روابط ایران و عمان بر پایه منافع و مواضع
بايد توجه داشت كه عوامل همگرايي بين امريكا و عمان چه تاثيري بر امنيت ملي ايران دارد. همچنين پس از سفر مايك پمپئو، وزير امور خارجه امريكا به عمان و ديدار او با سلطان قابوس و مواضع پمپئو در عمان اين سوال پيش ميآيد كه عمان تا چه اندازه با تحريمهاي امريكا عليه ايران همراهي دارد؟
صدای ایران- عمان در شبه جزيره عربستان انزواي جغرافيايي دارد. اين كشور فقط از ناحيه غربي خود مرز خاكي دارد و سه كشور امارات متحده عربي، عربستان و يمن همسايههاي اين كشور هستند. از سوي ديگر اكثريت مذهب اباضي اين كشور موجب انزواي مذهبي اين كشور در جهان اسلام شده و وهابيت از زمان پيدايش خود چندين بار وارد نزاع و درگيري با پيروان اين مذهب شده است و هنوز هم اباضيان را از فرق منحرف جهان اسلام ميداند و بعضا اباضيه را نيز تكفير ميكند.
عمان در حوزه اقتصادي نسبتا ضعيف و وابسته به نفت و جهان خارج دارد. اين در حالي است كه مراودات عمان با امريكا رقم بالايي نيست و بيشتر آن نيز در بخش تسليحات نظامي است. بافت جمعيتي اين كشور به خصوص جمعيت حدود 5 درصدي شيعه كه قدرت و ثروت زيادي دارند به همراه بلوشيها يا همان بلوچيها كه سالها پيش از ايران به عمان سفر كردهاند عملا وضعيتي را ايجاد كرده كه دولت عمان نخواهد روابط خود را با ايران متلاطم كند، اگر اين مساله را در كنار نفوذ وهابيت در جمعيت اهل سنت عماني تحليل كنيم اهميت خود را بيشتر نشان ميدهد.
بايد در نظر داشت كه سنيها در عمان ادعا دارند كه اكثريت شهروندان اين كشور را تشكيل ميدهند. عمان شوراي همكاري خليج فارس را از آن جهت مهم ميداند كه در قالب اين همكاري بتواند علاوه بر مشكلات بيروني از اعمال تجاوزكارانه عربستان جلوگيري كند، عمانيها به خوبي از تاريخ دستاندازي عربستان به كشورهاي همسايه خود مطلع هستند و به همين دليل از بالانس قدرت به نفع عربستان خشنود نخواهد بود. عمان كه در چشماندازهاي 2020و 2040 خود به دنبال كاهش وابستگي به نفت و تنوع اقتصادي است از هر گونه چالش و درگيري در منطقه بهشدت پرهيز ميكند، چرا كه ورود سرمايه، توريست و كالا و خدمات و نيروي انساني به اين كشور مستلزم امنيت و ثبات در منطقه است. آنها در راستاي تقويت قطر در شوراي همكاري خليج فارس همكاري ميكنند و تا جايي با امريكا همكاري دارند كه منويات خود آنها در منطقه تامين شود و چون تقويت قطر و رفع دشمني عربستان و قطر در راستاي منافع اين كشور است و مهار عربستان نيز يك امر ضروري است از همكاري با امريكا استقبال ميكنند. اما اين سوال پيش ميآيد كه آيا عمان در سطح تعامل با قدرتهاي جهاني همچون ايالات متحده امريكا ميتواند سياستهاي مستقل اتخاذ كند؟
در اوت 2010 عمان و ايران قرارداد امنيتي امضا كردند؛ البته نميتوان گفت روابط تهران و مسقط بهطور كلي بدون مشكل است و رابطهاي تمامعيار به شمار ميرود؛ براي مثال نيروي دريايي عمان در مانورهاي نظامي ايران شركت نميكند در حالي كه در مانورهاي نظامي سازمان كشورهاي همكاري خليج فارس، امريكا، هند و پاكستان حضور دارد. عمان شريك نظامي امريكا، بندرها و پايگاههاي خود را به آن كشور داده است و همواره تمايل خود را به مشاركت در طرح سپر دفاع موشكي امريكا نشان داده كه در واقع هدف آن ايجاد ايمني در مقابل تهديد ايران براي كشورهاي منطقه است.
از نظر عمان درگيري نظامي بين امريكا و ايران، خطر ژئوپوليتيكي و اقتصادي بزرگي دارد و براي كاهش اين خطر، دولت عمان به عنوان پلي بين تهران و غرب عمل كرده است؛ به همين دليل است كه پادشاهي عمان بر خلاف عربستان و برخي كشورهاي شوراي همكاري، كه مايلند ايران جايگاه خود را در منطقه از دست دهد، مايل نيست كه ايران مورد حمله نظامي قرار گيرد و تلاش ميكند از راه همافزايي به نوعي ظرفيت ايران را در منطقه افزايش دهد. نزديكي جغرافيايي ايران و عمان در تنگه هرمز، دور افتادگي جغرافيايي عمان از جهان عرب و اهميت ژئوپليتيكي و ژئواستراتژيكي تنگه هرمز، ايران و عمان را به داشتن روابط حسنه با يكديگر ملزم كرده است. بر همين اساس و با اينكه عمان همواره با امريكا روابط نزديكي داشته، اين امر در روابط دوستانه ايران با اين كشور تاثيري نداشته است. در واقع رويكرد متفاوت مسقط در شوراي همكاري نسبت به تهران نقش ضربهگيري داشته و بهطور موثري نفوذ رياض را بر كشورهاي كوچك عضو شورا به منظور همگرايي تام كاهش داده و تلاشهاي غرب را براي منزوي كردن تهران تضعيف كرده است.
اكنون بايد ديد كه بهرغم متغيرهاي نزديككننده مهمي چون پيوستگي جغرافيايي، وضعيت ژئوپليتيك منطقه، نفت، نياز جدي به ثبات در منطقه و... علتهاي اصلي معضل امنيتي در اين منطقه چيست.
در گذشته در مورد ارتباط امنيت با قدرت ملي چنين باوري وجود داشت كه با افزايش قدرت نظامي امنيت نيز افزايش پيدا ميكند و يا تعداد نيروها و تجهيزات نظامي بيانگر قدرت و امنيت هر كشور است؛ اما اكنون باورها دگرگون شده است و بايد خاطرنشان كرد امنيت ملي فرآيندي يكجانبه نيست كه بتوان تنها با افزايش قدرت نظامي آن را افزايش داد بلكه، مفهومي گسترده و همهجانبه دارد.
حفظ امنيت ملي هر واحد سياسي از راه افزايش قدرت ملي و ايجاد توازن عوامل تشكيلدهنده آن ميسر است و افزايش يكي از اين عوامل اگر با افزايش در عوامل ديگر متناسب نباشد، ميتواند موجب تهديدي در امنيت ملي شود. در همين راستا امروزه حفظ امنيت ملي جنبه فرامرزي به خود گرفته است؛ به عبارت ديگر تنها درون مرزي نيست. البته امنيت به وسيله قدرت نظامي نيست بهطوري كه گاهي افزايش قدرت نظامي باعث كاهش امنيت و ناامني كور ميشود.
پادشاهي عمان به موضعگيري نسبت به آينده همگرايي در چارچوب شوراي همكاري خليج فارس نگاه متفاوتي دارد؛ يعني از يك سو در مسائل اقتصادي در چارچوب شوراي همكاري خليج فارس همكاري عالي كرده؛ اما از سوي ديگر در سياستهاي خارجي و اختلافات بين كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس وارد نشده و تلاش كرده است تا با بر عهده گرفتن نقش چكش تعادل در شوراي همكاري خليج فارس، ايفاي نقش كند. در اين حال اكنون نيز به نظر ميرسد با وجود اختلاف بين عربستان و قطر، اين كشور خيلي مايل نيست در شوراي همكاري خليج فارس باقي بماند. اين رويكرد ممكن است به ايجاد نوعي شكاف در شوراي همكاري خليج فارس منجر و موجب تقسيم كشورها به دو بلوك مختلف شود. در اين راستا مسقط تلاش ميكند تا بيطرفي خود را در منازعات داخلي اين شورا و هم چنين اختلافات ايران و كشورهاي عربي حفظ، و در ضمن نقش مثبتي ايفا كند.
اكنون پادشاهي عمان مايل نيست كه به دليل بقيه كشورها از خود هزينه كند؛ لذا از نگاه مسقط، ورود مصر به اتحاديه همكاريهاي خليج فارس بسيار خطرناك است. در بعد ديگري اكنون پادشاهي عمان اختلاف چنداني با ديگر كشورها ندارد؛ اما نسبت به سياستهاي عربستان (كه تلاش ميكند سياستهاي خود را به ديگر كشورهاي حوزه شوراي همكاري خليج فارس ديكته كند.) خشنود نيست. اين كشور بارها به دخالت آشكار عربستان در سياستهاي خارجي شوراي همكاري خليج فارس اعتراض كرده است و اگر وضعيت به همين شكل ادامه يابد، قابل پيشبيني است كه شوراي همكاري خليج فارس در آينده دچار شكاف، و حتي قطر به همراه پادشاهي عمان از شوراي همكاري خليج فارس خارج شود و اتحادي را به همراهي و همكاري لبنان، عراق و سوريه تشكيل دهند. در مقابل اين كشورها هم بحرين، امارات، مصر، عربستان و كويت در سوي ديگر قرار دارند.
در چشمانداز آينده، مسقط تلاش ميكند تا بيطرفي خود را حفظ كند و ضمن رابطه با امريكا، اتحاديه اروپا، عربستان و ...، سياستهاي خود را ادامه دهد و تلاش ميكند نقشي مثبت در حل بحرانهاي منطقهاي ايفا كند؛ چنانكه نشستهاي ايران و كشورهاي غربي در طول سالهاي اخير با مديريت عمان، نشان ميدهد كه اين پادشاهي به ميانجيگري در روابط ايران با غرب مايل است.
عمان در حوزه اقتصادي نسبتا ضعيف و وابسته به نفت و جهان خارج دارد. اين در حالي است كه مراودات عمان با امريكا رقم بالايي نيست و بيشتر آن نيز در بخش تسليحات نظامي است. بافت جمعيتي اين كشور به خصوص جمعيت حدود 5 درصدي شيعه كه قدرت و ثروت زيادي دارند به همراه بلوشيها يا همان بلوچيها كه سالها پيش از ايران به عمان سفر كردهاند عملا وضعيتي را ايجاد كرده كه دولت عمان نخواهد روابط خود را با ايران متلاطم كند، اگر اين مساله را در كنار نفوذ وهابيت در جمعيت اهل سنت عماني تحليل كنيم اهميت خود را بيشتر نشان ميدهد.
بايد در نظر داشت كه سنيها در عمان ادعا دارند كه اكثريت شهروندان اين كشور را تشكيل ميدهند. عمان شوراي همكاري خليج فارس را از آن جهت مهم ميداند كه در قالب اين همكاري بتواند علاوه بر مشكلات بيروني از اعمال تجاوزكارانه عربستان جلوگيري كند، عمانيها به خوبي از تاريخ دستاندازي عربستان به كشورهاي همسايه خود مطلع هستند و به همين دليل از بالانس قدرت به نفع عربستان خشنود نخواهد بود. عمان كه در چشماندازهاي 2020و 2040 خود به دنبال كاهش وابستگي به نفت و تنوع اقتصادي است از هر گونه چالش و درگيري در منطقه بهشدت پرهيز ميكند، چرا كه ورود سرمايه، توريست و كالا و خدمات و نيروي انساني به اين كشور مستلزم امنيت و ثبات در منطقه است. آنها در راستاي تقويت قطر در شوراي همكاري خليج فارس همكاري ميكنند و تا جايي با امريكا همكاري دارند كه منويات خود آنها در منطقه تامين شود و چون تقويت قطر و رفع دشمني عربستان و قطر در راستاي منافع اين كشور است و مهار عربستان نيز يك امر ضروري است از همكاري با امريكا استقبال ميكنند. اما اين سوال پيش ميآيد كه آيا عمان در سطح تعامل با قدرتهاي جهاني همچون ايالات متحده امريكا ميتواند سياستهاي مستقل اتخاذ كند؟
در اوت 2010 عمان و ايران قرارداد امنيتي امضا كردند؛ البته نميتوان گفت روابط تهران و مسقط بهطور كلي بدون مشكل است و رابطهاي تمامعيار به شمار ميرود؛ براي مثال نيروي دريايي عمان در مانورهاي نظامي ايران شركت نميكند در حالي كه در مانورهاي نظامي سازمان كشورهاي همكاري خليج فارس، امريكا، هند و پاكستان حضور دارد. عمان شريك نظامي امريكا، بندرها و پايگاههاي خود را به آن كشور داده است و همواره تمايل خود را به مشاركت در طرح سپر دفاع موشكي امريكا نشان داده كه در واقع هدف آن ايجاد ايمني در مقابل تهديد ايران براي كشورهاي منطقه است.
از نظر عمان درگيري نظامي بين امريكا و ايران، خطر ژئوپوليتيكي و اقتصادي بزرگي دارد و براي كاهش اين خطر، دولت عمان به عنوان پلي بين تهران و غرب عمل كرده است؛ به همين دليل است كه پادشاهي عمان بر خلاف عربستان و برخي كشورهاي شوراي همكاري، كه مايلند ايران جايگاه خود را در منطقه از دست دهد، مايل نيست كه ايران مورد حمله نظامي قرار گيرد و تلاش ميكند از راه همافزايي به نوعي ظرفيت ايران را در منطقه افزايش دهد. نزديكي جغرافيايي ايران و عمان در تنگه هرمز، دور افتادگي جغرافيايي عمان از جهان عرب و اهميت ژئوپليتيكي و ژئواستراتژيكي تنگه هرمز، ايران و عمان را به داشتن روابط حسنه با يكديگر ملزم كرده است. بر همين اساس و با اينكه عمان همواره با امريكا روابط نزديكي داشته، اين امر در روابط دوستانه ايران با اين كشور تاثيري نداشته است. در واقع رويكرد متفاوت مسقط در شوراي همكاري نسبت به تهران نقش ضربهگيري داشته و بهطور موثري نفوذ رياض را بر كشورهاي كوچك عضو شورا به منظور همگرايي تام كاهش داده و تلاشهاي غرب را براي منزوي كردن تهران تضعيف كرده است.
اكنون بايد ديد كه بهرغم متغيرهاي نزديككننده مهمي چون پيوستگي جغرافيايي، وضعيت ژئوپليتيك منطقه، نفت، نياز جدي به ثبات در منطقه و... علتهاي اصلي معضل امنيتي در اين منطقه چيست.
در گذشته در مورد ارتباط امنيت با قدرت ملي چنين باوري وجود داشت كه با افزايش قدرت نظامي امنيت نيز افزايش پيدا ميكند و يا تعداد نيروها و تجهيزات نظامي بيانگر قدرت و امنيت هر كشور است؛ اما اكنون باورها دگرگون شده است و بايد خاطرنشان كرد امنيت ملي فرآيندي يكجانبه نيست كه بتوان تنها با افزايش قدرت نظامي آن را افزايش داد بلكه، مفهومي گسترده و همهجانبه دارد.
حفظ امنيت ملي هر واحد سياسي از راه افزايش قدرت ملي و ايجاد توازن عوامل تشكيلدهنده آن ميسر است و افزايش يكي از اين عوامل اگر با افزايش در عوامل ديگر متناسب نباشد، ميتواند موجب تهديدي در امنيت ملي شود. در همين راستا امروزه حفظ امنيت ملي جنبه فرامرزي به خود گرفته است؛ به عبارت ديگر تنها درون مرزي نيست. البته امنيت به وسيله قدرت نظامي نيست بهطوري كه گاهي افزايش قدرت نظامي باعث كاهش امنيت و ناامني كور ميشود.
پادشاهي عمان به موضعگيري نسبت به آينده همگرايي در چارچوب شوراي همكاري خليج فارس نگاه متفاوتي دارد؛ يعني از يك سو در مسائل اقتصادي در چارچوب شوراي همكاري خليج فارس همكاري عالي كرده؛ اما از سوي ديگر در سياستهاي خارجي و اختلافات بين كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس وارد نشده و تلاش كرده است تا با بر عهده گرفتن نقش چكش تعادل در شوراي همكاري خليج فارس، ايفاي نقش كند. در اين حال اكنون نيز به نظر ميرسد با وجود اختلاف بين عربستان و قطر، اين كشور خيلي مايل نيست در شوراي همكاري خليج فارس باقي بماند. اين رويكرد ممكن است به ايجاد نوعي شكاف در شوراي همكاري خليج فارس منجر و موجب تقسيم كشورها به دو بلوك مختلف شود. در اين راستا مسقط تلاش ميكند تا بيطرفي خود را در منازعات داخلي اين شورا و هم چنين اختلافات ايران و كشورهاي عربي حفظ، و در ضمن نقش مثبتي ايفا كند.
اكنون پادشاهي عمان مايل نيست كه به دليل بقيه كشورها از خود هزينه كند؛ لذا از نگاه مسقط، ورود مصر به اتحاديه همكاريهاي خليج فارس بسيار خطرناك است. در بعد ديگري اكنون پادشاهي عمان اختلاف چنداني با ديگر كشورها ندارد؛ اما نسبت به سياستهاي عربستان (كه تلاش ميكند سياستهاي خود را به ديگر كشورهاي حوزه شوراي همكاري خليج فارس ديكته كند.) خشنود نيست. اين كشور بارها به دخالت آشكار عربستان در سياستهاي خارجي شوراي همكاري خليج فارس اعتراض كرده است و اگر وضعيت به همين شكل ادامه يابد، قابل پيشبيني است كه شوراي همكاري خليج فارس در آينده دچار شكاف، و حتي قطر به همراه پادشاهي عمان از شوراي همكاري خليج فارس خارج شود و اتحادي را به همراهي و همكاري لبنان، عراق و سوريه تشكيل دهند. در مقابل اين كشورها هم بحرين، امارات، مصر، عربستان و كويت در سوي ديگر قرار دارند.
در چشمانداز آينده، مسقط تلاش ميكند تا بيطرفي خود را حفظ كند و ضمن رابطه با امريكا، اتحاديه اروپا، عربستان و ...، سياستهاي خود را ادامه دهد و تلاش ميكند نقشي مثبت در حل بحرانهاي منطقهاي ايفا كند؛ چنانكه نشستهاي ايران و كشورهاي غربي در طول سالهاي اخير با مديريت عمان، نشان ميدهد كه اين پادشاهي به ميانجيگري در روابط ايران با غرب مايل است.
سجاد عابدی
گزارش خطا
آخرین اخبار