یادداشتی بر سریال ملکاوان

اعتنا به سلیقه هنری مخاطب

«تا اثری شما را به تفکر وانداشته است، بر آن نقد ننویسید و ببینید مخاطب پس از رودررویی با اثر چه واکنشی نشان می دهد،آیا بی تفاوت به زندگی روزمره خود مشغول است یا حتی در همان لحظات پس از رودرویی به فکر مشغول شده است؟»؛ این نکته مهمی است که باید در هر تجربه نقدنویسی آویزه گوش نویسنده باشد.
کد خبر: ۲۴۴۶۱۱
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۷
صدای ایران- با این مقدمه، شاید ذکر نکاتی درخصوص سریال «ملکاوان» که این شب ها در حال پخش از شبکه آی فیلم است، خالی از لطف نباشد، زیرا آنچه از فضای پیرامون این سریال دریافت می شود آن است که این سریال فکر مخاطبان زیادی را به خود مشغول کرده است.

تلویزیون در همه جای دنیا دارای مخاطبانی با سلیقه‌های متفاوت است .برخی سریال های ملودرام را می پسندند و برخی سریال های اکشن و پلیسی . در این میان ژانری نیز به نام "معمایی" وجود دارد که می تواند سریالی آرام یا پرهیجان باشد، ملودرامی اجتماعی قلمداد شود یا یک داستان پلیسی پر شر و شور . ولی آنچه در تمامی این داستان ها مشترک است، وجود معما و شیوه حل آن است . 

 شیوه پاسخ به این معما بیانگر سطح کیفی اثر خواهد بود، از مطرح ترین سریال های معمایی می‌توان به شرلوک هولمز و کارآگاه پوآرو اشاره کرد . در اولی مخاطب گام به گام با هولمز پیش می رود و به کشف معما می‌رسد که این همگامی موجب خوشنودی او خواهد شد و در دومی پوآرو عنوان می‌کند در جایی که همگان از آن بی خبر بوده‌اند معما را کشف کرده است  و پاسخ را می‌دهد، این برای مخاطبی که چندان به درگیر کردن ذهن علاقمند نیست خوشایندتر است و اصطلاحاً عامه پسند است و البته اعتبارهنری چندانی نخواهد داشت.

در ایران نیز چند سالی است که عامه پسند بودن مدنظر قرارگرفته است  و سازندگان سریال‌ها بسیاری از گروه‌های باسلیقه‌ هنری را نادیده گرفته‌اند . اما سازندگان  سریال ملکاوان با توجه به گستره مخاطبان برون مرزی که این روزها با آثار فاخری  مواجه هستند، خواه ناخواه باید وجهه هنری کار را بیشتر مد نظر قرار می‌دادند که خوشبختانه تا حدود زیادی از عهده این کار برآمده‌اند و در سطور بعدی نشانه‌های این موفقیت را بررسی خواهیم کرد.

چه این سریال را دوست داشته باشیم و چه از آن خوشمان نیاید، نکته‌ی بارز آن ایجاد سوال برای همگان است.
 
سوالاتی که به صورت زنجیره وار مطرح می شوند و خود، پاسخ سوالات دیگر هستند. از این روی اگر مخاطبی فقط برای پر کردن اوقات فراغت خود بخواهد این سریال را دنبال کند و در ضمن دیدن سریال به کارهای دیگر نیز بپردازد و یا یک قسمت را ببیند و قسمت دیگری را نبیند، 
مسلماً سررشته کار از دستش خارج می شود و عطای دیدن آن را به لقایش می‌بخشد. اما مخاطبی که  چند دقیقه‌ای پس از تماشای آن به فکرفرو رفته و کاملاً به نکات ریز و درشت سریال توجه می‌کند، در کشف معمایی تقریباً سخت شریک می‌شود و به دلیل همین سختی معما، از کشف آن نیز لذتی به مراتب بیشتر از کشف معماهای پیش پا افتاده برخوردار می‌شود.

نحوه‌ی تصویربرداری و دکوپاژ سریال به ساخت سریال های معمایی روز دنیا بسیار نزدیک شده است. برای شاهد مثال می توان به این موارد اشاره کرد: دوربین متحرک  و تغییر کادر با حرکت دوربین نه کات به اندازه‌های مختلف، نورپردازی سایه و روشن  و تاحدودی تیره  و تمرکز بر روی سوژه‌ موردنظر به جای وضوح و عمق میدان تمامی نماها. 

در سریال‌های معمایی مطرح، شخصیت پردازی ها برای پذیرش بیشتر به سوی شخصیت پردازی خاکستری متمایل است. این شخصیت‌ها بسیار باورپذیرتر از شخصیت های یکسره منفی یا مثبت هستند و مخاطب همدلی بیشتری با آنان خواهدکرد. انسان هایی ساخته شده از گوشت و پوست که هم نیکی می‌کنند و هم خطا و اشتباه و یا چیزی از خود می نمایانند که نیستند، خوب اند اما بد نمایان می شوند و برعکس. اگر شخصیت ها سیاه یا سفید باشند، مخاطب به راحتی، خطاکار یا نتیجه کار او را حدس می زند و این امر موجب کاهش اثرگذاری و دلپذیری داستان خواهد شد. پرداخت شخصیت‌ها به خوبی در سریال ملکاوان از کار درآمده است و اگر شاهد تحولی در شخصیتی باشیم، این تحول به دلیل همین رنگ آمیزی خاکستری، برای مخاطب باورپذیر خواهد بود و به راحتی نمی‌تواند شخصیت‌ها را قضاوت کند.

اما  برخی نکات نیز در این سریال وجود دارد که اگر کمی بیشتر دقت می‌شد ، مسلماً نتایج بهتری در پی داشت، در برخی موارد مانند انتخاب بازیگران و نوع چهره پردازی، گاه مخاطب دچار سردرگمی مضاعف می شود. به عنوان مثال بازیگران دو نقش وحید و سهیل که به نوعی با مهسا در ارتباط هستند، تقریباً از لحاظ تیپ و چهره شبیه هم هستند و یا بازیگران نقش های آرزو و ساناز که در رابطه با وحید نقششان تعریف می شود نیز تا حدودی شبیه به هم انتخاب شده‌اند.

این شباهت‌ها برای مخاطبی که کمی بی دقت باشد، موجب گم کردن خط اصلی داستان و اشتباه گرفتن نقش‌ها می‌شود .

از دیگر مسائلی که بهتر بود دقت بیشتری به خرج داده می‌شد، انتخاب بازیگران نقش مهسا و مادرشوهرش پری یا نحوه‌ چهره پردازی این دو است. از حق نمی‌توان گذشت و شاید به جرات بتوان گفت که هم نازنین فراهانی و هم فریبا متخصص یکی از بهترین بازی‌های خود را در این سریال به نمایش گذاشته‌اند ، اما تفاوت سن از لحاظ گریم و چهره در این دو بازیگر آن قدر نیست که بتوانیم یکی را عروس دیگری بپنداریم . 

در پایان می شود امیدوار بود تلویزیون با رویکردی که در ساخت سریال ملکاوان  پیش گرفته بار دیگر مخاطبان سخت پسند را هم به جرگه‌ مخاطبان خود بیافزاید. 
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار