معرفی رتبه یک کنکور زبان
نفر اول کنکور زبان امسال است، اما با توجه به رتبهای که در گروه ریاضی و فیزیک آورده، میخواهد فیزیک بخواند.برنامهاش رفتن از ایران است، دستکم بخاطر علاقهاش به «همجوشی هستهای» که در ایران امکان تحقیق و تحصیل دربارهاش را ندارد.
به گزارش صدای ایران از خبر آنلاین، «شما با رتبه کنکور تعریف نمیشوید. عدد کنکور فقط چیزی است که از طریق آن میتوانید وارد دانشگاه شوید.»
حرف درستی میزند، انگار که با تعریف کردن یک شخص با یک عدد، تمام دنیای او را در همان عدد محدود میکنیم و بقیه را پشت آن عدد گم میکنیم. انگار اسمشان میشود رتبه یک ریاضی، رتبه ۱۲ تجربی، رتبه ۱۰۰ انسانی و ... بعد همه چیز ریاضی میشود و در سوالها فقط عدد و رقم دخیلند. روزی چند ساعت درس میخوانده؟ فلان درس را چند درصد زده؟ دیگر کمتر کسی اهمیت میدهد دنیای این آدم چه شکلی است؟ علایقش کدامند؟
اسمش آدم را یاد احمد شاملو میاندازد؛ اما صالح شاملو شباهتی با آن شاملو ندارد. شاید بتوان گفت تنها شباهتشان عشق به کاری است که انجام میدهند. صالح فقط رتبه یک کنکور زبان و ۱۸۸ کنکور ریاضی نیست، چیزی که صالح را متمایز میکند عشق به علم و فیزیک و ذرات اتم است. به حدی که رتبه یک زبان، هیچوقت برای آزمون زبان درس نخواند و ویدیوها و مقالههای انگلیسی زبانی که هر روز برای پژوهش در رشته مورد علاقهاش میخواند باعث شد او رتبه یک زبان را کسب کند.
صالح شاملو در کافه خبر مهمانمان شد و با صداقت و صمیمیت پرسشهایمان را پاسخ داد:
آقای شاملو، اصلا چرا زبان؟
زبان رشته اصلی من نبود و من برای گروه ریاضی درس خواندم. اما در طول روز خیلی از زبان انگلیسی استفاده میکنم و ۹۹ درصد کارهایی که میکنم با این زبان است. رتبه من در گروه ریاضی ۱۸۸ شد.
یعنی در ۲ گروه مختلف آزمون دادید و رتبههای خوبی هم کسب کردید، برنامهریزی درسیتان به چه شکلی بود؟ برای کنکور زبان هم جداگانه درس میخواندید؟
دلیل اینکه در رشته زبان موفق شدم این بود که با زبان خیلی سروکار دارم ولی عملا برای رشته زبان هیچ درسی نمیخواندم.البته باید گفت که زبان جزو دروس عمومی است و من برای موفقیت در کنکور ریاضی نیاز داشتم که نه تنها این درس بلکه ۳ درس عمومی دیگر را هم مطالعه کنم و برای آنها وقت زیادی بگذارم.
کنکور زبان را بیشتر بهعنوان رزومه شرکت کردم. رتبه یک کنکور بودن در جاهای مختلف خیلی کمک میکند؛ مثلا برای اپلای کردن به خارج از کشور.
پس برای کنکور زبان اصلا وقت نمیگذاشتید و رتبه یک را کسب کردید؟
بله. در اینترنت خیلی مقالههای انگلیسی میخوانم یا ویدیوهای انگلیسی میبینم و تمام کارهایی که در اینترنت میکنم همه به زبان انگلیسی هستند و هرکسی انقدر با این زبان سروکار داشته باشد، زبانش قوی میشود.
خیلی درس میخوانید یا خیلی باهوشید؟
در سال کنکور که نمیشود درس نخواند. سال قبل از کنکور المپیاد فیزیک شرکت کردم و مدال برنز کسب کردم. آن سال برای المپیاد فیزیک خیلی کار کردم. شاید کسی باور نکند اما قبل از آن دوره خیلی کم درس میخواندم؛ حداکثر روزی یک ساعت. اما در سال کنکور شرایط خیلی فرق داشت و به طور کلی روزانه ۸ تا ۹ ساعت درس میخواندم.
معدلتان در دوره دبیرستان چند بود؟
در سال پیش دانشگاهی ۱۹.۴۷ و در پایه دهم و یازدهم ۲۰ بود.
اما نگفتید هدفتان برای شرکت در کنکور زبان چه بود؟
چون زبانم خوب بود و بیشتر بهعنوان رزومه شرکت کردم. رتبه یک کنکور بودن در جاهای مختلف خیلی کمک میکند؛ مثلا برای اپلای کردن به خارج از کشور.
پس میخواهید از ایران بروید؟
بله. برای ادامه تحصیل.
دانشگاه یا کشوری که مد نظرتان است کجاست؟
من به بحث همجوشی هستهای خیلی علاقمندم و دانشگاههای محدودی در جهان این رشته را ارائه میدهند. دانشگاههای MIT ، پرینستون، میشیگان و برکلی در این رشته از بهترینها هستند.
انتخاب اولتان برای انتخاب رشته چیست؟
فیزیک دانشگاه شریف. چون همانطور که گفتم به مباحث همجوشی هستهای علاقمندم و از این طریق آن را دنبال میکنم. فیزیک از چیزهایی است که هرچقدر هم پای آن بشینم خسته نمیشوم.
رشته همجوشی هستهای را در ایران داریم؟
نه. این مبحث چیز خیلی جدیدی است. مثل انرژی هستهای و فقط به یک رشته برای آن نیاز ندارند و ممکن است رشتههای مختلفی مثل شیمی را شامل شود. بخاطر همین فعلا رشته خاصی ندارد. از یک سری رشته های خاص میتوانند به این کار وارد شوند و تحقیقات را انجام بدهند. مثل فیزیک، شیمی یا مهندسیهای مختلف.
چطور با این رشته آشنا شدید؟
همانطور که گفتم من خیلی به فیزیک علاقهمندم و تحقیق میکنم یا در اینترنت خیلی چیزها راجعبه آن میخوانم یا فیلم میبینم. یا از طریق اینترنت اخبار مربوط به آن را دنبال میکنم. این مبحث رشته دانشگاهی نیست و مبحث تحقیقاتی است. البته من به رشته مهندسی هستهای هم علاقه دارم و باید وارد دانشگاه شوم تا ببینم چطور است و بعد بتوانم انتخاب بهتری کنم.
یعنی برای مقطع ارشد تصمیم دارید از ایران بروید؟
چیزی که در ذهنم است این است که دو سال در ایران بخوانم و بعد از آن بروم. چون شنیده ام که بعد از لیسانس اپلای کردن سختتر میشود اما فکر میکنم که در نهایت این اتفاق بعد از دوره لیسانس عملی شود.
انتظارتان از دانشگاه چیست و فکر میکنید توقعی که از دانشگاه دارید چقدر در واقعیت درست است؟
توقعی که دارم این است که آن دانشگاه در آن رشته به من یک سری تجربیات تحقیقاتی بدهد و آموزش بدهد که وقتی خواستم کار کنم، از اول کارم را بلد باشم. درواقع از دانشگاه انتظار دارم مقدمهای برای ورود به کاری که دوست دارم، به من بدهد.
به سربازی فکر کردید؟
فکر آن را هم کرده ام. باید دید چه اتفاقی میافتد.
خانوادهتان نمیگویند که رشتههای مهندسی را انتخاب کن؟
نه. پدر و مادرم در هر تصمیمی همیشه پشت من بوده و حمایتم کردهاند.
شغل آنها چیست؟
پدرم وکیل و مادرم خانه دار است، یک برادر ۱۵ ساله هم دارم. برادرم در زمینههای مختلف از من فعالتر است. او میتواند به زبانهای آلمانی و اسپانیایی صحبت کند و در حال یادگیری روسی و چینی است.
کمی در رابطه با سال پیشدانشگاهی حرف بزنیم. فضای مدرسهتان برای آمادگی کنکور چطور بود؟
کلا برای کنکور کار میکردند. معلمهای خیلی خوبی آورده بودند و حتما میخواستند که همه چیز با برنامه خودشان پیش برود.
با توجه به آماری که چند روز قبل بعد از اعلام نتایج در خصوص سهم پایین مدارس دولتی در قبولی رتبههای برتر کنکور منتشر شد، مدرسهای که در آن درس خواندید چقدر در موفقیتتان نقش داشته است؟ یعنی اگر مدرسه دولتی میرفتید، نتیجه چطور بود؟
شاید نشود خیلی دقیق به این سوال جواب داد. چون مدرسه با مدرسه فرق دارد. مثلا مدرسه البرز هم دولتی است اما خیلی مدرسه قویای است. مدرسه خود من معلمهای خیلی عالیای برای کنکور گرفته بود و امکانات خیلی خوبی هم در اختیار ما قرار داده بود. مثلا سالن مطالعه و...
اما خیلی از رتبههای برتر میگویند که در هیچ کلاس آموزشیای شرکت نکرده اند و کلاسهای خصوصی در موفقیت در کنکور نقشی ندارند.
با آنها موافقم. کلاس خصوصی نه! اگر مدرسهتان برای کنکور کار میکند، دیگر لازم نیست در این کلاسها شرکت کنید. چون خود مدرسه در این زمینه تلاش میکند تا شما نتیجه خوبی بگیرید. بالاخره برای خودشان هم به نوعی تبلیغ و افتخار است.
در مدرسهتان افراد دیگری هستند که رتبه برتر یا خاص داشته باشند؟
تک رقمی نه. اما در رشتههای تجربی و ریاضی رتبههای ۲۸ و ۹۳ داشتیم.
فکر میکنید اگر در یک مدرسه دولتی مثلا در مرکز شهر درس میخواندی، باز هم همه این تجربهها را داشتید؟
قطعا نه. چون در آن سطح از جامعه شاید نمیتوانستم با زبان انگلیسی سر و کار داشته باشم و کلاس زبان بروم و همینطور اینکه سطح مدارس متفاوت بود. البته مدارس با هم فرق دارند و بعضی از آنها واقعا معلمهای خوبی دارند، حتی بعضی از معلمهای ما در مدارس دولتی هم تدریس میکردند. ولی قطعا به این موفقیت نمیرسیدم.
سال کنکور برای همه خیلی سال پر تنش و اضطرابی است، چطور با این استرس مواجه شدید و چطور با آن کنار آمدید؟
خب راستش کنار نیامدم. همه در سال کنکور استرس میگیرند. من خودم خیلی منفیباف بودم. هر اتفاق بدی که میافتاد مثلا رتبه ام در آزمونهای آزمایشی بد میشد، خیلی ناراحت میشدم اما خانواده ام خیلی از من پشتیبانی کردند.
خیلی وقت است که دانشمندان میگویند بحث همجوشی به نتیجه میرسد ولی نمیرسد چراکه خیلی چالشها در راهش وجود دارد. دوست دارم که در آینده این بحث به ثمر رسیده باشد و من جز آن تیمی باشم که این کار را انجام داده است. اگر هم نشد در تحقیقات دیگر به موفقیت رسیده باشم.
تفریحتان چیست؟
تفریح زیاد دارم. مثلا بازی کامپیوتری، دیدن ویدیوهای یوتیوب، فیلم سینمایی، خواندن کتاب در حوزه علمی و ...
فیلم مورد علاقهتان چیست؟
در ژانر اکشن فیلم جان ویک را خیلی دوست دارم.
اسم شما یادآور احمد شاملوست؛ میشناسیدش؟
بله.
شعرهایش را خواندهاید؟
نه.
چیزی دربارهاش نمیدانید؟
چرا چیزهایی از ایشان خواندهام،اما خیلی محدود،کتاب «شازده کوچولو» را خواندهام که ترجمه ایشان بود.
تصور مردم عموما از نفرات برتر المپیاد و کنکور این است که بچههایی تک بعدی اند، اهل معاشرت نیستند یا در روابط عمومی موفق نیستند و نمیدانند لذت چیست. شما چه نظری دارید؟
بستگی به آدمش دارد. مثلا من خودم در روابط اجتماعی فکر نکنم که برای دیگران باز باشم یا خوب روابط اجتماعی برقرار کنم اما دوستان زیادی دارم و با آنها معاشرت میکنم. کارهایی به غیر از فیزیک هم انجام میدهم. اینطور نیست که فقط صبح تا شب فیزیک بخوانم، اصلا.
یک موضوعی که بین دانشجوها و دانشآموزان به نوعی اپیدمی تبدیل شده ، مصرف گل و سیگار است، در اطرافیانتان به چنین موضوعی برخورد کردید؟
در اطرافم افرادی بودند که سیگار بکشند اما گل نه.
جو مدرسههایی که درآن درس خواندید چطور بوده است؟ بچه های آن مدرسه بیشتر دنبال چه چیزی بودند؟
خیلی در کار مواد و اینها نبودند و کسانی هم که دنبالش بودند مدرسهشان را عوض کردند. مثلا یک سال بودند و بعد میرفتند. انگار فضای مدرسه دفع میکرد. خیلی در این موضوعات نبودند. اما بچههای مدرسه ما به ورزش خیلی علاقه داشتند.
شما چطور؟
دوست داشتم، اما فعلا رها کردهام. کاراته کار میکردم و تا کمربند قهوهای رفتم و مدال هم آوردم.
بهترین اتفاقی که برای آینده خودتان متصورید، چیست؟
این تصور که خیلی در تحقیقات فیزیک موفق شده باشم. خیلی وقت است که دانشمندان میگویند بحث همجوشی به نتیجه میرسد ولی نمیرسد چراکه خیلی چالشها در راهش وجود دارد. دوست دارم که در آینده این بحث به ثمر رسیده باشد و من جز آن تیمی باشم که این کار را انجام داده است. اگر هم نشد در تحقیقات دیگر به موفقیت رسیده باشم.