آیا عربستان برای دور شدن از نفوذ ایران، انتقال نفتش را از اسرائیل انجام میدهد؟
از مدتی پیش، صحبتهایی در مورد نزدیکی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل شنیده میشود؛ چرا که این دو در برابر آنچه «ضعف» دولت اوباما در مقابله با خواستههای ایران مینامند، احساس نگرانی کرده و هر دو با توافق هستهای با ایران مخالف بودند و خواستار انجام اقدامات سخت گیرانه تری علیه نفوذ ایران در منطقه شدند.
الخلیج الجدید نوشت: از مدتی پیش، صحبتهایی در مورد نزدیکی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل شنیده میشود؛ چرا که این دو در برابر آنچه «ضعف» دولت اوباما در مقابله با خواستههای ایران مینامند، احساس نگرانی کرده و هر دو با توافق هستهای با ایران مخالف بودند و خواستار انجام اقدامات سخت گیرانه تری علیه نفوذ ایران در منطقه شدند.
در ادامه این مطلب آمده است: اما با وجود تمام این صحبتها، اسرائیل ترجیح میدهد در نزاع سعودی ایرانی دخالت مستقیم نداشته باشد؛ به این دلیل که احتمال بهره بردن آن از این دخالت، بسیار کم است و حتی ممکن است در معرض خسارتهای سنگینی قرار بگیرد. «فرانک مزمار» در مطلبی برای مرکز مطالعات استراتژیک بیگن سادات، ضمن اشاره به این موضوع نوشت: «دولتهای خلیجی هم پیمان عربستان، میخواهند اهتمام واشنگتن به منطقه را افزایش دهند؛ اما این کار دشواری است؛ چرا که آمریکاییها از مشارکت نظامی در درگیریهای طولانی مدت خسته شده اند. علاوه بر اینکه دیگر واشنگتن به نفت خلیج فارس نیازی ندارد و ترامپ در چند مناسبت تاکید کرده است کسانی که از این تجارت استفاده میکنند، باید هزینه آن را نیز بپردازند.
افزون بر این، چالش مهمتری که ریاض با آن مواجه است، بدنامی و بی اعتباری رهبران آن است؛ همانطور که بن سلمان به دلیل دستور قتل خاشقچی، در سطح وسیعی محکوم شده و به دنبال جنگ یمن، مملکت سعودی در معرض انتقادات شدیدی قرار گرفت.
یکی از اوراقی که در اختیار ریاض است، ارائه اقدامات صلح امیز در قبال اسرائیل است و این اقدام میتواند باعث تقویت موضع آن در واشنگتن شده و فواید دیگری نیز داشته باشد.
منافع رابطه
مملکت سعودی در اثر درگیریهایی که با ایران شیعه و نیروهای نیابتی آن داشت، با مشکلات زیادی مواجه است؛ در اثر حمله پهپادی حوثیهای مورد حمایت تهران به تاسیسات نفتی آرامکو، نیمی از تولید نفت خود را از دست داد. این حمله نشان داد که ریاض در معرض حملات تهران و نیروهای نیابتی آن قرار داشته و تکرار اینگونه حملات میتواند برای بخش نفت عربستان سعودی فاجعه بار باشد؛ چرا که نفت، رکن اساسی اقتصاد مملکت سعودی است.
عربستان نیاز دارد تا به سرعت راه جایگزینی برای صادرات نفت پیدا کند و این، دلیل دیگر گرایش ریاض به تل آویو است. بر همین اساس، در حال مذاکره با اسرائیل، در خصوص ایجاد خطوط لوله در امتداد ایلات، برای واردات گاز طبیعی آن است.
در صورتی که این خط گسترش یابد، میتواند به ابزار جایگزینی برای انتقال نفت عربستان سعودی به بندر حیفا تبدیل شود، تا به این شکل، نفت خود را به سمت اروپا و غرب صادر کرده و آن را از حمله ایران در دو تنگه هرمز و باب المندب، در دریای سرخ، دور کند.
این در حالی است که اسرائیل امکانات لازم برای گسترش خطوط صادرات گاز خود به اسرائیل را در اختیار ندارد و ارتباط آن با عربستان، میتواند موجب تقویت تواناییهای رژیم صهیونیستی برای توسعه این خطوط، تا دریای مدیترانه شود.
جوشدا لاندیس، مدیر مرکز مطالعت استراتژیک خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهاما میگوید: «عربستان هرگز وارد جنگی با ایران نمیشود، که میداند به زیان این ممکلت است. این در حالی است که ایران تلاش میکند یک پل زمینی برای ارتباط خود با سوریه، از طریق عراق ایجاد کند، که شامل مرزهای اسرائیل در جولان و لبنان میشود و این منطقه، هلال شیعی نامیده میشود..»
در ادامه این مطلب آمده است: اما با وجود تمام این صحبتها، اسرائیل ترجیح میدهد در نزاع سعودی ایرانی دخالت مستقیم نداشته باشد؛ به این دلیل که احتمال بهره بردن آن از این دخالت، بسیار کم است و حتی ممکن است در معرض خسارتهای سنگینی قرار بگیرد. «فرانک مزمار» در مطلبی برای مرکز مطالعات استراتژیک بیگن سادات، ضمن اشاره به این موضوع نوشت: «دولتهای خلیجی هم پیمان عربستان، میخواهند اهتمام واشنگتن به منطقه را افزایش دهند؛ اما این کار دشواری است؛ چرا که آمریکاییها از مشارکت نظامی در درگیریهای طولانی مدت خسته شده اند. علاوه بر اینکه دیگر واشنگتن به نفت خلیج فارس نیازی ندارد و ترامپ در چند مناسبت تاکید کرده است کسانی که از این تجارت استفاده میکنند، باید هزینه آن را نیز بپردازند.
افزون بر این، چالش مهمتری که ریاض با آن مواجه است، بدنامی و بی اعتباری رهبران آن است؛ همانطور که بن سلمان به دلیل دستور قتل خاشقچی، در سطح وسیعی محکوم شده و به دنبال جنگ یمن، مملکت سعودی در معرض انتقادات شدیدی قرار گرفت.
یکی از اوراقی که در اختیار ریاض است، ارائه اقدامات صلح امیز در قبال اسرائیل است و این اقدام میتواند باعث تقویت موضع آن در واشنگتن شده و فواید دیگری نیز داشته باشد.
منافع رابطه
مملکت سعودی در اثر درگیریهایی که با ایران شیعه و نیروهای نیابتی آن داشت، با مشکلات زیادی مواجه است؛ در اثر حمله پهپادی حوثیهای مورد حمایت تهران به تاسیسات نفتی آرامکو، نیمی از تولید نفت خود را از دست داد. این حمله نشان داد که ریاض در معرض حملات تهران و نیروهای نیابتی آن قرار داشته و تکرار اینگونه حملات میتواند برای بخش نفت عربستان سعودی فاجعه بار باشد؛ چرا که نفت، رکن اساسی اقتصاد مملکت سعودی است.
عربستان نیاز دارد تا به سرعت راه جایگزینی برای صادرات نفت پیدا کند و این، دلیل دیگر گرایش ریاض به تل آویو است. بر همین اساس، در حال مذاکره با اسرائیل، در خصوص ایجاد خطوط لوله در امتداد ایلات، برای واردات گاز طبیعی آن است.
در صورتی که این خط گسترش یابد، میتواند به ابزار جایگزینی برای انتقال نفت عربستان سعودی به بندر حیفا تبدیل شود، تا به این شکل، نفت خود را به سمت اروپا و غرب صادر کرده و آن را از حمله ایران در دو تنگه هرمز و باب المندب، در دریای سرخ، دور کند.
این در حالی است که اسرائیل امکانات لازم برای گسترش خطوط صادرات گاز خود به اسرائیل را در اختیار ندارد و ارتباط آن با عربستان، میتواند موجب تقویت تواناییهای رژیم صهیونیستی برای توسعه این خطوط، تا دریای مدیترانه شود.
جوشدا لاندیس، مدیر مرکز مطالعت استراتژیک خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهاما میگوید: «عربستان هرگز وارد جنگی با ایران نمیشود، که میداند به زیان این ممکلت است. این در حالی است که ایران تلاش میکند یک پل زمینی برای ارتباط خود با سوریه، از طریق عراق ایجاد کند، که شامل مرزهای اسرائیل در جولان و لبنان میشود و این منطقه، هلال شیعی نامیده میشود..»
منبع: انتخاب
گزارش خطا
آخرین اخبار