پکن روابط راهبردی با تهران را جدی نمی گیرد
«دولت فعلی ایران نشان داده است حتی در شرایط بحران کنونی در مورد رابطه با چین جدی نیست. اظهارات لاریجانی در دانشگاه رن مین هم بازتاب بلاتکلیفی سیاست خارجی تهران در قبال پکن است.»
صدای ایران - سفیر سابق ایران در چین معتقد است: «دولت فعلی ایران نشان داده است حتی در شرایط بحران کنونی در مورد رابطه با چین جدی نیست. اظهارات لاریجانی در دانشگاه رن مین هم بازتاب بلاتکلیفی سیاست خارجی تهران در قبال پکن است.»
هفته گذشته هیاتی بلندپایه از ایران شامل علی لاریجانی رئیس مجلس، وزیر خارجه، وزیر نفت، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی به چین سفر کردند. در این سفر وزیر خارجه ایران رابطه با چین را مهم ترین رابطه راهبردی ایران در دنیا خطاب کرد، اما وزیر خارجه چین خواستار تعمیق اعتماد راهبردی میان دو کشور شد. لاریجانی رئیس مجلس ایران هم در سخنرانی خود در دانشگاه رن مین از عدم موفقیت تفکر مارکسیستی صحبت کرد! چند روز بعد محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در سفر به چین قراردادهایی به ارزش 28 میلیارد دلار با این کشور به امضاء رساند.
تفاوت دستاوردهای هیات ایرانی و عربستانی در سفر به چین در چیست؟
محمدحسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین در این باره به پرشیا دایجست گفت: «به نظرم نمی توان سفر بن سلمان به پنج کشور آسیایی را که با هدف بازسازی چهره ولیعهد بعد از قتل خاشقچی تنظیم شده بود را با سفر از سر ذوق آقای لاریجانی به ژاپن و چین مقایسه کرد. این دو سفر در رقابت با یکدیگر نیستند، ضمن آنکه عربستان در وضعیت هجومی قرار دارد و ایران در وضعیت تدافعی.»
وی افزود: «رویکرد عربستان و امارات را می توان در راستای سیاست های آمریکا ارزیابی کرد که به جای پیگیری جدی موضوعات عراق و سوریه در خاورمیانه، چین را در اولویت های خود قرار داده است. البته تا تحقق قراردادهای چند میلیاردی ریاض با پکن خیلی فاصله وجود دارد و نباید آن را برجسته کرد. برنامه آمریکا به چالش کشاندن سیاست های یکجانبه چین در پاکستان و رقیق کردن این نفوذ است. حاملین این سیاست هم در کنار ایالات متحده، عربستان و امارات هستند که می تواند باعث نفوذ بیشتر این سه کشور در پاکستان شده و این کشور را به تهدیدی استراتژیک برای ایران بدل کند.»
این دیپلمات بلندپایه سابق ایران تصریح کرد: «عربستان ظرفیت کمی برای تاثیرگذاری بر روی چین و هند و به ضرر ایران دارد. متاسفانه یا خوشبختانه مدیریت روابط خارجی ایران با این دو کشور در دست رهبران این دو کشور است و آنها بر اساس سیاست کلان خود جایگاهی نیز برای ایران در نظر گرفته اند که حداقل روابط دو کشور را بوجود می آورد.»
وی ادامه داد: «در دوران تحریم این حداقل روابط ادامه خواهد داشت و انتظار نمی رود از آن کاسته شود. ولی در شرایط عادی قابل گسترش به آن تفاهماتی است که معمولا بین کشورها به صورت ابراز علاقه بیان می شود. با این حال دولت فعلی ایران نشان داده است حتی در شرایط بحران کنونی در مورد رابطه با چین جدی نیست. چینی ها هم آن را به خوبی درک کرده اند. بنابراین اگر از تشریفات استاندارد و ملاقات هایی که شکل روابط را در حالت عادی نگه می دارد بگذریم، سفر آقای لاریجانی و هیات همراه ماهیتا یک سفر تشریفاتی و سر راهی به چین تعریف می شود.»
ملائک در مورد روابط ایران و چین خاطرنشان کرد: «رابطه ایران و چین را باید در تنظیم رابطه با یک ابرقدرت جهانی مطالعه کرد. بدون این روند و برنامه ریزی نمی توان از سود حاصل از روابط دو کشور استفاده کرد. بی تدبیری در روابط با چین در 5-6 سال گذشته باعث شده است که آنها بیشتر منتظر تحولات داخلی ایران باشند. تنظیم رابطه بین دو کشور در واقع شامل توافقنامه و قراردادهایی است که بین دو کشور امضاء می شود، اما در اصل عبارت است از تفاهم روی ماهیت رابطه که هر یک به دیگری چگونه نگاه می کند.»
وی در خصوص تاکید ظریف بر رابطه راهبردی ایران با چین گفت: «اظهارنظر آقای ظریف در ملاقات با وزیر خارجه چین را نه خود ایشان قبول دارند و نه طرف چینی جدی خواهد گرفت و همین مساله مشکل اصلی رابطه تهران با پکن است. ایران نه مانند ترکیه از مسلمانان چین دفاع می کند و نه مانند پاکستان استراتژی رابطه با چین دارد. بازتاب این بلاتکلیفی را می توان در سخنرانی آقای لاریجانی در دانشگاه رن مین هم مشاهده کرد.»
سفیر سابق ایران در چین در مورد نتایج سفر هیات ایرانی به پکن اظهار داشت: «در شرایط تحریمی ایران، از سفر آقای لاریجانی غیر از آنچه تاکنون کارشناسان دو کشور با یکدیگر تفاهم کرده اند، نتیجه ای حاصل نخواهد شد و این همان حداقلی است که چینی ها برای روابط دو کشور در وضعیت بحران در نظر گرفته اند. چین به طور متوسط حدودا 500 هزار بشکه نفت از ما خواهد خرید و درآمد آن را به نفوذ بیشتر اروپایی ها در دستگاه سیاسی ایران اختصاص نخواهد داد. چین مشکلات شرکت های خود را نیز با حمایت از آنها و گشایش راههایی که تحریم را دور بزند برطرف خواهد کرد. در بازار جهانی مهمترین اصل اعتماد و اعتبارسازی است. این تدبیر در روابط ایران با خیلی از کشورها از جمله چین مفقود است و به همین دلیل مدیریت روابط خارجی ما بیشتر دست طرف مقابل است.»
تفاوت دستاوردهای هیات ایرانی و عربستانی در سفر به چین در چیست؟
محمدحسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین در این باره به پرشیا دایجست گفت: «به نظرم نمی توان سفر بن سلمان به پنج کشور آسیایی را که با هدف بازسازی چهره ولیعهد بعد از قتل خاشقچی تنظیم شده بود را با سفر از سر ذوق آقای لاریجانی به ژاپن و چین مقایسه کرد. این دو سفر در رقابت با یکدیگر نیستند، ضمن آنکه عربستان در وضعیت هجومی قرار دارد و ایران در وضعیت تدافعی.»
وی افزود: «رویکرد عربستان و امارات را می توان در راستای سیاست های آمریکا ارزیابی کرد که به جای پیگیری جدی موضوعات عراق و سوریه در خاورمیانه، چین را در اولویت های خود قرار داده است. البته تا تحقق قراردادهای چند میلیاردی ریاض با پکن خیلی فاصله وجود دارد و نباید آن را برجسته کرد. برنامه آمریکا به چالش کشاندن سیاست های یکجانبه چین در پاکستان و رقیق کردن این نفوذ است. حاملین این سیاست هم در کنار ایالات متحده، عربستان و امارات هستند که می تواند باعث نفوذ بیشتر این سه کشور در پاکستان شده و این کشور را به تهدیدی استراتژیک برای ایران بدل کند.»
این دیپلمات بلندپایه سابق ایران تصریح کرد: «عربستان ظرفیت کمی برای تاثیرگذاری بر روی چین و هند و به ضرر ایران دارد. متاسفانه یا خوشبختانه مدیریت روابط خارجی ایران با این دو کشور در دست رهبران این دو کشور است و آنها بر اساس سیاست کلان خود جایگاهی نیز برای ایران در نظر گرفته اند که حداقل روابط دو کشور را بوجود می آورد.»
وی ادامه داد: «در دوران تحریم این حداقل روابط ادامه خواهد داشت و انتظار نمی رود از آن کاسته شود. ولی در شرایط عادی قابل گسترش به آن تفاهماتی است که معمولا بین کشورها به صورت ابراز علاقه بیان می شود. با این حال دولت فعلی ایران نشان داده است حتی در شرایط بحران کنونی در مورد رابطه با چین جدی نیست. چینی ها هم آن را به خوبی درک کرده اند. بنابراین اگر از تشریفات استاندارد و ملاقات هایی که شکل روابط را در حالت عادی نگه می دارد بگذریم، سفر آقای لاریجانی و هیات همراه ماهیتا یک سفر تشریفاتی و سر راهی به چین تعریف می شود.»
ملائک در مورد روابط ایران و چین خاطرنشان کرد: «رابطه ایران و چین را باید در تنظیم رابطه با یک ابرقدرت جهانی مطالعه کرد. بدون این روند و برنامه ریزی نمی توان از سود حاصل از روابط دو کشور استفاده کرد. بی تدبیری در روابط با چین در 5-6 سال گذشته باعث شده است که آنها بیشتر منتظر تحولات داخلی ایران باشند. تنظیم رابطه بین دو کشور در واقع شامل توافقنامه و قراردادهایی است که بین دو کشور امضاء می شود، اما در اصل عبارت است از تفاهم روی ماهیت رابطه که هر یک به دیگری چگونه نگاه می کند.»
وی در خصوص تاکید ظریف بر رابطه راهبردی ایران با چین گفت: «اظهارنظر آقای ظریف در ملاقات با وزیر خارجه چین را نه خود ایشان قبول دارند و نه طرف چینی جدی خواهد گرفت و همین مساله مشکل اصلی رابطه تهران با پکن است. ایران نه مانند ترکیه از مسلمانان چین دفاع می کند و نه مانند پاکستان استراتژی رابطه با چین دارد. بازتاب این بلاتکلیفی را می توان در سخنرانی آقای لاریجانی در دانشگاه رن مین هم مشاهده کرد.»
سفیر سابق ایران در چین در مورد نتایج سفر هیات ایرانی به پکن اظهار داشت: «در شرایط تحریمی ایران، از سفر آقای لاریجانی غیر از آنچه تاکنون کارشناسان دو کشور با یکدیگر تفاهم کرده اند، نتیجه ای حاصل نخواهد شد و این همان حداقلی است که چینی ها برای روابط دو کشور در وضعیت بحران در نظر گرفته اند. چین به طور متوسط حدودا 500 هزار بشکه نفت از ما خواهد خرید و درآمد آن را به نفوذ بیشتر اروپایی ها در دستگاه سیاسی ایران اختصاص نخواهد داد. چین مشکلات شرکت های خود را نیز با حمایت از آنها و گشایش راههایی که تحریم را دور بزند برطرف خواهد کرد. در بازار جهانی مهمترین اصل اعتماد و اعتبارسازی است. این تدبیر در روابط ایران با خیلی از کشورها از جمله چین مفقود است و به همین دلیل مدیریت روابط خارجی ما بیشتر دست طرف مقابل است.»
گزارش خطا
آخرین اخبار