طالبان به دنبال مذاکره است؟
نام افغانستان طی 4 دهه گذشته با واژه «جنگ» همنشین بوده است. حدود نیمی از این مدت، آمریکا یک پای جنگ بوده و باقی را یا افغانها با یکدیگر جنگیدهاند یا در برابر ارتش سرخ شوروی مشغول «جهاد» بودهاند. اکنون هم که نامی از «صلح» برده میشود، زندگی مردم افغانستان همچنان همنشین جنگ است. دولت افغانستان تنها بر حدود نیمی از خاک این کشور کنترل دارد.
نام افغانستان طی 4 دهه گذشته با واژه «جنگ» همنشین بوده است. حدود نیمی از این مدت، آمریکا یک پای جنگ بوده و باقی را یا افغانها با یکدیگر جنگیدهاند یا در برابر ارتش سرخ شوروی مشغول «جهاد» بودهاند. اکنون هم که نامی از «صلح» برده میشود، زندگی مردم افغانستان همچنان همنشین جنگ است. دولت افغانستان تنها بر حدود نیمی از خاک این کشور کنترل دارد.
به گزارش صدای ایران از همشهری، نیمی دیگر یا در اختیار طالبان است یا صحنه درگیریهای فرسایشی. طالبان نه دولت را به رسمیت میشناسد، نه به آتشبس رضایت میدهد. «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان، در گفتوگو با همشهری دلیلش را دست نشانده بودن دولت مرکزی افغانستان میداند. او میگوید: تا زمانی که نیروهای خارجی خاک افغانستان را ترک نکنند، طالبان سلاحش را زمین نمیگذارد. مجاهد کشته و زخمی شدن مردم در حملات طالبان را نیز امری اجتنابناپذیر میداند و میگوید که ملت افغانستان باید در مسیر جهاد و آزادی قربانی بدهد.
3200نفر از معتمدان و ریشسفیدان افغانستان طی 5روز در کابل در لویه جرگه مشورتی صلح شرکت کردند و همگی یک خواسته مشترک داشتند و آن اجرای آتشبس در افغانستان بود. گروه طالبان بلافاصله پس از پایان نشست لویه جرگه، پیشنهاد برقراری آتشبس را رد کرد. چرا طالبان با موضوع آتشبس کنار نمیآید؟
میدانید که کشور ما در اشغال آمریکاییهاست. زمین و آسمان افغانستان در اختیار اشغالگران آمریکایی و بیگانههاست. در چنین شرایطی، پذیرفتن آتشبس بهمعنای توقف جهاد علیه اشغالگران است. اگر چنین شود، طبیعی است که اشغالگران جریتر میشوند. آنهایی که در لویه جرگه جمع شده بودند، همه وابستگان حکومت کابل هستند که در 18سال گذشته در پستهای مختلف دولتی فعال بوده و حقوقبگیر آمریکا بودهاند و دستورات آمریکا را پیاده میکردهاند. این نشست به خواست و دستور آمریکا برگزار شده است. پذیرفتن خواست این گروه، زیان بسیاری برای کشور و جریان فعلی جهاد دارد و ما نمیتوانیم این را بپذیریم.
دولت افغانستان سالهاست که کشور را اداره میکند و در ولایتهای مختلف ادارات محلی دارد. چطور است که شما دولتی را که سالها ادارهکننده امور افغانستان است و در مجامع بینالمللی به رسمیت شناخته شده نمیپذیرید؟ بههرحال دولت در افغانستان براساس یک سازوکار دمکراتیک و در قالب انتخابات به قدرت رسیده است. چرا دولت را به رسمیت نمیشناسید و حتی اعلام کردهاید حاضر به مذاکره با دولت نیستید؟
آمریکاییها زیر چتر اشغال، نظامی ساختهاند که بر مبنای قوانین غربی شکل گرفته است. اگر اشغال باشد یا نباشد، این نظام دستنشانده است و خدمتگزار اشغالگر است. ادعای برگزاری انتخابات هم جعلی است. شما میدانید که دولت فعلی براساس خواست جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا شکل گرفته است. ما نمیتوانیم براساس ملاحظات شرعی و تاریخی، این نظام را یک دولت و حکومت قانونی بنامیم.
پس چطور است که طالبان با آمریکاییها بر سر میز مذاکره مینشیند؟ یعنی با اشغالگر مذاکره میکنید اما با دولتی که بهگفته شما زیر چتر اشغالگر ایجاد شده مذاکره نمیکنید.
در مذاکرات بهدنبال این هستیم که اگر بتوانیم بدون استفاده از زور و جنگ، آمریکا را به پذیرش خواستههایی که داریم متقاعد سازیم. به این معنا که اگر آمریکاییها بخواهند مسئله اشغال را از طریق گفتوگو حل کنند، ما میپذیریم. بنابراین هدف ما پایان دادن به اشغال است. اما دولت کابل صلاحیت ختم اشغال را ندارد. خود دولت مزدور است و زیر چتر بیگانه قرار دارد. این دولت توان خارج کردن نیروهای اشغالگر را از افغانستان ندارد و ما با طرف ناتوان گفتوگو نمیکنیم.
همین الان که دور ششم مذاکرات در دوحه با طرف آمریکایی برگزار میشود، حملات بهاره طالبان تحت عنوان عملیات فتح در جریان است. یعنی هم پای میز مذاکره هستید و هم حملات خود را در افغانستان دنبال میکنید. این تناقض را چطور توجیه میکنید؟
در جنگها عموما همین بوده است. در واقع هر جا جنگی در گرفته، همزمان با ادامه جنگ، مذاکرات هم برگزار شده است. جنگ و مذاکره، دو روند جداگانه است. نمیشود بهخاطر مذاکراتی که نتیجهاش مشخص نیست، جنگ را متوقف کرد. جنگ و جهاد بهخاطر ختم اشغال به راه افتاده است. ما توافقی با طرف مقابل برای توقف جنگ نداشتهایم.
اجازه بدهید سؤالم را به شکل دیگری مطرح کنم. ببینید برای خیلیها این سؤال دائما مطرح میشود که آیا طالبان اساسا برای افغانستان صلح میخواهد یا نه و اگر صلح میخواهد تاکنون چه اقدامی انجام داده که نشان دهد خواهان صلح است؟
برای اینکه ما صلح میخواهیم، دلایل زیادی وجود دارد. روند و حرکت ما از ابتدا بهخاطر صلح آغاز شده است. شاید به یاد داشته باشید، زمانی که ما نبودیم، در افغانستان آنارشی و ملوکالطوایفی وجود داشت. در هر قریه و هر شهری جنگ و درگیری وجود داشت. ما بهخاطر ختم فساد و جنگ قیام کردیم. هدف ما برقراری امنیت در افغانستان بود. از زمانی که آمریکا بار دیگر کشور ما را به دامان جنگ برد، ما بهخاطر اعاده استقلال و آزادی و برقراری صلح مبارزه خود را آغاز کردیم. ما تنها به فکر در پیش گرفتن مسیر تقابل نظامی نیستیم؛ اگر فضایی برای گفتوگو وجود داشته باشد، بدون جنگ هم میتوان مسائل را حل کرد. اما اگر دشمن روی جنگ پافشاری داشته باشد، طبیعی است ما هم مجبور به ادامه جنگ میشویم.
میپذیریم که شما در جنگ با دولت مرکزی افغانستان هستید و به پادگانها و نیروهای امنیتی حمله میکنید. اما نمیتوان انکار کرد که بخشی از حملات شما هم متوجه مردم غیرنظامی است. عدمپذیرش آتشبس بهمعنای ادامه تلفات مردمی است. این مردم افغانستان هستند که کشته میشوند.
تلاش ما این است در حملات خود به مردم عادی آسیبی نرسد. تحقیقات و آمار هم نشان میدهد که تلفات مردمی در حملات ما به صفر نزدیک شده است. برعکس آمریکا و حامیان داخلی آنها مردم عادی را مورد حمله قرار میدهند و این مسئولیت به آنها بازمیگردد.
برخی از حملات شما در کابل و در شهرها اتفاق میافتد و متوجه ساختمانها و مناطق غیرنظامی است. خیلی وقتها در حملات شما، تلفات مردم بسیار بیشتر از تلفات نظامیان است.
شاید شما بدانید که در این اواخر در شهرها حمله جدیدی انجام نشده است. به هر حال در حملات خطر آسیب دیدن مردم غیرنظامی هم وجود دارد. اما هدف ما قرارگاههای نظامی دشمن است.
جناب مجاهد، واقعیت اما این را نمیگوید.
من یک چیزی به شما میگویم. ببینید ملت ما باید قربانی بدهد؛ بهخاطر آزادی خود. طبیعی است که در مسیر جهاد به چنین مشکلاتی دچار هستیم.
با توجه به اطلاعاتی که از مذاکرات با آمریکا دارید، آیا فکر میکنید مذاکرات به نتیجه میرسد؟
روند مذاکرات خوب پیش میرود. یعنی مسائلی که باید مورد بحث قرار میگرفت، اکنون در حال بحث و بررسی است. به هر حال مذاکرات فراز و نشیب خود را دارد اما امیدواری زیاد است که به نتیجه برسیم. این بهخاطر آن است که آمریکا هم در سیاستهای خودش تغییراتی داده است. اگر آمریکا به این نتیجه برسد که اعمال فشار بیفایده است و از طریق گفتوگو باید مسائل را حل کرد، طبیعی است که مذاکرات به نتایج خوبی خواهد رسید.
همین امروز آقای زلمای خلیلزاد که در دوحه حضور دارد، تأکید کرده که برآیند هرگونه روند صلح، به زمین گذاشتن سلاح است. آیا طالبان سلاح خود را زمین میگذارد؟
طبیعی است که ما هم مذاکرات را بهخاطر پایان دادن به جنگ آغاز کردهایم. ما این اطمینان را به آمریکاییها دادهایم که از خاک افغانستان علیه هیچکسی استفاده نخواهد شد. این را تضمین کردهایم. درصورت اخراج نیروهای خارجی، افغانستان هرگز پایگاه گروهی نخواهد بود که به کشورهای دیگر آسیب برساند. اگر آمریکا در مذاکرات، استقلال و آزادی افغانها را بپذیرد و اگر به توافق برسیم، پایان دادن به جنگ عملی میشود، در غیراین صورت خیر.
تصور کنیم که مذاکرات به نتیجه برسد و 14هزار نیروی آمریکایی، افغانستان را ترک کنند. گام بعدی طالبان چیست؟ آیا طالبان همه قدرت را میخواهد یا قصد دارد در قدرت شریک شود؟
ما بهخاطر آزادی کشور 18سال است که قربانی دادهایم و یک قدرت جهانی را به زانو در آوردهایم. ما حزب و گروهی نیستیم که با ساختاری در قدرت شریک شویم که ساخته دست آمریکاییهاست. این تصور نادرست است. ما به نمایندگی از مردم افغانستان 18سال مبارزه کردهایم. ما وارث مبارزات و آرمانهای جهاد هستیم. در قدم بعدی پس از مذاکرات با آمریکاییها، ابتدا باید با گروههای داخلی از طریق گفتوگو و بهصورت مسالمتآمیز به توافق برسیم. طبیعی است آنها باید گروهی را که 18سال مبارزه کرده به رسمیت بشناسند.
بنابراین در گام بعدی شما بهدنبال مذاکرات بینالافغانی هستید. طالبان تشکیل شده است از گروهها و طیفهای مختلف. آیا اگر در دوحه با آمریکا به توافقی برسید، همه طیفهای طالبان نتیجه مذاکرات را خواهند پذیرفت؟
زمانی که نیروهای آمریکا از افغانستان خارج شوند، مردم افغانستان نیاز به برقراری امنیت دارند و ما با تمامی گروههای داخلی افغانستان مذاکره خواهیم کرد تا این امنیت برقرار شود و به مفاهمه برسیم. اگر گروهی نتواند با ما به توافق برسد و به کجرویهای خود ادامه بدهد، طبیعی است که ما با آنها برخورد خواهیم کرد. اما اینکه طالبان متشکل از گروههای مختلف است، درست نیست. ما به مثابه یک نظام و یک امارت عرض اندام میکنیم. در طالبان نه گروههای مختلف وجود دارد، نه افکار مختلف. یک نظام و یک رهبری داریم. البته بهخاطر ملاحظات نظامی و تاکتیکهای جنگی، واحدهای نظامی مختلف داریم. این بهمعنای این نیست که طالبان متشکل از چندین گروه باشد.
طی چند سال اخیر که موضوع حضور داعش در افغانستان مطرح شده، فعالیتها و نحوه عملکرد طالبان هم متحول شده است. یعنی همانگونه که داعش تصاویر و ویدئوهای تبلیغاتی خاص خود را منتشر میکرده، طالبان هم همان مسیر را رفته است. ویدئوهایی طی سالهای اخیر از طالبان منتشر شده که نیروها را با سرودهای حماسی و ساختار منظم نشان میدهد. این سابقه نداشته است. حتی برخی میگویند طالبان به این دلیل دامنه و شدت حملاتش را در افغانستان افزایش داده که نمیخواهد صحنه افغانستان را به داعش واگذار کند. نسبت طالبان با داعش چگونه است؟
موضع ما در قبال داعش روشن است. داعش یکی از گروههای فتنهگر است که در افغانستان پذیرفته شدنی نیست. امارت اسلامی در مقابل داعش ایستادگی کرده و آنها را از برخی مناطق رانده است. آنها در برخی مناطق شرق کشور حضور دارند که متأسفانه بهدلیل حمایت آمریکاییها از آنها، ریشهکن نشدهاند. اما به هر حال داعش جایی در افغانستان ندارد و ما به همه کشورها اطمینان میدهیم که با داعش مبارزه کنیم.
بسیاری معتقدند طالبان عامل دست پاکستان است. مقامهای دولتی در کابل هم بارها پاکستان را متهم به ایجاد ناامنی در افغانستان کردهاند. پاسخ شما چیست؟
هرجایی جنگ باشد، یک سمت میدان علیه دیگری تبلیغات میکند تا موقعیت و حیثیت طرف مقابل را تضعیف کند. این سخنان پروپاگاندای دشمن علیه ماست. در واقع، هیچ مثالی وجود ندارد که نشان دهد ما زیر کنترل کدام حکومت هستیم. شما شاهد هستید که ما در هر جایی بودهایم با مشکلاتی روبهرو شدیم. در پاکستان هم برخی از اعضای ما دستگیر شدند و به شهادت رسیدند. اکنون در خاک خود هستیم و در خاک خود مبارزه میکنیم. کسی که با آمریکا در حال جنگ است و آمریکا را نمیپذیرد، چرا باید تحت نفوذ و قدرت کشورهای خرد باشد؟ ما به ملت خود و همه کشورهای جهان اطمینان میدهیم که زیر نفوذ هیچ قدرتی در جهان نیستیم.
بههرحال ارتباطی میان ایدئولوژی شما با گروههای فعال در خاک پاکستان وجود دارد؛ بهعنوان مثال لشگر جهنگوی. در آینده ارتباط طالبان با این گروهها به کدام سمت و سو خواهد رفت؟
ببینید این تصور نادرست است. لشگر جهنگوی یا هر گروه دیگری در خاک پاکستان ارتباطی با ما ندارد. این گروهها متشکل از مردم پاکستان هستند که بهخاطر اهداف خود مبارزه میکنند. ما در خاک افغانستان هیچ گروهی مشابه لشگر جهنگوی نداریم. البته ما با همه گروههای مسلمان در جهان در ارتباط هستیم.
فارغ از موضوع پاکستان، در مورد ارتباط طالبان با کشورهای منطقه حرف و حدیث زیاد است. ارتباط شما با عربستان و امارات به چه شکل است؟
امارت اسلامی معتقد است که در جهان اسلام باید با همه کشورهای اسلامی ارتباط خوبی داشته باشد که بر مبنای احترام متقابل و عدممداخله در امور یکدیگر است. ما با همه کشورهای منطقهای و فرامنطقهای و بهخصوص با همه کشورهای اسلامی ارتباط برادروار داریم. البته ما با هیچ کشوری علیه کشور دیگر تماس نداریم.
چرا دور قبلی مذاکرات طالبان با آمریکا که قرار بود در عربستان برگزار شود لغو شد و مذاکرات به دوحه منتقل شد؟
ما در روند مذاکرات، مشکلی با محل مذاکره نداشتیم. مشکل این بود که عربستان سعودی این شرط را گذاشته بود که باید مذاکرات با دولت افغانستان هم انجام شود. این موضوع روند مذاکرات را منحرف میکرد. ما آماده گفتوگو با کابل نبودیم.
ارتباط طالبان با ایران در چه سطحی دنبال میشود؟ آیا مذاکره با مقامهای وزارت خارجه ایران را تأیید میکنید؟
طبعا ما میخواهیم با همه کشورهای منطقه روابط خوبی داشته باشم. در این میان، ما با کشور اسلامی ایران هم ارتباط داریم. مهاجران افغان سالها در ایران حضور داشته و همچنان حضور دارند. زمانی که اشغال افغانستان به پایان برسد ما به همکاری همسایه غربی خود نیاز داریم. این همکاری هم به نفع ما خواهد بود هم به نفع ایران.
آیا تضمینهای امنیتی خاصی از سوی شما به ایران داده شده است؟
ببینید طبیعی است که هر کشوری که از افغانستان و طالبان تشویش داشته باشد، ما آنها را مطمئن کردهایم که هیچ تهدیدی از سوی ما متوجه آنها نیست.
محل تأمین سلاحهای مورد نیاز شما از کجاست؟ این برای خیلیها جای سؤال است. آیا مثلا روسیه از شما حمایت تسلیحاتی میکند؟
در گذشته تسلیحاتی از زمان اتحاد شوروی در منطقه باقی مانده بود که ما به آن دسترسی داشتیم. اکنون یا سلاحهای ما غنیمتی است یا از بازار سیاه اسلحه تهیه میکنیم.
بسیاری در مورد آینده افغانستان نگران هستند؛ آیندهای که با حضور طالبان در قدرت رقم میخورد برای بسیاری همچنان یک آینده مبهم و حتی تیره است. به هر حال، مردم افغانستان بهخصوص زنان در دوره حکومت طالبان با محدودیتهای گسترده مواجه بودهاند. این را نمیشود انکار کرد. زنان در حوزه آموزش، کار و فعالیت در جامعه در دوره حکومت طالبان محدودیتهای بسیاری داشتند. برنامه طالبان برای حقوق زنان در جامعه چیست؟
ما خواهان حاکمیت اسلام هستیم. طبیعی است که در اسلام قوانینی وجود دارد در مورد همه اقشار جامعه؛ زن و مرد. در اسلام حقوق همه تامین شده است.کافی است فرهنگ غربی حاکم نباشد. ما به این متعهد هستیم. حقوق تعلیم و کار زنان نیز در چارچوب شریعت اسلامی تامین خواهد شد.
شفافتر بپرسم؛ آیا شما اجازه میدهید دختران و پسران به دانشگاه بروند و در یک کلاس در کنار هم بنشینند یا در کنار هم کار کنند؟
دانش و آموختن علم برای همه اقشار جامعه ضروری است. ما در روش تغییراتی ایجاد خواهیم کرد. در دانشگاه و مکاتب، زنان باید جداگانه درس بخوانند. در محل کار باید محیط آنها جدا شود تا هم زنان مصون باشند و هم اصول شرعی رعایت شود.
طی سال گذشته شاهد حملات گسترده به شعب ثبتنام و شعب رأیگیری در انتخابات مجلس بودیم. قرار است چندماه دیگر انتخابات ریاستجمهوری افغانستان هم برگزار شود. آیا باز هم شاهد حمله به شعب رأیگیری از سوی طالبان خواهیم بود؟
انتخابات زیر اشغال آمریکا بخشی از برنامه غربیها و آمریکاییها محسوب میشود. تا زمانی که افغانها مستقل نشدهاند، پروسههای انتخابات همه جعلی است. انگار که برچشم مردم خاک میپاشند. ما نمیخواهیم هیچ پروسه جعلی در افغانستان به نتیجه برسد. طبعا ما جلوی برگزاری این پروسهها را خواهیم گرفت.
برای اینکه ما صلح میخواهیم، دلایل زیادی وجود دارد. روند و حرکت ما از ابتدا بهخاطر صلح آغاز شده است. شاید به یاد داشته باشید، زمانی که ما نبودیم، در افغانستان آنارشی و ملوکالطوایفی وجود داشت. در هر قریه و هر شهری جنگ و درگیری وجود داشت. ما بهخاطر ختم فساد و جنگ قیام کردیم. هدف ما برقراری امنیت در افغانستان بود
3200نفر از معتمدان و ریشسفیدان افغانستان طی 5روز در کابل در لویه جرگه مشورتی صلح شرکت کردند و همگی یک خواسته مشترک داشتند و آن اجرای آتشبس در افغانستان بود. گروه طالبان بلافاصله پس از پایان نشست لویه جرگه، پیشنهاد برقراری آتشبس را رد کرد. چرا طالبان با موضوع آتشبس کنار نمیآید؟
میدانید که کشور ما در اشغال آمریکاییهاست. زمین و آسمان افغانستان در اختیار اشغالگران آمریکایی و بیگانههاست. در چنین شرایطی، پذیرفتن آتشبس بهمعنای توقف جهاد علیه اشغالگران است. اگر چنین شود، طبیعی است که اشغالگران جریتر میشوند. آنهایی که در لویه جرگه جمع شده بودند، همه وابستگان حکومت کابل هستند که در 18سال گذشته در پستهای مختلف دولتی فعال بوده و حقوقبگیر آمریکا بودهاند و دستورات آمریکا را پیاده میکردهاند. این نشست به خواست و دستور آمریکا برگزار شده است. پذیرفتن خواست این گروه، زیان بسیاری برای کشور و جریان فعلی جهاد دارد و ما نمیتوانیم این را بپذیریم.
دولت افغانستان سالهاست که کشور را اداره میکند و در ولایتهای مختلف ادارات محلی دارد. چطور است که شما دولتی را که سالها ادارهکننده امور افغانستان است و در مجامع بینالمللی به رسمیت شناخته شده نمیپذیرید؟ بههرحال دولت در افغانستان براساس یک سازوکار دمکراتیک و در قالب انتخابات به قدرت رسیده است. چرا دولت را به رسمیت نمیشناسید و حتی اعلام کردهاید حاضر به مذاکره با دولت نیستید؟
آمریکاییها زیر چتر اشغال، نظامی ساختهاند که بر مبنای قوانین غربی شکل گرفته است. اگر اشغال باشد یا نباشد، این نظام دستنشانده است و خدمتگزار اشغالگر است. ادعای برگزاری انتخابات هم جعلی است. شما میدانید که دولت فعلی براساس خواست جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا شکل گرفته است. ما نمیتوانیم براساس ملاحظات شرعی و تاریخی، این نظام را یک دولت و حکومت قانونی بنامیم.
پس چطور است که طالبان با آمریکاییها بر سر میز مذاکره مینشیند؟ یعنی با اشغالگر مذاکره میکنید اما با دولتی که بهگفته شما زیر چتر اشغالگر ایجاد شده مذاکره نمیکنید.
در مذاکرات بهدنبال این هستیم که اگر بتوانیم بدون استفاده از زور و جنگ، آمریکا را به پذیرش خواستههایی که داریم متقاعد سازیم. به این معنا که اگر آمریکاییها بخواهند مسئله اشغال را از طریق گفتوگو حل کنند، ما میپذیریم. بنابراین هدف ما پایان دادن به اشغال است. اما دولت کابل صلاحیت ختم اشغال را ندارد. خود دولت مزدور است و زیر چتر بیگانه قرار دارد. این دولت توان خارج کردن نیروهای اشغالگر را از افغانستان ندارد و ما با طرف ناتوان گفتوگو نمیکنیم.
همین الان که دور ششم مذاکرات در دوحه با طرف آمریکایی برگزار میشود، حملات بهاره طالبان تحت عنوان عملیات فتح در جریان است. یعنی هم پای میز مذاکره هستید و هم حملات خود را در افغانستان دنبال میکنید. این تناقض را چطور توجیه میکنید؟
در جنگها عموما همین بوده است. در واقع هر جا جنگی در گرفته، همزمان با ادامه جنگ، مذاکرات هم برگزار شده است. جنگ و مذاکره، دو روند جداگانه است. نمیشود بهخاطر مذاکراتی که نتیجهاش مشخص نیست، جنگ را متوقف کرد. جنگ و جهاد بهخاطر ختم اشغال به راه افتاده است. ما توافقی با طرف مقابل برای توقف جنگ نداشتهایم.
اجازه بدهید سؤالم را به شکل دیگری مطرح کنم. ببینید برای خیلیها این سؤال دائما مطرح میشود که آیا طالبان اساسا برای افغانستان صلح میخواهد یا نه و اگر صلح میخواهد تاکنون چه اقدامی انجام داده که نشان دهد خواهان صلح است؟
برای اینکه ما صلح میخواهیم، دلایل زیادی وجود دارد. روند و حرکت ما از ابتدا بهخاطر صلح آغاز شده است. شاید به یاد داشته باشید، زمانی که ما نبودیم، در افغانستان آنارشی و ملوکالطوایفی وجود داشت. در هر قریه و هر شهری جنگ و درگیری وجود داشت. ما بهخاطر ختم فساد و جنگ قیام کردیم. هدف ما برقراری امنیت در افغانستان بود. از زمانی که آمریکا بار دیگر کشور ما را به دامان جنگ برد، ما بهخاطر اعاده استقلال و آزادی و برقراری صلح مبارزه خود را آغاز کردیم. ما تنها به فکر در پیش گرفتن مسیر تقابل نظامی نیستیم؛ اگر فضایی برای گفتوگو وجود داشته باشد، بدون جنگ هم میتوان مسائل را حل کرد. اما اگر دشمن روی جنگ پافشاری داشته باشد، طبیعی است ما هم مجبور به ادامه جنگ میشویم.
میپذیریم که شما در جنگ با دولت مرکزی افغانستان هستید و به پادگانها و نیروهای امنیتی حمله میکنید. اما نمیتوان انکار کرد که بخشی از حملات شما هم متوجه مردم غیرنظامی است. عدمپذیرش آتشبس بهمعنای ادامه تلفات مردمی است. این مردم افغانستان هستند که کشته میشوند.
تلاش ما این است در حملات خود به مردم عادی آسیبی نرسد. تحقیقات و آمار هم نشان میدهد که تلفات مردمی در حملات ما به صفر نزدیک شده است. برعکس آمریکا و حامیان داخلی آنها مردم عادی را مورد حمله قرار میدهند و این مسئولیت به آنها بازمیگردد.
برخی از حملات شما در کابل و در شهرها اتفاق میافتد و متوجه ساختمانها و مناطق غیرنظامی است. خیلی وقتها در حملات شما، تلفات مردم بسیار بیشتر از تلفات نظامیان است.
شاید شما بدانید که در این اواخر در شهرها حمله جدیدی انجام نشده است. به هر حال در حملات خطر آسیب دیدن مردم غیرنظامی هم وجود دارد. اما هدف ما قرارگاههای نظامی دشمن است.
جناب مجاهد، واقعیت اما این را نمیگوید.
من یک چیزی به شما میگویم. ببینید ملت ما باید قربانی بدهد؛ بهخاطر آزادی خود. طبیعی است که در مسیر جهاد به چنین مشکلاتی دچار هستیم.
با توجه به اطلاعاتی که از مذاکرات با آمریکا دارید، آیا فکر میکنید مذاکرات به نتیجه میرسد؟
روند مذاکرات خوب پیش میرود. یعنی مسائلی که باید مورد بحث قرار میگرفت، اکنون در حال بحث و بررسی است. به هر حال مذاکرات فراز و نشیب خود را دارد اما امیدواری زیاد است که به نتیجه برسیم. این بهخاطر آن است که آمریکا هم در سیاستهای خودش تغییراتی داده است. اگر آمریکا به این نتیجه برسد که اعمال فشار بیفایده است و از طریق گفتوگو باید مسائل را حل کرد، طبیعی است که مذاکرات به نتایج خوبی خواهد رسید.
همین امروز آقای زلمای خلیلزاد که در دوحه حضور دارد، تأکید کرده که برآیند هرگونه روند صلح، به زمین گذاشتن سلاح است. آیا طالبان سلاح خود را زمین میگذارد؟
طبیعی است که ما هم مذاکرات را بهخاطر پایان دادن به جنگ آغاز کردهایم. ما این اطمینان را به آمریکاییها دادهایم که از خاک افغانستان علیه هیچکسی استفاده نخواهد شد. این را تضمین کردهایم. درصورت اخراج نیروهای خارجی، افغانستان هرگز پایگاه گروهی نخواهد بود که به کشورهای دیگر آسیب برساند. اگر آمریکا در مذاکرات، استقلال و آزادی افغانها را بپذیرد و اگر به توافق برسیم، پایان دادن به جنگ عملی میشود، در غیراین صورت خیر.
تصور کنیم که مذاکرات به نتیجه برسد و 14هزار نیروی آمریکایی، افغانستان را ترک کنند. گام بعدی طالبان چیست؟ آیا طالبان همه قدرت را میخواهد یا قصد دارد در قدرت شریک شود؟
ما بهخاطر آزادی کشور 18سال است که قربانی دادهایم و یک قدرت جهانی را به زانو در آوردهایم. ما حزب و گروهی نیستیم که با ساختاری در قدرت شریک شویم که ساخته دست آمریکاییهاست. این تصور نادرست است. ما به نمایندگی از مردم افغانستان 18سال مبارزه کردهایم. ما وارث مبارزات و آرمانهای جهاد هستیم. در قدم بعدی پس از مذاکرات با آمریکاییها، ابتدا باید با گروههای داخلی از طریق گفتوگو و بهصورت مسالمتآمیز به توافق برسیم. طبیعی است آنها باید گروهی را که 18سال مبارزه کرده به رسمیت بشناسند.
بنابراین در گام بعدی شما بهدنبال مذاکرات بینالافغانی هستید. طالبان تشکیل شده است از گروهها و طیفهای مختلف. آیا اگر در دوحه با آمریکا به توافقی برسید، همه طیفهای طالبان نتیجه مذاکرات را خواهند پذیرفت؟
زمانی که نیروهای آمریکا از افغانستان خارج شوند، مردم افغانستان نیاز به برقراری امنیت دارند و ما با تمامی گروههای داخلی افغانستان مذاکره خواهیم کرد تا این امنیت برقرار شود و به مفاهمه برسیم. اگر گروهی نتواند با ما به توافق برسد و به کجرویهای خود ادامه بدهد، طبیعی است که ما با آنها برخورد خواهیم کرد. اما اینکه طالبان متشکل از گروههای مختلف است، درست نیست. ما به مثابه یک نظام و یک امارت عرض اندام میکنیم. در طالبان نه گروههای مختلف وجود دارد، نه افکار مختلف. یک نظام و یک رهبری داریم. البته بهخاطر ملاحظات نظامی و تاکتیکهای جنگی، واحدهای نظامی مختلف داریم. این بهمعنای این نیست که طالبان متشکل از چندین گروه باشد.
طی چند سال اخیر که موضوع حضور داعش در افغانستان مطرح شده، فعالیتها و نحوه عملکرد طالبان هم متحول شده است. یعنی همانگونه که داعش تصاویر و ویدئوهای تبلیغاتی خاص خود را منتشر میکرده، طالبان هم همان مسیر را رفته است. ویدئوهایی طی سالهای اخیر از طالبان منتشر شده که نیروها را با سرودهای حماسی و ساختار منظم نشان میدهد. این سابقه نداشته است. حتی برخی میگویند طالبان به این دلیل دامنه و شدت حملاتش را در افغانستان افزایش داده که نمیخواهد صحنه افغانستان را به داعش واگذار کند. نسبت طالبان با داعش چگونه است؟
موضع ما در قبال داعش روشن است. داعش یکی از گروههای فتنهگر است که در افغانستان پذیرفته شدنی نیست. امارت اسلامی در مقابل داعش ایستادگی کرده و آنها را از برخی مناطق رانده است. آنها در برخی مناطق شرق کشور حضور دارند که متأسفانه بهدلیل حمایت آمریکاییها از آنها، ریشهکن نشدهاند. اما به هر حال داعش جایی در افغانستان ندارد و ما به همه کشورها اطمینان میدهیم که با داعش مبارزه کنیم.
بسیاری معتقدند طالبان عامل دست پاکستان است. مقامهای دولتی در کابل هم بارها پاکستان را متهم به ایجاد ناامنی در افغانستان کردهاند. پاسخ شما چیست؟
هرجایی جنگ باشد، یک سمت میدان علیه دیگری تبلیغات میکند تا موقعیت و حیثیت طرف مقابل را تضعیف کند. این سخنان پروپاگاندای دشمن علیه ماست. در واقع، هیچ مثالی وجود ندارد که نشان دهد ما زیر کنترل کدام حکومت هستیم. شما شاهد هستید که ما در هر جایی بودهایم با مشکلاتی روبهرو شدیم. در پاکستان هم برخی از اعضای ما دستگیر شدند و به شهادت رسیدند. اکنون در خاک خود هستیم و در خاک خود مبارزه میکنیم. کسی که با آمریکا در حال جنگ است و آمریکا را نمیپذیرد، چرا باید تحت نفوذ و قدرت کشورهای خرد باشد؟ ما به ملت خود و همه کشورهای جهان اطمینان میدهیم که زیر نفوذ هیچ قدرتی در جهان نیستیم.
بههرحال ارتباطی میان ایدئولوژی شما با گروههای فعال در خاک پاکستان وجود دارد؛ بهعنوان مثال لشگر جهنگوی. در آینده ارتباط طالبان با این گروهها به کدام سمت و سو خواهد رفت؟
ببینید این تصور نادرست است. لشگر جهنگوی یا هر گروه دیگری در خاک پاکستان ارتباطی با ما ندارد. این گروهها متشکل از مردم پاکستان هستند که بهخاطر اهداف خود مبارزه میکنند. ما در خاک افغانستان هیچ گروهی مشابه لشگر جهنگوی نداریم. البته ما با همه گروههای مسلمان در جهان در ارتباط هستیم.
فارغ از موضوع پاکستان، در مورد ارتباط طالبان با کشورهای منطقه حرف و حدیث زیاد است. ارتباط شما با عربستان و امارات به چه شکل است؟
امارت اسلامی معتقد است که در جهان اسلام باید با همه کشورهای اسلامی ارتباط خوبی داشته باشد که بر مبنای احترام متقابل و عدممداخله در امور یکدیگر است. ما با همه کشورهای منطقهای و فرامنطقهای و بهخصوص با همه کشورهای اسلامی ارتباط برادروار داریم. البته ما با هیچ کشوری علیه کشور دیگر تماس نداریم.
چرا دور قبلی مذاکرات طالبان با آمریکا که قرار بود در عربستان برگزار شود لغو شد و مذاکرات به دوحه منتقل شد؟
ما در روند مذاکرات، مشکلی با محل مذاکره نداشتیم. مشکل این بود که عربستان سعودی این شرط را گذاشته بود که باید مذاکرات با دولت افغانستان هم انجام شود. این موضوع روند مذاکرات را منحرف میکرد. ما آماده گفتوگو با کابل نبودیم.
ارتباط طالبان با ایران در چه سطحی دنبال میشود؟ آیا مذاکره با مقامهای وزارت خارجه ایران را تأیید میکنید؟
طبعا ما میخواهیم با همه کشورهای منطقه روابط خوبی داشته باشم. در این میان، ما با کشور اسلامی ایران هم ارتباط داریم. مهاجران افغان سالها در ایران حضور داشته و همچنان حضور دارند. زمانی که اشغال افغانستان به پایان برسد ما به همکاری همسایه غربی خود نیاز داریم. این همکاری هم به نفع ما خواهد بود هم به نفع ایران.
آیا تضمینهای امنیتی خاصی از سوی شما به ایران داده شده است؟
ببینید طبیعی است که هر کشوری که از افغانستان و طالبان تشویش داشته باشد، ما آنها را مطمئن کردهایم که هیچ تهدیدی از سوی ما متوجه آنها نیست.
محل تأمین سلاحهای مورد نیاز شما از کجاست؟ این برای خیلیها جای سؤال است. آیا مثلا روسیه از شما حمایت تسلیحاتی میکند؟
در گذشته تسلیحاتی از زمان اتحاد شوروی در منطقه باقی مانده بود که ما به آن دسترسی داشتیم. اکنون یا سلاحهای ما غنیمتی است یا از بازار سیاه اسلحه تهیه میکنیم.
بسیاری در مورد آینده افغانستان نگران هستند؛ آیندهای که با حضور طالبان در قدرت رقم میخورد برای بسیاری همچنان یک آینده مبهم و حتی تیره است. به هر حال، مردم افغانستان بهخصوص زنان در دوره حکومت طالبان با محدودیتهای گسترده مواجه بودهاند. این را نمیشود انکار کرد. زنان در حوزه آموزش، کار و فعالیت در جامعه در دوره حکومت طالبان محدودیتهای بسیاری داشتند. برنامه طالبان برای حقوق زنان در جامعه چیست؟
ما خواهان حاکمیت اسلام هستیم. طبیعی است که در اسلام قوانینی وجود دارد در مورد همه اقشار جامعه؛ زن و مرد. در اسلام حقوق همه تامین شده است.کافی است فرهنگ غربی حاکم نباشد. ما به این متعهد هستیم. حقوق تعلیم و کار زنان نیز در چارچوب شریعت اسلامی تامین خواهد شد.
شفافتر بپرسم؛ آیا شما اجازه میدهید دختران و پسران به دانشگاه بروند و در یک کلاس در کنار هم بنشینند یا در کنار هم کار کنند؟
دانش و آموختن علم برای همه اقشار جامعه ضروری است. ما در روش تغییراتی ایجاد خواهیم کرد. در دانشگاه و مکاتب، زنان باید جداگانه درس بخوانند. در محل کار باید محیط آنها جدا شود تا هم زنان مصون باشند و هم اصول شرعی رعایت شود.
طی سال گذشته شاهد حملات گسترده به شعب ثبتنام و شعب رأیگیری در انتخابات مجلس بودیم. قرار است چندماه دیگر انتخابات ریاستجمهوری افغانستان هم برگزار شود. آیا باز هم شاهد حمله به شعب رأیگیری از سوی طالبان خواهیم بود؟
انتخابات زیر اشغال آمریکا بخشی از برنامه غربیها و آمریکاییها محسوب میشود. تا زمانی که افغانها مستقل نشدهاند، پروسههای انتخابات همه جعلی است. انگار که برچشم مردم خاک میپاشند. ما نمیخواهیم هیچ پروسه جعلی در افغانستان به نتیجه برسد. طبعا ما جلوی برگزاری این پروسهها را خواهیم گرفت.
برای اینکه ما صلح میخواهیم، دلایل زیادی وجود دارد. روند و حرکت ما از ابتدا بهخاطر صلح آغاز شده است. شاید به یاد داشته باشید، زمانی که ما نبودیم، در افغانستان آنارشی و ملوکالطوایفی وجود داشت. در هر قریه و هر شهری جنگ و درگیری وجود داشت. ما بهخاطر ختم فساد و جنگ قیام کردیم. هدف ما برقراری امنیت در افغانستان بود
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار