پاسخ تند سایت هاشمی به مصباح یزدی
ماجرای "خاطره هاشمی” از دیدار ۴۵ سال پیش با مصباح یزدی، به بازخوانی سخنان بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران رسید.
به گزارش تدبیر، ماجرای "خاطره هاشمی” از دیدار ۴۵ سال پیش با مصباح یزدی، به بازخوانی سخنان بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران رسید.
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در واکنش به روایت آیت الله مصباح یزدی از دیدار آیت الله خامنه ای، هاشمی رفسنجانی و آیت الله قدوسی با مصباح یزدی در سال ۴۸ مطلبی با تیتر "مقدس نماهای بیشعور می گفتند مبارزه با شاه حرام است” منتشر کرده است.
روز گذشته پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی، پس از انتشار سخنان هاشمی رفسنجانی در جمع خانواده شهید قدوسی، بخشی از گفت و گوی مصباح با عسگر اولادی را منتشر کرد.
سایت هاشمی رفسنجانی نوشته بود: «رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار بیت شهید قدوسی به بیان خاطره ای از همراهی با حضرت آیت الله خامنه ای برای مجاب کردن یکی از آقایان برای ادامه مبارزه با رژیم شاه در سال ۴۸ پرداخت که می گفت، من دیگر مبارزه نمیکنم. مبارزه حرام است، می خواهم کار علمی و فرهنگی کنم؛ دو نفری – به اتفاق حضرت آیت الله خامنه ای- صبحانه رفتیم منزل آقای قدوسی. این آقا هم آنجا بود. نشستیم تا ظهر با او بحث کردیم تا قانعش کنیم. برای ادامه مبارزه. آخرش هم گفت من این مبارزه را حرام می دانم!، به جامعه مدرسین هم گفته ام، مبارزه با شاه حرام است! حضرت آیت الله خامنه ای از او پرسیدند: دلیلت چیه؟ آن آقا در جواب گفته بود: مبارزه ای که مجاهدین و چپی ها در آن باشند، حرام است!. آقای خامنه ای هم به تلخی به او گفته بود: اگر اهل مبارزه نیستی، خب مبارزه نکن ولی لااقل مبارزه را با این حرفها خراب نکن!»
پاسخ سایت مصباح یزدی به این سخنان انتشار گزیده ای از یک دیدار بود. دیداری که در آن مصباح یزدی گفته بود: "از اوایل انقلاب تاکنون، سلیقه بنده این بوده که در هیچ حزبی مشارکت نکنم. ارادت بنده به مرحوم آقای بهشتی و اظهار لطف ایشان به من، همکاریهای بنده با مرحوم آقای باهنر در خصوص جمعیتهای مؤتلفه و ارادت بیاندازه بنده به مقام معظم رهبری را همه میدانند. همه این دوستان در تأسیس حزب جمهوری اسلامی شریک بودند، اما سلیقه شخصی بنده، شرکت در آن حزب نبود.
البته من هیچگاه آن را تخطئه نمیکنم، اما میگویم: بنده آن کاری را میکنم که در پیشگاه خداوند برای آن جوابی داشته باشم. پیش از پیروزی انقلاب، مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی توسط آقای قدوسی وقتی تعیین کردند که برای صبحانه به منزل ما تشریف میآورند. در آن جلسه صبحانه غیر از این دو بزرگوار، شخص دیگری نبود.
آقای هاشمی عنان سخن را به دست گرفتند و از اینجا شروع کردند که: ما سالها با هم همکارهای فرهنگی و سیاسی داشتیم، اما مدتی است که تو کنار کشیدی و با ما نیستی. امروز ما یک جبهه ضد امپریالیسم تشکیل دادیم و همه کسانی که با امپریالیسم و استعمار مخالفند باید برای پیروزی در این جبهه مشارکت کنند. ایشان در سخنهایشان روی جبهه ضدامپریالیسم بسیار تأکید کردند.
بنده به ایشان عرض کردم: آقای هاشمی! من طلبهای هستم که دغدغهام اسلام است. اگر این یک حرکت اسلامی است و بناست کاری برای اسلام شود، بنده هم هستم. حال، بنده در این جبهه ضد امپریالیسم باید چه کار کنم؟ ایشان گفتند: مسأله شریعتی و شهید جاوید و… را باید کنار گذاشت. حتی ما با مارکسیستها باید اتحاد داشته باشیم! ما باید با تمام گروههایی که ضد امپریالیسم هستند از مارکسیستها، مجاهدین، طرفداران شریعتی تا طرفداران صالحی نجفآبادی و دیگران اتحاد داشته باشیم و مخالفت را کنار بگذاریم و فقط با امپریالیسم مبارزه کنیم!
گفتم: مطرح کردن صالحی که دیگر معنا ندارد، ولی از من چه میخواهید و پیشنهادتان چیست، گفتند: بیا و با مجاهدین همکاری کن! گفتم: من آنها را نمیشناسم. چیزهایی درباره آنها شنیدهام، اما تا آنها را نشناسم همکاری نمیکنم. گفتند: ما میشناسیم. گفتم: من کار شما را تخطئه نمیکنم. شما پیش خدا حجت دارید و کارتان را بکنید، اما من تا آنها را نشناسم، تأیید نمیکنم. گفتند: نماز شبشان ترک نمیشود، ماهیانه دوازده هزار تومان حقوق میگیرند و از این مقدار فقط پانصد تومانش را مصرف و بقیهاش را صرف مبارزه میکنند، چنینند و چنانند.
گفتم: همه اینها را که فرمودید درست است، اما برای شما حجت است و برای من حجت نیست. من تا کسی را نشناسم که برای اسلام کار میکند، با او همکاری نمیکنم. از اول تا آخر این گفتوگو مقام معظم رهبری هم نشسته بودند و هیچ نمیگفتند و فقط صحبتهای آقای هاشمی بود و جوابهای بنده. پس از این گفتوگو آقای هاشمی با نارحتی منزل ما را ترک کردند و رفتند.
بیان شد که سلیقه بنده اینگونه است و این در حالی بود که بسیاری از دوستان ما در آن جبهه به اصطلاح ضد استعماری شریک بودند. البته کمکهای آقای هاشمی به منافقین را نیز نباید فراموش کرد. چه پولهایی که به آنها داد. در حال حاضر هم نمیگویم که آنها کار بدی کردند. شاید وظیفهشان در آن شرایط همان بود، اما من چون حجتی نداشتم، مشارکت نکردم. شاید من اشتباه کرده باشم، اما اگر اشتباه هم کردهام، خودم را معذور میدانم.
به هر حال، سلیقه من از ابتدا تا کنون این گونه بوده است. هر جا فهمیدم حرکتی برای اسلام ضرر دارد، با همه توان به میدان آمدم و ملاحظه هیچ چیز را نکردم که کسی خوشش یا بدش بیاید. وقتی نمیفهمیدم که چیزی برای اسلام مفید است، کمک نمیکردم. به دنبال پست و مقامی هم نبودم. اگر گاهی مسئولیت کوچکی هم عهدهدار شدم، تشخیص دادم که وظیفه شرعی است؛ وگرنه دنبال چیزی نبودم، نه حزبی و نه جمعیتی. به عنوان یک طلبه درس میخواندم، درس میدادم و اگر گاهی چیزی میگفتم، آنجایی بوده که فکر میکردم به اسلام ضربه میخورد.”
بازخوانی این سخنان از سوی سایت مصباح یزدی امروز با بازخوانی تند سایت هاشمی از سخنان امام خمینی مواجه شد.
این سایت نوشت: ” امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران در منشور تاریخی روحانیت ضمن بیان ناگفته هایی از دوران مبارزه و خون دلهای آن ایام، تاکید فرمودند: دیروز مقدس نماهاى بیشعور مى گفتند مبارزه با شاه حرام است و مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- مفید و راهگشا است، امروز یکمرتبه متدین شده اند و فریاد «وااسلاما» سر مى دهند!… روحانى نماهایى که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا مى دانستند و سر به آستانه دربار مى ساییدند یکمرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند تهمت ها می زنند.طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبى و دین فروشى عوض شده است شکست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده اند.”
روز گذشته سید حمید روحانی از نزدیکان آیت الله مصباح و رییس بنیاد تاریخ پژوهی ایران معاصر که در سال های اخیر مقاله ها و سخنرانی های متعددی علیه هاشمی انجام داده است، در واکنش به خاطرات هاشمی رفسنجانی به خبرگزاری تسنیم گفته:« اگر واقعاً این اظهارات از آقای هاشمی درباره آقای مصباح بوده باشد، عجیب است چرا که خود ایشان هم میدانند که آقای مصباح از شاگردان ممتاز و مبارز حضرت امام بود که از آغاز نهضت مبارزه، امام را یاری کرد.»
حمید روحانی افزود:« برخی اسناد مهم درباره سابقه مبارزاتی آیتالله مصباح را را بنده در اختیار دارم که در صورت لزوم آن را ارائه خواهم کرد. اسناد زیادی از ساواک وجود دارد که آقای مصباح چگونه به درایت و بصیرت خود علیه شاه مبارزه و امام را یاری میکرد. امضای آقای مصباح در ذیل اکثر بیانیههای علما علیه شاه وجود دارد و این اسناد بر کسی پوشیده نیست.»
در واکنش به این اظهارات محمد هاشمی، برادر علی اکبر هاشی رفسنجانی به "تدبیر” گفت: کسانی که سعی دارند خاطرات آیت الله هاشمی را مخدوش جلوه دهند از افشای این خاطرات وحشت دارند.
هاشمی افزود:«در شرایط فعلی عده ای به دنبال میراث خواری انقلاب هستند و می خواهند از این خوان بهره ای به نفع خودشان ببرند. طبعا این افراد کسانی که سابقه ای در انقلاب دارند، با امام رابطه نزدیکی داشته اند و در جریان ریز مسائل هستند را مانعی برای خود می بینند. بنابراین سعی می کنند قصاص قبل از جنایت کنند. سعی می کنند خاطرات آیت الله هاشمی را زیر سوال ببرند که اگر روزی بیان شد بگویند ما که گفتیم آقای هاشمی خاطرات مخدوشی دارد و قابل استناد نیست.»
برادر هاشمی هم چنین گفت:« آن ها از مواردی که آیت الله هاشمی می داند وحشت دارند. به همین دلیل است که دائما سعی دارند خاطرات آیت الله هاشمی را زیر سوال ببرند و بگویند برای نقض آن اسناد و مدارک داریم. آیت الله هاشمی اطلاعات زیادی دارند. از ابتدا با امام بوده اند و نسبت به اشخاص و مسائل اطلاعات دقیقی دارند. سینه آقای هاشمی در حقیقت گنجینه اسناد انقلاب آن هم به روایت امام راحل است. این افراد کسانی هستند که از افشای این اسناد وحشت دارند این افراد می دانند که اگر آیت الله هاشمی چیزی بگوید ممکن است خیلی مسائل رو شود. بعضی هم پیش دستی می کنند. هدفشان هم این است که به خاطرات آقای هاشمی خدشه وارد کنند به خاطر این که اگر روزی بعضی مسائل از طرف آقای هاشمی افشا شد بگویند ما قبلا تکذیب کرده بودیم.»
ماجرای جدال سایت های مصباح یزدی و هاشمی رفسنجانی به دور سوم رسیده و البته سایت هاشمی در این مسیر از رقیب پیشتاز است. حال باید منتظر بود و دید واکنش بعدی حایان ایت الله مصباح به این "جدال خاطره ها” چه خواهد بود.
گزارش خطا
آخرین اخبار