مربی جدید آبی ها با کارنامه ای پر از باخت

فرآیند انتخاب مربی برای استقلال، تقریباً به همان ترتیبی است که در بقیه فوتبال ایران جریان دارد؛ متکی بر سلیقه‌های شخصی، تصمیم‌های خلق‌الساعه و بدون هیچ پشتوانه علمی مشخص.
کد خبر: ۲۲۴۴۶۱
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۴۶

 فرآیند انتخاب مربی برای استقلال، تقریباً به همان ترتیبی است که در بقیه فوتبال ایران جریان دارد؛ متکی بر سلیقه‌های شخصی، تصمیم‌های خلق‌الساعه و بدون هیچ پشتوانه علمی مشخص.


به گزارش صدای ایران از ایلنا، انگار که در باشگاه استقلال، کسی صفحه مرورگر اینترنتی را باز کرده و وارد یکی از این سایت‌های بین‌المللی نقل و انتقالات فوتبالی شده و در بخش «جست‌وجوی پیشرفته» گزینه «ملیت ایتالیایی» و «بدون باشگاه» را انتخاب کرده باشد و فهرستی برای مذاکره آماده کرده باشد. اول ماسیمو کاررا، بعد آنجلو آلسیو و وقتی این دو نشد، آندره آ استراماچونی!


حالا چرا باید مربی آینده استقلال، ایتالیایی باشد؟ هیچ کس نمی‌داند! چه کسی به مدیران باشگاه استقلال مشاوره داده که سبک و فلسفه کاررا با استراماچونی شباهت دارد؟ اساساً استقلال از مربی آینده‌اش چه می‌خواهد؟ این را هم کسی نمی‌داند!


آیا استقلال به دنبال یک پروژه کوتاه مدت و سریع برای رسیدن به یک موفقیت خاص (به طور مثال قهرمانی در لیگ ایران) است؟ یا اینکه می‌خواهد در یک دوره میان مدت، تیمی داشته باشد که به تدریج ساخته شود و بعد از سه سال، تبدیل به تیمی در حد و اندازه‌های قهرمانی آسیا شود؟ آیا استقلال می‌خواهد تجربه‌ای شبیه اللهیار صیادمنش را در تیمش تکرار کند و با سرمایه‌گذاری روی بازیکنان جوان، تبدیل به پایگاهی برای ترانسفر بازیکن به باشگاه‌های متمول‌تر منطقه شود؟ یا اینکه فقط برای فصل آینده قصد دارد تیمی در قواره قهرمانی در لیگ داشته باشد؟ اینها پرسش‌هایی است که هیچ کس پاسخ آن را نمی‌داند. احتمالاً خود مدیران باشگاه هم نمی‌دانند که اگر می‌دانستند، این همه گزینه رنگارنگ و متفاوت و بعضاً متناقض روی میز نمی‌گذاشتند.


در دهه هفتاد و هشتاد میلادی، می‌شد عبارتی مثل «فوتبال هلندی»، «فوتبال برزیلی» و «فوتبال ایتالیایی» را به کار برد. وقتی هنوز فوتبال در مرزها محصور باقی مانده بود، می‌شد استدلال کرد که مربی ایتالیایی، احتمالاً پیرو «کاتاناچیو» و شیفته سبک مربیگری هلینو هره را است و اصل اول تیمی که یک مربی ایتالیایی مربیگری می‌کند، «گل نخوردن» است.


اما در فوتبال امروز، در قرن بیست و یکم، اینکه مربی برزیلی حتماً دلبسته فوتبال هجومی است و مربی انگلیسی، به روش «کیک‌اند راش» از توپ‌های بلند به قصد استفاده مهاجمان سرزن بهره می‌گیرد و مربی ایتالیایی به دفاع کردن بیشتر اهمیت می‌دهد، همگی گزاره‌های بی‌اعتباری هستند که تاریخ مصرف آنها، چند دهه است که سر آمده.
اساساً این گونه دسته‌‌بندی‌ها، جایی در فوتبال امروز ندارد. فوتبالیست‌های شرق آسیا، دیگر کوتاه قد نیستند. همه برزیلی‌ها تکنیکی نیستند، همه اروپای شرقی‌ها تنومند نیستند. فوتبال چنان جهانی شده که در مورد هرکدام از این گزاره‌های مشابه، می‌توان ده‌ها مثال نقض ارائه کرد. مگر در فهرست مربیان ایتالیایی، میان آنتونیو کونته یا مکس الگری و مائوریتسیو ساری و بقیه، چقدر می‌شود نقطه مشابه پیدا کرد؟ هرکدام از آنها، فلسفه فوتبالی متفاوت و سبک‌های متفاوتی دارند و شاید به جز هموطن بودن، هیچ تشابه دیگری بین آنها نمی‌توان پیدا کرد. یا در جمع مربیان بریتانیایی شاغل در لیگ برتر انگلیس، چه تشابهی میان براندون راجرز، ادی هاو و شان دایچ وجود دارد؟ هیچ!
مادامی که در فوتبال ایران، به این پرسش‌ها پاسخی داده نشود، اوضاع باشگاه‌های ما همین آش است و همین کاسه. فعلاً مدیران استقلال یا آنهایی که به مدیران مشاوره می‌دهند، هوس کرده‌اند مربی آینده باشگاه ایتالیایی باشد. تا شاید روزی مدیر جدیدی بیاید و هوس کند در بخش جست‌وجوی پیشرفته همان سایت، ملیت دیگری را انتخاب کند!

پربیننده ترین ها