دبير علمی دوازدهمين همايش سالانه انجمن علوم سياسی ايران تشریح کرد؛
دکتر کاشی: نيازمند تصميمات بزرگ هستيم
درد علوم سياسي درمان نميشود مگر آنكه نيازهاي عيني كشور را به آن ارجاع دهند. اين سخن محمد جواد غلامرضا كاشي، استاد نام آشناي علم سياست و دبير علمي دوازدهمين همايش سالانه انجمن علوم سياسي در ايران است.
علی اسماعیلی- «درد علوم سياسي درمان نميشود مگر آنكه نيازهاي عيني كشور را به آن ارجاع دهند.» اين سخن محمدجواد غلامرضا كاشي، استاد نامآشناي علم سياست و دبير علمي دوازدهمين همايش سالانه انجمن علوم سياسي در ايران است. بدون ترديد اين انجمن، يكي از فعالترين و جديترين نهادهاي علمي در حوزه علوم انساني در كشور است كه هر سال با برگزاري نشستها و همايشهاي تخصصي و عمومي، علوم سياسي را از چارچوب بسته دانشكدهها و گروههاي دانشگاهي فراتر ميبرد و به كاربست آن در حوزه عمومي ميانديشد. موضوع همايش امسال اين انجمن نيز كه بناست نهم اسفندماه برگزار شود، «ايران آينده، دشوارهها و تصميمات حياتي» است. غلامرضا كاشي در گفتوگوي حاضر از بايستهها و ضرورتهاي برگزاري اين همايش سخن ميگويد و تاكيد ميكند كه در شرايطي كه دانشگاههاي ما سر در كار خود فرو بردهاند و شرايط علوم انساني و به ويژه علوم سياسي را بيمار كرده، اصحاب علوم انساني خود بايد دست به كار شوند.
***
- اهداف اصلي برگزاري «دوازدهمين همايش سالانه انجمن علوم سياسي ايران با عنوان ايران آينده، دشوارهها و تصميمات حياتي» چيست؟
سمينار يك فرصت براي تامل جمعي پيرامون مشكلات كشور و عرضه راهحلهايي براي برونرفت از آنهاست. اساتيد علوم انساني و به طور خاص، اساتيد علوم سياسي، وظيفه دارند در فهم مشكلات و برونرفت از آنها مشاركت كنند. اساسا رسالت دانشگاه در دنياي جديد همين است. دنياي ما از اين حيث از دنياي قديم متفاوت است كه ميتواند همزمان با زندگي جمعي، به خود بينديشد، درباره خود داوري كند، بنبستها را تئوريزه كند و راههاي برونرفت نشان دهد. آنها كه در ايران، به علوم انساني جفا كردند، فيالواقع جامعه را از امكان تامل بر خود محروم كردند. به بيخردي جامعه كمك كردند. آنها بر سر شاخ نشستند و بن بريدند. ما اصحاب علوم انساني، خود بايد دست به كار شويم و اين نقيصه بزرگ را جبران كنيم. سپردن بحثها به جنجال سياست روز، افقهاي ديد را بيش از پيش غبارآلود ميكند. دوستان انجمن علوم سياسي فكر كردند اين سمينار، ميتواند فرصتي براي الگويي تازه از تامل بر مشكلات كشور و جستوجوي راهحلها باشد. هدف دوم ما، كمك كردن به حل مشكل بزرگ دانش علوم سياسي در ايران است. در شرايطي كه هيچ كس از دانشگاه مدد نميجويد، دانشگاه ما نيز سر در كار خود فرو برده است. بودجه ميگيرد، ساختمان و دانشكده و رشته تاسيس ميكند، هزار هزار دانشجو فارغ التحصيل ميكند و خلاصه سرگرم امور روزمره خود است. انگار نه انگار كه اين دانشجويان قرار است به كاري بيايند. مشكلي را حل كنند. دستكم در فهم و تبيين مسائل پيرامون خود بايد مددرسان باشند. اين وضعيت علوم انساني و به ويژه علوم سياسي را بيمار كرده است. علامتهاي اين بيماري فراوانند. از جمله اينكه علوم سياسي پر از پراكندهگويي و پراكندهخواني است. دانشجو اصولا درنمييابد اين دروس چگونه با هم نسبتي برقرار ميكنند و در منظومه خود در جهت افزايش چه سنخ مهارتهايي آموخته ميشوند. وضع انتشارات علمي در حوزه علوم سياسي نيز قابل توجه است: به ندرت با انتشار مقاله يا كتابي مواجهيم كه منظري تازه از امور داخلي يا امور بينالمللي توليد كند. شاهد ظهور جريانهاي فكري معنيدار در دانشگاه نيستيم. مثلا شاهد آن نيستيم كه دانشگاهي بيشتر سنخ پژوهشهاي كمي و پوزيتيويستي و دانشگاه ديگر سنخ پژوهشهاي كيفي را در دستور كار قرار دهد. شاهد اساتيدي نيستيم كه جريانهاي فكري شناخته شده در جهان را نمايندگي كنند يا در داخل مدعي منظرگاه خلاقانه و قابل اعتنا باشند. ميتوان به موارد بسيار ديگري هم اشاره كرد. اينها همه نشانگان فقدان زندگي در علوم سياسي ايران است. درد علوم سياسي درمان نميشود مگر آنكه نيازهاي عيني كشور را به آن ارجاع دهند. حقيقتا آنها را جدي بگيرند. آنها را در فهم و حل مشكلات عيني كشور به ياري بطلبند. به علم سياست به منزله دانش مديريت جامعه جديد احترام بگذارند و آن را معتبر بدانند. آنگاه به خودي خود مشكلاتي كه گفتم به تدريج حل خواهد شد و استاد و دانشجوي علوم سياسي احساس حيات و زندگي خواهد كرد. خردها به كار خواهند افتاد، به دانش سياست به نحوي جهتدار خواهند نگريست و آنچه بايد از اين دانش برخيزد برخواهد خاست. هدف ديگر ما، بهرهگيري از فرصت اين سمينار براي رويارويي علمي جناحهاي گوناگون سياسي با هم است. با وجود حاد بودن مشكلات كشور، متاسفانه كمتر شاهد آن هستيم كه مردان سياست ما، كنار يكديگر بنشينند و با هم گفتوگو كنند. دوستان در اين سمينار تلاش بسيار كردند تا چهرههايي از دو جناح سياسي امروز را كنار هم بنشانند وترتيبي اتخاذ كرده بودند تا تجربهاي از رويارويي علمي را جانشين تعارضات خسته كننده روزمره در عرصه سياست كنند. ما البته در تامين اين هدف توفيق اندكي داشتيم اما تصورمان بر اين است كه فضاهاي دانشگاهي ميتوانند در تعميق و پخته شدن فضاي سياسي كشور ايفاي نقش كنند.
- محورهاي اصلي اين همايش چيست و بر چه اساسي انتخاب شدهاند؟
دوستان در كميته علمي همايش، فضاي مخاطره در ايران امروز را در شش محور قابل مطالعه و بررسي تشخيص دادند كه عبارتند از: شرايط منطقهاي، مخاطرات پيشاروي يكپارچگي ملي، تعارضات و كاستيهاي عرصه سياستگذاري و مديريت، بررسي ابرچالشهاي زيستمحيطي، اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي از منظر سياسي و سرانجام مخاطرات فضاي مجازي. نكته حائز اهميت آن است كه دوستان در كميته علمي همايش، بر اين باور بودند كه شرايط مخاطره لزوما شرايط تهديد نيست، اتفاقا شرايط مخاطره ميتواند بسترساز فرصتهاي تازه نيز باشد. بنابراين از اساتيد و نويسندگان مقالات خواسته شد كه هم به تهديدها و هم به فرصتها در هر يك از موارد فوق بپردازند.
- دستاوردهاي برگزاري اين همايش براي رشته علوم سياسي در ايران چيست؟
پيش از اين به رهاوردهاي چنين سمينارهايي براي علوم سياسي پرداختم. اينجا يك نكته به آنچه گفته شد اضافه ميكنم و آن نظريهپردازي در حوزه علوم سياسي است. واقع اين است كه اگر قرار بر اين باشد كه در اين شاخه علمي نظريهاي ساخته و پرداخته شود، در پرتو تامل پيرامون مشكلات كشور و امكانهاي خروج از آن نظريهپردازي معنادار است. اين طور نيست كه وقتي قرار است نظريهپردازي كنيم، خود را دوركيم و ماركس و اسپينوزا ببينيم و نظريات پيچيده و كلان توليد كنيم. به قول پوپر علم سراسر حل مساله است. دوركيم و ماركس نيز به مسائل خاص و جزيي جامعه و روزگار خود نظر داشتند و توليد نظريه كردند. به نظرم فرصتهايي نظير اين سمينار كه اساتيد را به طرح مشكلات روز ايران و برونرفت از آنها فراخوان ميكند، آزمونهايي اوليه براي نظريهپردازي در ايران است.
- آيا موضوع همايش منحصرا به رشته علوم سياسي است يا شركتكنندگان ساير رشتهها نيز در آن مشاركت دارند؟
در اين سمينار، تنها اساتيد علوم سياسي مشاركت ندارند. اساتيد از رشتههاي گوناگون علوم انساني فراخوان شدهاند. فرض ما بر اين است كه مشكلات امروزي جامعه ايراني و تمهيد برونرفت از آنها، صرفا از عهده يك رشته برآمدني نيست. ضرورت دارد رشتههاي گوناگون همانديشي كنند. هيچ يك از مشكلات اقتصادي امروز ايران صرفا اقتصادي نيست، آن را جز در پرتو سياست داخلي و بينالمللي نميتوان تحليل كرد. هيچ مشكلي در حوزه سياست خارجي نيست كه اساتيد روابط بينالملل قادر به توضيح تمامعيار آن باشند. بايد زواياي اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي را با آن همراه كرد. تصور ما بر اين است كه اساتيد علوم انساني كمتر تجربه با هم نشستن و با هم انديشيدن پيرامون مسائل ايران امروز دارند. اميدوارم اين سمينار فرصتي براي چنين همانديشي فراهم كند.
- اهميت موضوع «ايران آينده، دشوارهها و تصميمات حياتي» كه سبب برگزاري همايش با اين عنوان شده است از نظر شما چيست؟
نه زندگي فردي و نه زندگي جمعي يك مسير تكخطي و آرام به سمت اهدافي مشخص نيست. تحولات محيطي و انباشت مشكلات و كاستيهاي فردي و جمعي، همواره مقاطعي را پيش چشم ميگذارد كه نيازمند تصميمات بزرگ هستيم. دوستان ما در كميته علمي خيال ميكنند ايران امروز نيز در چنين موقعيتي است. ما نيازمند تصميمات بزرگ هستيم. بخشي از اين تصميمات به كارگزاران و مسوولان سياسي بازميگردد و بخشي هم به مردم. تاكنون مرتبا تصميمگيريها به آينده موكول شده است. متاسفانه كشورهايي نظير ما كه از نعمت يا نقمت درآمد نفت بهرهمندند اين فرصت را دارند كه حل مشكلاتشان را به آينده موكول كنند و با بروز مشكل و يا حتي پيش از بروز مشكل تصميم نگيرند. از قدرت پول نفتي براي عبور موقت از مشكلات استفاده ميكنند. در چنين وضعيتهايي معمولا با مشكلات انبوه و انباشت تصميمات اتخاذ نشده مواجه ميشويم. آنگاه ديگر نميتوان با تصميمات كوچك و موردي مشكلات را حل كرد. مشكلات در هم ميپيچند به طوري كه امكان تفكيك آنها از هم وجود ندارد. پيچيدن مشكلات در هم، خود زايشگر مشكلاتي ديگر و پيچيدهتر است. در چنين وضعيتهايي بايد تصميمات حياتي گرفت. عزمهاي ملي را بسيج كرد. نيروي بزرگ بايد به ميدان آورد و همه را براي حل مشكلات فراخوان كرد. عنوان اين همايش بر اين فرض استوار است كه مشكلات فراوان و در هم پيچيدهاند و افقهاي آينده را مبهم كردهاند. در اين سمينار از اساتيد بزرگوار خواستهايم به اين مشكلات و الگوي تصميمات بزرگي كه براي حل آنها بايد به كار بسته شود را عرضه كنند.
- همايش در چه زماني برگزار خواهد شد و چه كساني ميتوانند در آن شركت كنند؟
همايش در نهم اسفند ماه سال جاري در خانه انديشمندان علوم انساني برگزار خواهد شد و هيچ محدوديتي براي مشاركت كنندگان وجود ندارد. علاوه بر دانشآموختگان علم سياست، علاقهمندان به علم سياست و مسائل طرح شده در فراخوان همايش نيز ميتوانند در آن مشاركت كنند.
- ميزان استقبال جامعه علمي كشور از همايش تاكنون چگونه بوده است؟
بيش از صد چكيده به كميته علمي همايش ارسال شده است. از بين چكيدههاي ارسالي ارسال شده پس از بررسي و ارزيابي توسط كميته علمي همايش، حدود نيمي از آن جهت درج در كتاب چكيدههاي همايش برگزيده شده و نتايج ارزيابيها توسط دبيرخانه همايش به اطلاع نويسندگان رسيده است. برخي از اين مقالات برگزيده هم براي ارايه در روز همايش توسط كميته علمي انتخاب شد.
- كدام مراكز آموزشي و پژوهشي و نهادهاي دولتي و غيردولتي در اين همايش با انجمن علوم سياسي ايران همكاري داشتهاند؟
خانه انديشمندان علوم انساني، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشگاه خوارزمي، دانشگاه شيراز، مركز تحقيقات استراتژيك رياستجمهوري، پژوهشكده مطالعات راهبردي، موسسه مطالعات و تحقيقات بينالمللي ابرار معاصر تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، انجمن مطالعات صلح ايران، انجمن جامعهشناسي ايران، انجمن مطالعات فرهنگي و ارتباطات و همچنين مركز نشر دانشگاهي از جمله همكاران و حاميان دوازدهمين همايش سالانه انجمن علوم سياسي ايران هستند.
***
- اهداف اصلي برگزاري «دوازدهمين همايش سالانه انجمن علوم سياسي ايران با عنوان ايران آينده، دشوارهها و تصميمات حياتي» چيست؟
سمينار يك فرصت براي تامل جمعي پيرامون مشكلات كشور و عرضه راهحلهايي براي برونرفت از آنهاست. اساتيد علوم انساني و به طور خاص، اساتيد علوم سياسي، وظيفه دارند در فهم مشكلات و برونرفت از آنها مشاركت كنند. اساسا رسالت دانشگاه در دنياي جديد همين است. دنياي ما از اين حيث از دنياي قديم متفاوت است كه ميتواند همزمان با زندگي جمعي، به خود بينديشد، درباره خود داوري كند، بنبستها را تئوريزه كند و راههاي برونرفت نشان دهد. آنها كه در ايران، به علوم انساني جفا كردند، فيالواقع جامعه را از امكان تامل بر خود محروم كردند. به بيخردي جامعه كمك كردند. آنها بر سر شاخ نشستند و بن بريدند. ما اصحاب علوم انساني، خود بايد دست به كار شويم و اين نقيصه بزرگ را جبران كنيم. سپردن بحثها به جنجال سياست روز، افقهاي ديد را بيش از پيش غبارآلود ميكند. دوستان انجمن علوم سياسي فكر كردند اين سمينار، ميتواند فرصتي براي الگويي تازه از تامل بر مشكلات كشور و جستوجوي راهحلها باشد. هدف دوم ما، كمك كردن به حل مشكل بزرگ دانش علوم سياسي در ايران است. در شرايطي كه هيچ كس از دانشگاه مدد نميجويد، دانشگاه ما نيز سر در كار خود فرو برده است. بودجه ميگيرد، ساختمان و دانشكده و رشته تاسيس ميكند، هزار هزار دانشجو فارغ التحصيل ميكند و خلاصه سرگرم امور روزمره خود است. انگار نه انگار كه اين دانشجويان قرار است به كاري بيايند. مشكلي را حل كنند. دستكم در فهم و تبيين مسائل پيرامون خود بايد مددرسان باشند. اين وضعيت علوم انساني و به ويژه علوم سياسي را بيمار كرده است. علامتهاي اين بيماري فراوانند. از جمله اينكه علوم سياسي پر از پراكندهگويي و پراكندهخواني است. دانشجو اصولا درنمييابد اين دروس چگونه با هم نسبتي برقرار ميكنند و در منظومه خود در جهت افزايش چه سنخ مهارتهايي آموخته ميشوند. وضع انتشارات علمي در حوزه علوم سياسي نيز قابل توجه است: به ندرت با انتشار مقاله يا كتابي مواجهيم كه منظري تازه از امور داخلي يا امور بينالمللي توليد كند. شاهد ظهور جريانهاي فكري معنيدار در دانشگاه نيستيم. مثلا شاهد آن نيستيم كه دانشگاهي بيشتر سنخ پژوهشهاي كمي و پوزيتيويستي و دانشگاه ديگر سنخ پژوهشهاي كيفي را در دستور كار قرار دهد. شاهد اساتيدي نيستيم كه جريانهاي فكري شناخته شده در جهان را نمايندگي كنند يا در داخل مدعي منظرگاه خلاقانه و قابل اعتنا باشند. ميتوان به موارد بسيار ديگري هم اشاره كرد. اينها همه نشانگان فقدان زندگي در علوم سياسي ايران است. درد علوم سياسي درمان نميشود مگر آنكه نيازهاي عيني كشور را به آن ارجاع دهند. حقيقتا آنها را جدي بگيرند. آنها را در فهم و حل مشكلات عيني كشور به ياري بطلبند. به علم سياست به منزله دانش مديريت جامعه جديد احترام بگذارند و آن را معتبر بدانند. آنگاه به خودي خود مشكلاتي كه گفتم به تدريج حل خواهد شد و استاد و دانشجوي علوم سياسي احساس حيات و زندگي خواهد كرد. خردها به كار خواهند افتاد، به دانش سياست به نحوي جهتدار خواهند نگريست و آنچه بايد از اين دانش برخيزد برخواهد خاست. هدف ديگر ما، بهرهگيري از فرصت اين سمينار براي رويارويي علمي جناحهاي گوناگون سياسي با هم است. با وجود حاد بودن مشكلات كشور، متاسفانه كمتر شاهد آن هستيم كه مردان سياست ما، كنار يكديگر بنشينند و با هم گفتوگو كنند. دوستان در اين سمينار تلاش بسيار كردند تا چهرههايي از دو جناح سياسي امروز را كنار هم بنشانند وترتيبي اتخاذ كرده بودند تا تجربهاي از رويارويي علمي را جانشين تعارضات خسته كننده روزمره در عرصه سياست كنند. ما البته در تامين اين هدف توفيق اندكي داشتيم اما تصورمان بر اين است كه فضاهاي دانشگاهي ميتوانند در تعميق و پخته شدن فضاي سياسي كشور ايفاي نقش كنند.
- محورهاي اصلي اين همايش چيست و بر چه اساسي انتخاب شدهاند؟
دوستان در كميته علمي همايش، فضاي مخاطره در ايران امروز را در شش محور قابل مطالعه و بررسي تشخيص دادند كه عبارتند از: شرايط منطقهاي، مخاطرات پيشاروي يكپارچگي ملي، تعارضات و كاستيهاي عرصه سياستگذاري و مديريت، بررسي ابرچالشهاي زيستمحيطي، اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي از منظر سياسي و سرانجام مخاطرات فضاي مجازي. نكته حائز اهميت آن است كه دوستان در كميته علمي همايش، بر اين باور بودند كه شرايط مخاطره لزوما شرايط تهديد نيست، اتفاقا شرايط مخاطره ميتواند بسترساز فرصتهاي تازه نيز باشد. بنابراين از اساتيد و نويسندگان مقالات خواسته شد كه هم به تهديدها و هم به فرصتها در هر يك از موارد فوق بپردازند.
- دستاوردهاي برگزاري اين همايش براي رشته علوم سياسي در ايران چيست؟
پيش از اين به رهاوردهاي چنين سمينارهايي براي علوم سياسي پرداختم. اينجا يك نكته به آنچه گفته شد اضافه ميكنم و آن نظريهپردازي در حوزه علوم سياسي است. واقع اين است كه اگر قرار بر اين باشد كه در اين شاخه علمي نظريهاي ساخته و پرداخته شود، در پرتو تامل پيرامون مشكلات كشور و امكانهاي خروج از آن نظريهپردازي معنادار است. اين طور نيست كه وقتي قرار است نظريهپردازي كنيم، خود را دوركيم و ماركس و اسپينوزا ببينيم و نظريات پيچيده و كلان توليد كنيم. به قول پوپر علم سراسر حل مساله است. دوركيم و ماركس نيز به مسائل خاص و جزيي جامعه و روزگار خود نظر داشتند و توليد نظريه كردند. به نظرم فرصتهايي نظير اين سمينار كه اساتيد را به طرح مشكلات روز ايران و برونرفت از آنها فراخوان ميكند، آزمونهايي اوليه براي نظريهپردازي در ايران است.
- آيا موضوع همايش منحصرا به رشته علوم سياسي است يا شركتكنندگان ساير رشتهها نيز در آن مشاركت دارند؟
در اين سمينار، تنها اساتيد علوم سياسي مشاركت ندارند. اساتيد از رشتههاي گوناگون علوم انساني فراخوان شدهاند. فرض ما بر اين است كه مشكلات امروزي جامعه ايراني و تمهيد برونرفت از آنها، صرفا از عهده يك رشته برآمدني نيست. ضرورت دارد رشتههاي گوناگون همانديشي كنند. هيچ يك از مشكلات اقتصادي امروز ايران صرفا اقتصادي نيست، آن را جز در پرتو سياست داخلي و بينالمللي نميتوان تحليل كرد. هيچ مشكلي در حوزه سياست خارجي نيست كه اساتيد روابط بينالملل قادر به توضيح تمامعيار آن باشند. بايد زواياي اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي را با آن همراه كرد. تصور ما بر اين است كه اساتيد علوم انساني كمتر تجربه با هم نشستن و با هم انديشيدن پيرامون مسائل ايران امروز دارند. اميدوارم اين سمينار فرصتي براي چنين همانديشي فراهم كند.
- اهميت موضوع «ايران آينده، دشوارهها و تصميمات حياتي» كه سبب برگزاري همايش با اين عنوان شده است از نظر شما چيست؟
نه زندگي فردي و نه زندگي جمعي يك مسير تكخطي و آرام به سمت اهدافي مشخص نيست. تحولات محيطي و انباشت مشكلات و كاستيهاي فردي و جمعي، همواره مقاطعي را پيش چشم ميگذارد كه نيازمند تصميمات بزرگ هستيم. دوستان ما در كميته علمي خيال ميكنند ايران امروز نيز در چنين موقعيتي است. ما نيازمند تصميمات بزرگ هستيم. بخشي از اين تصميمات به كارگزاران و مسوولان سياسي بازميگردد و بخشي هم به مردم. تاكنون مرتبا تصميمگيريها به آينده موكول شده است. متاسفانه كشورهايي نظير ما كه از نعمت يا نقمت درآمد نفت بهرهمندند اين فرصت را دارند كه حل مشكلاتشان را به آينده موكول كنند و با بروز مشكل و يا حتي پيش از بروز مشكل تصميم نگيرند. از قدرت پول نفتي براي عبور موقت از مشكلات استفاده ميكنند. در چنين وضعيتهايي معمولا با مشكلات انبوه و انباشت تصميمات اتخاذ نشده مواجه ميشويم. آنگاه ديگر نميتوان با تصميمات كوچك و موردي مشكلات را حل كرد. مشكلات در هم ميپيچند به طوري كه امكان تفكيك آنها از هم وجود ندارد. پيچيدن مشكلات در هم، خود زايشگر مشكلاتي ديگر و پيچيدهتر است. در چنين وضعيتهايي بايد تصميمات حياتي گرفت. عزمهاي ملي را بسيج كرد. نيروي بزرگ بايد به ميدان آورد و همه را براي حل مشكلات فراخوان كرد. عنوان اين همايش بر اين فرض استوار است كه مشكلات فراوان و در هم پيچيدهاند و افقهاي آينده را مبهم كردهاند. در اين سمينار از اساتيد بزرگوار خواستهايم به اين مشكلات و الگوي تصميمات بزرگي كه براي حل آنها بايد به كار بسته شود را عرضه كنند.
- همايش در چه زماني برگزار خواهد شد و چه كساني ميتوانند در آن شركت كنند؟
همايش در نهم اسفند ماه سال جاري در خانه انديشمندان علوم انساني برگزار خواهد شد و هيچ محدوديتي براي مشاركت كنندگان وجود ندارد. علاوه بر دانشآموختگان علم سياست، علاقهمندان به علم سياست و مسائل طرح شده در فراخوان همايش نيز ميتوانند در آن مشاركت كنند.
- ميزان استقبال جامعه علمي كشور از همايش تاكنون چگونه بوده است؟
بيش از صد چكيده به كميته علمي همايش ارسال شده است. از بين چكيدههاي ارسالي ارسال شده پس از بررسي و ارزيابي توسط كميته علمي همايش، حدود نيمي از آن جهت درج در كتاب چكيدههاي همايش برگزيده شده و نتايج ارزيابيها توسط دبيرخانه همايش به اطلاع نويسندگان رسيده است. برخي از اين مقالات برگزيده هم براي ارايه در روز همايش توسط كميته علمي انتخاب شد.
- كدام مراكز آموزشي و پژوهشي و نهادهاي دولتي و غيردولتي در اين همايش با انجمن علوم سياسي ايران همكاري داشتهاند؟
خانه انديشمندان علوم انساني، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشگاه خوارزمي، دانشگاه شيراز، مركز تحقيقات استراتژيك رياستجمهوري، پژوهشكده مطالعات راهبردي، موسسه مطالعات و تحقيقات بينالمللي ابرار معاصر تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، انجمن مطالعات صلح ايران، انجمن جامعهشناسي ايران، انجمن مطالعات فرهنگي و ارتباطات و همچنين مركز نشر دانشگاهي از جمله همكاران و حاميان دوازدهمين همايش سالانه انجمن علوم سياسي ايران هستند.
گزارش خطا
آخرین اخبار