وزیر دولت احمدینژاد: استیضاح همزاد همه وزیران آموزش و پرورش است
وزیر اسبق آموزش و پرورش اعتقاد دارد استیضاح فانی وزیر دولت یازدهم در شرایط فعلی به مصلحت تعلیم و تربیت کشور و مدارس و دانش آموزان نیست.
آموزش و پرورش در آستانه شروع سال تحصیلی روزهای پرهیاهو و پرخبری را میگذراند. معلمان حقالتدریس بارها در مقابل مجلس شورای سلامی تجمع کرده و خواستار تعیین تکلیف وضعیت استخدامی خود هستند، مشخص نبودن ردیف استخدامی معلمان پیش دبستانی موجب اعتراض آنها شده، رفتار سلیقهای مدیران مدارس در دریافت هزینه تحصیلی موجب شکایت خانوادهها شده، به اینها اضافه کنید سایه استیضاحی که بر سر وزیر آموزش و پرورش است و بهارستان نشینان بعد از کنار گذاشتن وزیر علوم، در تلاشند وزیر یکی دیگر از مهمترین و حساس ترین وزارتخانه های دولت را زیر تیغ استیضاح خود ببرند.
در همین رابطه محمود فرشیدی وزیر آموزش و پروش دولت نهم، درخصوص مباحث طرح شده پیرامون استیضاح وزیر آموزش و پرورش آنهم در شرایطی که عمر فعالیت این وزیر به یک سال نرسیده است، گفت:"در شرایطی هستیم که کشور احتیاج به آرامش دارد. عملکرد یکساله برای تصمیمگیری در زمینه استیضاح به نظر من عجولانه میرسد. خصوصاً در آستانه بازگشایی مدارس، باید توجه داشت که آموزش و پرورش دستگاهی عظیم است. با توجه به عظمت دستگاه و مخاطب میلیونی آن، طبیعی است که کاستیها و کمبودهایی وجود داشته باشد. معمولاً هر کسی به عنوان وزیر آموزش و پرورش منصوب میشود در ظرف مدت زمان کوتاهی، بحث استیضاحاش هم مطرح میشود به تعبیر من، استیضاح همزاد تمام وزیران آموزش و پروش است. در مجموع و در این شرایط استیضاح را به مصلحت نسل آینده و مدارس و تعلیم و تربیت کشور نمیدانم."
وی تصریح کرد: "به دلیل گستردگی دستگاه تعلیم و تربیت یعنی 12 میلیون دانش آموز، قریب به 600 هزار کلاس و یک میلیون همکار فرهنگی که معمولاً در تمام دورهها دچار کسری بودجه بودند، طبیعی است که رضایت همکارانمان به دلیل مشکلات مالی تامین نشود. خانوادهها متوجه کمبودهای مدارس هستند. تمام اینها به علت بار سنگین مسئولیت بر دوش یک نفر است. از سوی دیگر از نظر ساختاری، ساختار همه دولتها به صورتی است که که توجه اصلی به مسائل اقتصادی و سیاسی است و کمتر فرصت میکنند به مسایل فرهنگی بپردازند. در نتیجه وزیر آموزش و پرورش در برابر آرای دیگری که نوعاً رویکرد اقتصادی دارند قرار میگیرد. روسای جمهور هم که معمولاً وقت کمتری برای دستگاههای فرهنگی به خصوص آموزش و پرورش میگذارند. پس یک نفر باید به تنهایی این بار عظیم مشکلات و مسئولیت را پیشببرد."
فرشیدی درباره استفاده از معلمان بازنشسته با وجود تعداد زیاد معلمان بیکار، گفت: "نیروی انسانی آموزش و پرورش پیچیدگیهای خاص خود را دارد. یعنی برای مدرسه دخترانه باید دبیر خانم بفرستیم پس بحث جنسیت یکی از پارامترهاست. و اینطور نیست که نیروی انسانی از یک جنس باشند، تا اگر در یکجا زیاد و یکجا کمبود است بتوان جبران کرد. ما در خیلی از رشتهها به دلیل جنسیت یا نوع رشته نیروی زیادی داریم. بطور مثال رشته زیستشناسی یا زبان برای خانمها نیروی زیادی داریم در حالیکه ممکن است در همین رشتهها در آقایان کمبود داشته باشیم. نمیشود برای کلاس پسرانه دبیر خانم فرستاد و بعد بحث منطقه جغرافیایی است. در تهران تورم نیرو داریم در حالی که در روستاها و مناطق محروم کمبود داریم. دبیر با 25 سال سابقه کار را نمیتوانیم به زور به سیستان و بلوچستان بفرستیم. عوامل مختلف رشته تحصیلی، جنسیت و نقطه جغرافیایی اینها همه موارد تاثیرگذار هستند. دبیر برای مقطع تحصیلی ابتدایی با دبیرستان فرق میکند. برای همین در تهران میبینید آموزگار کم دارید ولی دبیر در بعضی رشتهها زیاد داریم. بنابراین واقعاً تنظیم نیروی انسانی و ساماندهی آن جدول پیچیدهای است که با برنامهریزی دراز مدت قابل حل است."
اگر مجلس مجوز استخدام دهد، وزارت آموزش و پرورش نمیتواند مقاومت کند
وزیر آموزش و پروش دولت نهم استخدام آموزش و پرورش را بر اساس ضوابطی که دولت و مجلس تصویب میکند دانست و گفت:" اگر دولت و مجلس مصوبه داشتهباشند و ردیف استخدامی بدهند، همچنین مجوز برگزاری آزمون استخدامی بدهند یا شرایطی که افراد برای استخدام باید داشته باشند را تعیین کنند، وزارت آموزش و پرورش نمیتواند مقاومت کند. به همین دلیل میبینید کسانی که تقاضای استخدام دارند جلوی مجلس تجمع کردند. واقعاً این در اختیار وزارت آموزش و پرورش نیست که سر خود تصمیم بگیرد. الان سالهاست که سیاست کلی مملکت بر این است و به نظر من این سیاست درستی است که استخدام آموزش و پرورش منحصراً از طریق دانشگاه فرهنگیان انجام شود. یعنی کمکم باب استخدام های فردی و موردی بسته شود و هر کس میخواهد به دستگاه تعلیم و تربیت وارد شود ، باید در کنکور دانشگاه فرهنگیان شرکت کند و 4 سال آموزشهای لازم تخصصی را ببیند، بعد به او اجازه حاضر شدن سر کلاس را بدهند."
وی افزود :"ما میخواهیم زمام امور تربیتی پیچیدهترین نسلها، یعنی انسانهایی را که در سنین کودکی هستند را به دست یک معلم بسپریم . واقعاً احراز کسی که تخصصهای لازم برای معلمی دارد و دورههای مختلف آموزشی و روانشناسی را دیده، به این سادگی نیست. هیچ کجای دنیا به این سادگی نیست و بیشترین حساسیت را برای کسی که میخواهد معلم شود قایل هستند تا ببینند واقعاً توانمندیهای لازم، دورهها و تخصص لازم را دیده تا به او اجازه دهند."
فرشیدی در خصوص ردیف شغلی معلمان پیش دبستانی گفت:"اگر ردیف شغلی برای معلمان پیش دبستانی در نظر گرفتهمیشد حتماً آموزش و پرورش موظف بود به آن عمل کند. لازمه استخدام مربیان پیش دبستانی این است که آموزش و پرورش مجوز لازم را از مجلس یا دولت گرفتهباشد یا مجلس امتیاز خاصی با توجه به سوابق معلمان پیش دبستانی، تعیین کند. یا اینکه دولت ردیف استخدامی دهد و بگوید که آزمون برگزارمیکند تا معلمان پیش دبستانی با شرکت کردن در آزمونها بتوانند استخدام شوند. الان تا جایی که من خبر دارم، وزارت آموزش و پرورش با این مشکات مواجه است."
دریافت هزینه برای ثبت نام دانش آموزان خلاف قانون است
این وزیر سابق آموزش و پرورش در خصوص دریافت هزینه از والدین برای ثبت نام اظهار کرد:"یک معضل در این قسمت داریم و آن این است که از طرفی بودجه آموزش و پرورش واقعاً تکافوی اداره مدارس را نمیدهد. آموزش و پرورش حداکثر توان خود را به خرج میدهد که فقط بتواند حقوق همکاران را بدهد. گاهی مدیران مدارس ما برای تعویض لامپ مدرسه یا تعمیر پنجره یا یک شیشه شکسته شده و ... با مشکل مواجه میشوند. در حالی که اعتباری در این ردیفها یا پیشبینی نشده یا اگر هم پیشبینی شده جوابگو نیست. این کمبودها برای مدارس، در تمام دولتها وجود داشتهاست. بعضاً مجلس توجه میکرد و برای سرانه دانشآموزی بودجهای خاص را پیشبینی میکرد. در زمان ما این اتفاق افتاد. این سرانه تا حدی جوابگو بود و مدیران احساس میکردند تا حدی میتوانند حداقل نیازهای مدرسه خود را تامین کنند. ولی وقتی این تامین نمیشود مدیر مدرسه مجبور میشود هزینه را از طریق خانوادهها تامین کند. "
وی افزود:" البته من معتقدم روش کار باید به گونهای باشد که به هیچ وجه در زمان ثبت نام از خانوادهها پولی گرفتهنشود ولی واقع قضیه این است که اگر خانوادهها به مدارس کمک نکنند، مدارس با کیفیت حداقلی نمیچرخند. پیشنهاد من این است که مدیران محترم مدارس بعد از سال تحصیلی این کمکها را دریافت کنند و دانش آموز را وجه المصالحه قرار ندهند و گروگان نگیرند که اگر اولیا پول ندادند ثبت نام نکنند. فقط با فرهنگ سازی مثل خیرین مدرسهساز که الآن کمکهای شایانی به مدارس میکنند این معضل قابل حل است. همین فرهنگ در خانوادههای ایرانی به وجود آید که اگر کمک کنند واقعاً باعث ارتقاع وضعیت تحصیلی و تربیتی فرزند خود میشود من یقین دارم که خیلی از خانوادهها و کمک میکنند."
فرشیدی با اشاره به بی سلیقهگیهایی که در شیوه دریافت کمک از خانوادهها صورت میگیرد، گفت:" این عمل خلاف قانون را به هیچ وجه نباید تحمل کرد. در حالی که این روش میتواند تبدیل به ایجاد جاذبه و فرهنگ شود. همانطور که امام فرمودند مردم به مدارس کمک کنند و رهبری همیشه این توصیه را داشتند. باید این کار به صورتی باشد که مردم احساس کنند به صورت داوطلبانه کمک میکنند و حالت زور نیست. زیرا وقتی از یک طرف مامورین آموزش و پرورش اعلام کنند که به هیچ وجه حق ندارید پولی دریافت کنید و از یک طرف مدیری که در خط مقدم است میبیند مجبور است که وجهی دریافت کند. زمانی که مردم این دو خبر را با هم میشنوند میگویند که این مدیر برای خود پول دریافت میکند. هم مسئولین باید درگفتگوهای خود تجدید نظر کنند و هم مردم بدانند که اگر کمک نکنند مدرسه نمیچرخد."
وی اظهارداشت:" ما کمبود داریم. مدیران در ایجاد فرهنگ جذب کمک از خانواده و ایجاد جاذبه اختیاری و داوطلبانه موفق نبودند. مدیران باید آموزش ببینند و با ایجاد جذابیت بعد از فصل ثبت نام در آذرماه و دیماه سعی در جذب کمکهای مردمی داشتهباشند. آموزش و پرورش میتواند در این راه روشهایی مثل حساب 2020 که روشی موفق بود را اجرا کند. یعنی هرکس میخواست به مدرسه کمک کند حسابی به او میدادند که به قبض بیست بیست مشهور بود که تمام آنها به وزارتخانه میرفت. هر مدرسه به تعداد قبوضی که دریافت کرده بود از حساب خزانه پول میگرفت. به این صورت مردم هم اطمینان داشتند که پولی در جیب مدیر نمیرود. بلکه برای ارتقای آموزش و پرورش استفاده میشود. به نظر من اگر این روشها اصلاح شود، مردم هم کمک میکنند و کمبودها کمتر میشود."
بازماندن کودکان از تحصیل به دلیل مشکلات مالی بدترین اتفاق است
فرشیدی در خصوص کودکانی که به دلیل افزایش هزینهها هر سال از تحصیل باز میمانند گفت: " این بدترین اتفاق است که کودکان به دلیل مشکلات مالی از تحصیل باز بمانند. اگر یک خانواده توانایی پرداخت ندارد به هیچ وجه نباید از او هزینهای گرفتهشود ولی فرض کنیم یک خانواده توانایی دارد ولی این فرهنگ برایش جا نیافتاده که باید کمک کند، کودک این خانواده هم نباید از تحصیل باز بماند. ما باید یاد بگیریم چگونه در خانوادهها جذابیت ایجاد کنیم تا خود داوطلبانه کمک کنند، کمک کردن هم الزاماً پول نیست. خیلی وقت خانوادهها کمکهای دیگری میکنند . فرض کنید در روستاها خانوادهای در کار بنایی کمک میکنند یا در شهر خانمی که دکتر است بچهها را معاینه میکند یا کسی از ظرفیت این را داشتهباشد میتواند از لحاظ تحصیلی و آموزشی به بچهها کمک کند. خود نفس مشارکت خانوادهها موضوعیت دارد که یکی از آنها پول است "
این وزیر سابق آموزش و پرورش با بیان اینکه سرانه دانش آموزی قبل از موعد باید به حساب مدیر مدرسه ریختهشود، گفت:" در موقع ثبت نام وجه المصالحه قراردادن دانش آموز خطاست. در زمان ما یک جمعیت گسترده در قالب گروههایی، در مدارس کشور سرکشی کردند. گزارشی تهیه شد که مشخص میکرد کمترین شکایت را در زمینه شهریه داشتیم. سرو صدا و جنجال مصاحبهای هم نشد. ولی واقعاً نظارت اعمال شد. البته قبل از اینکه ثبت نام انجام بگیرد همانطور که گفتم مجلس به عنوان سرانه دانش آموزی مبلغی را (100 میلیارد تومان) تخصیص دادهبود. این پول قبل از شروع ثبت نام در خرداد به حساب مدیر مدرسه ریختهشد. یعنی مدیر مدرسه اطمینان قلبی پیدا میکرد که پولی در حسابش هست و از طرفی محرمانه بخشنامه شد که اگر مدیری پولی بگیرد با او برخورد خواهدشد. ولی تخلفات در حدی نبود که لازم به تغییری باشد. تعداد محدودی تخلف داشتند که برکنار شدند."
وی افزود:" خیرینی که روشهای جلب کمک را دارند نه فقط در زمینه مدرسهسازی، آنهایی که مسجد بیمارستان، درمانگاه و ... میسازند روشهای پیچیده و فرهنگی خاص خود را دارند. معتقدم مدیران ما در این زمینه باید آموزش ببینند. به این صورت که نمیگویند شما پول بدهید تا من خرج کنم، میگویند برای مثال برای اینکه این مدرسه، درمانگاه یا مسجد را با زیر بنایی به این مساحت اینقدر بسازیم، آهن، آجر و ... لازم دارد. چه کسی میتواند آجر و آهن و ... را بدهد. میگویند که من پول نیاز ندارم به من آجر و آهن بدهید. اگر مدیران ما نیازهای مدرسه را ریز کنند برای مثال بگویند که شیشه شکسته و یکی بیاید شیشهها را درست کند یا روشنایی کم است و نیاز به سیمکشی دارد و ... تمام نیازها را در جلسات انجمن تعیین کنند. من معتقدم هر کدام یک بانی پیدا خواهدکرد. در صورتی که اگر بگوییم که شما پول بده تا من برای تو خرج کنم این حالت دستوری پیدا میکند و کار به روش غیر جذابی پیش خواهد رفت."
صندوق ذخیره مورد اعتماد فرهنگیان نیست
فرشیدی با اشاره به اینکه اقتصاد و معیشت معلم بیشتر مورد توجه صندوق ذخیره است، گفت:" متاسفانه این صندوق مورد اعتماد فرهنگیان نیست و افرادی که منصوب شدهاند این اعتماد را کمتر کردند. به نظر من تکیه و اکتفا به صندوق ذخیره کافی نیست ما احتیاج داریم که یک مهارت اقتصادی در آموزش و پروورش پیشبینی شود تا منابع متعدد مالی را برای آموزش و پرورش شناسایی کند چه منابع داخلی آموزش و پرورش و چه منابعی که از بیرون به خصوص از نهادها و دستگاههای دیگر از جمله مردم باید جذب کرد. یک نگاه انقلابی و تحول آفرینی هم در بحث معیشت و معلم باید پیشبینی کنیم. میتوان سیاستها و راهبردهایی را طراحی کرد تا مشکل آموزش و پرورش کمتر شود."
این وزیر سابق آموزش و پرورش در ارتباط با نظام برنامهریزی و قانونگذاری و ثبات مدیریت، بیان کرد:" همیشه شاهدیم که مدیران به سرعت تغییر میکنند. فرض کنید رییس دانشگاهی با دو هزار دانشجو را باید شورای انقلاب فرهنگی تصویب کند یا یک مدیر کل آموزش و پرورش که 70 هزار معلم را تحت پوشش دارد و چند صد هزار دانش آموز را، ولی به سادگی بر کنار میشود. تقویت ارتباط آموزش و پرورش با شورای انقلاب فرهنگی حرکت خوبی بود ولی به نظر من این ارتباط در حال تضعیف است. به نظر من لازم است برای ثبات برنامهریزی، قانونگذاری و انتصابها نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی در آموزش و پرورش تقویت شود. شورای عالی آموزش و پرورش تقریباً تحت فرمان وزیر است به همین دلیل راجع به آن نمیتوان این ثبات را انتظار داشت. "
وی اظهار داشت:" برای تمام دورهها می گویم اگر ثبات و شاخص معقول، منطقی و قانونمندی وجود نداشتهباشد، چون امر تعلیم و تربیت یک امر دیر بازده و نامحسوس است که 12 ساله جواب میدهد و تاثیراتش جسمی نیست که بتوانیم بگوییم که کودک رشد کردهاست بلکه در قلب و اندیشه کودک تغییر حاصل می شود شاهد تغییری دیگر همانطور که که برای وزارت علوم شاهد بودیم، خواهیم شد. به دلیل پیچیدگی، کار تعلیم و تربیت خیلی حساس است و بنابراین ضوابط منطقی و معقول و روشنی برای انتصابها باید وجود داشتهباشد. تا یک عده گروهی را منصوب نکنند و عدهای گروه دیگر را! به نظر من باید ضوابطی مشخص و هم نظارت برای اعمال این ضوابط صورت گیرد. شورای انقلاب فرهنگی میتواند در این زمینه کمک کند، که در سند تحول بنیادین اشاره شده که بر عملکرد آموزش و پرورش در زمینه تحول بنیادین باید شورای عالی انقلاب فرهنگیان نظارت کند و کمیسیونی را برای نظارت تشکیل دهد. اطلاع ندارم تا به حال این اتفاق افتاده یا نه ولی این ضرورت وجود دارد."
منبع: نامه نیوز
گزارش خطا
آخرین اخبار