امروز در تقویم رسمی ایران روز زرتشت است!
از اتفاقات مهم فرهنگی در سال گذشته تصویب نامگذاری 6 فروردین در تقویم رسمی کشور به عنوان «روز زرتشت» است.
به گزارش صدای ایران مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: البته تا پیش از این هم زرتشتیان، این روز را به عنوان زادروز «زرتشت» گرامی میداشتند اما شورای عالی انقلاب فرهنگی در چهارم دی ماه 1398 و یکروز قبل از سالروز درگذشت «اشو زرتشت» ششم فروردین را به عنوان روز زرتشت به تقویم رسمی کشور افزود یا مصوبۀ شورای فرهنگ عمومی در این زمینه را تصویب کرد.
در سالهای گذشته یکی از انتقادات و در واقع گلههای نمایندگان یا شخصیتهای زرتشتی این بود که چرا مقامات رسمی، چهارم دی و روز کریسمس را به مسیحیان ایران تبریک میگویند در حالی که اغلب ارامنۀ ایران چند روز بعد از آن را جشن میگیرند و کریسمس بیشتر با حال و هوای کاتولیکهای غربی سازگار است تا باورهای مسیحیان ارتدوکس شرقی اما به 5 دی که میرسند هیچ اشارهای به سالروز درگذشت «زرتشت» نمیکنند که صبغۀ ایرانی دارد.
این در حالی است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین زرتشت را به عنوان یکی از ادیان سه گانه به رسمیت می شناسد.
4 دی 1398 اما اعلام شد که روز ششم فروردین به عنوان روز زرتشت به تقویم رسمی کشور افزوده شده است.
ساعاتی پس از انتشار این خبر «سپنتا نیکنام» عضو زرتشتی شورای شهر یزد توییت گذاشت و نوشت:
«سال های پیش زادروز زرتشت را فقط در تقویم ویژه زرتشتیان میدیدم و این جمله را با خود تکرار میکردم: "در وطن خویش غریب". خوشحال و سپاسگزارم که با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، ششم فروردین – زادروز پیامبر ایرانی- به عنوان روز زرتشت به تقویم ایرانی افزوده شده است.»
اسفندیار اختیاری نمایندۀ زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی اما در نامۀ تشکر خود به آقای روحانی رییس جمهوری و رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی، از زاویه ایرانی و فرهنگی و نه دینی استقبال کرد و به جای تعبیر «پیامبر ایرانی» که شاید نسبت به آن حساسیت وجود داشته باشد از «روز زایش اشوزرتشت اسپنتمان» نوشت و آرزو کرد این حرکت، آغاز جشن های فرهنگی دیگر باشد و از سه جشن به صورت مشخص نام برد. سه جشنی که مانند عید نوروز می تواند فرای علایق زرتشتی و از حیث ایرانی و ملی برگزار شود: جشن تیرگان به یاد آرش کمانگیر، جشن مهرگان به یاد کاوۀ آهنگر و جشن سده به پاس آغاز تمدن بشری.
زرتشتی بودن ایرانیان قبل از اسلام و تبلیغات باستانگرایانه در رژیم پهلوی سبب شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زرتشتیان احساس بیمهری کنند اما حضور «موبدِ موبدان رستم شهزادی» در مجلس خبرگان قانون اساسی در سال 1358 و نفی آتشپرستی زرتشتیان و تأکید بر احترام به نور (در روز خورشید و در شب آتش) در نطقی در همان مجلس، سبب شد در قانون اساسی نام دین زرتشت در کنار دو دین ابراهیمی (مسیحیت و یهود) قرار گیرد.
در خانۀ آیت الله ابوالقاسم خزعلی و از زبان شخص او شنیدم که در روزهای تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی نزد برخی مراجع وقت رفته و سه دغدغۀ آنان را برای انتقال به امام خمینی شنیده و با رهبر فقید انقلاب، در میان گذاشته است.
دغدغۀ اول مذهب رسمی و تأکید بر مذهب جعفری بوده و دومی رییس جمهور شدن زنان و سومی «دین زرتشتی» و البته در این سومی همه متفقالقول نبودند.
آقای خزعلی میگفت دربارۀ «مذهب رسمی» امام بیدرنگ گفتند: نظر مراجع حتما تأمین شود. در مورد «شرط مرد بودن رییس جمهوری» اما با قدری تأمل گفتند «به آقای بهشتی بگویید».
با این که رییس مجلس خبرگان رهبری آیتالله منتظری بود و امام موارد مهم فقهی را به ایشان ارجاع میداد اما در این مورد خاص، ارجاع به آیتالله بهشتی که صبغۀ سیاسی او بر وجه فقهی میچربید به این معنی بود که راهکاری سیاستمدارانه باید و دکتر بهشتی به جای کلمۀ «ذکور»، «رجال» را آورد که دوپهلوست. زیرا گرچه به ظاهر به معنی «مردان» است اما اگر در فارسی بگوییم «خانم گاندی و خانم تاچر از رجال سیاسی قرن بیستم بودند »کسی خُرده نمی گیرد چون رجال در فارسی بیش از جنسیت، شخصیت های برجسته را به ذهن متبادر می کند فارغ از مرد یا زن بودن.
نوبت به زرتشتیان اما که میرسد امام می گویند: «ایران، خانۀ آنهاست » یا قریب به این مضمون که به معنی حق آب و گل و تعلق بود.
این را از مرحوم خزعلی شنیدم و جایی هم نیامده است اما نشان می دهد هرچند جمعیت فعلی زرتشتیان تنها 200 تا 300 هزار نفر است اما بخشی از هویت فرهنگی ایران است و میتوان مانند دکتر اختیاری به جای جنبۀ مذهبی که می تواند حساسیتزا باشد از منظر فرهنگی به زرتشت نگریست.
در سالهای پیش البته برخی با استناد به «آثار الباقیه» ابوریحان بیرونی ششم فروردین را نه زادروز زرتشت که «روز توفیق زرتشت در مناجات با خدا» اعلام میکردند.
هر چند همین که شخصیتی در حد ابوریحان بیرونی (درگذشته 427 قمری) در «آثارالباقیه» از ششم فروردین و مناجات زرتشت یاد کرده نقض گزارۀ غیر واقعی بودن زرتشت است.
دربارۀ زرتشت گفته میشود در سال 660 قبل از میلاد و در ناحیۀ مادِ آذربایجان، به دنیا آمد و در 77 سالگی در بلخ و حین عبادت به قتل رسید.
فارغ از جنبه های مذهبی، انکار نمی توان کرد که زرتشت، یکی از مؤلفه های شاخص فرهنگی ایران و یکی از مهم ترین شناسه های فرهنگی ایران در طول قرون بوده است.
اکنون نیز که ششم فروردین به تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران راه یافته از صدا و سیما انتظار می رود کاسۀ داغتر از آش نشود و نگران نباشد که یاد زرتشت و گرامیداشت آن ترویج آیین تلقی شود چرا که هم رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی خود روحانی شیعه است و هم شماری از اعضای این شورا روحانی اند و بدون لحاظِ این ملاحظات این نام گذاری را انجام داده اند و اگر احساس می کنند نمادین است همان جنبه نمادین را دست کم ابراز کنند.
از این رو انتظار یادکردِ صدا وسیما از این روز تازه در تقویم رسمی گزاف نیست خاصه این که آغاز رویکردی تازه در گرامیداشت جشنهای فرهنگی ایرانی باشد.
در سالهای گذشته یکی از انتقادات و در واقع گلههای نمایندگان یا شخصیتهای زرتشتی این بود که چرا مقامات رسمی، چهارم دی و روز کریسمس را به مسیحیان ایران تبریک میگویند در حالی که اغلب ارامنۀ ایران چند روز بعد از آن را جشن میگیرند و کریسمس بیشتر با حال و هوای کاتولیکهای غربی سازگار است تا باورهای مسیحیان ارتدوکس شرقی اما به 5 دی که میرسند هیچ اشارهای به سالروز درگذشت «زرتشت» نمیکنند که صبغۀ ایرانی دارد.
این در حالی است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین زرتشت را به عنوان یکی از ادیان سه گانه به رسمیت می شناسد.
4 دی 1398 اما اعلام شد که روز ششم فروردین به عنوان روز زرتشت به تقویم رسمی کشور افزوده شده است.
ساعاتی پس از انتشار این خبر «سپنتا نیکنام» عضو زرتشتی شورای شهر یزد توییت گذاشت و نوشت:
«سال های پیش زادروز زرتشت را فقط در تقویم ویژه زرتشتیان میدیدم و این جمله را با خود تکرار میکردم: "در وطن خویش غریب". خوشحال و سپاسگزارم که با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، ششم فروردین – زادروز پیامبر ایرانی- به عنوان روز زرتشت به تقویم ایرانی افزوده شده است.»
اسفندیار اختیاری نمایندۀ زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی اما در نامۀ تشکر خود به آقای روحانی رییس جمهوری و رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی، از زاویه ایرانی و فرهنگی و نه دینی استقبال کرد و به جای تعبیر «پیامبر ایرانی» که شاید نسبت به آن حساسیت وجود داشته باشد از «روز زایش اشوزرتشت اسپنتمان» نوشت و آرزو کرد این حرکت، آغاز جشن های فرهنگی دیگر باشد و از سه جشن به صورت مشخص نام برد. سه جشنی که مانند عید نوروز می تواند فرای علایق زرتشتی و از حیث ایرانی و ملی برگزار شود: جشن تیرگان به یاد آرش کمانگیر، جشن مهرگان به یاد کاوۀ آهنگر و جشن سده به پاس آغاز تمدن بشری.
زرتشتی بودن ایرانیان قبل از اسلام و تبلیغات باستانگرایانه در رژیم پهلوی سبب شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زرتشتیان احساس بیمهری کنند اما حضور «موبدِ موبدان رستم شهزادی» در مجلس خبرگان قانون اساسی در سال 1358 و نفی آتشپرستی زرتشتیان و تأکید بر احترام به نور (در روز خورشید و در شب آتش) در نطقی در همان مجلس، سبب شد در قانون اساسی نام دین زرتشت در کنار دو دین ابراهیمی (مسیحیت و یهود) قرار گیرد.
در خانۀ آیت الله ابوالقاسم خزعلی و از زبان شخص او شنیدم که در روزهای تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی نزد برخی مراجع وقت رفته و سه دغدغۀ آنان را برای انتقال به امام خمینی شنیده و با رهبر فقید انقلاب، در میان گذاشته است.
دغدغۀ اول مذهب رسمی و تأکید بر مذهب جعفری بوده و دومی رییس جمهور شدن زنان و سومی «دین زرتشتی» و البته در این سومی همه متفقالقول نبودند.
آقای خزعلی میگفت دربارۀ «مذهب رسمی» امام بیدرنگ گفتند: نظر مراجع حتما تأمین شود. در مورد «شرط مرد بودن رییس جمهوری» اما با قدری تأمل گفتند «به آقای بهشتی بگویید».
با این که رییس مجلس خبرگان رهبری آیتالله منتظری بود و امام موارد مهم فقهی را به ایشان ارجاع میداد اما در این مورد خاص، ارجاع به آیتالله بهشتی که صبغۀ سیاسی او بر وجه فقهی میچربید به این معنی بود که راهکاری سیاستمدارانه باید و دکتر بهشتی به جای کلمۀ «ذکور»، «رجال» را آورد که دوپهلوست. زیرا گرچه به ظاهر به معنی «مردان» است اما اگر در فارسی بگوییم «خانم گاندی و خانم تاچر از رجال سیاسی قرن بیستم بودند »کسی خُرده نمی گیرد چون رجال در فارسی بیش از جنسیت، شخصیت های برجسته را به ذهن متبادر می کند فارغ از مرد یا زن بودن.
نوبت به زرتشتیان اما که میرسد امام می گویند: «ایران، خانۀ آنهاست » یا قریب به این مضمون که به معنی حق آب و گل و تعلق بود.
این را از مرحوم خزعلی شنیدم و جایی هم نیامده است اما نشان می دهد هرچند جمعیت فعلی زرتشتیان تنها 200 تا 300 هزار نفر است اما بخشی از هویت فرهنگی ایران است و میتوان مانند دکتر اختیاری به جای جنبۀ مذهبی که می تواند حساسیتزا باشد از منظر فرهنگی به زرتشت نگریست.
در سالهای پیش البته برخی با استناد به «آثار الباقیه» ابوریحان بیرونی ششم فروردین را نه زادروز زرتشت که «روز توفیق زرتشت در مناجات با خدا» اعلام میکردند.
هر چند همین که شخصیتی در حد ابوریحان بیرونی (درگذشته 427 قمری) در «آثارالباقیه» از ششم فروردین و مناجات زرتشت یاد کرده نقض گزارۀ غیر واقعی بودن زرتشت است.
دربارۀ زرتشت گفته میشود در سال 660 قبل از میلاد و در ناحیۀ مادِ آذربایجان، به دنیا آمد و در 77 سالگی در بلخ و حین عبادت به قتل رسید.
فارغ از جنبه های مذهبی، انکار نمی توان کرد که زرتشت، یکی از مؤلفه های شاخص فرهنگی ایران و یکی از مهم ترین شناسه های فرهنگی ایران در طول قرون بوده است.
اکنون نیز که ششم فروردین به تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران راه یافته از صدا و سیما انتظار می رود کاسۀ داغتر از آش نشود و نگران نباشد که یاد زرتشت و گرامیداشت آن ترویج آیین تلقی شود چرا که هم رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی خود روحانی شیعه است و هم شماری از اعضای این شورا روحانی اند و بدون لحاظِ این ملاحظات این نام گذاری را انجام داده اند و اگر احساس می کنند نمادین است همان جنبه نمادین را دست کم ابراز کنند.
از این رو انتظار یادکردِ صدا وسیما از این روز تازه در تقویم رسمی گزاف نیست خاصه این که آغاز رویکردی تازه در گرامیداشت جشنهای فرهنگی ایرانی باشد.
گزارش خطا
آخرین اخبار