کودکان نابازیگر ناکام در رویای ستاره شدن
سینما وآسیب های ناشناخته به کودکان نابازیگر گرفتار در رویایی ستاره شدن که تمام زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد
صدای ایران- در طی سالها بازیگرانِ کودک بسیاری در سینمای ایران بهواسطه حضورشان در یک فیلم درخشیدند و در رأس خبرها قرار گرفتند و بعد از مدتی از یادها رفتند و مشخص نشد که دچار چه سرنوشتی شدهاند.
بازیگران کودک یا نابازیگران در تمام دنیا در آثار هنری مورد استفاده قرار میگیرند، برخی این مسیر را ادامه میدهند و برخی دیگر نیز دچار مشکلات عدیده روحی و روانی میشوند، چرا که برای مدتی در رأس اخبار چون ستاره درخشیدهاند و حالا به دست فراموشی سپرده شدهاند. این که این افراد باید پس از اتمام کار با مشاوران و روانشناسان همراه شوند و یا پیش از شروع کار مشاوران آنها را نسبت به اتفاقی که در زندگیشان افتاده است، آگاه کنند موضوعی است که اغلب به آن توجه نمیشود.
مهدی باقربیگی و زندهیاد پرویندخت یزدانیان در صحنهای از سریال "قصههای مجید"
در سینمای ما مهدی باقربیگی با "قصههای مجید" درخشید، عدنان عفراویان با "باشو غریبه کوچک"، عطیه معصومی با "پرنده کوچک خوشبختی"، بابک احمدپور و احمد احمدپور با "خانه دوست کجاست؟" و بسیاری دیگر از بازیگران که امروز هرکدام مردان و زنان جوانی هستند که به زندگی خود ادامه میدهند، روزگاری در سینما خوش درخشیدند و تا مدتها در کانون توجه بودند، اما برخی از آنها این روزها حال خوبی ندارند و از این که به حال خود رها شدهاند خاطرشان مکدر است.
بابک احمدپور در فیلم "خانه دوست کجاست؟"
این روزها فیلم "درخت زندگی" ساخته هومن بابانوروزی در گروه هنر و تجربه در حال اکران است که به بخشی از این سؤالات پاسخ میدهد. فیلمساز در این فیلم به سراغ برادران احمدپور رفته است که با گذشت سالها همچنان بهواسطه فیلم "خانه دوست کجاست" در کانون توجه هستند، اما روزگار خوشی ندارند.
افشین هاشمی کارگردان، بازیگر و نویسنده که او نیز این روزها فیلم "خداحافظ دختر شیرازی" را بر پرده سینماها دارد، پس از دیدن "درخت زندگی" دراینباره میگوید: اساساً با این نگاه که اگر شخصی در فیلمی بازی کند، فیلمساز تا آخر عمر مسئول سرنوشت او خواهد بود کاملاً مخالفم، این یک همکاری موقت است و بیش از هر کس سرنوشت هر بازیگری در دست خود اوست. دیدن سرنوشت بازیگر فیلم "خانه دوست کجاست" برایم جالب بود، چون یکی از فیلمهای مهم تاریخ سینمای ایران است و خوشبختانه این فیلم شبیه فیلمهای دیگری که راجع به آقای کیارستمی ساخته شده و ظاهر شلختهای دارد نیست.
مجید برزگر تهیهکننده و کارگردان نیز معتقد است: به هر حال جادو و رؤیاسازی سینما برای کودکان و بازیگران بر کسی پوشیده نیست و آن زیست موقت در دوران تولید و نمایش فیلم تأثیری بر آنها میگذارد که تا آخر عمر دیگر آدمهای عادی نخواهند بود.
اما گیتی خامنه که در فیلم "زیر درختان زیتون" بهعنوان یکی از عوامل فیلم در پشت صحنه مشغول به فعالیت بود، دراینباره گفت: من پس از دیدن فیلم "درخت زندگی" به یاد خاطراتم در این فیلم افتادم. فیلم به زیبایی به عوالم روحی و مقوله زندگی بابک و احمد احمدپور پرداخته است. کودکان و ستارگانی که با بازی در فیلمی از کیارستمی سرنوشتشان دگرگون شد. به زبان ساده اگر بخواهم بگویم چه اتفاقی در زندگی آنها افتاد باید برگردم به سالها قبل و زمانی که بهخوبی به خاطر دارم که کیارستمی از دغدغه خودش با من گفت. او بیان کرد این بچهها در این دوره با ماشینهای شیک جابجا میشوند و ما به دنبالشان میرویم و در مرکز توجه هستند و در این مقطع زندگیشان کاملاً تغییر کرده است.
او ادامه داد: در آن زمان کیارستمی به بازیگرانی که یک بار جلوی دوربین میروند و همینطور نابازیگران اشاره میکرد و همواره به آن متذکر بود. بسیاری از ما به دنبال نوعی از زندگی هستیم که در آن دیده و شنیده شویم و کارمان به ذهنها سپرده شود، اما بسیار کم پیش میآید که کسی به این آفت بپردازد. آرزو میکنم اگر احتمالاً با کودکانی از این گروه سنی کار میکنیم، سرنوشت آنها برایمان مهم باشد و این مقوله آسیبشناسی در کارمان مغفول نماند.
مجید برزگر، گیتی خامنه و افشین هاشمی
موضوع پرداختن به کودکان بازیگر و یا نابازیگران، موضوع جدیدی نیست و سالهاست که هرکدام از آنها به محاق فراموشی سپرده شدهاند و یا گهگاه خبرنگاری به سراغ آنها میرود تا از حال و روزشان مطلع شود. همان کاری که هومن بابانوروزی کرد و به سراغ برادران احمدپور رفت تا ببیند پس از گذشت حدود سی سال از ساخت فیلم "خانه دوست کجاست" بازیگران آن چه حال و روزی دارند. احمد احمدپور این روزها در ارتش مشغول به کار است و بابک احمدپور اما حال خوشی ندارد و به دنبال خواب و خیال همان دوران، زندگی خود را با فراز و فرودهای بسیار پشت سر میگذارد.
فرخ هاشمیان یا همان علی کوچولوی "بچههای آسمان" در گوشهای از تهران به کار نقاشی ساختمان مشغول است. محسن رمضانی که در فیلم "رنگ خدا" ایفای نقش کرد، نیز زندگی ساده خود را سپری میکند و گهگاه برای دل خودش به پشت سر نگاه میاندازد و کارهای کوچکی اگر پیشنهاد شود انجام میدهد.
عطیه معصومی، امین تارخ و فتحعلی اویسی در "پرنده کوچک خوشبختی"
مهدی باقربیگی که با فیلم "قصههای مجید" همچنان در ذهنها مانده است و همه او را با همان نام مجید قصههای هوشنگ مرادی کرمانی میشناسند، شاید حال و روز بهتری داشته باشد. او به دنبال درس و تحصیل رفت و پس از آن نیز مدتی در شورای شهر اصفهان مشغول به کار شد و گهگاه اگر پیشنهادی داشته باشد در آن حضور مییابد.
تکتک این کودکان و نوجوانان از دل شهرها و روستاهای ایران به سینما کشیده شدند و هرکدام در حالی که میتوانستند زندگی آرامی داشته باشند، اما بهواسطه جادوی سینما زندگیشان دستخوش تغییر شد. برخی با سختی توانستند ادامه راه دهند و برخی نیز با همراهی خانواده در همان مسیر درست خود قرار گرفتند، اما نکته اینجاست که این افراد همچنان درگیر ماجرای سینما هستند و از یاد مخاطبان بیرون نرفتهاند. سینما در کنار زرقوبرقی که دارد روی بیرحم خودش را نیز به آنها نشان داده است. شهرت گاهی میتواند طعم خوش زندگی را از فرد بگیرد و این اتفاق برای بسیاری از کودکان و نوجوانان درگیر سینما رخ داده است. در این میان به نظر میرسد پسران بیش از دختران با آسیبهای روحی و روانی مواجه شدهاند.
عدنان عفراویان در "باشو غریبه کوچک"
این که فیلمسازی بهواسطه انتخاب این افراد در فیلمش و بازی گرفتن از آنها مسئولیت تمام زندگی آنها را برعهده داشته باشد یک ادعای پوچ است که در هیچ کجای دنیا نیز به آن توجه نمیشود، اما پیش از حضور در هر اثری باید مشاورانی در کنار کارگردان باشند تا با مشاورههای درست و بهموقع ذهن این افراد را برای کار و برای زندگی پس از کار آماده کنند. اتفاقی که در سینمای ما حلقه مفقوده است و بخصوص در مورد کودکان و نوجوانان هرگز این مسئله که باید از مشاوران برای حضور در آثار بهره بگیرند جدی گرفته نشده است و عمدتاً پس از کار به حال خود رها میشوند و ضربات روحی جبرانناپذیری بر زندگی آنها وارد میشود
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار