علت فرار صدا و سیما از شفاف سازی چیست؟
پولاد امین| صحبتهای دیروز معاون سیما درباره موضوعی که ماههاست دربارهاش انواع و اقسام راستودروغ و شایعات جورواجور در رسانهها درج میشود، پرسشهای فراوانی را میتواند موجب شود. پرسشهایی که پاسخ به آنها در رسیدن تلویزیون به اهدافش بیتردید نقش دارد...
پولاد امین| صحبتهای دیروز معاون سیما درباره موضوعی که ماههاست دربارهاش انواع و اقسام راستودروغ و شایعات جورواجور در رسانهها درج میشود، پرسشهای فراوانی را میتواند موجب شود. پرسشهایی که پاسخ به آنها در رسیدن تلویزیون به اهدافش بیتردید نقش دارد...
به گزارش صدای ایران از شهروند، مرتضی میرباقری با تکذیب تلویحی شایعات منتشرشده درباره دستمزد خارج از عرف محمدرضا گلزار در برنده باش؛ گفت: «سلبریتیها چارچوبی برای دستمزد دارند و اینگونه نیست که پرداختها رها و بدون قاعده باشد. اگرچه این اسامی در دستمزد یکسان نیستند، اما آنها هم براساس ضوابط و چارچوب دستمزد میگیرند، حتی اسپانسر هم با هماهنگی ما و براساس ضوابط پول پرداخت میکند. اینگونه نیست که رسانه ملی هر عددی را بتواند بهعنوان دستمزد پرداخت کند. واقعیت این است که وضع مالی ما چندان مناسب نیست.»
ادعاهای معاون سیما در شرایطی مطرح میشود که در چند وقت اخیر شایعات فراوانی درباره دستمزدهای عجیبوغریب مجریانی چون محمدرضا گلزار، حمید گودرزی، رامبد جوان، مهران مدیری و باقی سلبریتیها منتشر شده. شایعاتی که بهعنوان مثال حکایت از دستمزد ماهانه نیم میلیاردی برای گلزار داشت. بامزه اینکه حتی درباره مسعود فراستی نیز چنین شایعاتی درج شده و برخی از رسانهها از قول این منتقد سینمایی خبر از چک سفید امضای تلویزیون به مسعود فراستی دادهاند.
در این بین کاری به این نداریم که ادعاهای مرتضی میرباقری درباره مجریان و ستارگان تا چه حد درست و تا چه حد مصلحتی است، موضوع این است که در روز و روزگاری که شکستهشدن انحصار رسانهای موجب شده اغلب نهادها و سازمانها شفافیت را بهعنوان امری ناگزیر پذیرفته و به آن گردن نهند، صداوسیما همچنان در برابر شفافیت مقاومت میکند و این تاسفبار است...
میرباقری میگوید که گلزار برای اجرای برنده باش ٥٠میلیون تومان نمیگیرد. اما نمیگوید که او چقدر میگیرد. همچنان که دیگرانی چون عادل فردوسیپور، رامبد جوان، مهران مدیری و حتی مجریان گهگاهی چون پژمان بازغی، امیرحسین رستمی، کامران تفتی و نظایر اینها هم در سایهاند و کسی واقعا نمیداند از جیب ملت چقدر به جیب اینها میرود.
این در حالی است که برخلاف دیگر کشورهای دنیا تلویزیون نه رسانهای خصوصی که اتفاقا بودجه مصوب سالیانه دارد و به عبارت بهتر یک رسانه دولتی (به مفهوم کلی واژه) است، یعنی اگر قرار باشد در این مرزوبوم تنها یک سازمان به شفافسازی گردن نهد، آن یک سازمان باید صداوسیما باشد که در ارتباط نزدیک و مستقیم با مردم نیز است...
اما صداوسیمای ما این شفافیت را برنمیتابد، درحالیکه این حق مردم است که بدانند:
١- چرا نباید مردم بهطور شفاف از بودجه و هزینههای برنامهها و سریالها مطلع باشند؟
٢- چگونه در رسانههای غربی که تازه از بودجه عمومی نیز ارتزاق نمیکنند، مخاطبان از ریز دستمزدها، هزینهها و برنامههای آینده آن رسانهها مطلع میشوند، اما اینجا مواردی از این دست مهر فوق سری میخورد؟
٣- اگر میرباقری صرفا با توجیه محبوبیت گلزار و نقش مثبت او در جلب مخاطب پرداخت دستمزد خارج از عرف در مورد او را منطقی میداند، آیا نمیتوان پرسید که چرا این منطق را درباره برنامهها و مجریانی که آنها نیز این کارکرد را دارند، به کار نمیگیرد؟ مثلا چرا این حمایت از عادل فردوسیپور که او نیز مخاطب بیشمار دارد، دریغ میشود؟ یا حتی از برنامه هفت که پتانسیل جذب مخاطب را دارد، اما هرگونه حمایتی از این برنامه دریغ میشود...
٤- آیا برای معاون سیما پاسخ به پرسشهایی که درباره بلاتکلیف ماندن سریالی چون سرزمین کهن وجود دارد، مهمتر و عاجلتر از موضوعی چون دستمزد مجریگری محمدرضا گلزار نیست؟
٥- اگر جلب مخاطب از اولویتهای سازمان است، آیا نباید به این پرسش پاسخ داد که چرا گرانترین و ویژهترین سریالهای صداوسیما باید به کارگردانی چون ورزی سپرده شود که نه کارهایش کیفیت درست دارند و نه پسند عامه را با خود دارند؟ درمورد سریالهای مناسبتی و نوروزی هم این انحصار را به شکلی دیگر میبینیم...
از این پرسشها فراوان است...
به گزارش صدای ایران از شهروند، مرتضی میرباقری با تکذیب تلویحی شایعات منتشرشده درباره دستمزد خارج از عرف محمدرضا گلزار در برنده باش؛ گفت: «سلبریتیها چارچوبی برای دستمزد دارند و اینگونه نیست که پرداختها رها و بدون قاعده باشد. اگرچه این اسامی در دستمزد یکسان نیستند، اما آنها هم براساس ضوابط و چارچوب دستمزد میگیرند، حتی اسپانسر هم با هماهنگی ما و براساس ضوابط پول پرداخت میکند. اینگونه نیست که رسانه ملی هر عددی را بتواند بهعنوان دستمزد پرداخت کند. واقعیت این است که وضع مالی ما چندان مناسب نیست.»
ادعاهای معاون سیما در شرایطی مطرح میشود که در چند وقت اخیر شایعات فراوانی درباره دستمزدهای عجیبوغریب مجریانی چون محمدرضا گلزار، حمید گودرزی، رامبد جوان، مهران مدیری و باقی سلبریتیها منتشر شده. شایعاتی که بهعنوان مثال حکایت از دستمزد ماهانه نیم میلیاردی برای گلزار داشت. بامزه اینکه حتی درباره مسعود فراستی نیز چنین شایعاتی درج شده و برخی از رسانهها از قول این منتقد سینمایی خبر از چک سفید امضای تلویزیون به مسعود فراستی دادهاند.
در این بین کاری به این نداریم که ادعاهای مرتضی میرباقری درباره مجریان و ستارگان تا چه حد درست و تا چه حد مصلحتی است، موضوع این است که در روز و روزگاری که شکستهشدن انحصار رسانهای موجب شده اغلب نهادها و سازمانها شفافیت را بهعنوان امری ناگزیر پذیرفته و به آن گردن نهند، صداوسیما همچنان در برابر شفافیت مقاومت میکند و این تاسفبار است...
میرباقری میگوید که گلزار برای اجرای برنده باش ٥٠میلیون تومان نمیگیرد. اما نمیگوید که او چقدر میگیرد. همچنان که دیگرانی چون عادل فردوسیپور، رامبد جوان، مهران مدیری و حتی مجریان گهگاهی چون پژمان بازغی، امیرحسین رستمی، کامران تفتی و نظایر اینها هم در سایهاند و کسی واقعا نمیداند از جیب ملت چقدر به جیب اینها میرود.
این در حالی است که برخلاف دیگر کشورهای دنیا تلویزیون نه رسانهای خصوصی که اتفاقا بودجه مصوب سالیانه دارد و به عبارت بهتر یک رسانه دولتی (به مفهوم کلی واژه) است، یعنی اگر قرار باشد در این مرزوبوم تنها یک سازمان به شفافسازی گردن نهد، آن یک سازمان باید صداوسیما باشد که در ارتباط نزدیک و مستقیم با مردم نیز است...
اما صداوسیمای ما این شفافیت را برنمیتابد، درحالیکه این حق مردم است که بدانند:
١- چرا نباید مردم بهطور شفاف از بودجه و هزینههای برنامهها و سریالها مطلع باشند؟
٢- چگونه در رسانههای غربی که تازه از بودجه عمومی نیز ارتزاق نمیکنند، مخاطبان از ریز دستمزدها، هزینهها و برنامههای آینده آن رسانهها مطلع میشوند، اما اینجا مواردی از این دست مهر فوق سری میخورد؟
٣- اگر میرباقری صرفا با توجیه محبوبیت گلزار و نقش مثبت او در جلب مخاطب پرداخت دستمزد خارج از عرف در مورد او را منطقی میداند، آیا نمیتوان پرسید که چرا این منطق را درباره برنامهها و مجریانی که آنها نیز این کارکرد را دارند، به کار نمیگیرد؟ مثلا چرا این حمایت از عادل فردوسیپور که او نیز مخاطب بیشمار دارد، دریغ میشود؟ یا حتی از برنامه هفت که پتانسیل جذب مخاطب را دارد، اما هرگونه حمایتی از این برنامه دریغ میشود...
٤- آیا برای معاون سیما پاسخ به پرسشهایی که درباره بلاتکلیف ماندن سریالی چون سرزمین کهن وجود دارد، مهمتر و عاجلتر از موضوعی چون دستمزد مجریگری محمدرضا گلزار نیست؟
٥- اگر جلب مخاطب از اولویتهای سازمان است، آیا نباید به این پرسش پاسخ داد که چرا گرانترین و ویژهترین سریالهای صداوسیما باید به کارگردانی چون ورزی سپرده شود که نه کارهایش کیفیت درست دارند و نه پسند عامه را با خود دارند؟ درمورد سریالهای مناسبتی و نوروزی هم این انحصار را به شکلی دیگر میبینیم...
از این پرسشها فراوان است...
گزارش خطا
آخرین اخبار