الگوهایی برای نوراللهی و محبی؛ دایی و کریمی و نکونام چطور ستاره ملی شدند؟
مهدی مهدوی کیا: این بازیکن سرعتی قبل از دیدارهای انتخابی جام جهانی 98 هم چند باری برای ایران بازی کرده بود اما در مقدماتی جام جهانی 98 بود که توانست جایگاه ثابتی در ترکیب تیم ملی پیدا کند. وقعی نعیم سعداوی به دلیل محرومیت غایب بود، مایلی کهن این بازیکن جوان را در نقش پیستون راست به کار گرفت و همین آغاز راه طولانی مهدویکیا در تیم ملی شد. مهدی در همان بازی اول در برد 17 بر صفر مقابل مالدیو خوش درخشید و یک پست ثابت در تیم ملی برای خود رزرو کرد.
علی کریمی: در بازیهای آسیایی 98، پیستون چپ و راست تیم ملی مشکل داشت. بازیکنانی مانند خطیبی و نوازی در این پست امتحان شدند اما هیچکدام نتوانستند نظر مثبت کادرفنی را جذب کنند. در این رقابتها علی کریمی هم به ترکیب راه پیدا کرد و هم اولین گل ملی خود را در فینال زد و به اولین بازیکنی تبدیل شد که اولین گل ملیاش را در فینال یک تورنمنت رسمی به ثمر میرساند. از این رقابتها به بعد علی کریمی به ستاره تیم ملی تبدیل شد و تا سالها این لقب را با خود به همراه داشت.
جواد نکونام: بازیهای مقدماتی جامجهانی 2002 دوره شانس جواد نکونام بود. کریم باقری به دلیل مصدومیت مینیسک از ترکیب تیم ملی دور بود. وضعیت خط دفاعی باعث میشد بلاژ نتواند گلمحمدی را به خط هافبک منتقل کند. بلاژویچ هم برخلاف نظر بقیه اعتقاد چندانی به کاویانپور نداشت و به دنبال بازیکنی بود که نظرش را برای این پست به خود جلب کند و آن بازیکن جواد نکونام بود. بازی با عربستان اولین بازی ملی کاپیتان آینده تیم ملی بود. بعد از آن بازی البته بین نیمکت و ترکیب اصلی در رفت و آمد بود اما در نهایت توانست جای ثابت خود را پیدا کند و آن را برای سالها در اختیار خودش قرار دهد.
میرزاپور هم دیگر بازیکنی است که در زمان بلاژ توانست به تیم ملی راه پیدا کند و تا سالها شماره یک را در اختیار داشته باشد. ناآماده بودن فنایی و برومند این فرصت را در اختیار دروازهبان لرستانی گذاشت تا جای آنها را در ترکیب بگیرد.
مرتضی پورعلیگنجی: همه بازیکنانی که در این لیست دیده میشوند با مصدومیت یا محرومیت رقیبانی که داشتند توانستند اولین فرصت بازی را پیدا کنند. بازیکنی که این فرصت را به پورعلیگنجی داد پژمان منتظری بود. او نخستین بازی ملیاش را در بازی دوستانه پیش از جام ملتهای آسیا در برابر عراق انجام داد. درخشش در این بازی موجب شد تا کیروش در همه بازیهای این تورنمنت به او بازی دهد. او یکی از بازیکنانی است که تغییرپست موفقی داشت. یک هافبک دفاعی که قرار است تا سالها ستون دفاع میانی تیم ملی باشد.
مجید حسینی: یکی از جالبترین داستانها مربوط به فیکس شدن مجید حسینی است. بازیکنی که گفته میشود دستشویی رفتن پژمان منتظری و عجله کیروش برای تعویض فرصت را برای حضور در زمین به او داد. عملکرد او به قدری خوب بود که خیال کیروش و مربیان بعدی تیم ملی را بابت تغییر نسل در خط دفاعی تیم ملی راحت کرد.
علیرضا حقیقی: شاید حتی خود حقیقی هم فکر نمیکرد که قرار باشد دروازهبان ایران در جامجهانی بوده و حتی اولین کلینشیت تیم ملی ایران در تاریخ جامجهانی را هم به نام خودش ثبت کند. مشکل کیروش با مهدی رحمتی و نبخشیدن او باعث شد تا چندین دروازهبان شانس فیکس شدن را پیدا کنند. ابتدا رحمان احمدی جانشین رحمتی شد. دانیال داوری در ادامه گزینه اول بود اما اشتباهات او در یک بازی دوستانه شانس او را هم کم کرد. در برزیل ناگهان حقیقی بود که شماره یک را برتن کرده و همه را غافلگیر کرد.
مهرداد میناوند: رضا شاهرودی پیستون چپ ثابت ایران در اوایل دهه هفتاد بود. درگیری لفظی شاهرودی با مایلیکهن باعث شد تا شاهرودی خط خورده بزرگ ایران در جام ملتهای آسیا 1996 باشد. میناوند از این فرصت به بهترین شکل استفاده کرد و به یک ملیپوش ششدانگ تبدیل شد.