طرح جدید انتخاباتی اصلاح طلبان

این روزها سیاسیون دو جناح در حال برنامه‌ریزی برای انتخابات مجلس یازدهم هستند و به بررسی راهکارهایی می‌پردازند که بتوانند بیشترین نتیجه را کسب کنند.
کد خبر: ۲۳۱۱۰۵
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۹
به گزارش صدای ایران آرمان ملی نوشت: این روزها سیاسیون دو جناح در حال برنامه‌ریزی برای انتخابات مجلس یازدهم هستند و به بررسی راهکارهایی می‌پردازند که بتوانند بیشترین نتیجه را کسب کنند. چندی قبل در اردوگاه اصلاح طلبی بحث عدم شرکت درصورت ردصلاحیت گسترده مطرح شد که بلافاصله با نظر بزرگان این جریان تحریم انتخابات از روی میز برنامه‌ریزی برداشته شد. موضوع مهم دیگری که اکنون در احزاب اصلاح طلب مورد بررسی قرار می‌گیرد عملکرد فراکسیون امید در مجلس دهم است؛ در آن برهه اصلاح‌طلبان با چالش کاندیدا مواجه شدند. بنابراین از نیروهای اصولگرای اعتدالی مانند مطهری و لاریجانی برای حضور در لیست انتخاباتی خود که نام «امید» داشت دعوت کردند اما طی 4 سال فعالیت این مجلس برخی اعضای فراکسیون تابع نظر اصلاح‌طلبان و سران فراکسیون نبودند و برای برخورداری از تضمین تایید برای مجلس یازدهم راه خود که برخی اوقات برخلاف مشی اکثریت اعضای اصلاح‌طلب فراکسیون امید بود را طی کردند. سعید حجاریان در جایگاه تئوریسین اصلاحات هم در این باره به سازندگی می‌گوید: «ما اگر صد نفر نماینده به مجلس بفرستیم، اما لیدر نداشته باشند، به هر طرفی می‌لغزند و هزینه ایجاد می‌کنند، فراکسیون امید به چنین وضعیتی دچار شد، لذا می‌بینیم استراتژی دقیق ندارد و مواضعش ناهمگون و رأی‌هایش غیرشفاف است، اما در مقابل رادیکال‌های مجلس مدیر دارند. به خاطر دارید زمانی آقای ناطق نوری در مجلس بود و چنین نقشی را برای راست‌ها ایفا می‌کرد؛ می‌گفت اگر دست به عمامه‌ام زدم یعنی رأی منفی بدهید و اگر دستم پایین بود رأی مثبت بدهید، یعنی نظر نمایندگان به رهبر فراکسیون‌شان بود. ما باید سطح رئیس فراکسیون اصلاح‌طلبان را بالا ببریم.» آنچه حجاریان به آن اشاره دارد عملکرد محمدرضا عارف به عنوان رئیس فراکسیون امید است. چنانکه محمد عطریانفر در مرداد 96 گفت: «فراکسیون امید در حوزه مدیریت نیازمند بازنگری و ارزیابی مجدد ظرفیت‌هاست. علت این تحلیل ناشی از آن است که بخشی از نیروهای فراکسیون امید مشخصا رأی خود را به چهره‌های مورد نظر روحانی ندادند. طبیعی است که اگر مدیریت مناسب‌تری صورت می‌گرفت، شاید شخصیتی مثل حجتی که عملکردش مورد تایید همه جناح‌هاست، رأی بالاتری می‌گرفت یا مهندس بیطرف که از چهره‌های موفق دولت اصلاحات بود، می‌توانست رأی اعتماد بگیرد.» یا تاجرنیا عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با تأکید بر اینکه «در شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، افراد حقوقی باید جایگزین افراد حقیقی شوند»، می‎گوید که«عارف تجربه تشکیلاتی و سیاسی کافی ندارد. از این رو، بخشی از ضعف عملکرد فراکسیون امید به مدیریت ایشان برمی‎گردد.»

رفع ابهام از مشارکت مشروط

موضوع دیگری که حجاریان به آن اشاره کرد مشارکت مشروط است. سعید حجاریان در فروردین ماه سال جاری بحثی تحت عنوان «مشارکت مشروط» در انتخابات را مطرح کرد. این موضوع دارای موافقان و مخالفانی در جریان اصلاحات است که به عنوان نمونه اسماعیل گرامی‌مقدم عضو حزب اعتماد ملی مشارکت مشروط در انتخابات را نوعی تحریم انتخابات دانست و گفت: این رویکرد به ناامیدی مردم خواهد انجامید و این درحالی است که در وضعیت کنونی تمامی فعالان سیاسی و ارکان نظارتی و حاکمیتی باید مشارکت مردم در انتخابات 98 را دغدغه خود بدانند. اکنون حجاریان توضیح بیشتری درباره مشارکت مشروط داد و به سازندگی گفت: « من درباره «حضور مشروط» در انتخابات نکاتی را گفتم یکی از ابعادش این است که منتظر بمانیم و ببینیم هسته اصولگرایان بنا دارند چگونه انتخاباتی را برگزار کنند، وجه دیگر حضور مشروط، اشتراط با نفس است؛ یعنی باید میان خودمان بر سر کیفیت زمین بازی انتخابات توافق کنیم، این دو شرط پهلو به پهلوی هم هستند. البته شرط‌های دیگری هم وجود دارد که لازمه طرح و تحقق آن، تهیه منشور اصلاح طلبی است.» وی ادامه می‌دهد: «استراتژی سکوت در انتخابات با عبور مقطعی از انتخابات ما را ضربه‌پذیر خواهد کرد، زیرا ممکن است عده‌ای حتی در مرکز اصلاحات رأی دهند و این به شکنندگی می‌انجامد و هسته سخت قدرت قادر است این افتراق را به هر طریق که مایل است، ترجمه کند. از این جهت، شاید عبور مقطعی از انتخابات رویکرد مناسبی باشد. اما نیاز به ترویج آن نیست؛ اگر شرایط فراهم نشد، با ذکر دلایلی از خیر انتخابات می‌گذریم همین، اما «عبور از انتخابات» استراتژی دقیقی نیست، زیرا حکم به پایان پروژه اصلاحی سیاست محور می‌دهد.»

ترسیم منشور اصلاح طلبی

موضوع دیگر منشور اصلاح‌طلبی است که نخستین بار از سوی کارگزاران مطرح شد. فرزانه ترکان عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در آذر ماه سال گذشته گفته بود: «هیچ منشوری برای اصلاح‌طلبی تاکنون نوشته نشده و به طور اجماع هم روی کاغذ نیامده است. این درحالی است که حتی خود اصلاح‌طلبان هم طیف اصلاح‌طلبی را به طور دقیق نمی‏شناسند حتی نمی‏دانیم که مواضع‌مان در مشکلات اجتماعی، تصمیم‌گیری‏های سیاسی و اقتصادی مشخصا چیست. امروز برای اصلاح‌طلبان که در برخی موارد با یکدیگر اختلاف نظر دارند و در مواردی متفق هستند، بهترین فرصت جهت نوشتن این منشور در شورای عالی اصلاح‌طلبان است تا بتوانند اتفاق نظر طیف‏های معتدل یا تندروتر را جذب کنند. نوشتن منشور اولا موضع اصلاح‌طلبان را در موارد مختلف مشخص می‏کند و اگر می‏خواهیم در موارد اجرایی و تصمیم‌گیری‏ها در مجلس افرادی را معرفی کنیم، باید مطمئن شویم که آن افراد به منشور نوشته‌شده اعتقاد دارند. تا الان اینطور نبوده است. هر فردی که مثلا عکس آقای خاتمی یا آیت ا... هاشمی رفسنجانی را همراه داشت اصلاح‌طلب شمرده می‏شد و این درحالی است که صرفا طرفداری فرد یا افرادی از مساله‏ای اصلاح‌طلبانه، حمل بر اصلاح‌طلب بودنشان نیست. زیرا با همین تفکر است که دربسیاری از موارد بسیار راحت برخی را وارد لیست اصلاح‌طلبان کردیم و وارد مجلس و شورای شهر شدند، اما معلوم نیست که مواضع اینهایی که به واسطه لیست اصلاح‌طلبی رأی آوردند چیست. ما هم اعلام مواضع نکرده‌ایم که آنها چه تفکری دارند. البته حزب کارگزاران جزو احزابی بوده که این منشور را به صورت پیشرو در ابتدای فعالیتش نوشت. این حزب در منشور نوشته است افکارش ایدئولوژی‌های سیاسی، مواضع اجتماعی و اقتصادی‏اش چیست. گمان نمی‏کنم که احزاب دیگر به این شکل چنین منشوری را تدوین کرده باشند که اگر هم تهیه کردند هنوز خیلی کامل و جامع نیست.» اکنون سعید حجاریان درباره این منشور چنین می‌گوید: «در این منشور تاکید خواهد شد وظیفه نماینده اصلاح‌طلب چیست و افراد باید مفاد این منشور را امضا کنند و حتی در مجامع رسمی مانند آنچه خارج از کشور رخ می‌دهد. تعهد و وابستگی‌شان را به اصول و مبانی اصلاح طلبی اعلام کنند؛ حتما کسانی چنین نخواهند کرد و این معیار ماست. کسی که وظایف مطرح شده را نپذیرفت و حاضر نشد پیوند خود را با اصلاحات نشان دهد، نماینده این جریان نخواهد بود.» این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین درباره تفکیک نیرو‌های خودی و غیرخودی با وجود منشور اصلاح طلبی گفت: «شاید در کوتاه مدت به بار ننشیند، اما چند خاصیت دارد که مهم‌ترین آنها غربالگری و تفکیک نیرو‌های اصلی و بدلی است. البته نباید به دنبال حذف رفت. به این معنا که خودمان به صورت فعال سراغ افراد می‌رویم و از آنها برای ثبت نام دعوت می‌کنیم و مانند دور‌ه‌های پیش رویکرد منفعلانه پیش نخواهیم گرفت و گزینه‌ها را از میان ثبت نام کرده‌ها انتخاب نخواهیم کرد؛ تشخیص هم با مردم است که به چه کسی اعتماد کنند. مثلا افرادی که حرف‌های خارج از کادر می‌زنند، عیارشان مشخص است. اگر این مرحله به درستی طی شود، می‌شود به سراغ تشکیل «هسته سخت اصلاحات» برویم که پیش‌تر خصوصیات آن را برشمرده‌ام.» حجاریان در پاسخ به این پرسش که اکنون در کنار «مشارکت مشروط» سه استراتژی «حضور بی‌قید و شرط در انتخابات»، «سکوت در انتخابات» و «خروج از انتخابات» نیز مطرح است. فواید ومضرات هر یک از این استراتژی‌ها چیست، می‌گوید: «واضح است، استراتژی حضور بی قیدوشرط، مردم و اصلاح طلبان را به کلی از یکدیگر جدا می‌کند، اکنون، مردم به جریان‌های سیاسی بی اعتماد هستند و هر نوع لغزش و اشتباه تاکتیکی و استراتژیک به مثابه مرگ یک جریان است، امروزه برخی از مردم می‌گویند شما گفتید به روحانی رأی بدهید تا شرایط سامان شود؛ اما این طور نشد، فلذا دیگر با طناب شما به چاه نمی‌رویم. پس، اگر گفتار انتخاباتی تولید می‌کنیم باید مبتنی بر تحلیل‌های دقیق باشد نه صرفا هراس افکنی و انتخاب بین بد و بدتر و بدترین.»وی در پایان اظهار داشت: «خاتمی و هر کسی دیگر باید با وسواس بیشتری استراتژی شان را انتخاب کنند و آبروی خود را خرج هرکس و هر نوع انتخاباتی نکنند تا سرمایه اصلاحات هدر نرود.»
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار