ماجرای اسکلت انسان در باغچه خانه؛ راز گم شدن زن جوان پس از ۹ سال فاش شد!
پس از فشارهای پلیس، ریچارد اعتراف کرد ایناستخوانها به همسرش جوهانا تعلق دارد و او بود که زنش را به قتل رسانده است.
صدای ایران - ریچارد کلینخمر Richard Klinkhamer، نویسنده هلندی شهرت چندانی نداشت تا اینکه ماجرای جنایت او علیه همسرش و کتابی که او با الهام از قتل همسرش نوشته بود افشا شد و به زندان افتاد.
۱. ریچارد شیفته خواندن و مطالعه بود!
ریچارد کلینخمر در سال ۱۹۳۷ میلادی در هلند به دنیا آمد. دادگاه پس از جدایی پدر و مادرش از یکدیگر حق حضانت ریچارد را به مادرش سپرد و ریچارد برای زندگی به نزد مادرش فرستاده شد. پس از چندی، مادر ریچارد از دنیا رفت. ریچارد شخصیتی کاملاً اجتماعی داشت و از استعداد و توانمندی فوقالعادهای در نوشتن برخوردار بود. در ۱۸ سالگی استعداد نویسندگیاش گل کرد و شروع به نوشتن نمود.
او کتابهای بسیاری خوانده بود و آنقدر شیفته خواندن بود که در نوزده سالگی خواندن ۱۰۰ رمان را به اتمام رساند و در دبیرستان جایزه برتر نویسندگی را از آن خود کرد. اما رؤیای ریچارد نوشتن رمانی به قلم خودش بود. ریچارد در ۲۵ سالگی در دانشگاه عاشق دختری به نام جوهانا شد و با او ازدواج کرد.
۲. مفقود شدن جوهانا و پیدا شدن استخوانهایش بعد از نه سال
زندگی آنها عادی بود و هیچ اختلافی با هم نداشتند تا این که در یکی از روزهای سال ۱۹۹۱ میلادی، جوهانا در شرایطی مرموز گم شد، ریچارد پلیس را در جریان گذاشت. جستجوی طولانی مدت آنها بی فایده بود، همه فکر میکردند ممکن است جوهانا با مردی دیگر گریخته باشد. در سال ۲۰۰۰ میلادی نه سال پس از مفقود شدن جوهانا، ریچارد خانهاش را فروخت و به خانه کوچک و ارزانتری در آمستردام نقل مکان کرد. پس از چند روز مشتریان خانه قبلی، به پلیس درباره اسکلت یک انسان که در باغچه خانه دفن شده بود خبر دادند. پلیس ریچارد را به سرعت دستگیر و از او بازجویی کرد.
پس از فشارهای پلیس، ریچارد اعتراف کرد ایناستخوانها به همسرش جوهانا تعلق دارد و او بود که زنش را به قتل رساند تا بتواند برای خلق شخصیت کتابش، انگیزهها و حالتهای یک قاتل را درک کند و از آن برای نوشتن یک کتاب جنایی با تمام جزئیات بهره ببرد. رمانی که ریچارد با الهام از قتل همسرش نوشت (Woensdag Gehaktdag) به معنی «گوشت چرخ کرده روز چهارشنبه» نام داشت. رمان درباره این است که یک مرد چگونه میتواند همسرش را به هفت روش ممکن به قتل برساند. در قسمتی از متن کتاب نوشته که قاتل چگونه گوشت همسرش را چرخ کرده و به عنوان خوراک به کبوتران داده است. رئیس انتشارات نخستینبار پس از خواندن داستان آن را به دلیل وحشتناک بودن بیش از اندازه رد کرد. اما رمان یک تفاوت با زندگی واقعی داشت، در رمان ریچارد جوهانا کودکی غمانگیزی داشت و در نه سالگی مادر او با ضربات چکش پدرش کشته و از بالای ساختمان پایین انداخته شده بود، در رمان او به سرنوشت مادرش دچار میشود.
۳. ریچارد به دلیل خوشرفتاری بخشیده شد!
دادگاه ریچارد را به هفت سال زندان محکوم کرد. این محکومیت به دلیل خوشرفتاری ریچارد به دو سال کاهش یافت. سرانجام ریچارد در سال ۲۰۱۶ میلادی وقتی تعطیلات خود را در جزایر زیبای هاوایی سپری میکرد در ۷۸ سالگی از دنیا رفت.
۱. ریچارد شیفته خواندن و مطالعه بود!
ریچارد کلینخمر در سال ۱۹۳۷ میلادی در هلند به دنیا آمد. دادگاه پس از جدایی پدر و مادرش از یکدیگر حق حضانت ریچارد را به مادرش سپرد و ریچارد برای زندگی به نزد مادرش فرستاده شد. پس از چندی، مادر ریچارد از دنیا رفت. ریچارد شخصیتی کاملاً اجتماعی داشت و از استعداد و توانمندی فوقالعادهای در نوشتن برخوردار بود. در ۱۸ سالگی استعداد نویسندگیاش گل کرد و شروع به نوشتن نمود.
او کتابهای بسیاری خوانده بود و آنقدر شیفته خواندن بود که در نوزده سالگی خواندن ۱۰۰ رمان را به اتمام رساند و در دبیرستان جایزه برتر نویسندگی را از آن خود کرد. اما رؤیای ریچارد نوشتن رمانی به قلم خودش بود. ریچارد در ۲۵ سالگی در دانشگاه عاشق دختری به نام جوهانا شد و با او ازدواج کرد.
۲. مفقود شدن جوهانا و پیدا شدن استخوانهایش بعد از نه سال
زندگی آنها عادی بود و هیچ اختلافی با هم نداشتند تا این که در یکی از روزهای سال ۱۹۹۱ میلادی، جوهانا در شرایطی مرموز گم شد، ریچارد پلیس را در جریان گذاشت. جستجوی طولانی مدت آنها بی فایده بود، همه فکر میکردند ممکن است جوهانا با مردی دیگر گریخته باشد. در سال ۲۰۰۰ میلادی نه سال پس از مفقود شدن جوهانا، ریچارد خانهاش را فروخت و به خانه کوچک و ارزانتری در آمستردام نقل مکان کرد. پس از چند روز مشتریان خانه قبلی، به پلیس درباره اسکلت یک انسان که در باغچه خانه دفن شده بود خبر دادند. پلیس ریچارد را به سرعت دستگیر و از او بازجویی کرد.
پس از فشارهای پلیس، ریچارد اعتراف کرد ایناستخوانها به همسرش جوهانا تعلق دارد و او بود که زنش را به قتل رساند تا بتواند برای خلق شخصیت کتابش، انگیزهها و حالتهای یک قاتل را درک کند و از آن برای نوشتن یک کتاب جنایی با تمام جزئیات بهره ببرد. رمانی که ریچارد با الهام از قتل همسرش نوشت (Woensdag Gehaktdag) به معنی «گوشت چرخ کرده روز چهارشنبه» نام داشت. رمان درباره این است که یک مرد چگونه میتواند همسرش را به هفت روش ممکن به قتل برساند. در قسمتی از متن کتاب نوشته که قاتل چگونه گوشت همسرش را چرخ کرده و به عنوان خوراک به کبوتران داده است. رئیس انتشارات نخستینبار پس از خواندن داستان آن را به دلیل وحشتناک بودن بیش از اندازه رد کرد. اما رمان یک تفاوت با زندگی واقعی داشت، در رمان ریچارد جوهانا کودکی غمانگیزی داشت و در نه سالگی مادر او با ضربات چکش پدرش کشته و از بالای ساختمان پایین انداخته شده بود، در رمان او به سرنوشت مادرش دچار میشود.
۳. ریچارد به دلیل خوشرفتاری بخشیده شد!
دادگاه ریچارد را به هفت سال زندان محکوم کرد. این محکومیت به دلیل خوشرفتاری ریچارد به دو سال کاهش یافت. سرانجام ریچارد در سال ۲۰۱۶ میلادی وقتی تعطیلات خود را در جزایر زیبای هاوایی سپری میکرد در ۷۸ سالگی از دنیا رفت.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار