قهرهای هفتگانه استراماچونی؛ فرار از سرزمین عجایب!
هرچند استراماچونی دوست نداشت مشکلاتش را به تیم و بازیکنانش انتقال دهد، ولی باشگاه استقلال خواسته و ناخواسته هفت بار او را وادار به تهدید، قهر و در نهایت فسخ قرارداد کرد.
غیبت دوباره استراماچونی در تمرین یکشنبه که تمرین آخر استقلال برای رویارویی مقابل پیکان بود، خاطره قهرهای قبلی این سرمربی ایتالیایی را در ذهن تازه کرد. اتفاقاتی که باعث شد در چند مورد استرا بابت دلخوری اش از باشگاه این موضوع را به رسانهها کشیده و نقایص موجود در باشگاه را بازتاب گستردهای بدهد. البته نباید فراموش کرد استراماچونی تا اینجا و در برهههای مختلف، به ویژه شب قبل از دیدار با صنعت نفت آبادان، مانع اعتصاب بازیکنان تیم شد. جایی که اعضای تیم به پرداخت نشدن مطالباتشان به شدت معترض بودند ولی استراماچونی از آنها خواست به خاطر او در تمرین و بازی با قدرت حاضر شوند. او در ادامه این حمایت از بازیکنانش در نشست خبری پس از بازی، وریا غفوری را با خودش به سالن کنفرانس برد و به شدت به وضعیت معیشتی و دریافتی بازیکنانش معترض شد. این موضوع نشاندهنده حرفهای بودن استراماچونی است که دوست ندارد مشکلات خودش را به تیم و بازیکنانش سرایت دهد ولی باشگاه استقلال هفت بار او را وادار به قهر کرد.
قهر اول؛ خطیر
وقتی علی خطیر در تاریخ ۳۰ تیر از سمت خود استعفا کرد استراماچونی بلافاصله نسبت به این موضوع واکنش نشان داد. او که ظاهراً همه صحبتهای ابتدایی برای پیوستن به استقلال را با معاون ورزشی وقت استقلال انجام داده بود با اطلاع از جدایی خطیر نگران شرایطش در باشگاه شده و اینقدر ناراحت شد که حتی به خبرنگاری که در گاتزتادلو اسپورت با او نزدیک است، گزارشی از احتمال بازگشتش به ایتالیا داد. این اولین شوکی بود که استرا بابت دلخوری اش از باشگاه به این مجموعه و البته طرفداران تیمش وارد کرد.
قهر دوم؛ مترجم
هنوز تصاویر غضبآلود استراماچونی در تمرین استقلال را به یاد داریم که بابت نبود مترجمی که مد نظرش بود در سکوت کامل تمرین تیم را نظاره میکرد. روزی که باشگاه گفته بود باید با همان مترجمی که مد نظر استقلال است تیم را تمرین بدهد ولی استرا تأکید داشت تا مترجم خودش نیاید، فقط با زبان انگلیسی حرف میزند. هر کس هم متوجه نشد، به او ربطی ندارد، چون اجازه نمیداد مترجمی که مورد اعتمادش نبود حرفهایش را ترجمه کند. این دومین قهری بود که رسانهها با تیتر «سکوت استرا» به آن پرداختند.
قهر سوم؛ تحریم کنفرانس
پس از حل مشکل حضور مترجم مد نظر استرا در تمرینات، او وقتی متوجه شد در نشستهای خبری پیش و پس از بازی هم باید با مترجم باشگاه با خبرنگاران حرف بزند، چند بازی از حضور در نشستهای خبری امتناع کرد، اما باشگاه در آن برهه تأکید داشت او باید با همان مترجمی که مورد اعتماد باشگاه است به سازمان لیگ یا هر شهری برود. استرا که دوست نداشت زیر بار این موضوع برود با این شرط حضور مترجم باشگاه در نشستهای خبری را پذیرفت که مترجم خودش در تمرینات و مسابقات کنارش باشد و حرفهایش را به بازیکنان منتقل کند. این موضوع هم در نهایت ختم به خیر شد.
قهر چهارم؛ میلیچ
شبی که خبر بازگشت هروویه میلیچ به دبی در رسانهها منتشر شد، بیشتر از هر کسی استراماچونی دلخور شد. گافی که حامد حاجیلو مدیر روابط عمومی استقلال در ارائه مدارک میلیچ برای دریافت ویزای ورود به ایران داد، منجر به قهر چهارم ایتالیایی ۴۳ ساله شد تا آنجا که باز هم خیلی سریع خبر به گاتزتادلو اسپورت مخابره و از قول استراماچونی نوشته شد با این شرایط شاید در ایران نماند. استراماچونی که پیش از میلیچ یک بازیکن دیگر مد نظرش را هم از دست داده بود، تصور میکرد میلیچ را هم از دست میدهد تا اینکه با رایزنی و تلاش مدیران باشگاه ۲۴ ساعت بعد میلیچ به تهران آمد و استرا در تمرینات تیم حضور یافت.
قهر پنجم؛ برف
ریزش برف سنگین دو روز پیش از دیدار با تراکتور باعث شد زمین تمرین استقلال از وضعیت عادی خارج شده و استراماچونی نتواند تیمش را تمرین بدهد. او وقتی در محل تمرین حضور یافت و وضعیت زمین را دید، در انتقاد به شرایط موجود با عصبانیت محل تمرین را ترک کرد. بازیکنان استقلال هم پشتسر مربیشان درآمدند و بدون اینکه تمرین کنند، به خانه برگشتند. این موضوع بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و خشم هواداران از مدیریت استقلال را برانگیخت که چرا استقلال نمیتواند دو روز پیش از بازی با تراکتور یک زمین خوب داشته باشد تا تمرینش را در آن برگزار کند؟
قهر ششم؛
قهر اول؛ خطیر
وقتی علی خطیر در تاریخ ۳۰ تیر از سمت خود استعفا کرد استراماچونی بلافاصله نسبت به این موضوع واکنش نشان داد. او که ظاهراً همه صحبتهای ابتدایی برای پیوستن به استقلال را با معاون ورزشی وقت استقلال انجام داده بود با اطلاع از جدایی خطیر نگران شرایطش در باشگاه شده و اینقدر ناراحت شد که حتی به خبرنگاری که در گاتزتادلو اسپورت با او نزدیک است، گزارشی از احتمال بازگشتش به ایتالیا داد. این اولین شوکی بود که استرا بابت دلخوری اش از باشگاه به این مجموعه و البته طرفداران تیمش وارد کرد.
قهر دوم؛ مترجم
هنوز تصاویر غضبآلود استراماچونی در تمرین استقلال را به یاد داریم که بابت نبود مترجمی که مد نظرش بود در سکوت کامل تمرین تیم را نظاره میکرد. روزی که باشگاه گفته بود باید با همان مترجمی که مد نظر استقلال است تیم را تمرین بدهد ولی استرا تأکید داشت تا مترجم خودش نیاید، فقط با زبان انگلیسی حرف میزند. هر کس هم متوجه نشد، به او ربطی ندارد، چون اجازه نمیداد مترجمی که مورد اعتمادش نبود حرفهایش را ترجمه کند. این دومین قهری بود که رسانهها با تیتر «سکوت استرا» به آن پرداختند.
قهر سوم؛ تحریم کنفرانس
پس از حل مشکل حضور مترجم مد نظر استرا در تمرینات، او وقتی متوجه شد در نشستهای خبری پیش و پس از بازی هم باید با مترجم باشگاه با خبرنگاران حرف بزند، چند بازی از حضور در نشستهای خبری امتناع کرد، اما باشگاه در آن برهه تأکید داشت او باید با همان مترجمی که مورد اعتماد باشگاه است به سازمان لیگ یا هر شهری برود. استرا که دوست نداشت زیر بار این موضوع برود با این شرط حضور مترجم باشگاه در نشستهای خبری را پذیرفت که مترجم خودش در تمرینات و مسابقات کنارش باشد و حرفهایش را به بازیکنان منتقل کند. این موضوع هم در نهایت ختم به خیر شد.
قهر چهارم؛ میلیچ
شبی که خبر بازگشت هروویه میلیچ به دبی در رسانهها منتشر شد، بیشتر از هر کسی استراماچونی دلخور شد. گافی که حامد حاجیلو مدیر روابط عمومی استقلال در ارائه مدارک میلیچ برای دریافت ویزای ورود به ایران داد، منجر به قهر چهارم ایتالیایی ۴۳ ساله شد تا آنجا که باز هم خیلی سریع خبر به گاتزتادلو اسپورت مخابره و از قول استراماچونی نوشته شد با این شرایط شاید در ایران نماند. استراماچونی که پیش از میلیچ یک بازیکن دیگر مد نظرش را هم از دست داده بود، تصور میکرد میلیچ را هم از دست میدهد تا اینکه با رایزنی و تلاش مدیران باشگاه ۲۴ ساعت بعد میلیچ به تهران آمد و استرا در تمرینات تیم حضور یافت.
قهر پنجم؛ برف
ریزش برف سنگین دو روز پیش از دیدار با تراکتور باعث شد زمین تمرین استقلال از وضعیت عادی خارج شده و استراماچونی نتواند تیمش را تمرین بدهد. او وقتی در محل تمرین حضور یافت و وضعیت زمین را دید، در انتقاد به شرایط موجود با عصبانیت محل تمرین را ترک کرد. بازیکنان استقلال هم پشتسر مربیشان درآمدند و بدون اینکه تمرین کنند، به خانه برگشتند. این موضوع بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و خشم هواداران از مدیریت استقلال را برانگیخت که چرا استقلال نمیتواند دو روز پیش از بازی با تراکتور یک زمین خوب داشته باشد تا تمرینش را در آن برگزار کند؟
قهر ششم؛
کفشقهر ششم استراماچونی شاید نرمترین و کوتاهترین عصبانیت او از اتفاقات باشگاه استقلال بود. روزی که پس از بارش باران و در کمتر از یک ساعت مانده به شروع تمرین، محل آن از تهرانسر به مجموعه انقلاب تغییر کرد؛ وقتی که تدارکات تیم فراموش کرد کفش استراماچونی را از رختکن تهرانسر به محل جدید تمرین منتقل کند. گرچه مدد جباری پس از اطلاع از این موضوع با کرایه یک آژانس ۶۰ هزار تومان هم پول هزینه کرد تا کفشها را از تهرانسر به محل تمرین برساند ولی در نهایت استراماچونی تمرین را ترک کرده بود. قهری که در نهایت با دلجویی استرا از تدارکات استقلال پایان یافت، چون متوجه شده بود او مقصر نبوده است.
قهر هفتم؛ پول
هفتمین و آخرین قهر استراماچونی هم موضوع دریافت پولش از استقلال بود که سرانجام به کنارهگیریاش انجامید. پولی که مدعی بود باید دو ماه قبل به او پرداخته میشد ولی هنوز به حسابش واریز نشده است. اتفاقی که باعث شد او در روزهای شنبه و یکشنبه تمرین تیمش را تحریم کرده و در نهایت قید همکاری با استقلال را بزند. جالب اینکه از لحظه اول باز هم رسانههای ایتالیایی به دقت ریز این اتفاق را پوشش داده و باشگاه استقلال را مقصر اصلی قلمداد کردند.
قهر هفتم استرا به قدری جدی است که نه تنها پای وزیر و وکیل و سفیر را وسط کشید بلکه باعث تغییرات در سطوح مدیریتی باشگاه شد.
گزارش خطا
آخرین اخبار