توضیحات فیسبوکی معاون رئیس جمهور از موتور سواری دیروز

کد خبر: ۲۵۱۳۹
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۸
صدای ایران - اسحاق جهانگیری؛ معاون اول رئیس جمهور که در غیاب دکتر روحانی مسئولیت آغاز نمادین سالتحصیلی جدید را در یکی از مدارس تهران برعهده داشت، دیروز در طی مسیر رسیدن به مدرسه مورد نظر با ترافیک شدیدی مواجه شده و تصمیم گرفته تا با موتور ادامه مسیر داده و به مراسم بروند. این امر موجب شد تا معاون اول رئیس جمهور در صفحه شخصی خود در فیسبوک جزئیات آن را بیان کنند.

تلخی و شیرینی های اول مهر

دوستان سلام

در اولین روز سال جدید تحصیلی فرصت پیدا کردم در یکی از مدارس تهران حضور یافته و آغاز سال تحصیلی را در کنار دانش آموزان و آینده سازان این کشور نظاره گر باشم. اما این حضور چندان بی حاشیه نبود و با ماجراهایی همراه شد.

من هم امسال مانند دیگر تهرانی ها و مانند سال های گذشته، اولین روز فصل پاییز را در ترافیک سختی سپری کردم و این موضوع باعث شد به برنامه بازگشایی مدارس و نواختن زنگ آغاز سال تحصیلی که قرار بود در دبستان شاهد حضرت‌زینب (س) واقع در شهرك آپادانا برگزار شود با تاخیر برسم.

مسیر خانه تا این مدرسه در حالت عادی 15 دقیقه ای طی می شود. اما چون پیش بینی می شد با ترافیک اول مهر مواجه شویم قرار شد زودتر به راه بیفتیم تا برنامه ریزی انجام شده توسط وزارت آموزش و پرورش به خوبی رعایت شود. اما ترافیکی که در طول مسیر با آن مواجه شدیم فراتر از حد انتظار بود، به گونه ای که ما با وجود آنکه از حمایت راهنمایی و رانندگی و تیم محافظان برای باز کردن مسیر و حرکت با سرعتی بیشتر بهره مند بودیم اما 40 دقیقه در راه گرفتار ماندیم.

در میانه راه، به این نتیجه رسیدم که با این ترافیک نمی توانیم حالاحالاها به مقصد برسیم. از طرفی دانش آموزان عزیز و دیگر مسئولان هم در انتظار ما بودند و شایسته نبود بیش از این منتظر بمانند. در نتیجه از همراهان خواستم پیاده شوند و موتوری بگیرند تا از این ترافیک سنگین بگریزیم. این درخواست ابتدا با مخالفت تیم محافظان مواجه شد و دلایل امنیتی خاص خودشان را هم داشتند که در جای خود قابل اعتنا بود اما تاخیر بیش از این هم جایز نبود. در نتیجه با اصرار قبول کردند که بقیه مسیر با موتور طی شود.

اما این تازه اول مشکل دیگری بود، چون موتور تهیه شده وضعیت فنی مناسبی نداشت و در طول مسیر دو مرتبه خاموش کرد و ما را کنار خیابان گذاشت. البته مسیر را هم بلد نبودیم. در مدتی که کنار خیابان ایستاده بودیم برخی از شهروندان و سرنشینان خودروهایی که من را می شناختند ابراز لطف می کردند و پیشنهاد دادند ما را به مقصد برسانند. تعدادی دیگر حتی پیشنهاد کردند که وسیله نقلیه شان را در اختیار ما بگذارند که بدین وسیله از ابراز محبت های آنها تشکر می کنم. خلاصه در فکر تغییر وسیله نقلیه بودیم که موتور با هل دادن روشن شد و با هر مشقتی بود بالاخره به مدرسه رسیدیم.
اما رنجی که در طول مسیر تحمل شد با وضعیت خوبی که در این مدرسه مشاهده کردم به شادی تبدیل شد. این مدرسه شاهد، جزو مدارس هوشمندی بود که دانش آموزان برای تحصیل در آن از قلم های الکترونیکی و ابزارهای نوین آموزشی استفاده می کردند.

در این مدرسه بازدیدی از امکانات آموزشی انجام دادم و مسئولان توضیحاتی در خصوص آموزش الکترونیکی و ابزارهای مدرنی که در مدارس هوشمند به کار گرفته اند ارائه دادند. 

برای نسل ما که به تحصیل با گچ و تخته سیاه و حداقلی از امکانات عادت داشتیم، دیدن دانش آموزانی که از ابزارهای نوین آموزشی بهره مند هستند هم جالب است و هم نوید بخش روزهایی خوب برای آینده ایران عزیزمان. امیدوارم به سرعت بتوانیم روند هوشمندسازی مدارس در کشور را به انجام برسانیم و دیگر معلمان و دانش آموزان هم بتوانند از این امکانات برای رشد و تعالی کشور استفاده کنند چرا که در عصر دانایی، استفاده از ابزارهای نوین اجتناب ناپذیر است.

به هرحال حضور در جمع دانش آموزان و معلمان و گفت و گو با این عزیزان، روز خاطره انگیزی برایم رقم زد.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار