک و متوسط که نمیتوانند در بازار سرمایه حضور پیدا کنند باید از سیستم بانکی تامین مالی شوند، در نتیجه با کاهش یافتن سپردههای مدتدار در تسهیلاتدهی به کسبوکارها هم با مشکل روبهرو خواهیم شد. مخصوصا اینکه پرداخت تسهیلات کسبوکارها با بازگشت بیش از یکسال خواهدبود.»
این استاد دانشگاه گفت: «اگر اقتصاد کشور نتواند میان نرخ سود و بازدهی بازارهای مختلف هماهنگی و تناسب ایجاد کند و سیاستهای جزیرهای در بخشهای مختلف اتخاذ شود هزینههای زیادی میتواند به بخشهای دیگری تحمیل کند و اثرات ناگواری به بار آورد. در بازار بورس در سه ماهه اخیر شاخص کل از ۵۰۰ هزار واحد به یک میلیون دویست هزار واحد رسیده است، این بیش از ۱۰۰ درصد بازدهی داشته است، این بازدهی در هیچ بازاری نبوده است و قطعا به سایر بازارها آسیب میزند.»
گزارش خطا
آخرین اخبار