تئاتر کودک و نوجوان مقوله بسیار مهمی به لحاظ پرورش این رده سنی است

تئاتر از اهمیت بسزایی در رشد و آموزش فرزندان‌مان برخوردار است؛ اما متاسفانه توجه چندانی به آن نمی‌شود و در واقع نادیده انگاشته شده است
کد خبر: ۲۴۲۵۸۶
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۰
به گزارش صدای ایران-سرویس تئاتر هنرآنلاین، با وجود اینکه تئاتر کودک و نوجوان مقوله بسیار مهمی به لحاظ پرورش این رده سنی است و از اهمیت بسزایی در رشد و آموزش فرزندان‌مان برخوردار است؛ اما متاسفانه توجه چندانی به آن نمی‌شود و در واقع نادیده انگاشته شده است. از مهمترین دلایل بر بی‌توجهی به این عرصه از تئاتر را می‌توان کمبود سالن‌های نمایشی، نبود یا حداقل پژوهش‌ها در این باب و تولید اندک متون نمایشی برای این گروه سنی نام برد. از آنجا که مدیرکل هنرهای نمایشی خود زمانی مدیریت تالار هنر به عنوان یکی از سالن‌های تئاتر کودک و نوجوان را برعهده داشته و او چندین دوره دبیر این جشنواره بوده و در گذشته حتی نمایشنامه‌های کودک و نوجوانی را نوشته و کارگردانی کرده و آگاهی کامل از کمبودهای تئاتر کودک و نوجوان دارد، انتظار آن می‌رود که در دوران تصدی او در اداره کل هنرهای نمایشی اتفاقات ویژه و چشم‌گیری در عرصه تئاتر کودک و نوجوان رقم می‌خورد.
 
در این گزارش برآن شدیم با چند تن از فعالان عرصه تئاتر کودک و نوجوان گفت‌وگویی داشته باشیم و از کمبودها و نقصان‌های تئاتر کودک و نوجوان جویا شویم که در ادامه می‌خوانید:
 
امروز وزارت آموزش نام درست‌تری برای این نهاد است و پرورش فراموش شده است

حسین فدایی حسین نویسنده، کارگردان، پژوهشگر و مترجم تئاتر کودک و نوجوان درباره کمک آموزش و پرورش به منظور رونق تئاتر در مدارس گفت: نظام آموزش و پروش باید یک زمانی به این نتیجه برسد که یک سیستم و سازوکاری را برای کمک در مسیری که پیش گرفته است به استخدام گیرد. ما دو واژه آموزش و پرورش را کنار هم گذاشته‌ایم و باید به این مهم معتقد باشیم. اگر سردر مدارس به عبارت آموزش و پرورش اشاره کرده‌ایم باید به هر دوی این موارد به یک اندازه توجه کنیم. زمانی که مدارس با اتوبوس دانش آموزان را برای تماشای تئاتر می‌آوردند به واژه پرورش متعهد بودیم در حالی که امروز وزارت آموزش نام درست‌تری برای این نهاد است و پرورش فراموش شده است. زمانی مربیان پرورشی در مدارس اتاق مشخصی داشتند. کدامیک از مدارس به موضوع پرورش توجه می‌کنند. آنها بر این باورند که باید در قالب مفاد درسی به موضوعات پرورشی و فرهنگی توجه کنند. در حالی که 10 درصد نیاز دانش‌آموز هم تأمین نمی‌شود. ما برای پرورش به مربی نیاز داریم، نه معلم.

او با تاکید براینکه آموزش و پرورش باید در کنار هم پیش روند، عنوان کرد: اتفاقی که پیش از انقلاب رخ داد و من نمونه آن را در کانون پرورش فکری دیدم این بود که کانون، پرورش را وظیفه خود می‌دانست. پای این مهم ایستاد و وجه پرورشی، آموزش و پرورش را تأمین می‌کرد. دانش آموزان با پایان زمان مدرسه راهی کانون می‌شدند اما پس از انقلاب، ما به این مهم و نقش اثرگذار کانون‌ها توجه نکردیم. آموزش و پرورش نه تنها در مسیر پرورشی خود به شکل استوار ادامه نداد، بلکه کانون پرورش فکری هم به عنوان بخشی که می‌توانست به شدت کمک حال این وزارتخانه باشد و در نقش بازوی راست آموزش و پروش ایفای نقش کند به دلیل کم‌توجهی‌ها، تبدیل به یک مرکز بسیار منفعل و بدون کارکرد شد. البته مراکز دیگری مانند حوزه هنری پس از انقلاب تشکیل شد و الگویی مانند کانون پرورش فکری را پیش گرفت اما سرمایه‌گذاری در این بخش بر روی هنر حرفه‌ای انجام شد بدون توجه به این نکته که کانون بر روی کودکان و نوجوان سرمایه‌گذاری می‌کرد و بر آنها متمرکز شد.

فدایی حسین در ادامه اضافه کرد: نکته دوم اینکه آموزش و پرورش کتاب را پایه قرار داد و حوزه هنری، هنر و هنرمند متعهد را هدف قرار داد؛ یعنی نه کتاب به عنوان پایه قرار گرفت و نه به فرزندان کشور بها داد. البته جشنواره‌هایی چون سوره بودند که نمایش‌های کودک در کنار بخش بزرگسال در آن اجرا می‌شد. گویی آن زمان بیشتر تئاتر کودک و نوجوان را به رسمیت می‌شناختیم اما بسیاری به دلیل حس نکردن ضرورت این وجه از هنر تئاتر از آن فاصله گرفتند تا اینکه پس از سال‌ها حوزه هنری استان تهران با عنوان حوزه هنری کودک و نوجوان نامگذاری شد که این موضوع اتفاق خوشحال‌کننده‌ای بود. البته هنوز هم دقیق مطلع نیستم که چه تعریفی برای حوزه هنری کودک و نوجوان مشخص شده و دستور کارشان چیست. تاکنون تعدادی کتاب و محصول فرهنگی مانند "شکرستان" دیده‌ام که در این زمینه منتشر شده اما ندیده‌ام که بر روی دیگر هنرها سرمایه‌گذاری شود.

او با بیان اینکه لازم است حوزه هنری کودک و نوجوان در دیگر استان‌ها هم دفاتری داشته باشد، اظهار کرد: اما چنین اتفاقی رخ نداده است. بنابراین باید به همان وزارت آموزش و پرورش برگردیم و رنسانسی در این وزارتخانه برای بازگشت به دوران توجه به بخش پرورش در کنار آموزش رخ دهد. متأسفانه وضعیت اسف‌باری را در این بخش شاهد هستیم. اگر مدیریت یکی دو سال اخیر آموزش و پرورش در بخش معاونت امور هنری این وزارتخانه نبود ما باید کم‌‌کم با تمام فعالیت‌های هنری خداحافظی می‌کردیم. یک تک جشنواره در قالب تئاتر یا فعالیت‌های فرهنگی دانش آموزان هم در حال تعطیل شدن بود. به هر روی آموزش و پرورش هیچ برنامه‌ای برای بخش پرورشی خود ندارد. هنر ابزار و امکانی برای پرورش دانش آموزان است که اتفاقاً به شدت آن را دوست دارند پس چرا ما از این امکان استفاده نکنیم. نمی‌خواهم بگویم که باید رویکردهای تکنولوژیکی را در مدارس کنار بگذاریم اما به همان نسبت به هنر هم باید توجه کنیم.

این مترجم و پژوهشکر همچنین افزود: در حال حاضر بنا به سلیقه و خواست مدیران و به شکلی محدود در مدارس شاهد اجراهای تئاتری هستیم. البته من شاهد اتفاقاتی اسف‌باری در این باب بوده‌ام. به طور مثال حراست آموزش و پرورش اجازه اجرای تئاتر را در مدارس نمی‌دهد مگر اینکه آنها از چند خان مجوز عبور کنند و به همین واسطه مدیرانی مخفیانه گروه‌ها را به مدارس دعوت می‌کنند. اسفناک‌تر اینکه درست است گروه‌های نمایشی اجازه اجرا ندارند اما بسیاری از اجراکنندگان جُنگ به سخیف‌ترین شکل ممکن برنامه‌هایی را بدون هیچ‌گونه ممانعتی در جشن‌ها و مناسبت‌ها اجرا می‌کنند و این توجیهی است که برنامه آنها در قالب یک رویداد به وقوع پیوسته است.

او در ادامه صحبت‌هایش گفت: حتی نمایش‌ها درباره موضوع روز دانش‌آموزان و مدارس هم اجازه اجرا ندارند و من خودم با این مشکل مواجه شده‌ام که تنها با داشتن لابی و ارتباطات شخصی فرصت اجرای نمایش در مدرسه‌ای مهیا شده است. این وضعیتی است که باید فکری به حال آن کرد و آموزش و پرورش باید متوجه شود که تئاتر هم یکی از تکنولوژی‌‌های آموزشی است. در حال حاضر این رویکرد در جهان دنبال می‌شود و جدا از تولیدات ویژه کودکان و نوجوانان، حوزه تئاتر و نمایش آموزشی در مدارس به سرعت گسترش پیدا کرده و ما باید به این امکان جهانی توجه کنیم.

این نویسنده و کارگردان ضمن اشاره به اینکه هر چه دنیا بیشتر به کودک و نوجوان توجه می‌کند ما در حال کنار زدن آن هستیم، تصریح کرد: یکی از علت‌ها درگیری مردم به مسائل اقتصادی و چالش دولت‌ها با مسائل سیاسی است. در این میان توجهی به فرهنگ و کودک و نوجوان نشده است. در حالی‌که این کودک و نوجوان است که باید تِرَن انقلاب را حرکت دهند. این میزان توجه به مسائل سیاسی زیادی و از بین برنده سرمایه‌های آینده جامعه است. امکانات داخلی تا حدی به ما اجازه فعالیت فرهنگی را می‌دهد. درگیری‌های سیاسی ما را نسبت به مسائل فرهنگی کم توجه کرده است. در صورتی‌که در انقلاب ما بر مسائل فرهنگی تاکید شده است اما این جمله محقق نشده است. چه بسا ما مانع بسیاری از برنامه‌هایی که پیش از انقلاب آغاز شده بودند، شدیم. به همان نسبت که کودکان درگیر اطلاعات و آموزش هستند باید به مسائل پرورشی آنها هم توجه شود.

فدایی‌حسین درباره دلایل غفلت از پژوهش و تولید متون در تئاتر کودک و نوجوان یادآور شد: پژوهش، تولید و آموزش سه شاخه وابسته به هم هستند و اگر توقع پیشرفت و تحول در هر عرصه‌ای را داریم باید هر سه این بخش‌ها را با هم پیش رویم. باید آموزش وجود داشته باشد که تولید استاندارد داشته باشیم و سپس باید برای ارائه راهکار در راستای روند ایجاد شده، پژوهشی برای ارزیابی تولید داشته باشیم. پژوهش بدون تولید اتفاق نمی‌افتد. پژوهش مبتنی بر تولید است و آموزش، تولید و پژوهش باید به ترتیب پیش روند. ما آموزش و پژوهش را فراموش کرده‌ایم و تنها به تولید توجه می‌کنیم. این‌گونه، تولیدمان شکل روبنایی، لحظه‌ای، آنی و دقیقه نودی به خود می‌گیرد و برنامه‌ریزی بلندمدت نخواهیم داشت. با اعلام فراخوان، سالن‌ها و جشنواره به تکاپو می‌افتیم که متنی را ارائه دهیم و در صورت انتخاب تولید را در دستور قرار دهیم. نمایشنامه‌نویسی به بخش تولید بر می‌گردد. ما باید یک سازوکار تعریف و برنامه‌ریزی شده برای آموزش در حوزه تئاتر کودک و نوجوان داشته باشیم.

او در ادامه اضافه کرد: به جز تعدادی کتاب آموزشی، هیچ چیزی با عنوان آموزش تئاتر کودک و نوجوان وجود ندارد و اکثر افراد براساس علاقه شخصی و تجربه دراین عرصه فعالیت می‌کنند. فردی برای تئاتر کودک و نوجوان آموزش ندیده است، مگر افرادی که به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسند و در خارج از کشور در این زمینه آموزش‌هایی را کسب کرده‌اند. بدون آموزش نمی‌توانیم شاهد تحول و اتفاقات عجیب و غریب در این حوزه باشیم. اغلب فعالان تئاترِ بزرگسال، به دلیل آموزش در این حوزه فعالیت حرفه‌ای را پیش گرفته‌اند و گاهاً به واسطه گرایش‌های شخصی و ذوق و سلیقه همان تئاتر حرفه‌ای را با کودکان و نوجوان ادامه می‌دهند. به نظر می‌رسد آن روند حتی بهتر از روند افرادی است که بدون هیچ اطلاع و آموزش در زمینه کودک و نوجوان تولید نمایش می‌کنند. حداقل آن افرادی که در زمینه تئاتر بزرگسال آموزش دیده‌اند و کار خود را با کودک و نوجوان مطابقت می‌دهند، عملکرد بهتری دارند چون تئاتر را می‌شناسند و در این زمینه آموزش دیده‌اند. هر چند که ممکن است آموزشی در زمینه روانشناسی کودک و نوجوان پشت سر نگذاشته باشند که آن هم دست یافتنی است.

حسین فدایی حسین درخصوص سهم دانشگاه‌ها در حوزه تئاتر کودک و نوجوان بیان کرد: دانشگاه باید به تئاتر کودک و نوجوان توجه کند و گرایش‌هایی در قالب رشته و موضوع برای این بخش تعریف شود. گرایش تئاتر کودک و نوجوان می‌تواند در حوزه دانشگاهی تئاتر ایجاد شود. در حال حاضر انتظار داشتن رشته تئاتر کودک و نوجوان انتظار بالایی است. اینکه از چند واحد اختیاری توقع ایجاد رشته را داشته باشیم، شدنی نیست. البته سال‌هاست دوستان علاقه‌مند به تئاتر کودک و نوجوان تلاش‌هایی در دانشگاه تهران انجام داده‌اند. نشست‌هایی برگزار و شرح درس‌هایی نوشته شده است و من هم بخشی از این شرح درس‌ها را تنظیم کرده‌ام؛ اما من به شخصه چندان در این باب خوش‌بین نیستم. ما به لحاظ کتاب‌های تخصصی تئاتر کودک و نوجوان تأمین هستیم. آمار دقیقی ندارم اما بیش از 50 کتاب اختصاصی تئاتر کودک و نوجوان برای ایجاد رشته وجود دارد اما با این حال بهتر است با گرایش کار را آغاز کنیم. ما تا بخش آموزش را مورد توجه قرار ندهیم، نمی‌توانیم توقع تولید خاصی داشته باشیم.

این نمایشنامه‌نویس با اشاره به اینکه نمی‌توان انتظار داشت صرفاً دانشگاه به بخش تئاتر کودک و نوجوان توجه کند، گفت:  کتاب‌ها و منابع آموزشی خوبی در زمینه تئاتر کودک و نوجوان وجود دارد که می‌توانند در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرند. جشنواره تئاتر کودک و نوجوان پس از وقفه‌ای، بزرگ‌ترین کاری که انجام داده است انتشار تعداد زیادی کتاب به بهانه جشنواره بوده است. طبق آماری که از انتشارات نمایش در این رابطه گرفته‌ام، فعال‌ترین ناشر در زمینه تئاتر کودک و نوجوان این انتشارات بوده است به ویژه در بخش نشر کتب آموزشی. در زمینه نمایشنامه‌نویسی هم انتشارات سوره مهر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان و انتشارات مدرسه بسیار پرکار بوده‌اند. امسال و از سال 85 تا 96 ما به 51 جلد عنوان کتاب در حوزه کودک و نوجوان رسیدیم و این اتفاق بزرگی به شمار می‌رود. لازم است دیگر ناشران هم به این مسئله توجه کنند. اگر اعتماد انتشارات نمایش به من و دیگر همکارانم نبود چنین دستاوردی حاصل نمی‌شد. مطمئنم اگر خواست دبیر جشنواره نباشد، شرایط مالی انتشارات اجازه انتشار این تیراژ کتاب را نمی‌دهد و حمایت‌های مالی جشنواره‌ها به این موضوع کمک کرده است.

او همچنین افزود: باید اعتراف کنیم که نشر کتاب در حوزه تئاتر کودک و نوجوان به دبیر جشنواره وابسته است. جا دارد از فعالان تئاتر کودک و نوجوان بپرسیم که چه تعداد از این آثار را خوانده‌اند و از آنها در مسیر تولید و کار حرفه‌ای کمک گرفته‌اند؟ آموزش و پروش باید به سراغ کتاب‌های آموزشی در زمینه آموزش هنرهای نمایشی برود و فعالان تئاتر دانش آموزان را به خواندن این کتب تشویق کنند تا بتوانیم انتظار یک سری تغییرات را در حوزه آموزش تئاتر داشته باشیم. آموزشگاه‌ها هم باید به تربیت مربی و کارگردان تئاتر کودک و نوجوان توجه کنند. البته برخی آموزشگاه‌ها به این سمت رفته‌اند.

فدایی حسین با بیان اینکه در گذشته تئاتر کودک و نوجوان همپای تئاتر بزرگسال تولید و اجرا می‌شد، عنوان کرد: فعالان این عرصه تجربه‌های بسیاری داشتند و آموزش دیده بودند. هر فردی به خودش اجازه ورود به عرصه تئاتر کودک و نوجوان را نمی‌داد. از زمانی به بعد مسئله کودکان ساده گرفته شده و تلویزیون هم به آن دامن زد. شما اگر به برنامه‌های کودک در سال‌های آغازین انقلاب دقت کنید در می‌یابید که آنها کودکان و نوجوانان را به شدت جدی می‌گرفته‌اند. شما مجریان آن دوره را با مجریان فعلی و ادبیات کلامی‌شان مقایسه کنید. تلویزیون یک رسانه مؤثر است و بر مخاطب اثر می‌گذارد. نمایش‌های تلویزیونی برای کودکان و نوجوانان سطح انتظار آنها را مشخص می‌کند و در ادامه سطح سلیقه فعالان تئاتر کودک و نوجوان هم پایین می‌آید. این یک روند طبیعی است و وقتی تلویزیون به این سمت می‌رود، گروه‌های نمایشی هم این روند را پیش می‌گیرند و فرزندان ما هم از همه آثار راضی هستند.

او در ادامه اضافه کرد: کدام متخصص روانشناس بر این آثار تلویزیونی نظارت دارند؟ اغلب مجریان کودک و نوجوان در تلویزیون اطلاعات لازم را در ارتباط با این گروه سنی ندارند. ما در حال رفتن به بیراهه هستیم و تلویزیون تئاتر را سخیف کرده است. وِاژه‌ای است که من به شدت بر روی آن حساس هستم و تأکید دارم که به هیچ عنوان بر روی پوستر نمایش‌هایم درج نشود و آن عبارت "تئاتر شاد و موزیکال" است. مشکل از همین نکات کوچک شروع می‌شود. وقتی دقت می‌کنید در می‌یابید که معنی تئاتر موزیکال و در مجموع آثار موزیکال هم چیز دیگری است. اینها نمایش‌های کف و هورا هستند و موجب شده‌اند که اغلب نمایش‌ها به دلیل استقبال مخاطب به این سمت روند. هر چند هستند نمونه آثار که با تفکر تولید شده و اجراهای موفقی هم دارند هر چند که کار بسیار سختی است. کدام نویسنده یک سال بر روی نمایشنامه خود وقت می‌گذارد و آن را با فکر می‌نویسد؟ چطور می‌توانیم به نمایشنامه‌های خوب برسیم؟ نویسنده‌های ما باید اهل مطالعه در حوزه تئاتر کودک و نوجوان و نمایشنامه‌نویسی باشند. در این زمینه تحصیل کنند، تئاتر کودک را بشناسند، کودکان و نوجوانان را دوست داشته باشند و بدون تظاهر آنها را تحت تأثیر قرار دهند.

کارگردان نمایش "ماجرای ساحل سنگی" با اشاره به اینکه افرادی هستند که کودکان را پول و اسکناس می‌بینند و بدون علاقه و فقط با هدف سود اقتصادی در این زمینه کار می‌کنند، تصریح کرد: یکی از پرسش‌های من از فعالان تئاتر کودک و نوجوان این است که آیا تا به حال شده تا خود را در سطح فیزیکی به اندازه این گروه سنی پایین بیاورید؟ برای درک آنها باید این کار را انجام داد تا بتوان دنیا را از نگاه آنها تماشا کرد. ما باید با کودک و نوجوان هم‌زبان شویم و اعتماد آنها را جلب کنیم. بچه‌ها ما را غول می‌بینند. اگر فردی دو برابر ما قد داشت هم به همین شکل در نظر ما جلوه می‌کرد. وقتی این اتفاق نیافتاده است شاهد تولید آثاری هستیم که کودک و نوجوان با آن ارتباط برقرار نمی‌کنند چون زبان، زبان آنها نیست.

فدایی حسین افزود: زبانی است که مد شده و ما هم به عنوان تولیدکننده اثر نمایشی از آن استفاده می‌کنیم. بازیگران فعال در زمینه تئاتر کودک و نوجوان هم درک درستی از این گروه سنی ندارند و در مجموع ساده‌انگاری بلای جان این عرصه شده است. ما فکر می‌کنیم نمایش کودک یک کار ساده‌انگارانه است اما به نظر من این یک توهین به آنها است. تئاتر کودک و نوجوان در درجه اول تئاتر است و باید اثری در این عرصه ایجاد شود که استانداردهای یک اثر نمایشی را داشته باشد و تنها مخاطب است که در این میان تغییر کرده است. قرار نیست یک سری عناصر را از نمایش بگیریم چون مخاطب ما کودک و نوجوان است.

او درخصوص فاصله تئاتر کودک و نوجوان کشور ما با استانداردهای جهانی گفت: اگر بخواهیم معدل بگیریم، به لحاظ تکنیک و محتوا فاصله از زمین تا آسمان است. البته این بدان معنا نیست که کاری در این بخش انجام نشده است. البته هستند گروه‌هایی که راهکار را در این دیده‌اند که به اتفاق گروه‌های خارجی، آثار مشترک تولید کنند. به نظر می‌رسد تئاتر در کلیت خود تفاوتی بین کشورهای مختلف ندارد. تفاوت در دیدگاه‌هاست. سطح دیدمان را در حوزه تئاتر کودک و نوجوان پایین آورده‌اند و تعامل با دیگر کشورها موجب می‌شود که در این زمینه تجدیدنظر کنیم. یکی از راهکارهای جشنواره، اجرای آثار خارجی در ایران است هر چند که به لحاظ هزینه‌ای که می‌شود ما آنگونه که باید از تجربه آنها بهره نمی‌گیریم و استفاده زیادی از حضورشان نمی‌شود. آنها باید فرصت اجرای عموم پیدا کنند.

حسین فدایی حسین با ابراز تاسف نسب به اینکه روند تولید در مسیر ساده‌انگاری قرار گرفته که نزولی است و آینده خطرناکی دارد، عنوان کرد: مگر اینکه فکری به حال این ماجرا کرد. در درجه اول نویسنده‌ها باید برای نوشتن امنیت شغلی داشته باشند و ما نیاز به متن داریم. ترجمه کار راحتی نیست اما این نیاز را حس می‌کنم که چون نویسنده‌ای نداریم که عمر خود را در عرصه تئاتر کودک و نوجوان بگذارد، حداقل آثار خارجی موفق را با ترجمه در اختیار گروه‌ها قرار دهم. البته برخی نویسنده‌ها ترجمه را مانعی برای دیده شدن فعالیت خود می‌دانند در حالی که ترجمه کمک می‌کند تا ما سطح کیفی و فضای حاکم بر تئاتر جهانی کودک و نوجوان را داشته باشیم. تا به حال این اتفاق رخ نداده است که ما پژوهشی در آثار "دیوید هود" از نویسندگان برجسته تئاتر کودک و نوجوان داشته باشیم. آیا به این نکته توجه داشته‌ایم که این نویسنده حتی یک‌بار هم خود را تکرار نکرده و از زاویه نگاهش به کودکان و نوجوانان دور نشده است؟ فانتزی آثارش فوق‌العاده است و به عقیده من این انسان یک فیلسوف در حوزه ادبیات نمایشی کودک و نوجوان است. اگر امکانی فراهم شود که فردی همچون "دیوید هود" به ایران سفر کند و بنویسد، می‌توان امیدوار بود که در آینده تعدادی متن قابل قبول داشته باشیم.

او همچنین اضافه کرد: در حال حاضر بسیاری از کارگردانان ما خودشان متن‌های‌شان را می‌نویسند. نمی‌گویم که این خوب است یا بد اما زمانی چرخه استاندارد ایجاد می‌شود که نویسنده و کارگردان هر یک با تمرکز بر روی کار خود به تولید دست زنند. در زمینه پژوهش عرصه‌ای برای فعالیت وجود ندارد. یکی از این عرصه‌ها سمینارها است. ما در مجموع از بعد از انقلاب بیش از سه سمینار در حوزه تئاتر کودک و نوجوان نداشته‌ایم. یکی از سوی آموزش و پرورش و در راستای تعلیم و تربیت انجام شده است که به اوایل دهه 80 بر می‌گردد. پس از آن سمیناری در دانشگاه تهران برگزار شد و سمینار سوم هم در زمان فعال شدن اسیتیج ایران از سوی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان اجرا شد. پس از اینها نه شاهد نشریه تخصصی در زمینه تئاتر کودک و نوجوان بوده‌ایم نه شاهد فعالیت پژوهشی خاصی بوده‌ایم.

این پژوهشگر ضمن اشاره به اینکه بزرگترین مشغله و دغدغه من، فراهم کردن امکانی است که بتوانم تعداد بیشتری از کودکان و نوجوانان را با تئاتر مواجه کنم، گفت: اینکه من ادعا می‌کنم باید روزی یک تئاتر به فرزندان‌مان نشان دهیم، شدنی نیست اما می‌شود مسیری را برای نزدیک شدن به این هدف پیش گرفت و راهکار نزدیک کردن آنها، درگیرشدن‌شان با تئاتر است. اگر جایی مثل مدرسه در حوزه تئاتر ایجاد شود، یک تعداد گروه در مدرسه شکل می‌گیرد پس کودک و نوجوان با مقوله تولید، اجرا و تماشای تئاتر درگیر می‌شوند. اخیراً شنیده‌ام که برای برگزاری هفته تئاتر مدرسه برنامه‌ریزی‌هایی انجام می‌شود و این اتفاق خوشایندی است. تئاتر کودک و نوجوان می‌تواند نجات‌دهنده تئاتر حرفه‌ای و نسل آینده باشد. فردی که در کودکی با تئاتر مواجه شود در آینده می‌تواند مخاطب تئاتر را تأمین کند. کودکی که نمایش خوب ببنید در آینده مشتری تئاتر خواهد بود. البته همه اینها به راهکار و سازوکار نیاز دارد. افزایش منابع علمی، تربیت مربیان و ورود نمایشنامه‌ها به کتب درسی از جمله این راهکارها است.

حسین فدایی حسین در پایان صحبت‌هایش عنوان کرد: از مقوله تئاتر کودک و نوجوان دفاع می‌کنم که باید در دو حوزه انجام شود؛ یکی نگاه عموم چه مردم و والدین و چه مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به تئاتر کودک و نوجوان و این مهم که تئاتر آینده جامعه را با تربیت یک نسل رقم می‌زند چرا که این عرصه امکانی خوب برای تربیت است. نکته بعدی این است که فعالان تئاتر بزرگسال حوزه تئاتر کودک و نوجوان را هم به رسمیت بشناسند و به اهمیت آن در تحول تئاتر بزرگسال واقف باشند. صحبتی هم با فعالان تئاتر کودک و نوجوان دارم. آنها باید به اهمیت کارشان اشراف داشته باشند چرا که کار بزرگی را انجام می‌دهند هر چند که بسیاری از ما از این راه ارتزاق می‌کنیم. فعالیت در زمینه تئاتر کودک و نوجوان از کار یک پزشک که کودکی را از بیماری و یا خطر مرگ نجات می‌دهد فراتر می‌دانم. ما با هر اجرا تعداد زیادی از انسان‌ها را تغییر می‌دهیم پس نباید به این حرفه تنها به عنوان یک شغل برای امرار معاش نگاه کرد.

 کار فعالان عرصه تئاتر کودک و نوجوان مشابه جراحان مغز و اعصاب است

ناصر آویژه کارگردان و بازیگر عرصه تئاتر کودک و نوجوان در ابتدای صحبت‌هایش ضمن اشاره به اینکه مخاطب تئاتر کودک بسیار حساس است، گفت: به عقیده من، کار ما فعالان عرصه تئاتر کودک و نوجوان مشابه جراحان مغز و اعصاب است که حتی با تمام مویرگ‌های ریز بدن یک انسان در ارتباط است. حساسیت این حوزه تا به این اندازه است و اگر امروز کارمان را به درستی انجام ندهیم، اثراتش بعدها مشخص می‌شود. دو سال در آکادمی استاد سمندریان تحصیل کردم. خدایش بیامرزد ایشان همیشه می‌گفتند شما که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان فعالیت می‌کنید کارتان به مراتب دشوارتر است چرا که شما مخاطب پرورش می‌دهید.

او در ادامه افزود: ما نیاز داریم کودکان را به خوبی بشناسیم که اگر نشناسیم عملکرد درستی نخواهیم داشت. این‌که با استفاده از رنگ و موسیقی کاری را به روی صحنه ببریم الزاماً کار کودک انجام نداده‌ایم. فان و سرگرمی بخشی از کار کودک است اما بخش مهم این است که تئاتر کودک و نوجوان ابزاری برای تولید اندیشه است. ما معتقدیم کودکان پیش از ورود به دبستان در دنیای عینی به سر می‌برند و بعدها آرام آرام وارد دنیای ذهنی می‌شوند. دنیای عینی یعنی فضایی که اگر می‌خواهید در آن چیزی را به کودک بفهمانید باید همانند آن را به او نشان دهید. مثلا آموزش اعداد را با کمک گرفتن از شکل پیش بگیرید. در چنین دنیایی که درک کودک از جهان پیرامون پایین است نمی‌توان موضوعات فلسفی را به او اثبات کرد. البته شاید بتوان این کار را انجام داد اما باید همان موضوعات را در قالب تصویرسازی و معادل‌سازی مطرح کرد. می‌توان از مرگ و تولد به او گفت اما باید در قالب داستان‌های تصویری آن‌ها را روایت کرد.

این کارگردان با بیان اینکه شاید تخصصی شدن سالن‌های نمایش کودک از جهاتی خوب باشد اما اگر اجراها در تمام شهر پخش می‌شد به لحاظ کیفی آثار بهتری را شاهد بودیم، عنوان کرد: متأسفانه بسیاری از تغییرات مدیریتی در سال‌های اخیر انجام شد و مدیران به این نتیجه رسیدند که شاید تخصصی کردن سالن نمایش کودک گزینه بهتری باشد. اوایل بسیاری تالار هنر را نمی‌شناختند و به یاد دارم اوایل دهه 70 این سالن فقط برای تمرین گروه‌های نمایشی مورد استفاده قرار می‌گرفت. در ظاهر مسئولان به حوزه تئاتر کودک و نوجوان اهمیت می‌دهند اما در باطن این‌گونه نیست. در زندگی خودمان دقت کنید ما تا اندازه زیادی به فرزندان‌مان بها می‌دهیم پس چرا فرزندان‌مان همیشه می‌گویند بزرگسالان آنگونه که باید به آنها اهمیت نمی‌دهند؟ در اینجا مرادمان اهمیت دقیق و جدی است. این بدان معناست که فرزند ما نباید فکر کند صرفاً یک مصرف‌کننده است. فرزند ما دلش گفت‌وگو می‌خواهد و اینکه نظراتش در زندگی خانوادگی مورد توجه قرار گیرد.

او همچنین اضافه کرد: درست است که جشنواره داریم اما کجا دیده‌اید که یکی از فعالان عرصه تئاتر کودک و نوجوان عضوی از هیئت امنا باشد؟ کجا دیده‌اید این فعالان در حوزه داوری جدی گرفته شوند؟ اگر با دقت بیشتری فضای تئاتر کودک و نوجوان را جدی بگیریم بخشی از مشکلات تئاتر بزرگسال حل خواهد شد چرا که تئاتر کودک زیربنا و پرورش‌دهنده مخاطب است. مخاطب پرورش یافته می‌تواند زیربنای تئاتر پرورش یافته باشد. تنها نیاز ما بودجه نیست. گاه نیازمند گفت‌وگو با یکدیگر هستیم. سال‌هاست افرادی مانند آقای داوود کیانیان به این نکته اشاره می‌کنند که در دانشگاه رشته تئاتر کودک و نوجوان نداریم. شما امروزه افرادی را می‌بینید که قائم مقام جشنواره‌ها می‌شوند که تخصص، پژوهش و وجهه خاصی در عرصه تئاتر کودک و نوجوان ندارند. این افراد در این حوزه هم ورود پیدا کرده‌اند چون به زعم برگزارکنندگان انسان‌های امینی هستند. من به واسطه یکی از آثار حدود دو سال با آقای رضا بابک نشست و برخاست کردم. آیا شما می‌دانید او یکی از بنیانگذاران تئاتر کودک و نوجوان در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی ایران با آثاری ماندگار است؟ چه شده که ایشان می‌گویند من دیگر پایم را در این جشنواره‌ها نمی‌گذارم. او تاریخ شفاهی تئاتر کودک و نوجوان حداقل در یک برهه زمانی است اما آیا مدیران آنگونه که باید از تجربیاتش بهره گرفته‌اند؟

آویژه ضمن اشاره به اینکه من مدتی عضو شورای هنری تالار هنر است عنوان کرد: نگاه ما این است که در کنار چند اثر سرگرم‌کننده، آثاری را هم به شکل جدی، هدفمند و دارای مفاهیم و با موضوع عمیق و اجتماعی تولید شوند که اتفاقاً مورد استقبال مردم و حتی اهالی تئاتر قرار گرفت. به نظرم با تلاش این روند باید ادامه داشته باشد. در بخش تخصیص بودجه هم حوزه تئاتر کودک با اجحاف مواجه است. مگر نمی‌گوییم که تئاتر با تئاتر فرق نمی‌کند پس چرا به یک اثر 15 میلیون تومان کمک هزینه اجرا می‌دهیم و به اثری دیگر 100 میلیون تومان. شما همان 100 میلیون تومان را در این بخش هزینه کنید و ما هم با یک گروه حرفه‌ای اثری در حوزه تئاتر کودک تولید می‌کنیم. این مشکلات دست به دست می‌دهند و سطح کیفی آثار را کاهش می‌دهند. اینگونه نمی‌توان به گروه‌هایی که با کمترین بودجه اثری را به صحنه می‌آورد خرده گرفت. نگاه‌مان را باید به تئاتر کودک و نوجوان عمیق کنیم و این عمیق بودن تعریف دارد. دانشگاه می‌تواند به رشد این بخش کمک کند. امیدواریم پیگیری‌ها در این زمینه به نتیجه رسد.

او با بیان اینکه شواهدی وجود دارد که تئاتر کودک ونوجوان ما به لحاظ محتوا از تئاتر جهان جلوتر است، اظهار کرد: پیشینه تئاتر ما بر مبنای محتوا شکل گرفته هر چند که شاید در بخش فرم و شکل کاستی‌هایی وجود داشته باشد که آن هم به کمبود امکانات بر می‌گردد. من در کانالی عضو هستم که بخش‌هایی از تئاترهای دست اول کودک و نوجوان را به اشتراک می‌گذارد و فضایی برای آشنا شدن ما با آثار خارجی فراهم می‌شود. در اجراهای خارجی متوجه شدم که تئاتر کودک و نوجوان در ایران به ویژه آثار همسو با آئین‌ها و سنت‌های ما برای‌شان بسیار جذاب است. البته که در حوزه کار مدرن آنها سرشار از پروداکشن هستند و انیمیشن‌های روز مانند "شرک" و "دیو و دلبر" را به تئاتر تبدیل می‌کنند. این امکان هنوز در ایران وجود ندارد. من معتقدم قدم‌ها را در این بخش باید به آرامی برداشت تا در و تخته در این حوزه با یکدیگر جور در آیند. آداب و سنن در ناخودآگاه جمعی ما در حرکت هستند اما متأسفانه ما بارها و بارها نسبت به آنها بی‌توجه بوده‌ایم. لازم است از اینها با تکیه بر نیازهای امروز مردم در عرصه تئاتر کودک و نوجوان بهره گیریم.

ناصر آویژه در پایان صحبت‌هایش با بیان اینکه امیدوارم با تغییر نیت‌ها، عمل ما هم اصلاح شود، گفت: امیدواریم آثاری تولید کنیم که در آینده تأثیر خوبی از آنها را روی فرزندان‌مان شاهد باشیم. معتقدم با کودکان کار کردن نیازمند صبر بیشتری است. اگر فردی اثری با نگاه تازه وارد این عرصه کرد اما فروش قابل توجهی نداشت، باز هم مورد حمایت ما قرار گیرد و طرد نشود چون مطمئناً در آینده تأثیر خود را خواهد گذاشت.

بارها در ارتباط با لزوم توجه بیشتر به تئاتر کودک و نوجوان به مدیران تذکر داده‌ایم اما اتفاقی رخ نداده است

امیر مشهدی عباس نویسنده و کارگردان عرصه تئاتر کودک و نوجوان درباره ضعف‌های موجود در حوزه تولید نمایشنامه، محتوا و متن برای کودکان و نوجوانان گفت: شاید یکی از مهمترین دلایل عدم پرداخت دستمزد نویسندگان باشد. در تمام دنیا نویسنده شریک سود یک فیلم و تئاتر است اما در ایران بر اهمیت وجود این طیف به عنوان نخستین خالق یک اثر واقف نیستند. بارها پیش آمد تئاتری نوشته من روی صحنه رفت اما در زمان اجرا حتی برای تماشای اثر هم از من دعوت نشد. نوشتن متن برای کودک و نوجوان بسیار دشوار است چرا که دایره واژگان محدودی وجود دارد. مثلا در نوشتن متن برای خردسال می‌توان از 840 کلمه استفاده شود. البته امسال این عدد به بیش از دوهزار کلمه افزایش یافته است. برای کودک و نوجوان هم می‌توان از 6 هزار و اندی کلمه استفاده کرد. حال اگر بخواهیم یک متن دراماتیک برای محدود سنی مشخصی بنویسیم با کاری بس دشوار روبرو هستیم یا اگر بخواهیم در قالب شخص محوری نه چند محوری نمایشنامه‌ای را تولید کنم، باز هم محدودیتی دیگر در مسیر قرار می‌گیرد.

او همچنین افزود: رساندن چنین اثری به اوج و نشان دادن لایه‌های شخصیتی، کار بسیار سختی است. باید تیپیکال نوشته شود و اینگونه باید مابه‌ازای بیرونی داشته باشم. پس نباید در ذهن کودک پرسشی برای ادامه روند نمایش ایجاد شود. ما باید یک سؤال برای نتیجه کلی ایجاد کنیم. حال تصور کنید نوشتن متنی با این شرایط دشوار به شرط دریافت دستمزد 2 و 3 میلیون تومانی چه توجیهی دارد. به نظرم دستمزد یک نمایشنامه کودک باید بیش از 50 میلیون تومان باشد. بعضاً نوشتن نمایشنامه برای این گروه سنی نزدیک به یک سال زمان می‌برد. اگر هم افرادی مانند من متن آثار خودشان را بنویسند، هر دوسال یک‌بار فرصت اجرا پیدا می‌کنند. چه مرکز هنرهای نمایشی و چه هر ارگان دیگری می‌گوید که چون تعداد سالن‌های تئاتری برای گروه‌های نمایشی کم است هر دو سال یک‌بار نوبت اجرای هر گروه می‌شود. این یعنی من هر دوسال یک‌بار فرصت کارگردانی اثری را دارم که البته اینکه کیفیت اثر در نهایت به چه شکل باشد جای پرسش دارد.

مشهدی عباس با بیان اینکه تئاتر تأثیرگذارترین رسانه دنیا به ویژه برای مخاطب کودک و نوجوان است، عنوان کرد: مخاطب کودک و نوجوان هم تأثیرپذیرترین مخاطب دنیا است چرا که در سن آموزش قرار دارد. برداشت این گروه سنی از نمایش در ذهن آنها باقی می‌ماند و با آنها تربیت می‌شوند. حال اگر مطالب نادرستی به آنها منتقل کنیم، او به همان اشتباهات عادت می‌‌کند. به طور مثال اگر کودک به دیدن نمایش‌های موزیکال دارای رقص و آواز عادت کند، اگر نمایشی دارای تفکر را ببیند به نظرش با اثر نمایشی خوبی مواجه نشده است. مشکل اینجاست ما در حین کار کودک، سن خودمان را پایین می‌آوریم تا او بفهمد ما می‌خواهیم با او ارتباط برقرار کنیم فارغ از اینکه او چه نیازهایی دارد. نیازهای کودک امروز با نیازهای دوران کودکی ما تفاوت دارد. ما امروز تئاتر نوجوان نداریم چراکه به زعم آن‌ها آثار نمایشی موجود سطح قابل قبولی ندارند. نوجوان امروزی با مسائل بسیاری روبرو است و ما نمی‌توانیم با نگرش 30 سال پیش برایش اثر نمایشی تولید کنیم. اگر احساس می‌کنیم کودک‌مان نیاز به پزشک اطفال ندارد و از پزشک عمومی برای درمان او استفاده می‌کنیم، ایرادی هم ندارد که او هر تئاتری را ببینید و هر فردی هم اثر تئاتری برای این گروه سنی تولید کند، باید به دشواری‌های تولید تئاتر برای این گروه سنی واقف باشد زیرا در دو هفته نمی‌شود برای کودکان و نوجوانان اثری روی صحنه برد.

او درباره نبود پژوهش در عرصه تئاتر کودک و نوجوان و نبود افرادی که در این زمینه تخصص و آموزش‌های لازم را ندارند، عنوان کرد: حتی اگر رشته‌ای هم در زمینه تئاتر کودک و نوجوان وجود داشته باشد، متخصصین امر مدرسان آن نخواهند بود. کدام فارغ‌التحصیل دانشگاهی در زمینه تحصیلی خود تبدیل به نخبه شده است. استثنائاتی مانند نادر برهانی‌مرند و کیومرث مرادی هم با تکیه بر استعدادهای خود در این زمینه رشد کرده‌اند. من دستیارانی داشتم که همگی در مقطع لیسانس و فوق لیسانس بودند اما پس از اخذ مدرک دکتری به جای رفتن به سمت عمل، بیشتر درگیر مباحث تئوریک شده‌اند و با همین شرایط مدرس دانشگاه‌ها هم شده‌اند. تئاتر کودک و نوجوان جایگاهی در دانشگاه ندارد. اگر می‌گویم رشته تئاتر عروسکی؛ به این دلیل است که عروسک‌ها دارای ساختار و انواع مختلفی مانند نخی، صلیبی، میله‌ای، فک زن، ماریونت و... هستند که قابل تدریس است اما کودک و نوجوان بیش از اینها تنوع و ساختار دارد. بارها در ارتباط با لزوم توجه بیشتر به عرصه تئاتر کودک و نوجوان به مدیران وقت تذکر داده‌ایم اما متأسفانه اتفاقی خاصی رخ نداده است.

نویسنده و کاگردان نمایش "من عجیب" ضمن اشاره به اینکه در حال حاضر بزرگ‌ترین مشکل ما در زمینه تئاتر، کمبود سالن‌های اجراست، اظهار کرد: قضیه دو دو تا چهار تا است. ما نمایشی با توجه به مختصات و امکانات تالار هنر تولید می‌کنیم و با تکیه بر آن امکانات، جذابیتی را ایجاد کرده و مخاطب را به سمت خودمان می‌کشانیم اما پس از 20 یا 30 اجرا، دیگر فرصتی برای اجرای مجدد این نمایش به وجود نمی‌آید. البته چند بار پیش آمد که خواستیم اجراهایی در فرهنگسراها داشته باشیم اما از این کار پشیمان شدیم. بارها پیش آمد در زمان اجرای نمایش یک نفر با تِی وارد صحنه شده، چرا که ساعت کاری او در حال اتمام بوده است. از طرفی دیگر ظرفیت سالن‌های تئاتری هم آنگونه که باید و شاید زیاد نیست. بلک‌باکسی برای اجرای نمایش 2 یا 3 گروه ایجاد شده که ظرفیت چندانی ندارد و شما باید یک دکور پورتابل برای نمایش داشته باشید. این‌چنین تجربیاتی را هم داشته‌ایم اما پس از چند اجرا با ناپدید شدن وسایل‌مان مواجه شده‌ایم. پس عملاً ما به دلیل نداشتن سالن 6 ماه زمان برای 20 اجرا صرف می‌کنیم که نهایتاً ممکن است فرصت اجرا در جشنواره را هم پیدا کند. زمان دبیری آقای رحماندوست، شهرام کرمی و مریم کاظمی این پیشنهاد را مطرح کردند که آثار شاخص جشنواره فرصت اجرای عمومی پیدا کنند اما هرگز محقق نشد. چرا نباید همان همدان که مدعی تئاتر کودک و نوجوان و به گفته خودشان پایتخت این عرصه از تئاتر است یک سالن دائمی برای اجراهای این بخش داشته باشد؟ حتی اسکان گروه‌ها هم در زمان اجرا کار چندان دشواری نیست. پس از این همه دوره برگزاری جشنواره هنوز هم با خلاءهایی مواجه هستیم.

مشهدی عباس با بیان اینکه تئاتر کودک و نوجوان برای مسئولان نیست، یادآور شد: اساساً مسئولان ما را جدی نمی‌گیرند. اینکه می‌گویم ما، از آنجاست که تئاتر کودک و نوجوان عضوی از وجود من شده است. من  مدیر مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کارشناس نظارت و ارزشیابی ارشاد، هستم. من و همکارانم در تمامی این بخش‌ها رابطی بین بخش دولتی و فعالان تئاتری هستم. قرار نیست کاری از دست ما بر بیاید. جالب است آقای حسین پارسایی فعالیت در عرصه تئاتر را با حوزه نمایش کودک و نوجوان آغاز کردند اما زمانی که به ریاست مرکز هنرهای نمایشی منصوب شدند، ما در این بخش دچار ضعف‌های جدی بودیم. شاید یکی از بدترین دوران تئاتر کودک و نوجوان به زمان ریاست او بازگردد. در همان زمان اجراهای تئاتر کودک و نوجوان در تئاترشهر ممنوع شد. در حال حاضر با وجود آقای شهرام کرمی به عنوان یکی از فعالان این بخش که مدتی هم مدیریت تالار هنر را بر عهده داشتند توقع می‌رود اتفاق مثبتی در این بخش رخ دهد اما متأسفانه تاکنون مورد قابل ذکری رخ نداده است.

او ضمن اشاره به اینکه به جرأت می‌گویم ما هیچ چیزی از تئاتر روز دنیا کم نداریم، تصریح کرد: در سال 1391 نمایشی را با عنوان "آشپزها" در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان به صحنه بردم. همان سال کارگردانی دانمارکی اثری را با عنوان "اسپاگتی" در همین جشنواره به صحنه برد. دو کار به شدت به یکدیگر شبیه بودند و به گفته دبیر وقت جشنواره شهرام کرمی، بخشی از نمایش من از اثر دانمارکی بهتر بود با اینکه آنها حدود 50 سال سابقه کار کودک داشتند. ساختار کاری آنها درجه یک بود اما ساختار اثر من دیالوگ‌محور بود. تفاوت‌های کوچکی در زمینه نقش‌ها داشتیم اما در هر دو کار سه بازیگر حضور داشتند. تفاوت‌های کوچکی هم در طراحی صحنه وجود داشت. آقای کرمی به من گفتند که آنقدر این دو کار به هم نزدیک است که احساس می‌کنم به نوعی از یکدیگر کپی‌برداری کرده‌‌اید. می‌خواهم بگویم به تجربه من فاصله زیادی با تئاترهای خارجی نداریم. چه بسا در مواردی جلوتر هستیم. نمایش‌های آنها فقط تصویرمحور و سرگرم‌کننده است اما ما در نمایش‌های‌مان به قصه و پیام هم اهمیت می‌دهیم در حالی‌که ما شرقی هستیم و ادبیاتی غنی داریم.

مشهدی عباس در ادامه افزود: اما نکته این است که آنها کارشان را جدی می‌گیرند و ما خیر. تفاوت ما در کیفیت است. ما آنجا گروه‌هایی را داریم که دولت بالغ بر 120 میلیون تومان هزینه حمل و نقل دکورشان را پرداخت کرده است اما دولت ما در پرداخت پول بلیت هم به ما کمک نمی‌کند. آنجا نماینده‌هایی از سفارت کشورهای مختلف هستند که به محض ورود گروه‌ها بدون هیچ چشم‌داشتی کارهای اولیه آنها را انجام می‌دهند و ما التماس می‌کردیم که نماینده سفارت ایران از اجرای ما دیدن کنند و حتی منشی ایشان هم به دیدار ما نمی‌آمدند.

نویسنده و کارگردان نمایش "آشپزها" با تاکید بر اینکه مسئولان تئاتر کشور باید فکر اساسی برای تئاتر کودک و نوجوان کنند، اظهار کرد: آنها هیچ زمان نمی‌خواهند از تجربیات ما که عمرمان را در این عرصه گذاشته‌ایم، استفاده کنند. البته شاید اگر ما هم روزی جای آنها باشیم با همین رویه تصمیم بگیریم. اما اعتقاد دارم هم قطاران من هستند که می‌توانند بگویند ما در تئاتر کودک و نوجوان چه معضلاتی داریم. مدیران تا چه زمانی می‌خواهند تفکرات خود را در تئاتر کودک و نوجوان تجربه کنند؟ چرا باید خطاها را تکرار کنیم؟ در ارتباط با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من از شما این پرسش را مطرح می‌کنم که آیا یک نیروی متخصص کودک و نوجوان در این وزارتخانه حضور دارد؟ مگر می‌شود یک نفر به عنوان مدیر بخش دولتی تمام جشنواره‌ها را برگزار کند؟ آیا جشنواره تئاتر دفاع مقدس با جشنواره آئینی و تئاتر کودک و نوجوان یکی است؟ مشکل اینجاست همه این جشنواره توسط یک نفر و به یک شکل برگزار می‌شود.

او همچنین اضافه کرد: ما در زمینه کار کودک و نوجوان هیچ قدم تخصصی بر نداشته‌ایم. نه برگزارکنندگان تخصصی در این مسیر حرکت کرده‌اند و نه نگاه حاکم به کار کودک و نوجوان تخصصی است. زمانی کار تخصصی باید انجام شود که سواد آن وجود داشته باشد. کودکان و نوجوانان ما بسیار محروم هستند. هر جای دنیا که باشید اگر بخواهید برای این گروه سنی اثری هنری خلق کنید، بودجه و مکان مناسبی را برای تولید در اختیار شما می‌گذارند. چرا که آنها می‌گویند شما در حال ساختن آینده فرزندان ما هستید. فرض کنید ما از ساعت 9 تا 11 تمرین نمایش داریم. گروه بعدی قرار است ساعت 12 مشغول اجرا شود. ساعت 11 ما را از سالن تمرین بیرون می‌کنند و تا ساعت 12 فقط به دلیل خاموش شدن چراغ پلاتوی تمرین این سالن خالی از نفرات است. این مسئله برای سرمایه‌گذاری فرهنگی در این مملکت نادرست است آن هم برای امثال ما که تمام عمر فعالیت هنری و فرهنگی‌مان را برای کودکان و نوجوان صرف کردیم.

امیر مشهدی عباس در پایان صحبت‌هایش عنوان کرد: من اوایل برای کودکان می‌نوشتم، سپس بازی کردم و بعد از آن وارد عرصه کارگردانی شدم اما متوجه شدم فعالیت در تمامی این عرصه‌ها تا چه اندازه دشوار است. حال که وارد فیلمنامه‌نویسی شده‌ام می‌بینم که این بخش به شکلی جدی‌تر دشواری‌های خود را دارد. گرافیک خوانده‌ام و فعالیت‌هایی مانند طراحی صحنه هم انجام داده‌ام. این اواخر هم پا به وادی ساخت فیلم گذاشته‌ام و دریافتم که این هم سخت است. این سختی‌ها و دشواری‌ها در تمام این فعالیت‌ها به واسطه این است که بسیاری از مدیران و مسئولان آن را ساده می‌انگارند؛ اما ساخت هر پلان برای من آنچنان اهمیت دارد که نمی‌خواهم وقت مخاطبم را هدر دهم و چیزی به او اضافه کنم. امیدوارم خداوند خلاقیت و فرصت کار کردن برای کودکان و نوجوانان را از ما نگیرد. متاسفانه هر چند که نخستین هزینه‌ها از سوی والدین برای کودکان و نوجوانان صرف می‌شود اما  آخرین اولویت‌ آ‌ن‌ها سرمایه‌گذاری فرهنگی است.

مشکل ما در حوزه تئاتر کودک و نوجوان نبود تبلیغات درست است

مهدی فرشیدی سپهر نویسنده و کارگردان تئاتر کودک و نوجوان با بیان اینکه تئاتر کودک و نوجوان نیازمند اختصاص یک رشته دانشگاهی است، گفت: تصور می‌کنم زمانی خانم جدیکار و همکاران‌شان تلاش کردند که این اتفاق در قالب یک واحد مجزا در دانشگاه بیفتد هرچند که تلاش‌های آنها بی‌نتیجه ماند. ما رشته تئاتر عروسکی داریم اما تئاتر کودک و نوجوان نه و انگار که این شهر بی‌شهردار است که تبدیل شده است به یک مقوله دم‌دستی که در نهایت خیلی بخواهیم در آن تلاش کنیم نقش یک روباه بدجنس و یا نقش پینوکیو در آن بازی می‌شود. در حالی‌که این مسئله روایتی است که بارها و بارها در کتاب‌ها آن را خوانده‌ایم و یا قصه آن برای ما تعریف شده است و ما امروز یک نمایشنامه که حرف حال جامعه زده شود را نداریم و در نتیجه یا متن‌های خارجی ترجمه می‌شوند و یا شاهد اجرای متن‌های کلیشه‌ای هستیم.

او درباره این موضوع که چرا ما فاقد نمایشنامه‌هایی مختص کودکان هستیم، عنوان کرد: اینکه چرا ما فاقد یک نمایشنامه مختص کودک هستیم دلیلش آن است که دیدگاه روشنی در این زمینه نداریم اگر روزی صمد بهرنگی قصه ماهی سایه کوچکی را می‌نویسد که آرزوی رسیدن به دریا را دارد و حتی از مادربزرگش هم نمی‌ترسد، چنین روایتی یعنی میل به تحول و تغییر در زندگی و این امر از آنجا ناشی می‌شد که او معلمی در آذربایجان بود که تصور می‌کرد تهران جای خوبی است. امروز ما بزرگترین مسئله‌ای که با آن در مقولات مربوط به کودک درگیر هستیم بی‌معلمی است. به ویژه که تئاتر کودک و نوجوان ما محلی برای کسب درآمد شده است، وگرنه نمایشنامه‌ نوشتن برای تئاتر و یا فیلمنامه خوب نوشتن برای سینما معجزه نیست. من همین‌جا از دوستان پیشکسوتی همچون محمد چرمشیر، محمد یعقوبی و جلال تهرانی درخواست می‌کنم که تا زمان باقی است به حوزه ادبیات نمایشی کودک و نوجوان هم ورود کرده و آثاری ماندگار را از خود به یادگار بگذارند. یک روز یکی از کارگردان‌های تئاتر کودک و نوجوان که آثاری نه عمیق بلکه سطحی و سالن پرکن تولید می‌کند را دیدم، او به من گفت مدیر یکی از سالن‌های نمایشی کودک و نوجوان بروشور کار کودک و نوجوانی که اندیشه در آن وجود دارد را مقابل بروشوری از نمایشی سطحی گذاشت و گفت: "برای من ارزش این کار سطحی بیشتر از کاری است که در آن تفکری وجود دارد اما از آن استقبالی نمی‌شود".

فرشیدی سپهر همچنین افزود: می‌خواهم بگویم که برای آن مدیر، بیلان کاری و آمار فروش بلیت بیشتر از آنکه در آن اندیشه‌ای طرح شود، ارزش دارد. به نظر من سالن‌دارانی که چنین تفکری را به جامعه هنری دیکته می‌کنند و هنرمندانی که از سر ترس و برای ماندن در چنین شرایطی و کار کردن تن به هر شرایطی می‌دهند در اوضاع بلبشوی تئاتر کودک و نوجوان مسئول هستند. بچه‌هایی که مخاطب چنین آثاری می‌شوند افرادی هستند که بعدها بیشترین بزه‌های اجتماعی را مرتکب خواهند شد، از یک راننده بی‌ادب، سیاست‌مدار بی‌اخلاق و فردی که حداقل به خانواده خود خیانت خواهد کرد. ون‌گوگ می‌گوید: "من به روز جزا اعتقاد دارم و در آن روز کسانی که هنر را به سطح امیال پست خود پایین آوردند، مجازات خواهند شد..." بله، این‌گونه نیست که در آخرت تنها عبادت کردن ملاک باشد بلکه من و توی هنرمند اگر قدرت هنری داشته باشیم و آن را صرف شادی سطحی و موضعی مخاطب خود کرده باشیم مورد بازخواست قرار خواهیم گرفت. شخصاً 5 سال نقش روباه دم زنگوله را بازی کردم که تنها قصدش این بود که بچه‌ها را بخنداند اما واقعیت این است که تئاتر باید ناجی مخاطب شود و به بسیاری از مجهولات او پاسخ بگوید و زندگی تنها این نیست که بهداشت در آن رعایت شود و یا در نهایت جامعه را با استفاده از هر ابزاری شاد نگاه داریم. تئاتر ابزاری بسیار قوی است و می‌تواند در قلب جامعه نفوذ پیدا کند.

او ضمن اشاره به اینکه  سهروردی کتابی تحت عنوان "فی احوال طفولیه" دارد، اظهار کرد: کسانی که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت می‌کنند حتماً باید آن را بخوانند چرا که در آن سهروردی چگونگی رشد یک انسان را به خوبی بازگو می‌کند و البته دلم می‌خواهد از "عقل سرخ" و "آواز پر جبرائیل" که از حیث خیال‌پردازی تکان‌دهنده هستند نیز نامی بیاورم. بیان شد که چرا در حوزه کودک و نوجوان در زمینه نمایشنامه‌نویسی شاهد کار شاخصی نیستیم و من باید بگویم که یکی از دلایل اصلی آن این است که ما اصولاً در این حوزه با این‌گونه آثار بیگانه و قهر هستیم.

نویسنده و کارگردان نمایش "پدران" با بیان اینکه در حوزه آموزش تنها با سه قشر والدین، معلمان، مدیران و هنرمندان سر و کار دارم و اعتقاد دارم که آنها باید با دادن برخی اطلاعات نوین در عرصه تئاتر کودک و نوجوان به روز شوند و این روند باید گسترش پیدا کند، تصریح کرد: امروز اگر پدر و مادری حرفش از سوی فرزندش خریدار ندارد دلیل آن این است که آنها جادوی کلام‌شان را از دست داده‌اند و من آموزش می‌دهم که آنها چگونه می‌توانند با استفاده از هنرهای نمایشی نفوذ کلام خود را احیا کنند. معلمی که صرفاً حقوق می‌گیرد تا سر کلاس درس تنها به ذکر طرح درسی بسنده کند باید این مهارت را برای او به وجود آورد که کلام نافذی داشته باشد تا درصد گیرایی شاگردانش در طرح موضوعات درسی ارتقا یابد. من با تداعی لحظات نمایشی و نه روحانی، مدت 10 سالی است که در راستای تقویت جسم، جان و ورزیده کردن اشخاص، آن هم با استفاده از هنری که پیشینه حداقل 4 هزار ساله دارد سعی در تغییر شرایط دارم و بیشتر هم وقت و انرژی خود را صرف مناطق محروم می‌کنم و بیان من در قالب کارگاه‌هایی که در این راستا برگزار می‌کنم در سطحی بسیار پایین و عامه‌فهم جای دارد.

او درخصوص توقف اجرای تئاتر در مدارس از سوی آموزش و پرورش گفت: هم از این اتفاق ناراحتم و هم خوشحال. ناراحتی من به این دلیل است که آموزش و پرورش یکی از ابزارهای مؤثر در روند آموزش را در محیط‌های آموزشی سلب کرده است که دلیل آن هم این است که اساساً مدیران و مسئولان آموزش و پرورش ما آگاهی و اطلاعات چندانی از تئاتر ندارند و مثلاً اگر موضوع تئاتر یک امر فلسفی باشد با این واهمه که نکند اجرای چنین نمایشی به اشاعه فرهنگ غربی منجر شود از آن ممانعت به عمل می‌آورند که این طرز تلقی اصلاً درست نیست. از طرفی اگر قرار باشد تئاتری که در محیط‌های آموزشی متداول می‌شود تئاتری باشد سطحی و بی‌هویت که در آن به طور مثال "چند عموی دوبنده پوش رنگارنگ" به مسخره‌بازی بپردازند و تنها به فکر جیغ و هورا و سروصدای بچه‌ها باشند هم به نظرم این تئاتر اگر نباشد بهتر است. اساساً تئاتر کودک و نوجوان نباید به نتیجه‌ای منتهی شود. شاید شنیده باشید که مثلاً در مواجهه با مسئولان و مدیران آموزش و پرورش وقتی طرحی فرهنگی و هنری به منظور اجرا پیشنهاد می‌شود آنها فوراً سؤالی که مطرح می‌کنند این است که نتیجه‌اش چیست و یا مثلاً شما به دنبال چه هستید؟ در حالی‌که تئاتر نباید به نتیجه‌ای منتهی شود که در این صورت تبدیل به کاری سفارشی می‌شود که قرار است مقاصد و مطامع فرد و یا مجموعه‌ای را تأمین کند. به جرئت می‌توانم بگویم که چنین تئاتری فاسد است.

فرشیدی سپهر همچنین افزود: به نظرم اصلاً آموزش و پرورش باید دست از مدیریت تئاتر بردارد و این حوزه را به اهل فن و کارشناسان آن واگذار کند. تئاتر کودک و نوجوان در مدارس اگر می‌خواهد به یک سامانی برسد باید متولی آن اشخاصی همچون گلاب آدینه و یا فاطمه معتمدآریا باشند چرا که در غیر این‌صورت و براثر اصراری که آموزش و پرورش در تولیت تئاتری از خود نشان می‌دهد به دلیل سیاست‌گذاری غلط نتیجه‌اش این می‌شود که بچه‌هایی تربیت شوند که چون قرار است آن چیزی شوند که ما انتظار داریم بنابراین افرادی بزدل و بدون داشتن اعتماد به نفس بار می‌آیند.

او در خصوص کمبود مکان‌های اجرایی برای تئاتر کودک و نوجوان نیز عنوان کرد: یک زمانی قرار بود تالار حافظ به این امر نیز اختصاص پیدا کند و پس از اجرای نمایش "مترسک" توسط حسن معجونی، بخشی از ظرفیت این سالن نیز اختصاص به تئاتر کودک و نوجوان پیدا کند که این اتفاق روی نداد. برای من که اغلب تئاتر نوجوان تولید می‌کنم مواقعی پیش آمده است که با مراجعه به سالن‌های مخصوص نمایش کودک و نوجوان آنها این نمایش را به حوزه بزرگسال مرتبط دانسته و در مراجعه به سالن‌های رسمی تئاتر نیز به دلیل فضای نوجوانانه آن، اجازه اجرا در چنین سالن‌هایی به من داده نمی‌شود. اصلاً من می‌گویم که مشکل ما در زمینه تئاتر کودک و نوجوان سالن نیست چرا که مثلاً پردیس تئاتر خاوران زمانی با احداث چندین سالن که اختصاص به این تئاتر داشت توانست در این زمینه ظرفیت‌سازی کند اما در مقطعی با این امر مواجه شدیم که سالن‌های آنها اصطلاحاً خالی از تماشاگر اجرا می‌روند. مشکل ما در حوزه تئاتر کودک و نوجوان نبود تبلیغات درست است، نه بیلبوردی در شهر اختصاص به این تئاتر داده می‌شود، نه تیزری در تلویزیون ویژه این تئاتر پخش می‌شود و مثلاً برای رونق مخاطب در سالن‌هایی در پردیس تئاتر خاوران نیاز به‌ کارگیری هنرپیشه‌های نام‌آشنا داریم که البته در آن شرایط هم مردم به دیدن آن نمایش نمی‌آیند بلکه برای دیدن فرد مورد نظر می‌آیند.

این مدرس درباره کمبود پژوهش در عرصه تئاتر کودک ونوجوان یادآور شد: اگر هم پژوهشی صورت بگیرد به نظر من اینکه چندان مطرح نمی‌شود را باید تقصیر رسانه‌ها گذاشت که بیشتر به دنبال افراد سرشناس برای مصاحبه می‌روند در حالی‌که آن افراد برای خودشان سایت و پایگاهی برای مصاحبه دارند و دیگر نیازی برای انجام مصاحبه با آنها نیست و بیشترین توان و انرژی اهالی رسانه باید صرف مصاحبه و مطرح شدن افرادی شود که تریبونی برای مطرح کردن پژوهش‌ها و تحقیقات خود ندارند.

او درباره ارزیابی و قیاس خود میان کیفیت آثار کودک و نوجوان ایرانی و خارجی گفت: من اعتقاد دارم مثل هم هستیم. من به کشورهای زیادی از جمله آلمان، فرانسه، بلژیک و تونس سفر کرده‌ام. در آنها حتی کشورهای اروپایی هم تئاتری وجود دارد که می‌توان آن را به جریان فاسد تئاتر کودک و نوجوان تعبیر کرد و البته بخشی از آن نیز تئاتری خردورز است. من چند ماه پیش اجرایی در فرانکفورت به نام "بی‌‎چیز" داشتم و تصور من در مورد این شهر آن است که باید بن‌مایه‌های فلسفی و اندیشه‌ای در آن زیاد باشد اما در زمان اجرای این نمایش که در نریشنی اشاره به اندیشه به جهان هستی کردم در کمال ناباوری مشاهده کردم که عده‌ای به حالت تمسخر به این گفته خندیدند و پس از پایان اجرا در مواجهه با اغلب آنها دیدم که اتفاقاً نگاه آن‌ها نیز به برخی حوزه‌های اندیشه‌ای همچون نگاه عوامانه ما در ایران به این موضوعات است. من هم در قرچک ورامین اجرا داشتم و هم در تروپن کشور هلند و در هر دوی این اجراها احساس من این بود که در مواجهه با مخاطب هم در فرم و هم در محتوا هم می‌شود به چیزهای ایده‌آل اندیشید و هم در مواجهه با طیف خاصی از مخاطب نمی‌توان او را وارد عرصه جدی اندیشه‌ای کرد، به همین دلیل تفاوت چندانی را میان خودمان و کشورهای خارجی و به ویژه اروپائیان در روایت نمایشی با استفاده از تفکری خلاق و امکانات صحنه نمی‌بینم.

مهدی فرشیدی سپهر در پایان صحبت‌هایش گفت: حرف آخر اینکه برای نشان دادن استعدادهای خود هنر نسازیم بلکه هنر و به ویژه هنرهای نمایشی را تبدیل به ابزاری برای طبابت اجتماعی کنیم.

آموزش و پرورش نقش موثری در ترویج تئاتر دارد

محمدرضا کوهستانی نویسنده و کارگردان تئاتر کودک و نوجوان نیز در خصوص کیفیت آثار اجرایی این عرصه عنوان کرد: به دلیل شرایط موجود در طول سال به تعداد انگشت‌شمار، شاهد آثاری هستیم که افق و محتوای خاصی دارند و عمده آثار نمایشی در این زمینه از رویه سنتی برخوردارند و خلاقیت و کیفیت لازم در آن‌ها مشاهده نمی‌شود.

این فعال تئاتر کودک در شهر قم در ادامه افزود: گروه ما در طی سال یک یا دو اثر نمایشی برای مخاطب کودک تولید می‌کند که خوشبختانه با اینکه حتی به نسبت آثار نمایشی کودک در تهران استقبال خوبی از آنها می‌شود اما همیشه با مسائل نظارتی و کمبود سالن به منظور اجرای این آثار مواجه هستیم. ضمن اینکه بودجه تئاتر در شهرستان‌ها بسیار اندک و محدود است.

او درباره نقش و جایگاه آموزش و پرورش در گسترش و ترویج تئاتر و پرورش مخاطب تئاتر در مدارس گفت: طبیعتاً آموزش و پرورش در پرورش مخاطب تئاتر و آشنایی دانش‌آموزان با این هنر بسیار تاثیرگذار است و درصورتی‌که این وزارتخانه از اجرای آثار نمایشی در مدارس جلوگیری کند، از سهم دانش‌آموزان از این جریان می‌کاهد. ما زمانی‌که در شهرستان تصمیم به اجرای اثر نمایشی برای مدارس می‌گیریم حتی باید برای مواد تبلیغی آن اثر از این وزارتخانه مجوز دریافت کنیم. در صورتی‌که برخی از این نمایش‌ها اجرای جشنواره‌ای داشته‌اند و چندین جایزه دریافت کرده‌اند. ضمن اینکه مجوز لازم را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارند.

کوهستانی همچنین در ادامه افزود: متاسفانه تعداد افرادی که قصد مجوز دادن به آثار نمایشی و اقلام تبلیغاتی را در وزارت آموزش و پرورش را دارند، فاقد صلاحیت، دانش لازم و آگاهی از هنر تئاتر هستند و بنابراین در بیشتر مواقع مجوز به منظور اجرای نمایش و یا اقلام تبلیغاتی صادر نمی‌شود.

او ضمن اشاره به اینکه آموزش و پرورش نقش موثری در ترویج تئاتر دارد و می‌تواند چرخه اقتصادی تولید و اجرا را بچرخاند، عنوان کرد: وزارت آموزش و پرورش امکان اجرای تئاتر در مدارس را از هنرمندان نمایش گرفته است. این وزارتخانه نسبت به گذشته عقبگرد داشته که این موضوع به ضرر فرهنگ جامعه است.

کوهستانی همچنین اضافه کرد: مشکلات شهرستان‌ها در این خصوص بسیار عمیق‌تر و بیشتر است چراکه شهرستان‌ها همچون ایالتی خودمختار می‌مانند و قوانین نصفه و نیمه و خاص خودشان را دارند.

این فعال تئاتر کودک و نوجوان درباره نبود توجه نمایشنامه‌نویسان به تولید آثار و متون نمایشی کودک و نوجوان عنوان کرد: آیا واقعاً برای نمایشنامه‌نویس می‌صرفد که زمان خود را برای نگارش آثار کودک و نوجوان با توجه به پروداکشن پرهزینه تولید آن بگذارد در حالی‌که صرفه اقتصادی ندارد؟ در این شرایط نمایشنامه‌نویس ترجیح می‌دهد زمان و وقت خود را برای نگارش آثار بزرگسال صرف کند.

او در ادامه اضافه کرد: در شرایط موجود خود من هم ترجیح می‌دهم دراماتورژی نمایش‌هایی بزرگی را انجام دهم که هم برایم اعتبار دارد و هم با آدم‌های بزرگ‌تری معاشرت می‌کنم. من این امکان را دارم که هم برای کودک و نوجوان نمایشنامه‌ بنویسم هم بزرگسالان و در شرایط حاکم به نظرم باید کاری را انجام دهم که چرخه اقتصادی زندگی‌ام بچرخد.
 
پربیننده ترین ها