بهار فصل رویش و روحی تازه در کالبد انسان

اندیشه آدمى چون زمین کشاورزى است. تا وقتى بذر ایده‏هاى خوب را در ذهن خود نکارد، نمى‏تواند به نتایج خوب برسد. هر انسانی مالک سرزمین اندیشه خود است و باید تصمیم بگیرد که چگونه از آنچه در مزرعه ی اندیشه اش مى‏روید مراقبت کند.
کد خبر: ۲۴۶۹۶۸
تاریخ انتشار: ۰۱ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۵
صدای ایران-  بیایید در بهار طبیعت ، اندیشه هایمان را نیز بهاری کنیم . چه خوب است بر صفحه دلمان بنویسیم که نوروز یعنی؛ روزهای نو، روزهای طور دیگر زندگی کردن، متفاوت نگاه کردن، روز دیگری برای مشغول شدن به آنچه دل مشغولیمان نبوده است؛ روز دیگری برای سپاسگزاری در مورد هر آنچه شکرش را نکرده ایم .بهار، طرب انگیز و پر نشاط از راه رسید و با دستان نوازشگرش طبیعت خفته را از خواب بیدار کرد. طبیعت پس از دوره افسردگی و خمودی زمستان ، در طراوت بهار به وجد می آید و دگرگونی هایی را در خود پذیرا می شود. اندام خشکیده گیاهان و درختان در گذر از رکود و رخوت زمستان ، با شور و جاذبه بهار، جوانه های حیات را برخود ظاهر می سازند. نسیم دل انگیز بهاری پیام شادابی، امید ، سرزندگی ، شور و نشاط را به گوش همگان می رساند. اینکه طبیعت ردای سبز بر تن می کند و چکاوکها و قمریان با نغمه هایشان روحی دیگر در کالبد انسان می دمند ، اینکه کوهها دوششان را از بار سرد برف خالی می کنند و گل ها و گیاهان و درختان جانی تازه می گیرند ، همه و همه برای این است که انسان از سر تعظیم و خشوع به تامل و اندیشه بنشیند . چرا که هرپدیده ای در هستی ، می تواند به نحوی عبرت آموز و هدایت گر آدمی باشد؛ تا او بیاموزد همچون طبیعت بیدار شده از خواب زمستانی ، باید هوشیار و بیدار شود. انسان گل سرسبد هستی است و تحول و دگرگونی لازمه حرکت تکاملی اوست لذا با آمدن بهار، او نیز با خرمی و نشاط ، بسوی زندگی مطلوب گام می بردارد .بهار فصلی است که هر انسانی را به تفکر در زیبایی‌های طبیعت وا می‌دارد.
 
از آنجا که به قول سعدی شاعر بزرگ ایرانی برگ سبز درختان در نظر شخص هوشیار و حقیقت جو، هر ورقش دفتری از معرفت خداوند است ، باید بهار را موسم حقیقت طلبی وخدا شناسی دانست. فقط صاحبان عقل و اندیشه می فهمند که اسرار و نشانه هایی در دگرگونی آسمانها و زمین و تغییر احوال فصلها و روزها و ماههاست و برای آن کسی که تفکر نمی کند ، بهار و خزان یا زندگی و مرگ چه تفاوتی می کند ؟ فصل پر رمز و راز بهار ، برای صاحبان خرد ، فصل اندیشیدن است برای رسیدن به حیاتی دوباره و تکاپو برای رویش و آغازی دیگر. از این رو بهار تنها دگرگونی در طبیعت نیست، بلکه هنگامه ی تحولی عمیق و هدفمند در اندیشه و قلب آدمی نیز می باشد. 

اندیشه آدمى چون زمین کشاورزى است. تا وقتى بذر ایده‏هاى خوب را در ذهن خود نکارد، نمى‏تواند به نتایج خوب برسد. هر انسانی مالک سرزمین اندیشه خود است و باید تصمیم بگیرد که چگونه از آنچه در مزرعه ی اندیشه اش مى‏روید مراقبت کند. طبیعت هرسال چون دفتری به روی انسان ها گشوده می شود تا جمال محبوب را در چهره زیبایش نظاره کنند و با تحول جان و اندیشه ، به جای زنگارهای کینه و دشمنی شکوفه های محبت و دوستی بنشانند. بدین صورت باید گفت آمد و رفت بهار، تکرار درس های طبیعت است . وقتی که شاخه های جدید و برگهای نو بر تن درختان می نشیند ، این پیام درگوش انسان طنین انداز و به قلب او الهام می شود که:

حال که طبیعت متحول شده ، انسان ها نیز که برتر از طبیعت و اشرف مخلوقات اند، باید دراین دگرگونیها برطبیعت، سبقت جویند. هر فردی باید نیک بیندیشد که نسبت به از دست دادن سرمایه عمر و سپری نمودن بهترین سال های زندگی، چه حاصلی اندوخته و با سرمایه گرانبهای عمر ، دست به چه معامله ای زده است؟ چنین اندیشه ای ، بارور و زاینده است و انسان را فراتر از پوچی و ابتذال ، به رشد و تعالی می خواند. به این ترتیب انسان نیز می تواند دوران رکود و ناامیدی را به پایان برساند و در دل و جان خود ، جوانه های آگاهی ، تحول و میل به اوج را نمایان کند و به عبارتی از فرصت بی نظیر عمر نهایت استفاده را ببرد. امام سجاد (ع) در دعای مکارم الاخلاق می فرماید:

" خدایا به من عمرطولانی عطا فرما تا زمانی که عمرم در راه اطاعت و بندگی ات صرف شود و اگر روزی برسد که سال های زندگی ام چراگاه شیطان گردد ، مرا فرصت مده."

بهار فصل رویش، شادی و زندگی می باشد و از منظر قرآن آیه و نشانه‌ای است که باید مورد توجه اهل بصیرت قرار گیرد. خداوند متعال بارها در قرآن به رویش مجدد گیاهان و احیاء طبیعت در بهار اشاره کرده که هدف اصلی آن، تبیین و تمثیل واقعی از معاد و رستاخیز بوده است. در واقع تجدید حیات طبیعت به خاطر آنست که خدای هستی بخش انسان را متوجه حقانیت زنده شدن بعد ازمرگ گرداند. دگرگونی طبیعت در فصل بهار ، برای ما یادآور این نکته است که بهار و خزان عمرخویش را به یاد آوریم . به خویشتن بیندیشیم که در بند غفلت گرفتار شده ایم . به بیان دیگر؛ بهار با خود پیام دارد. پیام زندگی، پیام دوباره زیستن و پیام دوباره نگریستن. یعنی با تجدیدنظر در اعمال و رفتار به‌ گونه‌ای عمل کنیم که زیبایی، زندگی و شادی را برای خود ودیگران به ارمغان بیاوریم. مانند بیشتر پدیده های طبیعت ، بهار نیز درس هایی آموزنده و زندگی ساز دارد که حیات بخش و تأمل برانگیز است. تنوع، شادابی، تحول و حیات آفرینی مهمترین آموزه های بهار می باشند. 

بهار ما را به شناخت خود و خدا فرامی خواند. خدایی که به اراده ی بی منتها و قدرت لایزالش زیباترین تصاویر جمال و جلال خود را در مقابل دیدگانمان ورق می زند و حجت را برای معرفت انسان تمام می کند. به این ترتیب ، بهار طبیعت ، ضمن اینکه دارای مفهوم شادی ، مهرورزی و محبت است ، نوعی بصیرت و نواندیشی را به همراه دارد . طبیعت نو می تواند نگاهی نو و بینشی جدید بیافریند وآدمی از هر شکوفه ای که بر شاخسار درختان می شکفد ، نکته ای در شکوفایی اندیشه خویش بجوید. از نگاه قرآن انسان موجودی نیست که بدون برنامه و هدف رها شده باشد، او در جهانی زندگی می کند که همه چیز درآن هدفدار است و همه عالم به تسبیح خداوند مشغولند. براین اساس زندگی انسان زمانی ارزش می یابد که در ارتباط با خالق هستی مطرح شود. زندگی متکی به خدا ، انسان را از پوچی و بدبینی رهایی می بخشد و آدمی با امیدواری در مسیر رشد و شکوفایی حرکت می کند . 

بیایید در بهار طبیعت ، اندیشه هایمان را نیز بهاری کنیم . چه خوب است بر صفحه دلمان بنویسیم که نوروز یعنی روزهای نو، روزهای طور دیگر زندگی کردن، متفاوت نگاه کردن، روز دیگری برای مشغول شدن به آنچه دل مشغولیمان نبوده است؛ روز دیگری برای سپاسگزاری از هر آنچه شکرش را نکرده ایم . نوروز یعنی اینکه لباس نو بر تن فکر و اندیشه کنیم؛ یعنی اینکه افکار پوسیده و کهنه را به دور افکنیم، در معابر دوستی و صداقت قدم برداریم؛ چشم را بشوییم و طور دیگری ببینیم . نوروز یعنی اینکه بدانیم روز از نو، زندگی از نو در جریان است. نوروز انسان را به آینده ای سرشار از اطمینان و کامروایی امیدوار می کند . به همین دلیل ، نوروز را روز نیکبختی نامیده اند. چه خوب می شد اگر نوروز را این گونه می خواندیم: روز تولد دیگر، فصل شروع انسانیت و بندگی خداوند و زمان گامهای تازه در مسیر حق / و چه زیباست اگر نوروز را مهربان مثل بهار، با طراوت مثل باران، مفرح مثل عطر گل، و سخاوتمند مثل ابر آغاز کنیم . بهار طبیعت را نمی شود همیشه تکرار کرد، اما بهاراندیشه و دل را ، همیشه و همه جا می شود تکرار کرد. انسان هایی که بهارهایی مداوم در روح و فکر خودشان ایجاد می کنند، انسان هایی هستند که همیشه طراوت دارند، همیشه شور و شوق ادامه دادن دارند. بدین ترتیب انسان، گرچه از طبیعت درس می گیرد، اما به چیزی فراتر از طبیعت می رسد؛ چرا که می تواند همیشه بهار را در وجود خویش خلق کند و هر روز در تحولی مثبت باشد.


پربیننده ترین ها
آخرین اخبار