اوباما پایان پروژه ایرانهراسی را کلید زد؟
آیا اظهارات اخیر اوباما درباره گروهک تروریستی داعش به معنای پایان پروژه ایران هراسی است؟
مهدی محتشمی مدیر کل اسبق آمریکا وزارت امور خارجه در این زمینه با تردید سخن می گوید.
با این حال تاکید می کند که دیپلماسی دولت یازدهم تاثیر زیادی در نگاه جهان به ایران داشته و سفر وزاری خارجه کشورهای اروپایی نشانه ای برای موفقیت این سیاست است. مدیر کل آمریکای اسبق وزارت خارجه در دوران اصلاحات تاکید می کند که ایران درباره داعش نقطه نظرات خاص خود را دارد و مایل نیست در لوای مقابله با این گروهک، منطقه توسط کشورهای دیگر اشغال شود. مشروح گفت وگو با این دیپلمات سابق به شرح زیر است:
اظهارات اخیر اوباما درباره گروه تروریستی داعش را در چه راستا باید ارزیابی کرد؟
قبل از هر چیز باید بدانیم که داعش و جریان سلفی افراطی زائده دست آمریکا، کشورهای غربی و متحدین منطقه ای آنها هستند. مبرهن است که کشورهای غربی و متحدین منطقه ای آنها در پیدایش این گروهک تروریستی سهم اصلی را داشتند، اما امروز شرایطی به وجود آمده است که این گروهک تبدیل به هیولایی شده است که خود آمریکایی ها هم از آن وحشت کردند.
مشابه آنچه در مورد پدیده طالبان و بن لادن رخ داد؟
بله، طالبان در افغانستان با حمایت کشورهای غربی شکل گرفت، ولی بعد از چندی طالبان عملا سلاح خود را به سمت آمریکاییها نشانه رفت و موجب شکل گیری جریان افراط در منطقه شد. داعش دقیقا از همان الگو پیروی می کند. امروز آمریکا و رئیس جمهور این کشور با پدیده ای مواجه شده است که خود در پدید آمدن آن نقش داشته و نمی دانند با آن چگونه برخورد کنند. تهدیدات داعش امروز از منطقه فراتر رفته و به کشورهای اروپایی و غربی هم سرایت کرده است.
اینکه امروز اوباما اعلام می کند امنیت ملی کشورش تهدید نمی شود واقعیت ندارد چون بخش عمده ای از نیروهایی که در حمایت این گروهک دست به جنایت و ترور می زنند، از کشورهای غربی و آمریکا به خاورمیانه آمدند. حداقل آن است که این نیروها با کمکهای لجستکی آمریکا در ابتدا برای مبارزه و ساقط کردن حکومت بشار اسد، وارد سوریه شدند و بعد فضای میدانی حرکت خود را به سمت عراق توسعه دادند.
امروز برای همه مشخص شده است که داعش یک تهدید جهانی است که به منافع ملی اغلب کشورها در تناقض است و به همین دلیل آمریکا امروز به این نتیجه رسیده است که باید با این گروهک مقابله کند. توسعه داعش به معنای تهدید امنیت ملی بسیاری از کشورها است.کما اینکه امروز کسانی که توسط این گروه تروریستی کشته می شوند تنها کشورهای منطقه و شیعان نیستند، بلکه اتباع آمریکایی -از جمله خبرنگارانی که اخیرا کشته شدند- هم در این دایره قرار می گیرند.
وضعیت امروز به این معنی است که چاقو، دسته مالک خودش را می برد؟!
این هیولا وقتی به وجود آمد موجود کوچکی بود، ولی وقتی بزرگ شد چهره خودش را بیشتر نمایان کرد و نشان داد که در ابعاد وسیع تری از طالبان دست به جنایت می زند حتی طالبان جریان داعش را بر نمی تابد و با اقدامات این گروهک تروریستی مخالف است.
اوباما در مصاحبه اخیر خود با شبکه ان بی اس آمریکا به طور تلویحی ادبیات جدیدی را درباره ایران به کار برد و گفت« مشکل پیش روی دولت های سنی مذهب که بسیاری از آنها از متحدان آمریکا هستند، ایران یا موضوع شیعه و سنی نیست، بلکه افراطگرایی سنی است که خود را به شکل داعش نشان داده و بزرگترین خطر پیش رو است.» چه تحلیلی می توان برای این ادبیات اوباما قائل شد. این ادبیات به فشارهای داخلی به دولت باز می گردد یا واقعا نشان دهنده یک تغییر در سیاست خارجی این کشور در خصوص ایران هراسی است؟
بخشی از سیاست هایی که اوباما درقبال داعش انجام داده است به دلیل فشارهای داخلی از جمله جناح رقیب در کنگره این کشور است. طبیعی است در این شرایط افکار عمومی و جناح رقیب آمریکا به اوباما فشار می آورند. به دلیل بی عملی و انفعال دولت این کشور اقدامات داعش موجب تهدید امنیت منطقه ای و بین المللی شده است. کشته شدن دو نفر از خبرنگاران آمریکایی این پیام را به افکار عمومی آمریکا منتقل کرده است که باید نسبت به این جریان افراط و تروریسم حرکت جدی نشان داده شود.
به همین دلیل آمریکا از کلیه کشورهای منطقه دعوت کرد که علیه این جریان مقابله کنند. از طرفی آنها به خوبی می دانند که مواضع جمهوری اسلامی در مقابل تروریسم کاملا شفاف است و می بینند که ایران ثابت قدیم ترین کشوری است که در مورد پدیده داعش و جریان افراطی سلفی گری هشدارهای لازم را از گذشته داده است.
ادبیات جدید اوباما چقدر ارتباط با دیپلماسی جدید ایران دارد. به تعبیری چه سهمی را باید برای دیپلماسی دولت یازدهم قائل بود؟
موضوع غیرقابل انکار این است که ادبیات دولت یازدهم اصلا قابل مقایسه با گذشته نیست، امروز ایران در سطح گسترده ای محلی برای رفت و آمدهای بین المللی شده است. ما شاهد هستیم که وزاری خارجه کشورهای اروپای غربی که تا قبل از این دولت حاضر نبودند در سطح مدیر کل به ایران بیایند، در سطح وزیر خارجه به ایران رفت و آمد می کنند؛
لذا این تغییر رویکرد براساس سیاست های کلی دولت یازدهم است که یک تغییر اساسی به وجود آمده است. یقیقنا رویکرد دولت در موضوع هسته ای در دیپلماسی و جایگاه ویژه ای به کشورمان بخشیده است.
نکته قابل توجه در این زمینه آن است که اظهارات رئیس جمهور آمریکا، حقانیت مواضع جمهوری اسلامی در قبال سوریه را مشخص می کند. جریانی که ما امروز در منطقه با آن مواجه هستیم، یک قرائت بسیار خشونت آمیز از اسلام دارد که توسعه طلبی این گروهک و هشدارهای ایران درباره این جریان سلفی روشن شده است. این امر ثابت می کند که ایران یک طرف با ثبات منطقه ای است که همکاری با آن می تواند موجب هم افزایی کشورهای منطقه شود. امروز مشخص است که کشور های منطقه نمی تواند از نگاه و نظر ایران به بحران های منطقه ای صرف نظر کنند.
وزیر خارجه دانمارک بعد از دیدار با وزیر خارجه ایران در مشهد گفت که حامل پیامی ویژه برای ایران بوده است. قابل پیش بینی است که این پیام می توان درباره تحرکات غرب بر عیله داعش باشد.آیا این دیدار به این معنی است که غرب به دنبال همراه کردن ایران با خود برای مقابله با داعش است؟
در اجلاس اخیر ناتو کشورهای غربی درموضوع برخورد با داعش به نقطه نظر همکاری مشترک رسیدند، اما جمهوری اسلامی در عین اینکه در اصل برخورد موضوع با این جریان ها تروریستی و ضد انسانی همراه است، اما نظرات اصولی خود را در مورد منطقه و خاورمیانه دارد. ایران در واقع مایل نیست داعش رفته و یک جریان اشغالی توسط سایر کشورها جایگزین آن شود.
از پیام وزیر خارجه دانمارک برای مقامات ایران اطلاعی ندارم، اما آنچه مسلم است این است که ایران نقش مثبتی در موضوع مقابله با داعش داشته است و کماکان به نقش فعالانه خود ادامه داد. ایران داعش را تهدید مستقیم بر علیه امنیت ملی خود می داند و نمی تواند فارغ از تصمیمی که کشورهای خارج از منطقه ما در این زمینه اتخاذ می کنند، دست روی دست بگذارد و منفعلانه برخورد کند.