والدین همیشه از اینکه فرزندشان دروغ میگوید یا زیر حرفهایش میزند، شکایت میکنند.
به گزارش صدای ایران روزنامه اطلاعات نوشت: اما خودشان از یاد میبرند که در زندگی چندین بار بهصورت ناخودآگاه قولهایی دادهاند که آن قول و قرار، خواه ناخواه در ذهن کودکشان شکسته شده است.
بیشتر مواقع پدر و مادرها برای رشوه دادن به فرزندشان جهت انجام کاری که خودشان میخواهند یا ناامید نکردن فرزندشان و ایجاد امید در او، قولهایی میدهند که بعد از مدتی فراموششان میشود اما کودک یادش میماند.
این کار به ظاهر ساده و پرتکرار بزرگترها، باعث کاشتن بدگمانی و بیاعتمادی و حتی عدم امنیت روانی در دل و ذهن کودک میشود.
یکی دیگر از نتایج زدن زیر قول توسط بزرگترها، رشد دروغگویی در کودک است.
والدین باید بدانند که کودکان برای کسب موفقیت در زندگی باید بتوانند به اطرافیان خود اعتماد کنند و عزت نفس لازم را داشته باشند که بدقولی سبب احساس بیارزشی و ضعف اعتماد به نفس در کودک میشود.
در برخی مواقع که والدین در شرایط سخت قرار میگیرند بهتر است به جای قول دادنهای واهی، از کودک خود معذرت بخواهند و هرگز او را فریب ندهند.در ادامه چند قولی را که به راحتی شکسته میشوند و ذهنیت خوبی را در کودک باقی نمیگذارند برایتان میگوییم تا از این به بعد از مطرح کردن آنها امتناع کنید.
«قول میدم درد نداشته باشه!»
این قول بیشتر در مواقعی به کار میرود کهکودک دچار مریضی یا شکستگی شده. اغلب والدین برای بدقلقی نکردن کودک جهت درمان، چنین قولی میدهند و به کودک این اطمینان را میدهند که آمپول، سرم یا دیگر درمانهایی که همراه با درد است، دردی ندارند!
باید بدانید که درد یک امر کاملا درونیست. پس اگر شما در مقابل یک سری مسائل پزشکی دردی را حس نمیکنید یا برای همراهی کودک صبر ندارید و میخواهید زودتر کارتان تمام شود، دلیل ندارد که چنین قولی به کودکتان بدهید.
به جای اینکه بگویید «قول میدم هیچ دردی نداشته باشه» بگویید «ممکنه یه کم دردت بیاد ولی خیلی زود خوب میشی!»
«قول میدم قبل از اینکه خوابت ببره بیام خونه»
قول دادن در مورد موقعیتها و شرایطی که خارج از کنترل ما هستند، مثل ترافیک و جلسات دقیقه نودی احتیاط کردن میطلبد. به جای آنکه بگویید: «قول میدم تا عصر یا فلان ساعت خانه باشم»، بگویید: «قول میدم تمام تلاشم رو بکنم و قبل از اینکه بخوابی خونه باشم.»
قول میدم اگه اتاقتو رو مرتب کنی، ببرمت پارک!
رشوه دادن به کودک، به او خودکفایی را یاد نمیدهد. قول دادن و رشوه دادن را فراموش کنید. در عوض به او کمک کنید عواقب موضوع را درک کند. مثلاً چنین چیزی بگویید: «اسباب بازیهاتو جمع کن تا کسی روشون نیفته خراب بشن.»
قول میدم اگه مشقاتو انجام بدی و درسات رو بخونی، باهوشترین بچه کلاس بشی!
به او کمک کنید تا ارزش مسائل را بفهمد، نه اینکه تمرکز او را به سمت بهترین بودن جلب کنید که دائم استرس این را داشته باشد که نکند بهترین نشود. بهتر است بگویید: «خوندن درس باعث میشه که رشد کنی و چیزای زیادی یاد بگیری.»
قول میدم که فردا روز بهتری باشه!
والدین میخواهند همه چیز را برای فرزندانشان بهتر کنند و به آنها امیدواری بدهند. ولی آنچه بچهها بیش از همه چیز به آن نیاز دارند، این است که احساساتشان پذیرفته شود.
بهتر است بهجای اینکه به او دلداری الکی بدهید و برای از بین بردن غم امروزش وعده فردای بهتر را بدهید به او بگویید: «به نظر میرسه که امروز روز سختی برات بوده.»
قول میدم که دفعه دیگه برای تولدت بریم مسافرت!
چیزهای بزرگ و گرانی مانند سفر نیاز به پول و برنامهریزی دارد، پس تاریخ و زمان مشخصی را نمیتوانید در دراز مدت برایشان تعیین کنید. اگر فرزندتان را در برنامهریزیها دخالت دهید، بهتر وسعت آن را درک میکند.
مثلاً بگویید: «منم فکر میکنم تو این مسافرت بهمون خیلی خوش بگذره. پس بذار براش پول پس انداز کنیم.»
در آخر باید این نکته مهم در مورد قول دادن و قول گرفتن را اضافه کنم که؛ کودکان زیر ۶ سال تفکر انتزاعی ندارند بنابراین یک سری مفاهیم را متوجه نمیشوند.
مثلا وقتی شما از آنها قول میگیرید، انتظار نداشته باشید آنها به خوبی به قولشان عمل میکنند. مثلا وقتی به کودک خود میگوییم: «مگه تو به من قول نداده بودی؟» کودک با خودش میگوید: «من که به مامانربابام چیزی نداده بودم که!»
بنابراین اگر میخواهید رفتاری در فرزندتان درونی و تبدیل به ارزش شود باید اول از همه خودتان آن را اجرا کنید و با عمل خود به کودک درستی کاری را نشان دهید.
عطیه میرزا امیری - کارشناس ارشد روانشناسی
آخرین اخبار
لینک های مفید