الويری:دولت يكسال و نيم سختی را پيش رو دارد
يكي از دغدغههاي اساسي بسياري از اصلاحطلبان بعد از پيروزي حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري اين بود كه اكنون روحاني با اين مجلس چه خواهد كرد؟ مجلسي كه اكثريت آن را نمايندگان جناح رقيب تشكيل ميدادند و البته تعدادي تندرو كه در آن مجلس به دنبال هر بهانهيي براي به زير سوال بردن مجموعه دولت بودند. گرچه دولت از همان آغاز به كار خود كمر همت بست تا راه تعامل با مجلس را در پيش بگيرد، اما آن نتيجهيي كه در نظر دولت بود محقق نشد. تذكرها و سوالات و در صدر آن استيضاح وزير علوم نمونههايي از به نتيجه نرسيدن تلاشها براي تعامل بود كه بيشتر از سوي اقليت تندروي مجلس هدايت ميشد. همان اقليتي كه در برابر بسياري از اقدامات دولت گذشته سكوت در پيش ميگرفت. اكنون كه يك سال از شروع به كار دولت و تجربه روابطش با مجلس گذشته است گفتوگويي با يكي از اصلاحطلبان انجام دادهايم. مرتضي الويري همان اصلاحطلبي كه يك دوره نيز سكان شهرداري تهران را به دست داشته تعامل بين دولت و مجلس را تا آنجايي نااميدكننده ميداند كه منتظر انتخابات بعدي مجلس شوراي اسلامي نشسته است. وي كه يك?سال?و نيم سختي را براي دولت پيشبيني ميكند، معتقد است كه اگر استيضاح وزير علوم روي نميداد دولت تا پايان مجلس نهم خود را بيمه كرده بود. متن گفتوگو با مرتضي الويري در ادامه ميآيد:
بسياري اعتقاد داشتند كه يكي از بزرگترين مشكلات دولت يازدهم كاركردن با مجلسي است كه اكثر آنها تفكري متفاوت با وي دارند و يك اقليت تندرو در حال فعاليت هستند. چقدر اين مشكل در سال اول دولت خود را نشان داد؟
اگر مراجعهيي به ميزان و نوع سوالات مطرح شده از سوي نمايندگان و احضارهاي وزيران كه از سوي آنان صورت گرفته داشته باشيم و اگر نگاهي به تعداد تهديداتي كه به استيضاح وزرا ميشد بيندازيم همه نشاندهنده اين است كه رابطه مجلس و دولت رابطهيي تعاملي نبوده است. برخي نمايندگان به دنبال سنگاندازي و چوب لاي چرخ گذاشتن در مسير حركت دولت بودهاند بنابراين ميتوان دريافت پيشبينيهايي كه در اين زمينه صورت گرفته بود صحيح بوده است.
حال بسياري با وجود اعلام آمار از سوالات و تذكرات و مقايسه آن با دولت گذشته اين را حق و از ابزار نظارتي نمايندگان ميدانند به نظر شما چقدر اين تعداد طبيعي بوده و آيا استيضاح وزير علوم را ميتوان دليلي بر عدم تعامل دولت و مجلس دانست؟
بله سوال و استيضاح حق مجلس است و انتظاري كه از مجلس زنده هم ميرود اين است كه بهطور مداوم و منظم بر كار دولت نظارت داشته باشد اما اگر به سوالات مطرح شده از وزرا و همچنين دلايل استيضاح وزير علوم نگاهي داشته باشيم درمييابيم كه اين نوع برخوردها از نوع نظارتي نبوده بلكه از نوع دخالتي بوده است. وقتي ميبينيم نمايندگان حتي در مورد انتصابات دولت، وزرا را احضار ميكنند، از آنجايي كه كاملا مشهود است كه انتصابات جزو حقوق قطعي وزيران است يا وقتي كه نمايندگان وزرا را مورد سوال قرار داده و از آنها درباره ديدار با محمد خاتمي يا برخي افراد ديگر توضيح ميخواهند و حتي در زمينه برداشتن محدوديتهايي كه بهطور غيرقانوني در دولت، گذشته به وجود آمده بود از وزريران سوال ميپرسند معلوم ميشود كه به هيچ وجه بحث نظارت و مقابله با حركتهاي غيرقانوني مطرح نيست. اما اگر به گذشته برگرديم ميبينيم كه بهطور فراوان تخلفات غيرقانوني صورت ميگرفت اما همين مجلس كوچكترين عكس العملي نسبت به آن نداشت. به عنوان مثال ديوان محاسبات گزارشي داد مبني بر اينكه در يك سال مالي حدود دو هزار تخلف بودجهيي صورت گرفت و همچنين تخلفاتي در حوزه پولي و مالي اما اعتراضي بر آن نبود. حتي در مواقعي شخص رييس دولت گذشته نيز مصوبات مجلس را اجرا نميكرد و غير از تعداد قليلي از نمايندگان كسي به آن اعتراضي نداشت.
چه دليلي براي عدم تعامل مجلس و دولت وجود دارد؟ اعضاي تندروي مجلس كه تعداد اندكي هستند، پس اين عدم تعامل از كجا نشات ميگيرد؟
متاسفانه صرف?نظر از اينكه يك عده نمايندگان خوشفكر، شجاع و وظيفهشناس در مجلس وجود دارند اما برخي نمايندگان طوري رفتار ميكنند كه گويي برآمده از راي مردم نيستند. البته در اين امر چند عامل است كه موجب شده نمايندگان آن شجاعت لازم را نداشته باشند. ميتوان گفت بسياري از افراد توانمند بنا به دلايل مختلف و از جمله شرايط سياسي آن دوره از شركت در انتخابات مجلس قبلي كنارهگيري كردند و دوم اينكه بسياري از نمايندگان هم بنا به دلايلي نميخواهند در اينگونه موارد موضعگيري داشته باشند، دلايلي كه نماينده را محافظهكار ميكند. همه اين موارد از عواملي هستند كه سبب شده مجلس به وظيفه اصلي خود كه همان تصويب قوانين محكم و دقيق و نظارت كامل بر عملكرد دولت است نتواند به نحو مطلوبي به اجرا گذارد.
براي بهبود روابط مجلس و دولت چه اقداماتي بايد صورت بگيرد؟ آيا در اين امر دولت نبايد پيشقدم شود؟
دو مساله در اينجا مطرح است؛ يكي عمر باقيمانده از مجلس نهم و ديگري آينده دولت. نمايندگان خوشفكري هستند كه اكنون در مسند نمايندگي قرار دارند و اين افراد هستند كه بايد زمينه تعامل بيشتر با دولت را فراهم كنند. دولت نيز بايد سعي كند كه با عملكرد روشنگرانهيي كه از خود نشان ميدهد و با باج ندادن به كساني كه به دنبال بهانهگيري هستند تلاش كند كه با كمك نمايندگان خوشفكر و متفكر اين دوره را سپري كند. اما براي آينده به اعتقاد من بايد تمام صاحبنظران، گروهها و احزاب با همكاري دولت تلاش كنند كه در يك شرايط بسيار آرام و مناسب انتخابات مجلس انجام شود و نمايندگاني كه منافع ملي را بر منافع فردي ترجيح ميدهند به مجلس راه يابند و مجلسي تهي از افراد تندرو داشته باشيم تا در تعامل بين مجلس و دولت، دولت يازدهم بتواند به عملكرد مطلوب و تحقق وعدههاي خود دست يابد.
مجموعه دولت تاكنون چه تلاشي براي بهبود روابط با نمايندگان داشتهاند؟ در آغاز كار دولت شاهد بوديم كه چند جلسه بين دولت و مجلس براي تعامل بيشتر روي داد كه البته محدود به همان چند جلسه شد، چرا اين تعامل ايجاد نشد و چرا اين جلسات ادامه نيافت؟
من خودم در دولت نيستم و اطلاع دقيقي از تلاش دولت ندارم اما آنچه در جريان استيضاح فرجي دانا اتفاق افتاد كار مناسبي نبود. لازم بود دولت و مخصوصا شخص رييسجمهور حضور بيشتري در جمع نمايندگان داشته باشند. شكست دولت در جريان استيضاح را بايد در يك اشتباه بزرگ حسن روحاني جستوجو كنيم. وي بهجاي اينكه در مجلس حضور يابد، يك سفر استاني را به دفاع از وزير كابينه باحضورش در مجلس ترجيح داد. دولت و معاونت پارلماني او و وزرا بايد ارتباط بيشتري با مجلس برقرار كنند تا با اين اقدام بتوانند تندروهاي مجلس را منزوي كنند.
پيشبيني شما از يك سال پيش روي دولت يازدهم در روابط با مجلس چيست، آيا امكان تعامل بين اين دو نهاد وجود دارد؟
فكر ميكنم اگر فرجي دانا راي ميآورد دولت خود را به مدت 18 ماه در برابر مجلس بيمه ميكرد اما متاسفانه اين استيضاح زمينه را براي نمايندگان فراهم كرد كه احساس كنند ميشود با بيان مطالبي خلاف واقع و فضاسازي با دولت مقابله كرد. احساس ميكنم كه دولت يك و سال و نيم سختي را پيشرو دارد و فقط ميتوان به اميد مجلس آينده ماند.
پس به نظر شما در اين فرصت باقيمانده از عمر مجلس امكان تعامل وجود ندارد؟
البته هر تعاملي كه صورت بگيرد و به هر ميزان بيشتري باشد يقينا ناهماهنگيها را كاهش خواهد داد. هم دولت و هم نمايندگان خوشفكر مجلس بايد براي رسيدن به اين تعامل تلاش كنند اما برخي از نمايندگان هستند كه راي و نظر آنها با هيچ تعاملي تغيير نخواهد يافت. با تمام اين احوال دولت نبايد هيچگونه فرصت تعامل را ولو به ميزان محدود از دست بدهد و بايد از كوچكترين فرصتها براي روشنگري نمايندگان مجلس بهرهگيري كند.
بسياري اعتقاد داشتند كه يكي از بزرگترين مشكلات دولت يازدهم كاركردن با مجلسي است كه اكثر آنها تفكري متفاوت با وي دارند و يك اقليت تندرو در حال فعاليت هستند. چقدر اين مشكل در سال اول دولت خود را نشان داد؟
اگر مراجعهيي به ميزان و نوع سوالات مطرح شده از سوي نمايندگان و احضارهاي وزيران كه از سوي آنان صورت گرفته داشته باشيم و اگر نگاهي به تعداد تهديداتي كه به استيضاح وزرا ميشد بيندازيم همه نشاندهنده اين است كه رابطه مجلس و دولت رابطهيي تعاملي نبوده است. برخي نمايندگان به دنبال سنگاندازي و چوب لاي چرخ گذاشتن در مسير حركت دولت بودهاند بنابراين ميتوان دريافت پيشبينيهايي كه در اين زمينه صورت گرفته بود صحيح بوده است.
حال بسياري با وجود اعلام آمار از سوالات و تذكرات و مقايسه آن با دولت گذشته اين را حق و از ابزار نظارتي نمايندگان ميدانند به نظر شما چقدر اين تعداد طبيعي بوده و آيا استيضاح وزير علوم را ميتوان دليلي بر عدم تعامل دولت و مجلس دانست؟
بله سوال و استيضاح حق مجلس است و انتظاري كه از مجلس زنده هم ميرود اين است كه بهطور مداوم و منظم بر كار دولت نظارت داشته باشد اما اگر به سوالات مطرح شده از وزرا و همچنين دلايل استيضاح وزير علوم نگاهي داشته باشيم درمييابيم كه اين نوع برخوردها از نوع نظارتي نبوده بلكه از نوع دخالتي بوده است. وقتي ميبينيم نمايندگان حتي در مورد انتصابات دولت، وزرا را احضار ميكنند، از آنجايي كه كاملا مشهود است كه انتصابات جزو حقوق قطعي وزيران است يا وقتي كه نمايندگان وزرا را مورد سوال قرار داده و از آنها درباره ديدار با محمد خاتمي يا برخي افراد ديگر توضيح ميخواهند و حتي در زمينه برداشتن محدوديتهايي كه بهطور غيرقانوني در دولت، گذشته به وجود آمده بود از وزريران سوال ميپرسند معلوم ميشود كه به هيچ وجه بحث نظارت و مقابله با حركتهاي غيرقانوني مطرح نيست. اما اگر به گذشته برگرديم ميبينيم كه بهطور فراوان تخلفات غيرقانوني صورت ميگرفت اما همين مجلس كوچكترين عكس العملي نسبت به آن نداشت. به عنوان مثال ديوان محاسبات گزارشي داد مبني بر اينكه در يك سال مالي حدود دو هزار تخلف بودجهيي صورت گرفت و همچنين تخلفاتي در حوزه پولي و مالي اما اعتراضي بر آن نبود. حتي در مواقعي شخص رييس دولت گذشته نيز مصوبات مجلس را اجرا نميكرد و غير از تعداد قليلي از نمايندگان كسي به آن اعتراضي نداشت.
چه دليلي براي عدم تعامل مجلس و دولت وجود دارد؟ اعضاي تندروي مجلس كه تعداد اندكي هستند، پس اين عدم تعامل از كجا نشات ميگيرد؟
متاسفانه صرف?نظر از اينكه يك عده نمايندگان خوشفكر، شجاع و وظيفهشناس در مجلس وجود دارند اما برخي نمايندگان طوري رفتار ميكنند كه گويي برآمده از راي مردم نيستند. البته در اين امر چند عامل است كه موجب شده نمايندگان آن شجاعت لازم را نداشته باشند. ميتوان گفت بسياري از افراد توانمند بنا به دلايل مختلف و از جمله شرايط سياسي آن دوره از شركت در انتخابات مجلس قبلي كنارهگيري كردند و دوم اينكه بسياري از نمايندگان هم بنا به دلايلي نميخواهند در اينگونه موارد موضعگيري داشته باشند، دلايلي كه نماينده را محافظهكار ميكند. همه اين موارد از عواملي هستند كه سبب شده مجلس به وظيفه اصلي خود كه همان تصويب قوانين محكم و دقيق و نظارت كامل بر عملكرد دولت است نتواند به نحو مطلوبي به اجرا گذارد.
براي بهبود روابط مجلس و دولت چه اقداماتي بايد صورت بگيرد؟ آيا در اين امر دولت نبايد پيشقدم شود؟
دو مساله در اينجا مطرح است؛ يكي عمر باقيمانده از مجلس نهم و ديگري آينده دولت. نمايندگان خوشفكري هستند كه اكنون در مسند نمايندگي قرار دارند و اين افراد هستند كه بايد زمينه تعامل بيشتر با دولت را فراهم كنند. دولت نيز بايد سعي كند كه با عملكرد روشنگرانهيي كه از خود نشان ميدهد و با باج ندادن به كساني كه به دنبال بهانهگيري هستند تلاش كند كه با كمك نمايندگان خوشفكر و متفكر اين دوره را سپري كند. اما براي آينده به اعتقاد من بايد تمام صاحبنظران، گروهها و احزاب با همكاري دولت تلاش كنند كه در يك شرايط بسيار آرام و مناسب انتخابات مجلس انجام شود و نمايندگاني كه منافع ملي را بر منافع فردي ترجيح ميدهند به مجلس راه يابند و مجلسي تهي از افراد تندرو داشته باشيم تا در تعامل بين مجلس و دولت، دولت يازدهم بتواند به عملكرد مطلوب و تحقق وعدههاي خود دست يابد.
مجموعه دولت تاكنون چه تلاشي براي بهبود روابط با نمايندگان داشتهاند؟ در آغاز كار دولت شاهد بوديم كه چند جلسه بين دولت و مجلس براي تعامل بيشتر روي داد كه البته محدود به همان چند جلسه شد، چرا اين تعامل ايجاد نشد و چرا اين جلسات ادامه نيافت؟
من خودم در دولت نيستم و اطلاع دقيقي از تلاش دولت ندارم اما آنچه در جريان استيضاح فرجي دانا اتفاق افتاد كار مناسبي نبود. لازم بود دولت و مخصوصا شخص رييسجمهور حضور بيشتري در جمع نمايندگان داشته باشند. شكست دولت در جريان استيضاح را بايد در يك اشتباه بزرگ حسن روحاني جستوجو كنيم. وي بهجاي اينكه در مجلس حضور يابد، يك سفر استاني را به دفاع از وزير كابينه باحضورش در مجلس ترجيح داد. دولت و معاونت پارلماني او و وزرا بايد ارتباط بيشتري با مجلس برقرار كنند تا با اين اقدام بتوانند تندروهاي مجلس را منزوي كنند.
پيشبيني شما از يك سال پيش روي دولت يازدهم در روابط با مجلس چيست، آيا امكان تعامل بين اين دو نهاد وجود دارد؟
فكر ميكنم اگر فرجي دانا راي ميآورد دولت خود را به مدت 18 ماه در برابر مجلس بيمه ميكرد اما متاسفانه اين استيضاح زمينه را براي نمايندگان فراهم كرد كه احساس كنند ميشود با بيان مطالبي خلاف واقع و فضاسازي با دولت مقابله كرد. احساس ميكنم كه دولت يك و سال و نيم سختي را پيشرو دارد و فقط ميتوان به اميد مجلس آينده ماند.
پس به نظر شما در اين فرصت باقيمانده از عمر مجلس امكان تعامل وجود ندارد؟
البته هر تعاملي كه صورت بگيرد و به هر ميزان بيشتري باشد يقينا ناهماهنگيها را كاهش خواهد داد. هم دولت و هم نمايندگان خوشفكر مجلس بايد براي رسيدن به اين تعامل تلاش كنند اما برخي از نمايندگان هستند كه راي و نظر آنها با هيچ تعاملي تغيير نخواهد يافت. با تمام اين احوال دولت نبايد هيچگونه فرصت تعامل را ولو به ميزان محدود از دست بدهد و بايد از كوچكترين فرصتها براي روشنگري نمايندگان مجلس بهرهگيري كند.
منبع: روزنامه اعتماد
گزارش خطا
آخرین اخبار