زن جنايتكار: از كشتن شوهرم پشيمان نيستم

زن جوان وقتي پي برد همسرش با زنان ديگر در ارتباط است نقشه‌يي هولناك را طراحي كرد. او با سم سيانور شوهرش را به قتل رساند تا انتقام آزار و اذيت‌هاي او را بگيرد اما خيلي زود جنايت او افشا شد. 21 خرداد ماه امسال پرونده‌يي با عنوان فوت مشكوك مرد 29 ساله‌يي به نام «محمد» به اداره مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي استان اصفهان ارسال شد. مضمون اصلي پرونده اين بود كه حال متوفي در روز حادثه بدون اينكه سابقه قبلي داشته باشد، بد شده و به درمانگاه اعزام شده است اما مسوولان درمانگاه اعلام مي‌كنند كه بيمار چند ساعت قبل فوت كرده است.

كارآگاهان براي كشف علت مرگ مرد جوان و اينكه آيا وي به مرگ طبيعي جانش را از دست داده يا به قتل رسيده است، سراغ پزشكي قانوني رفتند. نتايج پزشكي قانوني حاكي از آن بود كه علت فوت «مسموميت با سيانور» بوده است.

با محرز شدن قتل مرد جوان، كارآگاهان تحقيقات خود را براي شناسايي و دستگيري قاتل آغاز كرده و در اولين قدم از خانواده، دوستان و آشنايان و حتي همسايگان مقتول در مورد اين حادثه پرس‌وجو كردند و در نهايت پس از بررسي و تجزيه و تحليل اظهارات مختلف، كارآگاهان به همسر متواري مقتول مظنون شده و وي را در يك اقدام غافلگيرانه در خانه‌يي در يكي شهرستان‌هاي استان دستگير و به پليس آگاهي منتقل كردند.

همسر 26 ساله مقتول كه در برابر مدارك و مستندات غير قابل انكار پليس قرار گرفته بود، سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت كه شوهرش را با استفاده از پودر سيانور به قتل رسانده است. او در اعترافاتش گفت: شش سال پيش با «محمد» ازدواج كردم اما از همان روز اول ازدواج باهم اختلاف و درگيري داشتيم و يك روز خوش نداشتم. از طرفي او با دخترها و زنان جوان زيادي در ارتباط بود و هر بار كه نسبت به اين رفتار او اعتراض مي‌كردم مرا مورد اذيت و آزار قرار مي‌داد و كتكم مي‌زد. متهم ادامه داد: مي‌خواستم از او طلاق بگيرم و خودم را از اين زندگي تلخ نجات بدهم اما آنقدر از او كينه داشتم كه مي‌خواستم به خاطر كتك‌هايي كه به من زده بود و شكنجه‌هاي روحي و رواني كه از او تحمل كرده بودم انتقام بگيرم به همين خاطر نقشه قتل همسرم را كشيدم و براي اينكه كسي از موضوع مطلع نشود و همه فكر كنند به مرگ طبيعي فوت كرده به سراغ سم سيانور رفتم. وي در ادامه گفت: پس از كلي پرس‌وجو در اين باره يك نفر آدرس يك عطاري را به من داد و گفت او مي‌تواند به من كمك كند. وقتي به نزد او رفتم و ماجرا را برايش تعريف كردم به من گفت به شرطي كه بعد از قتل شوهرم به همسري او دربيايم حاضر است به من كمك كند و سم را در اختيارم قرار دهد من هم قبول كردم و سم را از او گرفتم و به منزل رفتم و در غياب همسرم سم را داخل كپسول‌هاي دارويي او ريختم، شب قبل از خواب قرص‌ها را با يك ليوان آب به او دادم و او هم آنها را خورد. چيز زيادي طول نكشيد كه سم اثر كرد و محسن با رعشه‌يي كه به بدنش افتاد روي زمين پرت شد و ديگر نفس نكشيد.

متهم اظهار داشت: يكي، دو ساعتي بعد به اورژانس اطلاع دادم و آنها هم بدن بي‌جان «محمد» را به درمانگاه منتقل كردند و پزشكان نيز پس از معاينه، مرگ او را تاييد كردند. خانواده «محمد» را خبر كردم و خودم هم لباس مشكي پوشيدم. چند روز بعد كه فهميدم پليس موضوع قتل را فهميده و به دنبال قاتل مي‌گردد، فرار كردم و به خانه يكي از فاميل‌هايم رفتم. اما خيلي طول نكشيد كه ماموران مخفيگاهم را شناسايي كردند و دستگير شدم. اما اصلا فكر نمي‌كردم به اين زودي گرفتار شوم. به هر حال از اتفاقي كه افتاده پشيمان نيستم چون انتقام چند سال رنج و عذاب را از «محمد» گرفتم و اجازه ندادم كه او با ديگران خوش باشد. متهم به قتل پس از بازسازي صحنه قتل با قرار قانوني روانه زندان شد. صاحب عطاري نيز دستگير شد.